ماهان شبکه ایرانیان

آیة الله العظمی سید حسین بروجردی

یکی دیگر از فقهای نامدار عصر اخیر که در نوشتار استاد شهید(ره)نامی از اوبرده شده است،مرحوم آیة الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی(اعلی الله مقامه الشریف)می باشد.او از تربیت یافتگان حوزه فقهی آیة الله آخوند خراسانی و آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی می باشد.

(متولد 1292-متوفی 1380 ه.ق)

یکی دیگر از فقهای نامدار عصر اخیر که در نوشتار استاد شهید(ره)نامی از اوبرده شده است،مرحوم آیة الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی(اعلی الله مقامه الشریف)می باشد.او از تربیت یافتگان حوزه فقهی آیة الله آخوند خراسانی و آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی می باشد.

او فرزند سید علی طباطبائی،از سلسله طباطبائیان بروجرد می باشد که در سال 1292 ه.ق در بروجرد متولد گردید.و در یک خانواده علم و تقوی و فضیلت رشد ونما کردند،سپس در حوزه علمیه اصفهان و اخیرا در نجف تحصیلات خود را تعقیب نمودند.

آیة الله بروجردی،فقیه بزرگوار و عالم وارسته ای بود که بخش عظیمی از زندگی خویش را در راه پربار ساختن مکتب فقهی اهل بیت عصمت و طهارت(ع)سپری ساخت و در فقه و فقاهت مقام بس شامخ و ارج داری را حائز گردید و شاگردان متعددو فاضلی را تربیت نمود که هر کدام مشعل دار فقاهت در عصر کنونی می باشند.

چون نگارنده شرح زندگی اجتماعی و سیاسی او را در جلد سوم کتاب «یکصدسال مبارزه روحانیت »آورده است،از تکرار آن خودداری می کند،فقط بخشی را که مربوط به جنبه فقاهت این فقیه بزرگوار می باشد،به صورت اختصار می آورد و به صفحات تاریخ می سپارد.

آیة الله بروجردی شخصیت بزرگ توام با تفکر عمیق و اصیل اسلامی همراه باسجایای اخلاقی ممتاز و برجسته بود که وجود این فضایل اخلاقی به زندگی او یک نوع امتیاز و تشخص خاصی بخشیده بود.

گفتار شهید استاد مطهری:

او عاشق فقه و فقاهت و دل باخته مکتب پرفیض اهل بیت رسالت(ع)بود و بااین دو پشتوانه محکم و قوی،منشا خدمات و تحولات در حوزه های علمی شد،به حدی که حوزه های علمی در دوران زعامت او به عالی ترین مراحل شکوفایی وبالندگی خویش رسیدند و فقه و فقاهت روح تازه و حرکت جدیدی را آغاز نمود که قبل از او چنین تحرکی را نداشت و این حرکت، معلول عواملی بود که استاد شهیدمطهری که خود افتخار تلمذ در حوزه فقه و فقاهتی او را دارد،در رساله ای که به نام «مرجعیت و روحانیت »با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان پس از رحلت آن فقیه بزرگوار انتشار دادند،تحت عنوان «روش فقهی او»این چنین می افزاید:

«یکی از مزایای برجسته معظم له،روش فقهی ایشان بود که شایسته است پیروی شود و فراموش نگردد.این بنده در مدت هشت سال آخر اقامتم در قم که مصادف باسالهای اول ورود معظم له به آن شهر بود،از درسهای ایشان بهره مند می شدم. به روش فقاهت ایشان ایمان دارم.معتقدم که باید تعقیب و تکمیل شود.

فقهاء،اسلوبهای متفاوتی در اجتهاد و فقاهت داشتند و اسلوبهای متنوعی به وجود آمده است،به طوری که فقه به دوره های مختلف تقسیم گردیده است،به حدی که خود آیة الله العظمی بروجردی که به تاریخ فقه آشنا بودند و اسلوبهای مختلف فقهی را می شناختند،یکی از مزایا و امتیازاتشان همین آشنایی با روشهای فقهی در شیعه وسنی بود.

فقه را به چهار دوره تقسیم می کردند:

1-دوره ما قبل شیخ طوسی(ره)

2-دوره شیخ طوسی تا قرن دهم که تقریبا مقارن با عصر شهید ثانی است.

3-از زمان شهید ثانی تا یک قرن اخیر

4-در یک قرن اخیر

1- آشنایی با تاریخ فقه:

او با تاریخ فقه آشنا بود و سبک فکرهای مختلف قدماء و متاخرین رامی شناخت،بعضی را تایید کرده،به بعضی انتقاد داشت و آنها را عامل انحراف فقه می دانست.

2- تبحر در شناخت رجال:

او بر حدیث و رجال حدیث،تسلط کامل داشت.طبقات روات و محدثین راکاملا می شناخت و خود یک طبقه بندی مخصوصی کرده بود که بی سابقه بود.با یک نگاه به سند حدیث،اگر خللی در سند آن حدیث وجود داشت،درک می کرد.

3- آشنایی با مکاتب فقهی:

او بر فقه سایر فرقه های مسلمین و روش و مسلک آنان نیز تا اندازه ای محیطبود.کتب حدیث و رجال حدیث را می شناخت.

معرفت رجال حدیث شیعه و سنی از یک طرف،و اطلاع بر فتاوی و فقه سایرفرقه های اسلامی از طرف دیگر،موجب می شد که گاه اتفاق می افتاد حدیثی طرح می شد و ابتدا یک معنی و مفهوم از آن به نظر می رسید،ولی بعد معظم له تشریح می کردکه این شخصی که این سؤال را از امام کرده،اهل فلان شهر یا فلان منطقه بود و در آنجامردم تابع فتوای فلان فقیه از فقهای عامه بوده اند و فتوای آن فقیه این بوده است،وچون آن شخص در آن محیط بوده و آن فتوی در آن محیط شایع بوده،پس ذهن وی مسبوق بر چنان سابقه ای بوده،پس مقصود وی از سؤال این بوده که سؤال کرده وجواب شنیده وقتی که معظم له این جهات را تشریح می کرد،و به اصطلاح روحیه وی را تحلیل می کرد،می دیدیم که معنی و مفهوم سؤال و جواب عوض می شود و حدیث شکل دیگری به خود می گیرد.

یا کلمه ای در حدیث بود که در عرف عام امروز یک معنای معین دارد،ولی با اظهارات معظم له معلوم می شد که این کلمه در محیط خاصی که در آن وقت محل پرورش سؤال کننده حدیث بوده معنی دیگری داشت.

او با تبحری که در اصول فقه داشت،کمتر مسائل فقهی را بر مسائل شکی اصولی مبتنی می کرد و هرگز گرد مسائل فرضی نمی رفت.گاه به طعنه می گفت که آقایان طلاب منتظرند که یک «اصل »را گیر بیاورند و دست آویز قرار دهند و به بحث وجدل بپردازند.

او با قرآن و تفاسیر آشنایی کامل داشت،قرآن را هر چند به تمامه حفظ نبود،امانیمه حفظ داشت.تاریخ اسلامی را دیده و خوانده و آشنا بود.

در نتیجه همه اینها،جو و محیط را که آیات قرآن در آن نازل شده،و همچنین فضا و محیطی را که اخبار و احادیث در آن صدور یافته و محیطهایی که فقه آنجاهاتدریجا رشد کرده و پرورش یافته کاملا می شناخت،و بدیهی است که این جهات به وی روشن بینی خاصی داده بود.

سبک و سلیقه معظم له در فکر و سلیقه حوزه علمیه قم زیاد اثر کرد،تا حدزیادی روشها را عوض کرد و امیدواریم هر چه بیشتر سبک و روش ایشان پیروی وتعقیب شود،بلکه تکمیل گردد.

در پایان این نکته را هم اضافه میکنم که معظم له مکرر در ضمن اعتراف به پاره ای از محاسن کتاب حدیثی معروف «وسائل الشیعه »تالیف شیخ حر عاملی نواقص این کتاب را تذکر می داد و آرزو می کرد که کتابی در حدیث نوشته شود که محاسن وسائل الشیعه را داشته باشد،اما نواقص آن کتاب را نداشته باشد بالاخره این آرزو جامه عمل پوشید و تحت نظر و مراقبت خود معظم له،عده ای از فضلاء و طلاب به این کار مشغول شدند و در حدود ده سال طول کشید تا بالاخره در دو سه سال قبل به اتمام رسید و طبع آن کتاب آغاز شد.

این کتاب موسوم است به «تهذیب الوسائل »،خیلی موجب تاسف خواهد بوداگر خدای نخواسته طبع این کتاب موقوف شود.من هنوز شخصا موفق به زیارت آن کتاب نشده ام،ولی از قراری که از اهل اطلاع شنیده ام همانگونه است که معظم له آرزومی کرد.» (1)

توضیح مطلب:

نکته ای که استاد بزرگوار در رابطه با تهذیب الوسائل فرموده اند،اکنون خواسته قلبی ایشان به صورت کامل جامه عمل پوشیده است و نیت پاک آیة الله بروجردی اکنون در کسوت کتاب مفید و جامع،به نام «جامع احادیث الشیعه »در چندین جلد تاکنون 22 جلد آن،هر جلد در 500 صفحه به صورت زیبا و کامل چاپ و انتشار یافته است و مجلدات بعدی هم در دست نشر می باشد و نکته ای که استاد شهید در موردوسائل الشیعه ایراد فرموده اند،در جلد اول آن به صورت کامل آمده است و به آن نکته افزوده شده است که شیخ حر عاملی صاحب وسائل(رحمت خدا بر او باد)با همه زحمت و مشقتی که در راه تالیف این کتاب در طول 20 سال کشیده است که جزایش باخدای متعال باد!نکاتی مورد غفلت آن بزرگوار واقع شده است که اهم آنها این است که برخی از احادیث را در غیر موضوع خود جا داده است و احادیثی را که از کتب اصول احادیث نقل کرده است،با رعایت ضبط و خصوصیت کامل همراه نبوده است و گاهی آداب و سنن را به احکام فرعی اختلاط داده است و مواضع را تعیین ننموده است.براساس این انگیزه ها ضرورت تالیف کتاب حدیثی «جامع احادیث الشیعه »احساس گردید و به دستور آن بزرگ مرجع،جمعی از فضلاء مامور انجام این نیت خیر علمی گردیدند که این کتاب با عنایت خاص و توجه زعیم عالیقدر حوزه های علمیه،مرحوم آیة الله العظمی آقای سید ابو القاسم خویی(ره)به زیور طبع آراسته گردیده است که ازسوی مدینة العلم آن حضرت در قم انتشار می یابد.

آثار تاریخی:

آثار بنایی و تاسیساتی آن فقیه بزرگوار اسلام در اقصی نقاط ایران و جهان،متعدد و بی شمار است که از مهم ترین آنها می توان تاسیس مسجد اعظم قم در ایران،وتاسیس مسجد بزرگ بندر هامبورگ در آلمان،و حفظ و نگهداری حوزه های علمی ایران و دیگر مناطق شیعه بود که صیت و صوت آن تا کشورهای آفریقائی نیز رسیده بود.

شاگردان او:

از حوزه پربرکت فقهی آن فقیه سعید،افاضل و شاگردان آگاه به اوضاع روز ومسائل جهان برخاسته اند و شاید یکی از پربارترین حوزه ها در اعصار اخیر باشد که گاهی در محفل خود هزار نفر را در بر می گرفت که از نمونه های برجسته آنها می توان وجود استاد شهید آیة الله مطهری و فقیه عالیقدر،حضرت آیة الله منتظری(که در ایام حیات استاد تقریرات درس نماز جمعه استاد را انتشار داده بود)و دیگر معاریف وبزرگان را نام برد که هر کدام از استوانه های علمی و وزنه های فقهی کنونی به شمارمی آیند.تعداد شاگردان او را نمی توان به شمار آورد،چون حوزه درس او یکی ازحوزه های غنی و رجمعیت بود و در طول 15 سال مرجعیت،دهها تن از آن حوزه فارغ التحصیل شده اند.

تالیفات او:

1-جامع احادیث الشیعه،در چندین جلد

2-منجزات مریض

3-تعلیقه بر اسفار ملا صدرا(به صورت حاشیه بر نسخه شخصی کتابخانه اش)

4-طبقات رجال

5-رساله ای در منطق

6-حاشیه بر کفایة الاصول

7-حاشیه بر کفایه شیخ طوسی

8-بیوت شیعه(خاندانهای علمی شیعه)

9-اسانید کتاب تهذیب،من لا یحضره الفقیه و رجال کشی

وفات او:

او در دوازدهم ماه شوال سال 1380 ه.ق،مطابق 1340 ه.ش در سن هشتاد وهشت سالگی در قم رحلت نمودند که ماده تاریخ آن،جمله «ما عرفناک حق معرفتک »می باشد.تشییع او یکی از پر شکوه ترین و مجلل ترین تشییعها در تاریخ اسلام بوده است که تا شعاع چند کیلومتری،علاقمندان و شیعیان صفوف توده ها را تشکیل داده بودند و در فراغ مرجع فقید خود اشک می ریختند.جنازه او در کنار مرقد فاطمه معصومه(س)در راهرو مسجد اعظم قم که با همت و اراده او کمک مسلمانان تاسیس یافته بود،مدفون گردید. (2)

پی نوشتها:

1- نهضت روحانیت،ج 2،ص 161.

2- مرجعیت و روحانیت،ص 233- علاوه بر منابع فوق می توان به ویژه نامه مجله مکتب اسلام در سال 1381 و کتاب «آیة الله بروجردی »تالیف فاضل نامی علی دوانی،و«آیة الله بروجردی »به قلم دامادمکرمشان حجة الاسلام علوی که از سوی روزنامه اطلاعات انتشار یافته است مراجعه نمود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان