تاسیس «فقه المشروطه» به مثابه فصل جدیدی در تاریخ اجتهاد و فقه سیاسی شیعه، مرهون تلاشهای محمد حسین نائینی است. رساله «تنبیه الامة و تنزیه الملة» رسالهای به سامان است. و بر منظومه فقهی- فکری نسبتاً محکمی استوار است. این کتاب از مفروضات مذهبی و تمدنی ویژهای شروع میشود و طی مسیر استدلالی و استنباطی قابل درکی، نتایج نظری و توصیههای عملی تعیین کنندهای در راستای سیاست روز ارائه میکند. به مناسبت رحلت محمد حسین نائینی در 16 جمادی الاول گفتوگوی ایکنا با شریف لکزایی را میخوانید.شریف لکزایی استادیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، گفت: اکثر متفکران مسلمان، بحثهای خود را از قرآن و سنت اخذ میکنند؛ به عبارت دیگر آنها با ارجاع به قرآن کریم، سنت نبوی و علوی مباحث خود را طرح و تحلیل میکنند. مرحوم نائینی نیز از این اصل مستثنی نبود. شاید بتوان گفت مهمترین دغدغه وی ایجاد و برقرار کردن نسبت بین مفاهیم مشروطیت و آموزههای دینی و اسلامی بود؛ مفاهیمی نظیر تفکیک قوا، آزادی، برابری و پارلمان.
نویسنده کتاب «آزادی و دانش» افزود: مرحوم نائینی، با توجه به آموزههای قرآنی «آزادی» را به عنوان «حریت» و «برابری» را در معنای «مساوات» در نظر میگرفت؛ به عنوان مثال وی معتقد بود بحث «تفکیک قوا» در سخنان امام علی (ع) نیز آمده بود ایشان این اصل را اجرا میکردند. این اصل بعد از سالیان دراز به غرب میرود و بعد از رنسانس دوباره در اندیشه متفکرین غربی چون مونتسکیو مطرح میشود.
وی در ادامه اظهار کرد: بدون تردید ما نمیتوانیم با قطعیت بگوییم این مفاهیم از عالم اسلام به جهان غرب رفتهاند و صرفاً اسلامی هستند و دوباره در عصر مشروطه به دنیای اسلام بازگشتهاند. من نمیخواهم درباره صحت و سقم این ادعا سخن بگویم نکته مهم این است که این متفکرین میخواهند این مفاهیم را به آموزههای دینی و قرآنی عرضه کنند و ببیند چه نسبتی بین آنها برقرارمیشود.
نویسنده کتاب «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه» اظهار کرد: مفاهیم مدرن، وجوهی دارند و یک مفهوم مشترک را میتوان از آنها فهم کرد؛ یعنی آزادی در همه جا آزادی است و با یک فرمول تفسیر میشود. اما این فرمولها در جوامع اسلامی و غربی به لحاظ ماهیتی متفاوت تلقی میشود.
لکزایی افزود: مفهوم آزادی را به راحتی میتوانیم به مباحث قرآنی ارجاع بدهیم چون قرآن بر این تفکر استوار است که «در دین اجباری وجود ندارد». قرآن همچنین بارها پیامبر (ص) را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید« نمیتوانی مردم را به اجبار به دین دعوت کنی و چیزی را به آنها تحمیل گردانی». پس بحث «حریت» از پشتوانه قرآنی تغذیه میشود؛ در این اصل انسان و گوهر انسان اینگونه آفریده شده است که میتواند بین خیر و شر یکی را انتخاب کند.
نویسنده کتاب «توزیع و مهار قدرت در نظریه ولایت فقیه» گفت: حال این پرسش مطرح میشود که تطبیق مفاهیم جدید با آموزههای قرآنی و روایی در اندیشه مرحوم نائینی، فقهی-سیاسی تلقی میشود یا فلسفی؟ به نظر من مدل حل مشکل وی ارجاع به آموزهها، میراث و تاریخ اسلام است؛ به عنوان مثال وی با ارائه دوره بندی از تاریخ اسلام سعی میکند علل عقب ماندگی مسلمانان نسبت به غرب را به لحاظ تاریخی رصد کند.
لکزایی افزود: نائینی معتقد بود در صدر اسلام، فضا و جامعه در شبه جزیره عربستان آزاد میشود همین آزادی سبب شد جامعه به رشد و بلوغ برسد. پس اگر فضای آزاد شکل بگیرد استعدادها شکوفا و تواناییها آزاد میشوند. اما متاسفانه این آزادی در دورههای بعد تحت شعاع حکومتهای استبدادی قرار میگیرد این حکومتها دیگر آزادی را برنمیتابیدند و جوامع اسلامی به رکود مبتلا میشود. در همین دوره غرب نیز در قرون وسطی زیست میکرد و پیشرفت چندانی نکرده بود اما غربیها با رنسانس فکری به پیشرفت رسیدند ولی مسلمانان همچنان در جا میزدند و رشد نکردند.
شریف لکزایی افزود: پس نائینی از سیرتاریخی کمک میگیرد و مفهوم آزادی را توضیح میدهد به اعتقاد وی آزادی توانسته است مسلمانان را در صدر اسلام به پیشرفت سوق بدهد؛ ولی این مفهوم دچار آسیب میشود و پیشرفت در جامعه اسلامی به علت استقرار حکومتهای مستبد متوقف میشود؛ البته باز میتوانیم در این تحلیل چون و چراهایی وارد کنیم.
وی در آخر گفت: مرحوم نائینی گاهی در استدلالهای خود به صورت مستقیم به آیات قرآن استناد میکرد و گاهی نیز با ارجاع به تاریخ، اندیشه و تمدن اسلامی دیدگاه خود را تشریح میکرد.