ماهان شبکه ایرانیان

وحی یا گیرنده مرموز!

وحی پیامبران، سومین بخش از بحث های ما را پیرامون «نبوت عامه» تشکیل می دهد، وحی آسمانی که سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی است، یکی از مسائل دقیق و پیچیده ای است که شایان تحقیق و بررسی می باشد.

وحی پیامبران، سومین بخش از بحث های ما را پیرامون «نبوت عامه» تشکیل می دهد، وحی آسمانی که سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی است، یکی از مسائل دقیق و پیچیده ای است که شایان تحقیق و بررسی می باشد.

پیامبران دستورات و برنامه های خود را از طریق وحی می گیرند، و به نام پیامهای غیبی در اختیار مردم می گذارند ولی حقیقت این ادراک چیست؟ و آنان در پرتو چه حس مرموزی این مطالب را دریافت می کنند؟ از جمله اموری است که دقت بیشتر و بررسی فوق العاده ای لازم دارد.

بطور اجمال باید گفت: ادراک منتهی به وحی، از سنخ ادراکهای بشری و معمولی نیست، بلکه ادراکی است غیر عادی و به وسیله حس مخصوصی که ویژه پیامبران آسمانی است انجام می گیرد .

بشر معمولا بسیاری از معلومات خود را از جهان ماده بوسیله یکی از حواس ظاهری دریافت می کند و آنها را بصورت علوم طبیعی و تاریخ و جغرافیا...تدوین نموده و منتشر می سازد .

قسمت دیگر از معلومات بشر، نتیجه ریاضتهای فکری، و ثمره استدلالهای عقلی او است، بشر در پرتو نیروی عقل و خرد، به یک سلسله حقایق فلسفی و ریاضی که هرگز وجود مادی و خارجی ندارد واقف می گردد، مثلا آنچه را که فیلسوف در «الهیات» درباره وجود خداوند و صفات و افعال او بحث می کند و یا آنچه که در «فلسفه» به نام اصول کلی مورد بررسی قرار می گیرد و بر وجود یک سلسله قوانین فلسفی استدلال می شود، همگی زائیده فکر و تعقل و طرز تفکر فلسفی است و این پدیده های علمی، مدرکی جز فکر و استدلال ندارند و همچنین است بسیاری از فورمولهای ریاضی.

قسمت سوم از ادراکات بشر، پرتوی از غرائز نفسانی و فطرت انسانی او است، درک گرسنگی و تشنگی، میل به امور جنسی، علاقه به مقام و منصب و ثروت، گرایش به فضائل اخلاقی و سجایای انسانی و...همگی ریشه فطری دارند و پرتوی از تجلی فطرت و غرائز او است.

برخی از آثار ادبی و هنری انسان اثر مستقیم ذوق و استعداد خدائی او است، گروهی بدون سابقه تعلیم، و یا با تعلیم و تربیت بسیار مختصر، پدید آرنده عالی ترین اثر هنری و ادبی می باشند، لطیف ترین نکته های ادبی و روح انگیزترین مناظر طبیعی و شیرین ترین عواطف انسانی را در قالب داستان و شعر می ریزند

همه این علوم و ادراکات هر چه باشند از راه طبیعی و بشری است.

کوتاه سخن اینکه: همه ادراکات یک سلسله درک های بشری و پدیده های طبیعی است که به وسائل گوناگون عادی در محیط فکر انسان وارد می شوند، ولی معلومات پیامبران از طریق وحی شبیه هیچ یک از این ادراکات با اختلافاتی که دارند نیست، بلکه ادراکی است غیر عادی که به وسیله حس مخصوصی که دارند، انجام می گیرد.

پیامبران آسمانی هم چنان که خود آنان نیز تصریح کرده اند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند، و پیامهای الهی را بدون کم و زیاد به صورت دستورات او در اختیار مردم می گذارند و کوچکترین تصرفی در آن نمی کنند .

گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حس، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آنها گواه بر راستگوئی آنان می باشد، همان آثار و معارف فوق العاده وسیع و دور از اندیشه انسان ها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (یعنی شخص پیامبر) قرار گیرد.

نهضت های عمیق و دامنه دار آنان که بشر مانند آن را در هیچ یک از جنبش های فردی و اجتماعی ندیده است و فداکاریهای زائد الوصفی که در راه تحقق بخشیدن به پیام های الهی، از خود نشان می دادند نشانه ارتباط آنها با جهان بالا است که یک چنین برکات و آثاری را در بر دارد.

وحی و دانشمندان مادی

برای یک فرد مادی که دائره هستی را منحصر به جهان ماده می داند، و جز ماده و پدیده های آن به چیزی اعتقاد ندارد درک این نوع مسائل بسیار مشکل است، و تا دگرگونی عمیقی در طرز تفکر یک فرد مادی به وجود نیاید و به جهانی بالاتر از ماده معتقد نگردد هرگز قادر به درک این سنخ مسائل نخواهد بود.

کسانی که ابزار تحقیق آنها لابراتوار و یا چاقوی تشریح و میکروسکوپ است، و اصرار دارند که به هر حادثه و رویدادی رنگ پدیده مادی بدهند، هرگز نخواهند توانست که با یک فرد الهی که افق دید وی بسیار وسیع است، و جهان هستی را منحصر به چهارچوب ماده ندانسته، و شعاع وجود را تا مجردات و ماوراء طبیعت گسترده می داند در این مباحث همگام و همفکر شوند.

علت این که یک فرد مادی به مسائلی مانند وحی و فرشته و مانند آنها نمی تواند معتقد گردد، این است که می خواهد همه چیز را با ابزار ناقص مادی خود اندازه گیری کند و سپس درباره آنها داوری نماید، در صورتیکه با این ابزار با همه نقصی که دارند فقط می توان درباره وجود و عدم قسمتی از امور مادی داوری نمود، و امور معنوی و مجرد از ماده از نظر درجه بندی وجود در مرتبه بالاتر از این ابزار قرار گرفته اند و تحت حکومت آنها واقع نمی شوند.

مثلا هرگز نمی توان روح مجرد را با چاقوی تشریح و یا میکروسکوپ و یا سایر وسائل مادی مشاهده نمود، و از این طریق درباره آن به نفی و اثبات پرداخت.

آن دانشمند مادی که می گوید ما در بررسیها و آزمایشهای خود به موجودی به نام «روح» و ادراکی به نام «وحی» برخورد نمی کنیم، باید در پاسخ آنان گفت: شما با این ابزار مادی نمی توانید جز پیرامون امور مادی قضاوت کنید، و موضوعاتی که از نظر سنخ وجود بالاتر از ماده است با این ابزار تحت تجزیه و آزمایش قرار نمی گیرند بلکه این نوع مسائل برای خود راه اثبات جداگانه و دلائل مخصوصی دارند که اگر، با کمال بی طرفی از راه ویژه آن وارد شوید به وجود چنین جهانی اعتراف خواهید نمود.

بنابر این یک فرد مادی تا به وجود ماوراء طبیعت معتقد نگردد، بحث با او در این نوع مسائل ثمری نخواهد داشت، بلکه قبلا باید این جاده را برای او هموار ساخت سپس در وجود ادراکی به نام «وحی» که از سنخ ادراکهای معمولی نیست، با او گفتگو نمود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان