جنگها و فتوحات

در دوران خلافت عثمان، فتوحات در شرق و غرب ادامه یافت. ابتدا گزارش این فتوحات را در شرق و سپس در غرب خواهیم آورد.

ادامه فتوحات و توسعه قلمرو اسلامی

در دوران خلافت عثمان، فتوحات در شرق و غرب ادامه یافت. ابتدا گزارش این فتوحات را در شرق و سپس در غرب خواهیم آورد.

در زمان خلیفه دوم ادامه فتوحات تا خراسان و سیستان رسیده بود. در این مناطق وسیع که به تازگی به دست اعراب مسلمان گشوده شده بود، بسیاری از شهرها دست به شورش زده حاکمان عرب را بیرون می راندند. در این شرایط حکام و فرماندهان نظامی، نیروهای جدیدی را اعزام می کردند و شورش را فرو می نشاندند. این قبیل شورش ها در شهرهای ری، آذربایجان، استخر، کرمان و سیستان روی داد. در نتیجه این شهرها برای بار دوم به دست مسلمانان فتح گردید. در واقع در عهد خلیفه دوم فتوحات صورت گرفته بود و این دوره، زمان تثبیت آنها بود.

اهالی ری در سال 25 ه. صلح خود را نقض کردند و سعد بن ابی وقاص با فرستادن گروهی آنها را آرام کردند همچنین اهالی آذربایجان که قبلا با حذیفه صلحی منعقد کرده بودند صلح خود را نقض کردند و مسلمین آن منطقه را بار دیگر گشودند و در سال 29 ه. مردم فارس و اصطخر شورش کرده و مسلمین را مجبور به فتح دوباره این منطقه کردند گفته شده در سال 30 سپاهیان عرب برای اولین بار به طبرستان حمله کرده و ضمن اشغال گرگان، قراردادی را با مردم آن منطقه به امضاء رساندند.

یزدگرد سوم که پس از جنگ نهاوند از ری به نقاط شرقی تر گریخته بود، به خراسان در آمد و خواست به مرو برود، اما شورش حاکم وی در مرو، وی را آواره ساخت و مجبور شد در آسیابی خارج از مرو سکونت گزیند. وی به سال 31 (651 م)به دست کسان والی و یا آسیابانی که در خانه اش بود به قتل رسید و بدین ترتیب دوران فرمانروایی ساسانیان در ایران به پایان رسید.

عثمان، عبد الله بن عامر یکی از سرداران مسلمان را برای فتوحات بیشتر روانه خراسان کرد. وی توانست شهر نیشابور را به سال 30 فتح کند. پس از آن، دیگر شهرهای مهم خراسان چون هرات، فاریاب، بادغیس را گشود، و هر چند استقرار حاکمیت مسلمانان در این مناطق برای مدتی به تاخیر افتاد، اما وی توانست به مت سیستان تا کابل پیش رود.

در شهرهایی که به زور یا صلح گشوده می شد، قراردادهایی میان مردم و حاکمیت جدید به امضا می رسید. در این قراردادها مردم زرتشتی به عنوان اهل ذمه بایستی جزیه می پرداختند. در این صورت به عنوان یک شهروند شناخته شده حکومت از حقوق آنها دفاع می کرد. در برخی شهرهای خراسان و نیز در شهر قزوین، مردم به سرعت اسلام آوردند، اما در مناطق دیگر، مانند کرمان و فارس اسلام آوردن مردم به تدریج و آهستگی صورت گرفت.

در سال 31 مردم خراسان که منطقه آنها در زمان خلیفه دوم فتح شده بود نقض صلح کرده و علیه اعراب شورش کردند و عبد الله بن عامر با سپاهیان کثیری بار دیگر آن منطقه را فتح کرد. مردم کرمان نیز در همین سال صلح خود را با مسلمین برهم زده و عربها با حمله مجدد آنرا فتح کردند و اهل سیستان نیز که در زمان عمر از مسلمین شکست خورده بودند صلح خود را شکستند و مسلمین برای بار دوم آنرا فتح کردند.

گفته شده در سال 32 ه. عربها از اهل خزر و ترک شکست خوردند.

در بیشتر این شهرها، به ویژه خراسان، شمار زیادی از اعراب به صورت قبیله ای مهاجرت کرده مستقر می شدند. هدف آنها از این سکونت، ادامه جنگ با کفار در نقاط دور دست شرقی و نیز استفاده از امکانات مالی موجود در این منطقه بود.

تنها منطقه ای که بیش از دو قرن گشودن آن به درازا کشید، مناطق شمال غرب ایران بود. این مناطق، از طرف غرب به قفقاز و از طرف شرق به گرگان منتهی می شد. بخش شرقی تر آن از همان قرن نخست گشوده شد.

فتوحات در غرب دنیای اسلام نیز ادامه داشت. در شمال افریقا، مصر در سال 20 هجری به دست مسلمانان افتاد. این منطقه با فرماندهی عمرو بن عاص گشوده شد و مسلمانان پس از استقرار به تاسیس شهر فسطاط پرداختند.

فتح آفریقا در سال 27 ه. روی داد و از آن پس آفریقا یکی از بهترین مناطق و پردرآمد ترین و آرام ترین آنها برای خلفاء بود تا آنکه در زمان هشام بن عبدالملک آن مردم که فشار و زور را تا آخرین درجه خود دیده و ناظر بودند که حاکم آنها شکم هزار گوسفند را برای پیدا کردن یک بچه گوسفند به رنگی که خلیفه می خواهد باز می کنند و حتی دختران آنها را برای خلیفه می برند دست به شورش زدند. (1)

در همین سال قسمتهایی از اندلس نیز بر روی مسلمین گشوده شد.

در دوره عثمان، اسکندریه سر به شورش برداشت. این شورش که توسط رومیان مقیم شهر و نیروهای اعزامی از روم شرقی صورت گرفته بود، فرو نشانده شد. در همین دوره، اولین نیروی دریایی مسلمین روانه قبرس شد و مسلمانان در آن منطقه نفوذ کردند. در غرب اسلامی، مهم ترین هدف مسلمانان، پیشروی در آسیای صغیر و گرفتن قسطنطنیه پایتخت دولت بیزانس بود. در دوره عثمان، یک بار مسلمانان تا تنگه داردانل نیز پیش رفتند و با بیزانسی ها به جنگ پرداختند.

این زمان، گستره ممالک اسلامی در شرق تا سیستان و خراسان بود. در شمال غرب ایران، شامل آذربایجان و ارمنستان، و در غرب شامل تمامی آنچه شامات نامیده می شد، بود، یعنی اردن، سوریه، فلسطین، لبنان و مصر. این مناطق پیش از آن زیر سلطه دولت بیزانس(روم شرقی)بود. مردمان این مناطق، بخشی عرب و بخشی رومی بودند. پس از اسلام، ترکیب جمعیتی این دیار به سود اعراب چرخید و فرهنگ عربی به جز برخی از اقلیت های قومی - مذهبی، در این مناطق غالب گردید.

پی نوشت:

(1) کامل، ج 3، ص 92 و 93 ط دار صادر).

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر