سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"بانیان آشوب" قصد بازنشستگی ندارند!
محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای اصلاحطلب و فردی که خشونت آشوبگران فتنه 1401 را مقدس نامیده بود، به تازگی طی یادداشتی که انصافنیوز آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"نمیدانم مدیران اقتصادی این مرز و بوم اینروزها بر کدامین تصمیم و تدبیر هستند، اما میدانم حال وضعیت اقتصادی مردم سخت ناخوش است و چنانچه چارهای نشود از علاج و دوا، دیری نخواهد پایید که وضعیت بر خویش میپیچد و میشورد."[1]
*ظاهرا اصولگرا یا اصلاحطلب بودن دولتها تأثیری در عزم راسخ "فرماندهان فتنه" ندارد و آنها جز "خیابان" و دعوت مردم به حمام خون گویا هیچ رسالت دیگری ندارند!
تاجیک اولین اصلاحطلبی نیست که در دولت اصلاحطلب پزشکیان نوید "پیچیدن و شوریدن" به بهانه اقتصاد یا همان "فتنه اقتصادی" را میدهد.
قبل از او، سعید حجاریان نیز طی در مصاحبه با روزنامه شرق شبیه همین نوید را داده و گفته بود:
"ممکن است در شرایطی که اوضاع بینالمللی بر ما تحمیل کرده است، خردهجنبشهایی بهوجود بیاید و مواردی از قبیل پیروزی ترامپ و پیامدهایش تبدیل به سوخت این خردهجنبشها شوند. در چنین شرایطی قشرهای آسیبپذیر همبسته میشوند و دولت را تحت فشار قرار میدهند و طبعا مواجهه با یک جمعیت ضعیف قحطیزده و گرسنه، بسیار سخت خواهد بود بنابراین دولت ناچار خواهد بود از طرق دیگر رضایت این جمعیت را جلب کند ولی در این میان کسی نیست که چانهزنی کند از اینرو خود دولت در برابر مردم قرار میگیرد. "[2]
سؤال مهم این است که اینان چرا جز خیابان هیچ راه دیگری برای حل مشکلات اقتصادی روتین کشور ندارند و چرا هرگز به مردم نمیگویند که هیچ خیری در خیابان نیست!؟
و چه بسا پاسخ به همین سؤال ساده بتواند نیت اصلی امثال تاجیک و حجاریان را برای تمام مردم و دستگاههای ناظر کشور منکشف کند.
لازم به تأکید است که مقوله "فتنه اقتصادی" اگرچه طی یک دهه گذشته و به بهانههای مختلف، ظهور و بروزهای متفاوتی از قبیل فتنه مهسا امینی، آشوبهای 98، آشوب دیماه 96 در مشهد و... داشته اما هماکنون به مثابه آتش زیر خاکستر است و همانطور که مشاهده میشود بانیان آن قصدی برای بازنشستگی ندارند.
زدودن این خطر بزرگ از ساحت جامعه ایرانی نیازمند "جهاد تبیین"، مبارزه با سیاهنماییها و کتمانها و البته زیر ضربه بردن کانونهای آشوب است.
***
بلوچ اهل سنّتی که جانش را فدای پاسدارها کرد
سردار سیدحسین مرتضوی، فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در جنوبشرق، روز شنبه گذشته و در بخشی از سخنرانی خود در مراسم معارفه استاندار جدید سیستان و بلوچستان گفته است: بیش از 10 هزار بسیجی در طرح امنیت در قرارگاه قدس جنوب شرق جذب شدهاند و بیش از 83 درصد این افراد از اهل سنت و بلوچ هستند که در کنار سران و معتمدان طوایف مسوولیت امنیت این استان را پذیرفتند.
سردار مرتضوی با بیان اینکه اگر در هر نقطه امنیتی هست به واسطه اخلاص، همراهی و تلاش سران طوایف در سیستان و بلوچستان بوده، تصریح میکند: عزیز اهل سنت بلوچی را داشتیم که در پاسگاه 167 جان خود را فدای 11 تن از پاسداران سپاه کرد و تا آخرین تیر اسلحه خود جنگید و به شهادت رسید.
به گزارش مشرق، او افزوده است: شهادت افراد اهل سنت در میدان به یکی و 10 مورد ختم نمیشود بلکه فقط از سال گذشته تاکنون 5 شهید اهل سنت که سه تن از آنها از طایفه شهبخش بودند به شهادت رسیدند.
سردار مرتضوی همچنین تأکید میکند: نباید بعضی افراد با سخنان خود باعث شوند برخی از نگاههای تجزیه طلبانه به قومیت بلوچ نسبت داده شود چرا که حتی زن بلوچ در برابر این آب و خاک مقاومت و در برابر اجنبیها ایستادگی کرده است.[3]
*شاید هنوز همه مردم ایران ندانند که شیعه و سنی برای پاسداری از امنیت و خاک ایران "خونشریکی" دارند و خاصّه در منطقه جنوبشرق ایران؛ این خونشریکی نمود بیشتری دارد.
چه اینکه در یک سمت ماجرا این سردار شهید حاجقاسم سلیمانی است که میگفت "جان ما سپر اهل سنت است"[4] و در عمل هم این حقیقت را در سیستان و بلوچستان، کردستان، سوریه، حمایت از حماس و... اثبات کرد.
و در سمت دیگر هم دهها شهید اهل سنت ایرانی که همانطور که سردار مرتضوی تصریح کرده است و ما هم به عینه دیدهایم؛ در عرصههای امنیتی جان خود را فدای اسلام و ایران و جمهوری اسلامی کردند.
در اینجا بایستی دقت کرد که غیرت و ایراندوستی و برادری اهل سنت و بلوچها و کردها هرگز چیز عجیبی نیست بلکه تعجب از آنهاست که به صرف وقوع چند شرارت مسلحانه؛ نتایج عجیب و غریب میگیرند و حرفهایی میزنند که نباید بزنند!
اسلحه به دست گرفتن و به شهادت رساندن یک مأمور پلیس؛ التقاط و جرمی است که میتواند برای یک فرد شیعه مسلک و با تباری غیر از بلوچ و کرد هم روی دهد. کما اینکه روی داده است.
مثلا جالب است که مردم عزیز ما بدانند چند سال قبل طی یک درگیری مسلحانه با اشرار حاضر در یک کاروان مواد مخدر در نزدیکی یکی از روستاهای مرکزی ایران؛ یک مأمور دلاور ناجا به شهادت رسید و البته اشرار هم دستگیر شدند.
و نکته اینجا بود که برخی قاتلان از اهالی همان روستا بودند و هیچ ربطی به برادران بلوچ و سنی مذهب هم نداشتند!
پس شرارت یا تروریسم هرگز مسلک نمیشناسد و التقاطی است که برای هرکس امکان بروز دارد. معالوصف به دلیل برخی کماطلاعیها، هیجانزدگیها و بعضا خباثتها شاهدیم گاهی حرفهایی زده میشود که با واقعیت در تعارض است.
لکن ما این اجازه را نخواهیم داد و از کتاب قطور خاطرات رزمندگان و شهدای اهل سنت و بلوچ نیز همانند جان آنها دفاع خواهیم کرد...
***
1_ https://ensafnews.com/556615
2_ mshrgh.ir/1652990
3_ mshrgh.ir/1658801
4_ mshrgh.ir/1450918