سرویس سیاست مشرق _ محسن رنانی، از استادان اصلاحطلب است که در انتخابات اخیر فعال شد.
او که قبل از انتخابات طی سخنانی اینطور گفته بود که اگر اینبار از انتخابمان جواب نگیریم پس آنگاه شاید مجبور شویم به بیگانگان پناه ببریم [1] به تازگی و پس از برگزاری دور نخست انتخابات نیز طی یک یادداشت که در حمایت از پزشکیان منتشر شد، سخنان عجیبی را مطرح کرده است.
در ادامه بخشهایی از اظهارات رنانی را به انتخاب مشرق میخوانید:
_ واقعیت این است که رأی ندادن شما هم افقها را روشنتر کرد و هم قدرت شما را آشکارتر کرد و هم صحنهبازی را عوض کرد. دستمریزاد. این عدم مشارکت فراگیر، یک گام به پیش بود. همه ما تحلیلگران باید برخیزیم و به احترام مردم ایران کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم. به گمان من ملت ایران بعد از جنبش مهسا، سطح بازی سیاسی را بهنحو حیرتانگیزی دگرگون کرده است.
_ آن 60 درصد تغییرطلب و معترض و مخالفی که شرکت نکردند، دور اول انتخابات را به یک رفراندوم تبدیل کردند.
_ معتقدم که مردم فهیم ایران، آنچه بهینه است را انجام خواهند داد و در دور دوم نیز میان رأی دادن و ندادن، گزینهای را انتخاب خواهند کرد که گمان میکنند پیام قاطع آنها را ابلاغ میکند و برای بازیگری مجدد ملت ایران، «خلق امکان» میکند. [2]
*این صحبتهای عجیب به معنی برنشستن مراجع اجتماعی و برخی خواص روی اشتباه و رواداری ناامنی برای مردم است.
بله! عجیب به نظر میرسد که چطور میتوان از سخنان رنانی به ناامنی رسید اما حقیقت آنست که تقدیس و تحسین شرکت نکردن در انتخابات به معنای تشویق راهکارهای غیر از صندوق رأی برای اصلاحات اجتماعی و سیاسی است.
و پر واضح آنکه ما برای اصلاح اجتماعی و سیاسی جز صندوق رأی راه دیگری نداریم.
به این معنی که وقتی صندوق رأی را کنار بگذاریم هیچ راهی جز اسلحه و خشونت و خیابان باقی نمیماند.
دقت شود که بسیاری از آنها که در انتخابات شرکت نکردند هرگز متوجه این فرجام تلخ نیستند و حتی با آن مخالفت هم دارند اما بانیان آشوب و تحریم انتخابات از آنجا که به این فرجام تلخ آگاهاند و همان مسیر را هم دنبال میکنند؛ دست به تشویق میزنند!
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که مشرق در طول سالهای تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان؛ دائما این سؤال را مطرح میکرد که جز صندوق رأی و اسلحه چه راه دیگری برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی وجود دارد!؟
چپهای تحریمی نیز هرگز نتوانستند پاسخی درخور یا اقناعی به این سؤال بدهند. [3]
نتوانستند زیرا اساسا پاسخی وجود نداشت و یک شهروند بین دوگانه صندوق رأی و خیابان؛ هیچ راه سومی را در پیش رو ندارد.
از اینجا آشکارتر میشود که رنانی دانسته یا نادانسته قصد دارد بر آن امواج خیابانی احتمالی برنشسته و موجسواری کند. و تلختر اینکه آقای رنانی بعنوان یک مرجع اجتماعی و یک استاد دانشگاه گویا هیچ اهمیتی هم به این حقیقت نمیدهد که در خیابان هیچ تحفهای جز ناامنی و غارت و قتل و خشونت برای مردم وجود ندارد.
باید دانست که بانیان آشوب و تحریم انتخابات اگرچه در مقابل مردم ماسک لبخند را بلند میکنند اما حقیقت این است که آنان به مردم به مثابه هیمه و هیزمی مینگرند که صرفا قرار است این بانیان را به اهدافشان برسانند.
و در این میان هیچ اهمیتی ندارد که چه بر سر اکنون و آینده مردم میآید!؟
در بحث ادعای رنانی مبنی بر اینکه انتخابات اخیر یک رفراندوم از سوی 60 درصدی بود که شرکت نکردند نیز گفتنیهای زیادی وجود دارد.
از جمله اینکه همین جمعیت محترم 60 درصدی هستند که عمده مالیاتهای کشور را میپردازند، قوانین موضوعه کشور را رعایت میکنند، با ناامنی مخالفاند، جمعیت سرباز کشور را تأمین میکنند و ذیل پرچم و قوانین روز کشور به فعالیتهای اقتصادی و غیره مشغولاند.
آقای رنانی باید رفراندوم اصلی و تأیید نظام از سوی اکثریت مردم را در همین رعایتها و اجرائیات قانونی از سوی مردم ببیند نه در انتخابات که یک رفتار سینوسی است و بالا و پایین بسیار دارد.
***
1_mshrgh.ir/1617026
2_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1636101
3_mshrgh.ir/1397665