سرویس جهان مشرق – تشدید تنشها در فلسطین اشغالی و نوار غزه بار دیگر به مرور تاریخ این سرزمین ضرورت بخشیده است. در حالی که سیاستمداران و رسانههای غربی بر «حق اسرائیل در دفاع از خود» تأکید میکنند و فریاد «یهودستیزی» سرمیدهند، ملتهای شرق و غرب جهان در حمایت از ملت فلسطین به پا خاستهاند. در این میان، یکی از جذابترین صداهای ضداسرائیلی، صدای یهودیان مذهبی است که از جمله در آمریکا بر توقف جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان تأکید دارند.
مشرق در همینباره با خاخام «ییسروئل داوید وایس» دستیار مدیر و سخنگوی شاخهی سازمان یهودی «ناتوری کارتا» در آمریکا، مصاحبه کرده تا موضع یهودیان مذهبی و متعهد به تورات دربارهی مسئلهی فلسطین و رژیم صهیونیستی را جویا شود. خاخام وایس که اولین بار به همت مرحوم حاج نادر طالبزاده و از طریق کنفرانس «افق نو» به مخاطبان ایرانی معرفی شد و تا کنون چندین بار به ایران سفر کرده، به استناد تورات، دیدگاهی مشابه با آیات قرآن را تشریح میکند و تأکید دارد که یهودیان واقعی از تشکیل هرگونه «کشور یهودی» منع شدهاند و نباید جنبش سیاسی و ضددینی «صهیونیسم» را با «یهودیت اصیل» اشتباه گرفت.
مصاحبهی مفصل مشرق با خاخام وایس در دو بخش خدمت مخاطبان محترم ارائه میگردد. آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم از این مصاحبه است و خاخام وایس در آن به سؤالات مشرق دربارهی وضعیت کنونی در غزه، بهترین راهحل برای مسئلهی فلسطین، و اینکه آیا حماس شروعکنندهی جنگ بوده یا نه، پاسخ میدهد. بخش اول این مصاحبه را میتوانید از اینجا بخوانید. ویدیوی بخش دوم این مصاحبه در ادامه آمده است. همچنین متن خام مصاحبه نیز برای ارجاعهای بعدی در ادامهی این گزارش آمده است.
پس از دور اخیر تشدید تنشها در غزه، رسانههای غربی دائماً روی بهاصطلاح «حق دفاع از خود» در مورد اسرائیل تأکید میکنند. میگویند حماس بود که این جنگ را شروع کرد. شما گفتید «ما از خشونت دفاع نمیکنیم» و این جملهی بسیار بسیار کلیدیای است. ما قبول داریم که این اتفاقات اخیر در غزه مصداق تشدید تنشها بود، اما روایت ماجرا بستگی به نقطهای دارد که برای شروع تعریف داستان انتخاب میکنید. اخیراً شاهد تعدیها و تظاهرات صهیونیستها در بیتالمقدس بودیم. همچنین یادمان هست که در دولت ترامپ، بیتالمقدس توسط آمریکا به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی و به رسمیت شناخته شد. شما چه نقطهای را برای شروع روایت اتفاقاتی انتخاب میکنید که در فلسطین، و اخیراً در غزه، دارد رخ میدهد؟
خیلی خوب گفتید. خیلی خوب توضیح دادید. همانطور که گفتید، مهم است که روایت را از کدام نقطه شروع میکنید. میتوانید از الآن شروع کنید و بگویید: حماس حمله کرد، اما این توطئهی کلیدی صهیونیسم است، برای اینکه هرگونه مخالفتی با خودشان را ساکت کنند. اینطوری نباید روایت را شروع کرد. اگر یک نفر بهزور وارد خانهی یک نفر دیگر شود و با بینی خونآلود بیرون بیاید و بگوید: «دیدید چه کار کرد؟ به دماغ من مشت زد»، کسی نمیگوید: «بگذار ببینیم آیا بیشازحد از خشونت استفاده کرده یا نه.» اول میگویند: «چرا بهزور وارد خانهاش شده بودی؟ اول باید تو را به زندان بیندازیم. ببینیم چه اتفاقی افتاده؛ چهقدر خسارت به خانهاش زدهای. اول از همه باید به این مسائل بپردازیم.»
اینگونه حرف زدن اصلاً توهینآمیز است. توهینآمیز است که فکر میکنند ما و جهان آنقدر خنگ هستیم که میتوانند ما را مجبور کنند قدمبهقدم با صهیونیستها همراه شویم و همان حرفهایی را بزنیم که آنها میخواهند. «میخواهند دربارهی حماس حرف بزنیم، پس ما هم باید دربارهی حماس حرف بزنیم.» نخیر! ما میخواهیم دربارهی مرگ و عذابی حرف بزنیم که آنها علیه یهودیان و همچنین فلسطینیان به بار آوردند. دربارهی دهها و دهها هزار نفری که کشته شدهاند و دارند کشته میشوند. آنوقت شما میخواهید دربارهی مسئلهی حماس حرف بزنیم؟ این یعنی توهین به شعور ما. ما چنین چیزی را نمیپذیریم و در زمین آنها بازی نمیکنیم. باز هم میگویم: ما زخمخوردهی مرگ غمانگیز و خونهای ریختهشدهی یهودیان و فلسطینیان هستیم. ما را به خاطر صهیونیسم کتک زدهاند و دستگیر کردهاند و کشتهاند و عذاب دادهاند. ما طعم عذاب را چشیدهایم.
از جهان میخواهیم این موجودیت جنایتکار را از بین ببرد و بساطش را از میان بشریت برچیند. به کمک خدا این کار میتواند سریع و مسالمتآمیز انجام شود. خدا باید کمک کند، اما این اتفاق به دست رهبران سیاسی است. دقیقاً مانند آپارتاید. آپارتاید به خاطر قدرت سیاستمداران و رهبران سیاسی نبود که متوقف شد؛ به خاطر فشار شدیدی بود که عامهی مردم به سازمان ملل آوردند. سفیر آپارتاید در سازمان ملل را با عنوان «عالیجناب» خطاب میکردند. چنین چیزی غیرقابلقبول بود. از آنطرف، «نلسون ماندلا» بود که ابتدا به عنوان تروریست او را به زندان انداختند، اما بعداً رئیسجمهور و «عالیجناب» شد. او بود که آپارتاید را متوقف کرد. و امروز همه میدانند که آپارتاید دیوانهوار و غیرقابلقبول بود. ما هم این را میخواهیم؛ دنیا باید قیام کند؛ دعا کند؛ و رهبران جهان این اشغالگری را پایان بدهند.
دربارهی «یهودستیزی» و برچسبهای دیگری صحبت کردید که برای بدنام کردن مخالفان «رژیم صهیونیستی اسرائیل»، نه «یهودیان»، استفاده میشوند. یکی دیگر از اصطلاحات و برچسبهایی که استفاده میکنند «انکار هولوکاست» است. من میدانم که شما در هولوکاست پدربزرگ و مادربزرگ از دست دادهاید، اما باز هم مخالف استفاده از آن رنج برای دستیابی به منافع سیاسی هستید. سؤال من این است که با توجه به کاری که اسرائیل دارد در غزه انجام میدهد، صدور دستور تخلیهی دستهجمعی و بمباران کورکورانه و تقریباً فرشیِ مردم غزه، آیا به نظر نمیآید اسرائیل دارد نسخهی خودش از هولوکاست را در غزه مرتکب میشود؟
ببینید؛ ما نمیخواهیم در زمین صهیونیستها بازی کنیم و از واژههایی استفاده کنیم که با احساسات برخیها بازی میکند. شما اشاره کردید، پدربزرگ و مادربزرگ من در هولوکاست کشته شدند. شش میلیون یهودی را کشتند. اما وقتی یهودیان را در هولوکاست قتلعام کردند، اتفاقاً نگذاشتند و نمیخواستند یهودیان فرار کنند. بنابراین نمیخواهیم دو نسلکشی و قتلعام را با هم مقایسه کنیم. دارند فلسطینیها را میکشند؛ دارند غزه را با خاک یکسان میکنند. اما من از واژهی «هولوکاست» استفاده نمیکنم، چون این هم یکی از بازیهای صهیونیستهاست. این جنایتها را همانطور که هستند توصیف میکنیم: غیرانسانی. کورکورانه. نه؛ حتی از واژهی «کورکورانه» هم استفاده نمیکنیم. قتلعام نامشروع. دارند میکشند و فلج میکنند. فلسطین را اشغال کردهاند و این اشغالگری را دارند با بمباران پیادهسازی میکنند. این کار غیرقابلقبول است؛ بر خلاف خداوند است؛ بر خلاف تورات ماست. ما اینگونه حرف میزنیم. از کلماتی استفاده نمیکنیم که مردم را گیج کنند.
میدانیم که رئیسجمهور بایدن و بنیامین نتانیاهو در گذشته رابطهی عالیای با هم نداشتهاند. اما میبینیم که در مسائل مهم، مانند تحولات کنونی، بایدن ابایی از حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل ندارد؛ از جمله با چشمپوشی از جنایات جنگی اسرائیل؛ استفاده از بمبهای فسفری و اقدامات دیگر اسرائیل در غزه. به نظر شما نقش دولت آمریکا در توانمندسازی اسرائیل برای ارتکاب این جنایات جنگی چیست؟
یهودیان، با استعانت از خداوند، باید بندهی خداوند باشد. و خداوند به ما دستور میدهد در هر کشوری که زندگی میکنیم، شهروند وفادار آن کشور باشیم. بنابراین سیاست ما همیشه این است. یهودیان ساکن ایران باید شهروندان وفادار ایران باشند؛ در کانادا همینطور؛ در آمریکا همینطور. ما شهروند آمریکا هستیم و با نوعی احترام نسبت به رؤسایجمهور و سایر مقامات صحبت میکنیم. میدانیم که اسرائیل دارد آنها را فریب میدهد. میدانیم که لابی اسرائیل دارد آنها را تهدید میکند و میترسند به یهودستیزی متهم شوند. این را هم میدانیم که بسیاری از این افراد روایتی که صهیونیسم به خوردِ آنها داده، مبنی بر اینکه «فلسطینیها از یهودیها متنفرند»، را پذیرفتهاند.
بنابراین از آنها درخواست میکنیم. میدانیم بسیاری از این افراد در سراسر جهان افراد خوشقلبی هستند و حسن نیت دارند. بنابراین از آنها خواهش میکنیم به خاخامهای برجسته و جوامع یهودی بسیار محترم خودشان احترام بگذارند. اینجا در نیویورک، دقیقاً مقابل «منهتن»، بزرگترین اجتماع یهودیان مذهبی در محلهی «ویلیامزبرگ» در «بروکلین» قرار دارد و حتی یک اسرائیلی آنجا نیست. این افراد زمامداران یهودیت هستند؛ به حرفهایشان گوش کنید. بنابراین از مقامات آمریکا خواهش میکنیم، دست از حمایت از این «نکبت» و جنایت بردارند. خداوند کمک کند تا صدای ما را بشنوند. اگر خداوند کمک کند، موفق خواهیم شد.
میدانیم که آمریکا و بایدن اظهارات مثبتی هم داشتهاند؛ مثلاً توصیهی خویشتنداری به اسرائیل و اینکه دست از اقداماتش در غزه بردارد؛ یا حداقل به مردم اجازه بدهد منطقه را ترک کنند؛ یا بمباران کورکورانه را متوقف کند. جهان، به طور کلی، آمریکا، ایران و کشورهای دیگر، چه نقشی میتوانند در حل این «معضل» یا «مسئله»ی هفتادوچندساله ایفا کنند؟ بهترین راهحل برای موضوع فلسطین چیست؟
خدا را شکر ما چندین بار به ایران سفر کردهایم و بسیار دوست داریم که دوباره هم برگردیم. ایران جامعهی یهودی فوقالعادهای دارد. نام کنیسههایشان را با افتخار به عبری روی آنها نوشتهاند. نه عبری معاصری که اسرائیل استفاده میکند؛ چون آنها از خداوند متنفرند و زبان عبری را هم عوض کردهاند؛ بلکه به عبری قدیم. ایرانیها و آیتالله خمینی بهصراحت گفتهاند ما با یهودیت مخالف نیستیم. هنوز هم میگویند. برای همین هم میگویند «کشور صهیونیستی اسرائیل». علت خشم و نفرت صهیونیستها از ایران هم همین است. چون میدانند ایرانیها دستشان را خواندهاند. میدانند جمهوری اسلامی ایران فرق یهودیت و صهیونیسم را میداند.
بنابراین امیدواریم مردم و رهبران سراسر جهان قیام کنند. ما از آنها میخواهیم. البته من یک بندهی حقیر هستم؛ پیامبر نیستم؛ نمیتوانم به مردم بگویم چه کار کنند. اما فکر میکنیم باید هزینهی بیشتری برای ترویج این روایت شود که ما در گذشته همیشه در صلح زندگی کردهایم و یهودیت، صهیونیسم نیست. قیام کنیم و به دنیا بگوییم که ما با یهودیت و یهودیان مخالف نیستیم؛ و اینها صرفاً جنایتهای یک جنبش سیاسی است. و کاری کنیم رهبران جهان در دفاع از این روایت قیام کنند. البته ما همیشه میگوییم این در دستان خداوند است و همه باید به درگاه خداوند دعا کنند تا این مسئله را با رحم و رحمتش بهسرعت ختم به صلح کند. اما شاید راهش آموزش رهبران جهان باشد.
ما، خدا را شکر، 30، 40 سال است که این کار را میکنیم. خواهش کردهایم. گفتهایم که باید از این همه ثروت در جهان عرب استفاده کرد و به دنیا گفت که این جنایتها کار یهودیت و یهودیان نیست. دنیا این روایت را شنیده که این جنگ، یک جنگ دینی است؛ و صهیونیسم و یهودیت یکی هستند؛ و دارند با مسلمانان میجنگند. ما از جهان میخواهیم که بین این دو تمایز قائل شود. آنوقت خودبهخود مشخص میشود که صهیونیسم یک جنبش سیاسی اشتباه است که به دنیا تحمیل شده. مثل این است که بخواهید یک مربع را وارد یک دایره کنید؛ جا نمیشود. آن را خارج کنید تا صلح برقرار شود.