ماهان شبکه ایرانیان

چند دقیقه با کتاب‌ «من شیرین ابوعاقله هستم» / ۲۳۱

ماگ شهید شیرین با عکس خرس!

وقتی شیرین برای انجام کارهای گزارشش پشت میز ناهارخوری می‌نشست، پدربزرگ مرحومم در ماگ دلخواه «شیرین» که عکس یک خرس در حال ماهیگیری روی آن بود برایش نسکافه درست می‌کرد و روی میز می‌گذاشت.

گروه جهاد و مقاومت مشرق کتاب «من شیرین ابوعاقله هستم» زندگی، حرفه و شهادت شیرین ابوعاقله، خبرنگار شهید فلسطینی را به تحقیق و ترجمه شهریار شفیعی، به مخاطبانش ارائه داده است. این کتاب را انتشارات امیرکبیر به تازگی منتشر کرده است.

شیرین ابوعاقله (متولد 3 آوریل 1971) خبرنگار فلسطینی-آمریکایی بود که به مدت 25 سال در شبکه عربی زبان الجزیره فعالیت می‌کرد. او یکی از خبرنگاران فعال در خاورمیانه بود که اخبار مرتبط با فلسطین را پوشش می‌داد. در 11 می 2022 درحالی که مشغول پوشش اخبار حمله نیروهای ارتش اسرائیل به شهر جنین در کرانه باختری بود مورد هدف آنها قرار گرفت و به دلیل اصابت گلوله به سر، شهید شد.

ماگ شهید «شیرین» با عکس خرس!

آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از این کتاب و روایت رانیا زبانه، تهیه‌کننده الجزیره در رام‌الله است. بعد از آن بخشی از روایت «لینا ابوعاقله» برادرزاده او را آورده‌ایم.

در دفتر کارمان صبح‌های جمعه دور هم جمع می‌شدیم و صبحانه می‌خوردیم. این یک رسم بود در دفتر ما. غذای اصلی مان کعک بود همراه با فلافل، حمص، پنیر خامه‌ای مربا و... به علاوه خنده‌های شیرین لبخند شیرین مسری و شوخ طبعی‌اش مثال‌زدنی بود. اتفاقات خوب کوچک، روز او را می‌ساخت. او کاشف نور بود. در تاریک‌ترین لحظات.

کافی بود یکبار در خیابان با شیرین قدم بزنید تا بدانید مردم چقدر او را دوست داشتند.

ما در اردوگاه پناهندگان جنین دور میدان اردوگاه می‌نشستیم. کودکان را دور خود جمع می‌کرد و در مورد همه چیز با آنها حرف می‌زد: مدرسه، بازی‌ها، امید؛ حتی رنگ مو. آدمها از هر نسلی و با هر سنی، شیفته‌اش می‌شدند. بیشتر از نزدیکی چشمهای مردم به صفحه تلویزیون، به دلشان نزدیک بود.

شیرین هیچ فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید را از دست نمی‌داد و هیچ ابایی از درخواست نظر و راهنمایی از دیگران نداشت. مطمئن بود که بدون در نظر گرفتن سن و تجربه می‌تواند بیاموزد. من هرگز او را خوشحال‌تر از زمانی که در اکتبر 2021 از دانشگاه بیرزیت در رشته رسانه‌های دیجیتال فارغ التحصیل شده ندیده بودم.

او معتقد بود همیشه باید داستان فلسطین را زنده نگه داشت. داستان فلسطین و وحشی‌گری‌های اسرائیل مسائلی بودند که باید در همه جا گفته شوند. شیرین بسیاری از مبارزات فلسطینی‌ها علیه اشغالگران اسرائیل را مستند و گزارش کرده بود. کارهای او علت کشته شدنش را برای ما معنی می‌کند.

گلوله‌ای که به شیرین اصابت کرد حقیقتی را برای ما که اغلب آن را کم اهمیت می‌شماریم روشن می‌کند؛ هیچ کس تحت اشغال، در امان نیست.

من فکر می‌کنم دلیل کشته شدن شیرین توسط اسرائیل، پنهان کردن حقیقت یا ترساندن کسانی که دنبال حقیقتند نیست. او نه به خاطر خودش کشته شد نه به خاطر جایگاه و رسالت شغلی‌اش، کشته شد چون خوی دشمن او با کشتن عجین است.

از دست دادن شیرین دردی نیست که بتوان آن را فراموش کرد یا امید به تسکین آن داشت، بلکه از آن نوع دردهاست که باید یاد بگیریم با آن زندگی کنیم و من از 11 مِی ‌به بعد هیچ چیز جدیدی یاد نگرفته‌ام.

*لینا ابوعاقله

** لینا از پدری فلسطینی و مادری ارمنی به دنیا آمده و بزرگ شده بیت‌المقدس است. او برادرزاده شیرین ابوعاقله است. دارای مدرک لیسانس مطالعات سیاسی از دانشگاه آمریکایی بیروت و کارشناسی ارشد مطالعات بین الملل و حقوق بشر از دانشگاه سانفرانسیسکوست. لینا بعد از شهادت شیرین برای اجرای عدالت و پاسخگو کردن رژیم صهیونیستی، در مجامع بین المللی تلاش‌های بسیاری کرده و در سال 2022 به خاطر ایجاد کمپین‌های بین المللی و تلاش‌هایش در لیست 100 زن تاثیر گذار بی‌بی‌سی و جزو 100 فرد تأثیرگذار جهان در لیست مجله تایم قرار گرفت.

چندین ماه از کشته‌شدن تنها عمه‌ام «شیرین ابو عاقله»، توسط یک سرباز اسرائیلی گذشته است. او در حال گزارش یکی از حملات غیرقانونی اسرائیل در جنین بود که به شهادت رسید. ترور شدنش نه شامل عدالت شده نه پاسخگویی، فقط ماه‌ها غم و اندوه و ناباوری برای ما، خانواده و دوستانش به همراه داشته است.

ماگ شهید «شیرین» با عکس خرس!

در طول حمله اسرائیل به غزه در ماه می‌2022 شیرین شبانه‌روز از شهری به شهر دیگر می‌رفت به صورت زنده و میدانی اخبار انتفاضه «وحدت فلسطینی‌ها» را پوشش می‌داد. من در فرانسیسکو گیر افتاده بودم اما چسبیده به صفحه تلویزیون نگران مردم و سلامتی و امنیت شیرین بودم. در پنجم آگوست 2020، اسرائیل حملۀ دیگری را به غزه صورت داده بود و 49 فلسطینی را به شهادت رسانده بود که 17 نفر از آنان کودک بودند. به محض شنیدن این خبر و از روی عادت تلفنم را برداشتم تا به شیرین پیام بدهم که کجاست و آیا سالم است؟ اما ... موفق نشدم.

شبکه الجزیره مثل همیشه نبود. غیبت شیرین را بیش از همیشه حس کرده بودم. غیبتی که علاوه بر خانواده توسط همکاران دوستان و دیگرانی که گزارشهای شجاعانه و منحصر به فردش را در 25 سال گذشته دیده بودند، حس می‌شد.

حقیقتاً او صدای فلسطین بود و پیام‌آور حقیقت و عدالت، زندگی خود را وقف افشای جنایات اسرائیل کرد. صدایش همچنان طنین‌انداز است و یاد و خاطره‌اش همچنان پابرجاست. شدت تأثیر شیرین ابو عاقله قوی‌تر از گلوله‌ای بود که جانش را گرفت. میراثی که برجای گذاشت تا همیشه در حافظه جمعی فلسطینی‌ها و اعرابی که او را دنبال می‌کردند، ماندگار خواهد شد. اما حالا مدتی است گوشی صدایش را نشنیده است. شیرینی که در طول زندگی حرفه‌ای‌اش و در تمام رویدادهای خبری فلسطینی‌ها، چهره بارز جنگ و صلح بود.

گزارش‌های شجاعانه اش از انتفاضه دوم، تهاجمات نظامی به کرانه باختری به ویژه به اردوگاه پناهندگان جنین، انتخابات ملی و بین‌المللی جنگ‌های غزه و مبارزات و دستاوردهای روزانه فلسطینی‌ها فراموش ناشدنی است. او واقعیت‌های زندگی فلسطینی‌ها را به جهانیان انتقال داد تا با انتقال اطلاعات نادرست رسانه‌های اسرائیلی و غربی مقابله کند.

من در زندگی‌ام، به اندازه کافی خوش‌شانسم که شاهد کارهای شیرین بودم. وقار و شجاعتش همیشه برای من الهام بخش بوده و هر وقت از من می‌پرسیدند: «وقتی بزرگ شدی، دوست داری چه‌کاره شوی؟ می‌گفتم می‌خواهم مثل شیرین باشم.

به خاطر دارم وقتی شیرین برای انجام کارهای گزارشش پشت میز ناهارخوری می‌نشست، پدربزرگ مرحومم در ماگ دلخواه «شیرین» که عکس یک خرس در حال ماهیگیری روی آن بود برایش نسکافه درست می‌کرد و روی میز می‌گذاشت. دیدن این صحنه برای من مثل دیدن شیرین از تلویزیون در حال گزارش زنده دلچسب و هیجان انگیز بود.

وقتی که سنم کم بود ماهیت کارش را کامل درک نمی‌کردم و از چالش‌ها و مشکلاتی که یک روزنامه‌نگار در فلسطین اشغالی با آن‌ها روبه رو بود، خیلی آگاه نبود. آن موقع او برای من فقط عمه‌ای بود که اتفاقاً روزنامه‌نگار شناخته شده ای هم بود. کنجکاوی من در مورد دنیای روزنامه‌نگاری به مرور زمان بیشتر و بیشتر شد و از شیرین در مورد کارش و آنچه برای روزنامه‌نگاری لازم بود سؤال می‌پرسیدم.

همیشه دیدگاه‌ها تجربیات و چالش‌هایی را که یک روزنامه‌نگار میدانی با آن‌ها روبه‌رو بود برای من تعریف می‌کرد. وقتی بعد از یک روز کاری طولانی به خانه می‌آمد ریزه کاری‌ها و پیچیدگی‌های اتفاقاتی را که در مورد آنها گزارش کرده بود با من در میان می‌گذاشت. من از او، اهمیت سخت‌کوشی و فداکاری را آموختم. برای هر گزارشی که کار می‌کرد زمان زیادی را برای تحقیق، خواندن گزارش‌ها و کتاب‌ها، گفت وگو با کارشناسان، مقامات و افرادی که تحت تأثیر اشغال اسرائیل قرار گرفته بودند اختصاص می‌داد.

ماگ شهید «شیرین» با عکس خرس!

به خاطر دارم که دو هفته قبل از شهادتش در اتاق نشیمن نشسته بودیم و او در حال بالا پایین کردن توییتر بود و با توییتی از دوستش دالیا هاتوقا مواجه شد. موضوعی بود که شیرین به پوشش دادن آن علاقه‌مند بود. به من گفت: «باید با او تماس بگیرم و اطلاعات بیشتری کسب کنم. موضوع مهمی است.» داستان هر فرد برای شیرین مهم بود.

شیرین مظهر لطف، همدلی و شفقت بود که این ویژگی‌ها نه تنها او را به عنوان یک روزنامه‌نگار، بلکه به عنوان یک انسان برجسته کرده بود. الگو و قبله آمال من و بسیاری از دختران جوان فلسطینی و عرب بود، به ویژه اینکه شیرین مصداق یک زن فلسطینی موفق و مستقل بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان