حجتالاسلام والمسلمین محمد ابراهیم روشن ضمیر، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآنی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: استشراق یا شرق شناسی تعریف عامی دارد به مجموعه مطالعاتی که درباره شرق انجام میشود استشراق گفته میشود. در حقیقت این تقسیم بندی به قرون وسطی برمیگردد، به زمانی که غربیها دریای مدیترانه را مرکز عالم فرض میکردند که هرچه در شرق این دریا بود شرق میگفتند و هرچه در غرب آن بود غرب گفته میشد که البته خود این مفهوم بعدها دچار تحولات فراوانی شد.
وی ادامه داد: به عنوان مثال شرق جغرفیایی به شرق ایدئولوژی و عقیدتی تغییر پیدا کرد. به طور مثال یونان که در شرق مدیترانه است را جزو غرب میدانیم و کشور مراکش را که در غرب مدیترانه است و بوسنی که در مرکز اروپا واقع شده را از لحاظ ایدئولوژی جزو شرق میدانیم. البته بعدها یک مفهوم سومی به نام شرق سیاسی هم پیدا شد.
تشریح معنای استشراق
وی افزود: تعریف عام شامل هر گونه پژوهش و مطالعه در مود شرق میشد مثلا اگر درباره صنایع دستی چین هم صحبت میشد جزو استشراق عام محسوب میشد. اما از آنجا که مهمترین دین شرق اسلام است، به مرور زمان مفهوم استشراق خاصتر و محدودتر به اسلام شد یعنی در مرحله اول شامل مطالعات غربیان در مورد اسلام شد و در مرحله آخر و معنای اخص آن شامل مطالعات قرآنی غربیان شد.
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآنی دانشگاه علوم اسلامی رضوی گفت: اگر چه مطالعات غربیها به خاطر مواجهای که با اسلام داشتهاند از مدتها قبل آغاز شده است اما قرن هیجدهم دورهای است که استشراق به عنوان یک دانش مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت.
اهداف تشریعی، استعماری و مادی؛ هدف غربیان از شرقشناسی
وی در مورد هدف غربی برای مطالعه اسلام و شرق عنوان کرد: بر کسی پوشیده نیست که خاورشناسی دارای اهدافی تشریعی، استعماری و مادی بود و شواهدی برای آن وجود دارد. نمونه آن کشیش بودن اغلب خاورشناسان است و یا اینکه مکانهای خاورشناسی در کنار کلیساها ساخته شده و کلیساها حامی آنها هستند. اما هدف والای آنها، هدف انسانی و علمی بود. اینکه بعضی عنوان میکنند غربیها برای خدا کاری را انجام نمیدهند، پس اهدافشان مادی است. اجمالا درست است اما هدف انسانی و علمی که عطش برای دانستن میآورد و نوعی کنجکاوی است را نمیشود انکار کرد.
دیدگاه غالب جهان اسلام در مورد مستشرقان، دیدگاه بدبینانه است
معاون فرهنگی دانشگاه علوم رضوی اظهار کرد: اما در هر صورت دیدگاه غالب جهان اسلام در مورد مستشرقان، دیدگاه بدبینانه است که البته بیشتر در جهان عرب است. جالب اینجاست که بیشترین کاری که علیه استشراق انجام شده در کشور عربستان است. وهابیت همان طور که با ما مشکل دارند با غربیها هم مشکل بسیار جدی دارد. بنابراین همان طور که بیان شد جهان عرب بر اساس این نگاه بدبینی فعالیتهای گسترده علیه شرقشناسی انجام داده است که عمده آن در عربستان انجام شده است.
وی در مورد فعالیتهای صورت گرفته علیه مستشرقان در جهان عرب گفت: متاسفانه کارهایی که انجام شده است غنای علمی آنچنانی ندارد و یک مشکل اساسی در آنها وجود دارد. معمولا عربها به زبان انگلیسی تسلط مناسب و صحیحی ندارند لذا برای درک مطلب مستشرقان مشکل اساسی داشتند از همین رو کمتر کسی در آنجا پیدا میشود که درباره خاورشناسی کار کرده باشد و زبان هم یاد گرفته باشد.
روشن ضمیر ادامه داد: در مقابل این دیدگاه، دیدگاه خوشبینانه به مطالعات شرقشناسی وجود دارد که این دیدگاه بسیار در اقلیت است. این دیدگاه همه مطالعات غرب در مورد اسلام را خوب و سازنده میداند که باعث پیشرفت اسلام شده است. اما این دیگاه نیز نمیتواند صحیح باشد چرا که موارد نقض آن نیز وجود دارد.
لزوم اعتدال میان دیدگاه بدبینانه و خوشبینانه نسبت به مطالعات شرقشناسی
وی افزود: به نظر میرسد این دو دیدگاه به صورت کلی را نمیتوان برای همه مطالعات شرقشناسی قابل قبول دانست. اگر چه هم برای نگاه بدبینانه و هم برای نگاه خوشبینانه دلایلی ذکر شده است اما دلایل عموما کلی نیستند و در حد جزئی و مصداقی در مورد برخی از این مطالعات هستند. بنابراین از آنجا که مطالعات شرقشناسی بسیار گسترده است نه میتوان به همه آنها نگاه بد بینانه داشت و نه نگاه خوشبینانه بلکه باید موارد را بررسی کرد. پس به نظر میرسد دیدگاه اعتدال میان این دو دیدگاه مناسبتر و قابل قبولتر باشد.
عضو هئیت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی گفت: برای نمونه یکی از خاورشناسان معروف «ادوارد سعید» است که در چند سال اخیر فوت کرد، او فردی فلسطینی الاصل و مسیحی و استاد دانشگاه کلمبیا است. کتاب «شرقشناسی» او هم انگلیسی آن و هم فارسی آن، نثر بسیار سنگینی دارد. وی به شدت نسبت به خاورشناسی بدبین است و این را دشمنی با شرق میداند و دلیلش این است که خود یک فلسطینی آواره است و در امریکا بزرگ شده که در آنجا استشراق هم ذاتا استعمار است، ولی مکتب شرقشناسی آلمان یا فرانسه را ندیده، پس نظر وی یک جانبهگرایانه است.
300 ترجمه از قرآن به زبان انگلیسی
وی بیان کرد: به نظر میرسد فعالیتهای خاورشناسان با ترجمه قرآن به لاتین توسط یک کشیش آغاز شد و بعدها هم این امر رواج پیدا کرد و تا حدود سی سال پیش که آماری از ترجمههای قرآن ارائه میدادند، حدود 300 ترجمه انگلیسی را نام میبردند. که البته ترجمههای فرانسوی، اسپانیایی و... جای خود را دارد. بر این اساس اولین کار آنها ترجمه بود اما فقط صرف ترجمه نبود و اغلب آنها همراه با مقدماتی بود.
ادامه دارد.....