خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و ذکرهم بایام الله اوصی عباد الله بتقوی الله و انه من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب.
امروز صحبت های هر دو خطبه من، درباره مناسبتهای هفته است و امروز بحث اخلاق را نداریم بخاطر تراکم مطالبی که ضرورت بحث دارد و بخاطر این که روز جمهوری اسلامی و یکی از حساسترین ایام الله را ما امروز در آن قرار داریم یک خطبه را اختصاصا راجع به امروز 12 فروردین و خطبه دوم را به سایر مسائل مربوط به هفته و زمان اختصاص می دهم و از نظر خود بنده یکی از بحثهای بسیار، بسیار مهم این مقطع تاریخی است و از مردم عزیزمان انتظار داریم که دقت لازم را به این مطلب که عرض می شود و اهمیت فوق العاده ای هم برای آن قائلم مبذول دارند.
روز 12 فروردین در تاریخ ایران و سراسر تاریخ مان یک روز منحصر به فرد است و از لحاظ اهمیت حادثه ای که در آن روز ما داشته ایم جایگاه بسیار عالی و بزرگی در تاریخ ایران و بی شک در تاریخ اسلام دارد و هرچه ما در این باره بحث کنیم و از زوایای این مساله ای که امروز واقع شده برای مردممان مخصوصا برای جوانها و نوجوانها که چیزی از آن روزها جز نکات مختصری که در کتابها گاهی می خوانند نمی دانند می تواند سرنوشت ساز باشد من در همه دوران ایران یک زمانی را نمی شناسم که ملت ایران تصمیم گرفته باشد که حکومتش و اداره کشورش را با سیستم اسلامی اداره کنند مسلمانان در طول تاریخ از آنموقعی که ایران فتح شده توسط اعراب زیاد حاکم بودند و حکام صالح هم در تاریخ ما کم نیستند اما هیچ وقت تصمیم بر این نبوده که یک نظام اسلامی بر اساس قرآن و اسلام در کشور پیاده شود آری خب فکر می کردند که مردم مسلمانند وظایف خودشان را انجام می دهند و دولت هم اقدامات خود را انجام می داده است حالا یا دفاع یا عمران و یا هر چیزی دیگر این برای اولین بار اتفاق می افتد و شاید از صدور اسلام که همان پنجاه سال اول فاصله بگیریم در سایر کشورهای اسلامی همچنین قطعه ای نباشد که رفراندوم کرده باشند و از مردم خواسته باشند که ما می خواهیم با نظام اسلامی و حکومتی که مورد تائید قرآن و اسلام است زندگی کنیم عرض کردم در ایران مسلم است و در جاهای دیگر به این قاطعیت نمی توان گفت اما تا آنجائی که ما می دانیم چنین مقعطی نیست همین مقدار توضیح من نشان خیلی روشنی است در اهمیت امروز 12 فروردین در تاریخ ایران و در تاریخ اسلام و جهان و کار بسیار بسیار عظیمی اتفاق افتاد که در عصر ارتباطات اتم و فضا ملتی با راءی بالای 2/98 درصد رای قاطع دادند که ما می خواهیم زیر پرچم اسلام و در محدوده مقررات اسلام زندگی کنیم این یک مساله خیلی قابل توجهی است و به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت من امروز مطالبی را که می خواهم مطرح کنم یک مقدار مقدماتی که به اینجا رسیدیم و بعد آثاری که از این تصمیم مردم و امام گرفتیم و برکاتی که از قبل این قطعه مشعشع تاریخ نصیب ایران شده و در آینده می شود می خواهم در این باره صحبت کنم .
خب ما اسم این را گذاشته ایم جزو ایام الله اصلا در قرآن دو آیه هست که ایام الله را ذکر می کند یکی در سوره ابراهیم و دیگری در سوره جاثیه که در سوره ابراهیم خداوند به حضرت موسی خطاب می کند که بنی اسرائیل را به ایام الله تذکر بدهد اینها را یاد بیاورند که چقدر مهم است و در سوره جاثیه می گوید قابل ترحم هستند آنهائی که یعنی این قدر بدبخت هستند آنهائی که ایمانی به ایام الله ندارند حالا ایام الله یعنی چه ؟ مفسران بعضی گفته اند قیامت برخی گفته اند ظهور حضرت حجت (عج) بعضی ها گفته اند رجعت ولی نظر محکم تفسیری نظریه عام است یعنی هر روزی که هر قطعه ای از تاریخ که در آنجا یک نعمت بزرگ خدا ظهور می کند یا یکی از آیات خداوند برای ارشاد بشر پیدا شود و تحول عمده فرهنگی و انقلابی و روحی باشد آن جزو ایام الله است البته همه زمان مال خداست و اولین سئوال این است که مگر روزهای دیگر مال خدا نیست؟ مگر کسی غیر از خدا صاحب زمان است؟ مکان هم همینطور است ولی به دلیل اهمیت بعضی از لحظات زمانی و بعضی از بقاع مکانی خداوند آنها را به خودش نسبت می دهد مثل بیت الله خب این همه زمین خدا همه جا هست ولی یک نقطه گفته اند که آنجا خانه خداست خب برای خدا همه جا مساوی است اما آن یک نقطه فرهنگی و ارشادی است یا ماههای سال ماه رمضان شهرالله است و قطعات مهمی از تاریخی بنام ایام الله شناخته می شود بخاطر اهمیتش و نقش تاریخی آن چرا این مساله اینقدر برای ما مهم است و برای تاریخ ما مهم است چطور شد ما به این یوم الله رسیدیم مهمترین مساله این است که در دو قرن اخیر در رابطه ها با کشورهای استعماری غربی و شرقی الحاد و استکباری قرنهاست که آنها تصمیم گرفته اند که نگذارند دین و در زمان ما شخصا اسلام چون سایر ادیان چنین داعیه مکتبی ندارند اسلام به عنوان نظام حاکمیت مطرح بشود من دو سه خطبه قبل سیاست انگلیسی ها و آمریکائیها را توضیح دادم که یکی از خطوط مهم آن همین بوده که حاکمین قرآن را از جامعه حذف کنند و موفق شده بودند به عنوان حکومت ولی به عنوان فرد نه افراد رابطه شان را با قرآن حفظ کرده بودند و آنها به این قانع بودند و هنوز هم قبول دارند اگر ما دین را به عنوان رابطه بین خودمان و خدا هر قدر عزیز بداریم ولی سیستم زندگی و حکومتمان را باد دین اداره نکنیم این مساله برای آنها مهم است به هر حال این یک جنگ طولانی است بعد از شهریور 20 که پهلوی رفت و دوره دین زدائی که پهلوی متصدی آن بود پایان گرفت دوباره به تدریج مردم به فکر احیاء دین مساجد روحانیت حوزه ها و سنن دیگری افتادند و رفته رفته پیش آمد تا رسیدیم به اول نهضت در سال 41 که بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی آمریکا تصمیم گرفت که حوزه را تضعیف کند و مرجعیت را هم یا به نجف منتقل کند یا در ایران ملوک الطوایفی بکند و یا برنامه هائی که اجراء کرد خیال کرد که این کار را کرده و برای اولین بار خواستند جامعه را امتحان کنند و خیال کردند که راهشان صاف و هموار است که تصویبنامه انجمن ایالتی و ولایتی را گذراندند که در آنجا دو مساله ساده اما یک نوع دهن کجی به دین را دولت تصویب کرد یکی این بود که سوگند به قرآن را حذف کردند و قید مسلمان بودن را هم برداشتند خب آن شد کتب آسمانی و این هم شد معتقدین به هر دین و مذهب که البته آن موقع گفتند که منظورشان بهائی ها هستند چون درست موقعی بود که سیاست آمریکا و شاه ترویج بهائی ها بود که حتما شما می دانید که چه دوره سختی آنروزها بود و آقای بروجردی جلویشان می ایستادند و ایشان رفتند و اینها دوباره برگشتند به همان سیاستشان و در آن شرایط قیام حوزه ضربه هولناکی به آنها وارد کرد یعنی جنگ اسلام و کفر و همان بحث قدیمی دوباره احیاء شد اما حوزه با وحدت و همکاری حقیقتا یک نمایش بسیار خوبی از قدرت ملی داد و در ظرف دو سه ماه در مهر ماه سال 41 این تصویبنامه گذشت و ظرف سه ماه با مبارزه روحانیت دولت مجبور شد آن را لغو کند و موقتا عقب نشینی کند و یک پیروزی بزرگی در تاریخ بعد از رفتن رضاخان به عنوان دین و روحانیت ثبت شد این اولین قدم بود مردم به قدرت دین و روحانیت امیدوار شدند برای اینکه این شیرینی در ذائقه مردم نماند طرح اصلاحات شاه را آمریکائی ها آماده کردند که شاه به عنوان پرچمدار اصلاحات و انقلاب سفید شاه و مدرن طرح شش ماده ای خودشان را که بعدا به ده دوازده ماده رسید به میدان آورد این بار دیگر دولت اعلم نبود شخص شاه بود سنگر هم به صورت ظاهر مترقی بود و همان نسخه ای بود که آمریکائی ها برای مبارزه با کمونیست ها و انقلابهای مارکسیستی در همه اقمار در آمریکای لاتین آسیا و آفریقا اجراء می کردند که نقاط ضعف حکومتها را کم کنند که فشار عدالت خواهی کمونیست ها را از بین ببرند و واقعا کار دشواری بود این طور مبارزه کردن و امام که در رهبری آن دوره مبارزه موفق بودند این بار با توان بیشتری وارد شدند و گفتند خیلی هم خوب شد چرا که ما تا بحال با یک دولت ضعیف مواجه بودیم و اکنون با ریشه فتنه و شخص شاه مواجه هستیم و ایشان این بار شعار را از آن حرفهای دوره قبل عوض کردند و رساندند به اینجا که اصل مساله ما استبداد و استعمار است گفتند طرف ما استبداد و استعمار است گفتند طرف ما استبداد و استعمار است خب آنها انتظار نداشتند که مواجه با چنین شعاری شوند آن بار حذف سوگند به قرآن بود یا مساله دیگری از این قبیل اما این بار دیگر به ریشه زد. هم به آمریکا و هم به شاه و خانواده پهلوی و سلطنت خب دیگر دوره مبارزه را هم شما می دانید اول آمریکا علنی نبود ولی در کاپیتولاسیون مجبور شد علنی شود و حقیقتا مبارزه ما مبارزه با استبداد و استکبار شد یعنی هم استعمار بود و هم عوامل استعمار که بصورت استبداد در داخل عمل می کردند امام را تبعید کردند چهارده سال نیروهای انقلابی اسلامی در ایران مبارزه کردند مردم را بتدریج تربیت کردند افکار انقلابی و اسلامی را با شبکه بسیار قوی و ملی و مردمی که روحانیت دارد وداشت در مردم تقویت کردند و از این دوره مبارزه شعارهای انقلاب بیرون آمد که حالا من روی اینها می خواهم تکیه کنم. شما اینجا یک وقت در اجتماعات دیدید که مردم شعار می دهند استقلال آزادی جمهوری اسلامی و واقعا ما هم نمی دانیم که این شعارها از کجا می آمد حالا اگر آقایان دیگر می دانند به ما بگوئید که این شعارها از کجا شروع شد و یکدفعه همه گیر شد چون خیلی به دل مردم چسبید و مردم این را با همه وجودشان لمس کرده بودند و فرهنگشان شده بود اما لازم بود که هنرمندانه بصورت یک سرود یا شعار یک کپسول شود و در اختیار همه قرار بگیرد که اینطور هم شد و این شعار پیش از پیروزی انقلاب در اختیار مردم بود و مردم با این شعار اجتماعاتشان را اداره می کردند و انقلاب پیروز شد با این شعار که سه بند دارد البته هر بندی مثل یک درخت مقدسی است که شاخه ها و خوشه های فراوان دارد اما بنیان حرکت انقلاب و حکومت اسلامی به این جا ختم می شود یکی استقلال است یکی آزادی با دو تعبیر جمهوری اسلامی یک فرض اینست که البته چون کسی آن را طراحی نکرده تفسیر را دیگر بعدا می کنند می گویند جمهوری اسلامی است که استقلال و آزادی می دهد بعضی ها هم می گویند که نه این سه بند باهم هستند و هر سه رکن هستند و باید باهم باشند ولی در هر حال این سه بند پایه حرکت ما شد از ماهها قبل از پیروزی انقلاب و یا حداقل هفته های قبل از پیروزی انقلاب به بعد خب حالا از اینجا می خواهیم ببینیم چقدر ما موفق شدیم و چقدر دشمن موفق شد که نگذارد ما این اهداف و شعار را اجراء کنیم من نهایت بحثم به این می رسد که ما بطور نسبی در اجرای این اهداف موفق بودیم و یکی از کارهای بزرگ تاریخ دنیای اسلام را در اجرای این سه بند انجام دادیم ولی در هر سه مورد خودمان را در راه می بینم و فکر می کنم باید یک حرکتی باز ادامه داشته باشد تا ما اینها را نهادینه کنیم و ریشه اینها را تا اعماق جامعه آنچنان نیرومند کنیم که دیگر به آسانی مثل خود اسلام و عاشورا و امثال اینها در تاریخ ما پایدار و جاویدان باشد.
در مورد هر سه یک توضیح مختصری می دهم اولش استقلال است و من به ترتیب که در شعار هست عرض می کنم استقلال حقیقتا ما در مستقل کردن کشورمان گامهای بلندی برداشتیم ولی گفتم هنوز در راه هستیم از لحاظ سیاسی فکر نمی کنم کسی ادعا کند که تصمیم گیریهای نظام ما مستقل نباشد هر تصمیمی حالا چه درست یا نادرست گرفته می شود خودمان می گیریم و با کارشناسی خودمان انجام می شود و کمتر کشوری این حد استقلال در سازمان جهانی دارد و آخرینش هم این جلسه اوپک بود که چند شب پیش بود که شما دیدید که آمریکائی ها با همه سنگینی خودشان فشار آوردند به دولتها که باید نفت را ارزان کنند و فقط از ایران تسلیم ندیدند و چند کشوری هم با ما همراهی کردند خب قدرت آمریکا و نفوذی که دارد و ضعف دیگران آمریکا را موفق کرد ولی ما از لحا تصمیم گیری چرا که این جا بحث تصمیم گیری است بحث اجراء یک بحث دیگری است تا آخرین لحظه مستقل عمل کردیم و انشاءالله در آینده هم همینطور خواهیم بود از لحاظ فرهنگی تا حدود زیادی ما ریشه های فرهنگی مبتذل غرب را از کشورمان دور کردیم ولی متاسفانه دوباره تهاجم جدیدی را مشاهده می کنیم که باید فکری بکنیم. از لحاظ علمی می بینید که دانشگاههائی که حدود صد هزار دانشجو آن موقع داشته اند اکنون به یک و نیم میلیون رسیده است و صدها رشته مهم علمی امروز در مقاطع بالا در فوق لیسانس و دکترا و فوق دکترا در کشور ما تدریس می شود که پایگاه عظیم علمی می تواند در آینده باشد خب مسائل علمی یک چیز کوتاه مدت نیست که مثل یک کارخانه باشد آن را در ظرف چند سال بسازد لذا باید یک دوره ای بگذرد وما پیشرفت عظیمی کرده ایم از لحاظ فنی بسیاری از تکنولوژی ها را ما اکنون تخصص آن را در ایران داریم و اینها هیچ سابقه درستی قبل از انقلاب نداشته است از لحاظ مسائل عمرانی و آبادی و زیربناها در حد بسیار بالائی ساخته شده و البته باید دائما به روز باشیم اگر یک لحظه یک سال دو سال توقف کنیم دوباره عقب می افتیم باگامهای بلند مقداری از عقب افتادگی ها جبران شده ولی باید ادامه داشته باشد در هر دوره دولت جدید هم که مشکلات نفتی یکقدری آن ها را متوقف کرد امسال اعلام شد که در ظرف سه سال چهل هزار طرح را آقایان اجراء کرده اند و به بهره برداری رسانده اند و این یک رقم قابل توجهی است دو طرح آن را من دلم می خواهد کمی توضیح بدهم که ببینید این باید ادامه داشته باشد اگر متوقف شود یکجائی ما متوقف می شویم و دوباره ما باید مدتی هزینه کنیم و عقب گردمان را جبران نمائیم یک طرح متانول خارج بود و دیگری طرح آبرسانی یزد بود که هفته آخر سال قبل با حضور رئیس جمهور این طرحها افتتاح شد این ها خیلی طرحهای مهمی هستند در یک محدوده ای که اگر آن محدوده یعنی یک شبکه کاری است که اگر ادامه پیدا نکند خطرناک است و اثر آن کم می شود ما کشورمان دومین کشور دارنده گاز است هم منابع مستقل و هم منابع گاز همراه و بعد از انقلاب شما می دیدید که همه گازهائی که همراه نفت استخراج می شد سوزانده می شد و محیط زیست را از بین می برد در صورتی که ارزش گاز از خود نفت اگر بیشتر نباشد کمتر نیست هم مواد مایعات گازی و هم خود گاز اصولا صنعت پتروشیمی روی کابل گاز می چرخد و صنعت پتروشیمی امروز صنعت پیشتاز دنیاست و در ایران مزیت نسبی متعلق به این صنعت است ما در یک طرح وسیعی تصمیم گرفتیم این گازهائی که می سوزد یا در صنایع پتروشیمی عمل کنیم و یا تبدیل به متانول کنیم که آنروز متانول خیلی گران بود تنی حدود 400 ، 500 دلار بود و چون در اجرای این طرح تاخیر شد دیگران بازار را اشباع کردند ولی هنوز کار مهم اقتصادی است و ما باید گازهائی که می سوزند مخصوصا در دریا همه گازهای ما در دریا دارد می سوزد بنا بود اطراف جزایر مثل خارک و جاهای دیگر تبدیل به متانول کنیم که خوشبختانه یک مورد آن انجام شد و قطعا باید پیگیری شود که این ثروت عظیم مردم و اسلام اینطوری در آتش و دود نسوزد «در این لحظه نمازگزاران شعار هاشمی هاشمی خدا نگهدار تو را سردادند» طرح دوم که آبرسانی به یزد بود این تنها خدمت به یک شهر نیست شما می دانید یکی از خطرهائی که ایران را تهدید می کند پیشروی کویر است و شهرهای حاشیه کویر ما بسیار با اهمیت هستند که اینها را تقویت کنیم طرح وسیعی درست شد که ما ا نرماشیر بم تا دامغان همه جا کویر را یک شبکه آبسانی انجام بدهیم و این شهرهای در حاشیه کویر را تقویت کنیم و بطرف کویر پیشروی کنیم در نرماشیر آبخوان نرماشیر طراحی شده که اکنون دارد عمل می کند سد نساء در بم در حال ساخت است که بسیار بسیار اهمیت دارد و چون آن منطقه پیشانی ایران در مقابل هجوم کویر و حتی دشمنان شرق است در منطقه کرمان دو سه طرح دیگر بوده است که همانطور مانده و اجرا نشده که آنها در حال اجراء است در یزد خوشبختانه با توجهی که شد انجام شد و به نائین فاز اول داده شد و آب شیرین رفت و اردکان و میبد باید بگیرند کاشان طرح آبرسانی داشت که در حال اجراء است و باید حتما به آن توجه بیشتری شود قم که از همه جاها مستحق تر و مظلوم تر است بخشی از طرح آن اجراء شد که سد 15 خرداد است ولی کار اصلی که باید آب را از سرچشمه های دز به مقدار زیادی بیاید و این کویر را سیراب بکند همینطوری مانده که باید پیگیری شود آبهای جنوب تهران که مزاحم شهر است باید برود ورامین و بطرف کویر پیشروی بکند سد ماملو در ورامین باید ساخته شود در گرمسار و دامغان دو سد انتقال آب طراحی شده که این دایره ای که ما در محاصره کویر بوده ایم کویر را ما محاصره کنیم هم شهرهای حاشیه کویری را تقویت کنیم و هم خب آبرسانی به آنها که استحقاق دارند و من می خواهم بگویم که استقلال اقتصادی در راه است و من فقط دو مورد آن را که چون شما دو هفته پیش از آنها مطلع شدید عرض می کنم باید طرحهای سازندگی را دنبال کنیم و ما فکر می کردیم که اگر چهار برنامه سازندگی دیگر اجراء شود در سال 1400 ما آن جایگاهی که برای ایران در نظر گرفته ایم استقلالی که انتظار داریم فنی و اقتصادی و عمرانی نمی توانیم داشته باشیم. در مورد استقلال سیاسی هم عرض کردم و اما جمهوری اسلامی که اساس شعار ما بوده است و اصلا انقلاب از نقطه تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی شروع شد اسلامی و هنوز هم با آن قسم اسلامی حرکت می کند آن نقطه اصلی حرکت ما بود بعد از پیروزی انقلاب ما با فشار شدیدی از طرف آمریکائیها غربیها و عوامل آنها در ایران و به خصوص سلطنت طلب ها و لیبرالها و کمونیست ها مواجه شدیم که حکومت اسلامی نه حکومت ملی دمکراتیک جمهوری اسلامی دمکراتیک و از این قبیل اسامی که در آنجا حقیقتا پایداری امام مسئله را حل کرد بنده اگر مذاکرات شورای انقلاب را یک روزی برای شما منتشر کنم و شما ببینید که چه بحث های دای در بین ما مطرح بود که عده ای از دوستان ما مایل نبودند این رفراندوم انجام شود و می گفتند روی آن اسم نگذارید. و بالاخره معلوم شد مردم چقدر آماده اند و بعد از آن دیگران خفه شدند. آن روز وقتی که 2/89 درصد مردم رای دادند نه در یک محیط خفقان در یک محیطی که مخالفان ما خیلی بیشتر از ما حرف می زدند دهها روزنامه و مجله داشتند متینگ می دادند همه جا کلوپ داشتند در دانشگاهها و مدارس بحث می کردند رسانه های خارجی آنها را پشتیبانی می کردند عجب آنها آهنگ تبلیغاتی وسیع وفریبنده ای داشتند ولی مردم آن رای را دادند بعد از آن وقتی که تمایل و حمایت مردم کشف شد ما یک مقدار از این فشارها راحت شدیم.
اما آمریکائیها دست بردار نبودند و تصمیم گرفتند که نگذارند این واقعیت انجام شود این مسئله ای که برای سفارت آمریکا پیش آمد یک مقداری از آن به همین چیزها مربوط می شود چون به مرکز تحریک مخالفان علیه حکومت اسلامی تبدیل شده بود حال آنطور یا طور دیگر باعث می شد بحث دیگری است ولی آنها خودشان مردم را به این سو پیش بردند از آن بعد هم هیچ وقت آنها از آین تز استعماریشان فاصله نگرفتند هیچوقت.
حتی جنگ کودتا و شورش های مسلحانه را علیه ما براه انداختند برای اینکه ما را از تز اسلامی منصرف کنند و بی پروا می گفتند همانطوری که چند روز پیش هم وزیر امور خارجه آمریکا باز هم بی پروا گفت.
آنها تردید نداشتند که تاسیس حکومت اسلامی در ایران می تواند به خطر جدی برای منافع آنها در همه دنیای اسلام و کشورهای مستضعف باشد.
این نزاع بین حق و باطل اسلام و کفر استکبار و استضعاف و هر چه که شما می خواهید بر آن اسم بگذارید من ریشه آن را گفتم و جریانی است که ادامه دارد و ما نمی توانیم یک وقتی خیالمان را راحت کنیم و بگوییم که الان رسیده ایم به پیروزی و این نزاع تمام شده آنها نمی خواهند این را بپذیرند.
حرفهایی که خانم آلبرایت چند روز پیش گفت واقعا خیلی می تواند تکان دهنده باشد و چیز عجیبی است پس از 21 سال بعد از پیروزی انقلاب این حرفها را می زند البته نکات مثبتی هم داشته است من منکر نکات مثبت نیستم اینکه اعتراف کنند آمریکا در کودتای 28 مرداد یا در جنگ عراق علیه ایران کوته نظری کرد و به ایران ظلم کرد و آمریکا را زیر سئوال ببرند تاریخ گذشته را ان مهم است و ما اهمیت زیادی برای این طور اعترافی که تا بحال نکرده بودند البته روشن بود ولی خودشان باید می گفتند گفتند و چیزهای مثبت دیگری هم بود اما نگات منفی خطرناک در آن بود یک نکته بسیار خطرناک این بود که اصل حکومت اسلامی را غیر دمکراتیک معرفی کرد و گفت این نهادها که در اختیار مقام خاصی است که از مردم ر اءی نگرفته است و این از آن حرف های هم باطل و هم خطرناک است.
من آن اصل آزادی که گذاشتم با جمهوری اسلامی توضیح دهم در اینجا می خواهم از آن دفاع کنم.
واقعا یک ظلم بزرگی به جمهوری اسلامی است که کسی بگوید آزادی و دمکراسی ندارد بدترین ظلم تاریخ است هیچ انقلاب را شما سراغ ندارید که بعد از پیروزی در ظرف 50 روز پس از پیرزوی از مردم رفراندوم بعمل آورد و بگوید شما چه نوع حکومتی می خواهید با تصمیم مردم بعد بلافاصله قانون اساسی را به تصویبی مردم برساند آنهم با منتخبین مردم قانون اساسی را بنویسید مجلس خبرگان بعد بلافاصله با عجله مجلس تشکیل بدهد رئیس جمهور انتخاب کند شوراهای اسلامی اینها همه در آن سال اول و دوم انجام شد.
خوب اگر آنها یک ذره انصاف داشتند نمی گفتند دمکراتیک نیست یعنی چه ما اساسی ترین مرکز حکومتی اسلامیمان دمکراتیک نیست دمکراتیک چیست؟
آرای مردم است آرای مردم را مگر ما نمی گیریم حتما باید یک مرحله ای باشد کدام رهبری در همه دنیا آنهایی که رهبر دارند با آراء مستقیم مردم انتخاب می شوند آنهایی که رهبر ندارند اکثر روسای جمهور دنیا دو مرحله ای انتخاب می شوند یا پارلمان انتخاب می کند و رئیس جمهور انتخاب می کند یا کنگره دارند یا یک چیز دیگری از این قبیل دارند حتی آنجایی که نخست وزیرشان همه کاره است نخست وزیر را پارلمان انتخاب می کند این دو مرحله ای بودن اکثریت کشورهای دنیا به آن عمل می کنند فقط آمریکاییها و چند کشور هستند که رئیس جمهور آنها مستقیما رای می گیرد خوب اینها هم غیر دمکراتیک اند و آزادی ندارند این حرف هیچ پایه امروزی دیروزی و اساسی ندارد فقط یک تهمت برای فریب دادن و گول زدن مردم و جوانهای یکه ممکن است چنین چیزهایی را ندانند است و اینگونه مطرح می شود .
ما همه تاسیسات و اصول زندگیمان رهبرمان رئیس جمهور مجلس شوراهای شهرمان همه با آرای مردم انتخاب می شوند و در یک مورد دو مرحله ای است و آنهم به ناچار دو مرحله ای است چون بناست از بین دهها فقیه جامع الشرایط بهترین را انتخاب کنند خوب مردم ا ینقدر اطلاع ندارند که بهترین عالمترین باتقواترین و مدبرترین مدیرترین و شجاع ترین را انتخاب بکنند اینها شرط است در قانون اساسی خوب باید یک عده ای را که می شناسند انتخاب کنند و آنها بنشینند بحث کنند فرد صالح را ما جواب خدا را باید بدهیم اینجا فقط مردم مطرح نیستند ما حکومت اسلامی را بخاطر یک اصل که در مذهب شیعه است به این نقطه رسیدیم وظیفه الهی برای خودمان در انتخاب حاکم اصلح قائلیم غیر از اهمیتی که به راءی مردم می دهیم و با راءی مردم می خواهیم کار بکنیم وظایف الهی هم مورد توجه است.
به نظر من از حرف های خیلی نادرست که زده شد این بود و باعث عقب گرد شد ما انتظار داشتیم آمریکا با اظهار حسن نیت ما از اول حرفمان همین بود که آمریکا باید حسن نیتش را نشان بدهد دست از خصومت بردارد خوب این بدترین خصومت است یعنی اساس مبارزات 40 ساله ما را زیر سئوال برده اساس این همه جهاد و شهادت و این همه فداکاری را زیر سئوال برده چون عمده این ها بخاطر عقایدشان وارد میدان شدند بنابراین قطعا باید عذرخواهی کنند ما استقبال می کنیم اگر آنها حسن نیت نشان بدهند واقعا دست از خصومت بردارند ولی خوب علائم آن را نمی بینیم.
در همین نطق در امور ما دخالت کردند بخواهند یک عده ای را تقویت وعده ای را تضعیف کنند البته این کار آنها به ضرر کسانی که می خواهند تقویت کنند می شود ولی آنها کار خودشان را کرده اند این دخالت کردن و عده ای را تحت حمایت گرفتن اینها کارهای ناردستی است که مال عهد بوق و زمان استعمار رسمی است مال زمانی است که حالا دیگر کسی فکر برگشت به آن زمان را نمی کند که آمریکا آنجا بنشیند و تعیین کند که من این گروه را قبول دارم و این گروه را در داخل قبول ندارم این را هیچ ملتی نمی پذیرد دنیا هم نمی پذیرد زشت است اصلا برای انسانهای متمدن که امروز بیایند و اینگونه در امور داخلی مردم دخالت کنند من فکر می کنم آنهایی هم که این حمایت را شنیدند آنها هم راضی نیستند آنها هم نمی خواهند متکی به حمایت آمریکا باشند این شاید هم یک شیطنت برای تفرقه و اینگونه مسائل باشد.
به هر حال آزادی که اصل مهم است با اصل اسلامی بودم و جمهوری بودن از لحظه اول همراه بوده است.
ما امروز شاهد این همه آزادی در کشورمان هستیم که بعضی ها تردید می کنند این همه فضای باز داشته باشد ولی به هر حال این سیاست نظام است از اول هم این بود اگر آنها دنبال ترور خرابکاری بمب اندازی و جنگ و شورش نمی رفتند همان حرکتی که از اول انقلاب در کشور درست شده بود ادامه می یافت آنها خودشان به دست خودشان با افراط کاری هایشان که 170 اتاق در دانشگاه تهران گرفته بودند سنگر مبارزات مسلحانه کرده بودند آنها نظام را به اینجا رساندند که یک مقدار محدودشان کردند و این اصل آزادی آزادمنشی اظهار نظر انتقاد اینها جزو اصول اولیه ما بود که در شعارهای مردمی مان تبلور پیدا کرد.
من فکر می کنم اسلام حالا دشمنان مخالفان هر چه می خواهند بگویند بخاطر دیگران این شعار را انتخاب نکرده این شعار برخاسته از عقیده ایمان و ادراک ما است و ما به این سه اصل وفا داریم و انشاءالله روز به روز هم اینها را نهادینه تر و محکمتر می کنیم.
نحمدک الله و نصلی علی انبیائک و اولیائک و نستعین باسمک العظیم الاعظم یاالله یا الله یا الله یاالله ....
پروردگارا به مقدسان درگاهت قسمت می دهیم ما را از سربازان راهت و امام زمانت محسوب بفرما.
بسم الله الرحمن الرحیم و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاه والسلام علی رسول الله و علی علی امیرالموءمنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الخلف الهادی المهدی
اوصیکم عبادالله بتقوی الله و اتباع امره و نهیه.
چند نکته مهم در مورد مسایل روز داریم که ادامه همان بحث قبلی است منتهی با عنوان های مستقل.
رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی خودشان سه تا مسئله بسیار مهم را مطرح کردند که آنها هم مورد توجه من در این خطبه ها است.
یکی انتخاب کردن الگو برای امسال که سال مولا امیرالموءمنین علی بن ابی طالب نام نهاده شد و این بسیار کار مهم فرهنگی و اسلامی است ما البته همه عمرمان در فضای ولایت علی و پیروی علی علیه السلام زندگی کردیم ولی توجه ویژه ای اگر رسانه ها معلم ها و مراکز تربیتی به زندگی علی بکنند برای این که ما خودمان را به این الگوی انسانیت نزدیکتر نمائیم این می تواند یک برنامه تربیتی خوبی امسال باشد که خلاصه حرف این است.
ما الگویی مناسبتر از علی علیه السلام برای زمان خودمان نمی توانیم پیدا کنیم همه دوره های زندگی را این شخصیت بزرگ تاریخ بشری دارد از جوانی نوجوانی دوران سربازی و مجاهدت و جنگ ها و دلاوریهای ایشان تبلیغ اسلام توسط ایشان بعد هم دوران صبر وتحمل ایشان با آن ناملاییماتی که تحمیل کردند و خانه نشین کردند و بعد هم دوران سخت گرفتاری ایشان که آمدند و آن هم جنگ داخلی علیه ایشان تحمیل کردند و این نهج البلاغه و این همه آثار ارزشمند و صفات عالی الهی که از وجود ایشان متجلی شده به تعبیر یکی از شعرا که می گوید اهل بیت و به خصوص علی بن ابی طالب در یک برهه ای از زمان به گونه ای بودند که دوستانشان از ترس نمی توانستند فضایل و شخصیت های آنها را بگویند و دشمنانشان را بغض مخفی می کردند در عین حال علی رغم این اجماع مرکب که دوست و دشمن فضایل علی علیه السلام را نمی گفت اینقدر فضیلت اهل بیت در دنیا منتشر شده که آسمان و زمین را گرفته است.
می گوید من درباره این شخص چه بگویم که محبان او از ترس فضیلت او را کتمان کرده اند و دشمنانش از بغض لقد کتموا آثار آل محمد «ص »
محبوهم و اعدائهم بغضا.
آسمان و زمین را پر کرد چیزی که دوست و دشمن همکاری می کردند که گفته نشود آنها از ترس و اینها از بغض و من پیشنهادم و توصیه ام به کسانی که می خواهند این مساله را امسال مطرح کنند این است که اجازه ندهند که این مساله در حد تشریفات و شعار بماند واقعا افراد باسواد و عالم بنشینند و آن نقاط برجسته شخصیت مولا را مشخص و به مردم و جوانها ارائه کنند و به مردم بگویند که خودشان را به آن نقطه نور و معراج اساسی نزدیک کنند و این عملی است و این تدبیر خوبی برای یک دانشگاه تربیت عمومی در سراسر کشور است.
دو موضوع را هم مطرح کردند یکی وحدت ملی یکی امنیت ملی و من می خواهم عرض کنم که حقیقتا این دو موضوع مهمترین نیاز جامعه در سالجاری است البته سال قبل هم باید توجه می کردیم ولی امسال این مساله حساس تر است بخاطر همین اظهاراتی که از آمریکائی ها شنیدیم که گفته اند امسال سال آشوب در ایران است و این را صریح گفته اند و حتی مقامات رسمی آنها گفته اند و باز هم همین حالا دارند می گویند و لذا این پیش بینی که شد در حد یک مساله معمولی و تذکر نباید با آن برخورد کرد واقعا باید تدبیر کرد برای هر دو این مسائل و ما باید امکانات را فراهم کنیم ما پیروزیمان در انقلاب همانطور که در خطبه اول گفتم با وحدت ملی بود هرجا این وحدت ضعیف شد ما یا متوقف شدیم یا عقب گرد کردیم باید همه ما تلاش کنیم که دشمن تراشی ها مخالفتها کینه توزیها تهمت زدنها و همدیگر را طرد کردنها را فراموش کنیم هر بخشی از جامعه را شما از انقلاب دور کنید انقلاب به همان اندازه آسیب می بیند وفاداران به انقلاب در یک صف و مخالفان انقلاب در یک صف دیگر بقیه مسائل باید تحت الشعاع قرار بگیرد و این اصل در ذهن همه ما جدی گرفته شود اگر می خواهیم واقعا در خدمت خدا و اسلام باشیم امنیت امروز بسیار بسیار مهم است مشکل جدی ما که امنیتمان را بطور مضاعف تهدید می کند بیکاری جوانانمان است و بیکاری هیچ راهی برای حل آن نیست جز سرمایه گذاری و سازندگی و این مساله در فضایی غیر امن امکان ندارد مدیران صبر می کنند سرمایه داران صبر می کنند حتی بی پولها که دور هم جمع می شوند که با وام کار کنند اینها هم که سازندگی می کنند فقط پولدارها نیستند اینها هم صبر می کنند تا یک قدری امن شود اگر بنا باشد فضای کشور ناامن باشد دولت ضعیف است کارها ضعیف است و خطر مضاعف می شود کارگران بیکار جوانان بیکار مردم فقیر مردمی که برای زندگی معمولیشان روزانه چیزی گیرشان نیابد اینها همه در کشور بمب ساعتی هستند لذامن فکر می کنم این توجه رهبری واقعا یک ضرورت بود و این وظیفه همه دست اندرکاران ، قوه قضائیه ، مجلس ، دولت ، مردم ، مطبوعات و رسانه ها است که کار کنند و فضای امنی از هر جهت بوجود بیاورند که ما بتوانیم کشورمان را با همان شعارهائی که در خطبه قبل توضیح دادم راهمان را ادامه دهیم و یکی از خطرهائی که واقعا کشور را تهدید می کند اگر ما با آن درست برخورد نکنیم همین روحیات تروریسم داخلی است ما در سال گذشته چند ترور خطرناک داشتیم و توجه نکردیم شهید لاجوردی را شهید کردند صیاد شیرازی آن افسر بزرگواری که واقعا دفاع ما مرهون رشادهای او بود از دست ما گرفتند آقای رازینی مسئول عالیرتبه قضائی ما را ترور کردند و آخرین آن هم حالا ترورهای مشهورش را می گوئیم ترور آقای حجاریان بود ترورهای ریز و ناامنی هائی هم اینطرف و آن طرف بود اگر ما با این مسائل برخورد نکنیم و اگر امنیت کشور را جدی نگیریم هم دشمن اینکار را می کند و هم آدمهای نادان و ناآگاه که حوصله شان سر می رود و فکر می کنند که راه آخر گلوله است به این راهها می افتند و ما باید هم فضای فکری را در جامعه تقویت کنیم که هیچ کس به فکر ترور نباشد البته دشمن اینکارها را می کند آن خمپاره اندازیها و بمب اندازیها و آن کارهائی که منافقین با دیگران می کنند خب ما باید یک طوری دیگر جلوی آن را بگیریم و مردمی که احیانا اشتباه می کنند و به راه کج می افتند باید اینها را هدایت بکنیم و فضائی بوجود بیاوریم که این فضا تروریست تربیت نکند خوشبختانه الان به نظرم با اظهار نظرهائی که شد تقریبا به اتفاق آراء همه شخصیتها و همه مقامات ترور را محکوم کردند و در این نکته اکنون اتفاق آراء وجود دارد ولی از همین جا ما داریم دچار یک خطر دیگری می شویم که ناامن تر می باشد و آن تهمت زدنها و همدیگر را محکوم کردند و یک جریانی به خودش حق بدهد که جریان مقابل را بدنام بکنند خب این کارها کینه درست می کند دعوا درست می کند اختلافات را عمیق تر می کند فکر انتقام درست می کند و از این چیزهائی که طبیعی است در بشر اتفاق بیفتد لذا من به طور جدی عرض می کنم کسانی که علاقمند به این کشور هستند سعی کنند که این فضای ناامن تهمت زدنها وگمانه و حدس زدن و بیجهت چیزی که هنوز ثابت نشده مطرح کردن از اینها دست بردازند و بگذارند دستگاه قضائی و اجرائی که از طرف رهبری و رئیس جمهور دارد پیگیری می شود آنها همه شان هم مردم صالحی هستند و دارند زحمت می کشند و بالاخره یک روزی روشن می شود که چه بوده و که بوده است قبل از این که نظر رسمی داده شود فکر تفرقه افکنی و دو به هم زنی و میدان دادن به دشمن این کار ناصوابی است خصوصا با اظهار نظرهائی که آمریکائی ها کردند در مورد کینه و اختلاف و آشوب و همن حالا هم خوشحالند که اختلاف دارد اوج می گیرد و این کارها انشاءاله تعطیل شود و نصیحت برادرانه ما را که تجربه بیشتری از شماها داریم بپذیرید و نگذارید این فضای خوب کشور تبدیل به فضایی ناامن شود و آن مشکلات بوجود بیاید
و مساله دیگر اوپک است که متاسفانه بازآن حرکتهای تاریخی گذشته تکرارشد و یک ابرقدرتی بااستفاده ازامکانات ابرقدرتی خود کشورهائی رامجبورکرد بیایند تا کشورهائی رابدست خودشان راه غارت ثروت خودشان رافراهم کنند اینها بحث نکردند البته برخی ازآنها گفتنداماجدی نگرفتند اکنون یک بشکه نفت که وارد اروپا می شود فرض کنید به کشوری مثل ما 25 دلار بدهند به دست مردم اروپا بیش از 100 دلار و تقریبا 120 دلار میرسد خب 75 درصد این پول را دولتهای آنها می خورند مالیات می گیرند و... خب اگر بناست که نفت گران نشود آنها از مالیاتشان کم کنند چرا همیشه از جیب تولید کننده و کسانی که این همه خودشان نیاز دارند پرداخت شود دولت ژاپن یا آمریکا یا انگلیس یا آلمان یا فرانسه مردم این کشورها بیشتر مستحق هستند یا مردم کشورهائی مثل ما که قرنها مورد غارت و استثمار بوده اند معلوم است که یک حرکت بدی بود که رئیس جمهور آمریکا انجام داد ولی خب انسان متاسف می شود و خیلی تلاش شد تا یک اتحادی میان اوپک بوجود آمد و یک کنترلی روی قیمتها بوجود بیاید و به این آسانی آن را دوباره بهم بزنند و من امیدوارم که شخصیت ها و رهبران کشورها و همه وزرای مربوطه از این حادثه درس بگیرند و نگذارند که این اتحاد تبدیل به تفرقه شود و دوباره آنهائی که همیشه از تفرقه ما سوءاستفاده کرده اند باز هم سوءاستفاده کنند.
و آخرین صحبت من در مورد فلسطین ، سوریه و اسرائیل است که خوب در خبرها دیدید اعلام شد که ملاقات و مذاکرات حافظ اسد و آقای کلینتون شکست خورده و ناموفق بوده است اما بلافاصله روشن شد که آنها چه می خواسته اند آنها از سوریه می خواستند که بخشی از خاک خودش یعنی جولان را در اختیار اسرائیل باقی نگهدارد و حتی گفتند بدهید به دادگاههای بین المللی و من نمی دانم که این چه منطقی است که به دادگاه بین المللی ارائه بکنیم و بگوئیم فلان بخش از سرزمین یک کشور را روی آن حکم بکند که مال چه کسی باشد زورگوئی را ببینید به کجا رسانده اند می خواهند صلح بکنند یک کشور غاصبی را موجودیتش را به امضای همسایه هایش برسانند اما می گویند این قطع زمین را هم شما ببخشید آن هم زمین که حیاتی است و اگر روزی بخشیده بشود آنچنان ننگی بر پیشانی دولت سوریه نقش می بندد که تا نسلها نمی توانند این لکه ننگ را پاک کنند و لذا ما از مقاومت سوری ها تشکر می کنیم و باید آن عدالت و حق و حقوق فلسطینیان داده شود تا مساله خاورمیانه بطور مناسب حل و فصل گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد الله الصمدلم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.