خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نتوب الیه و نستغفره و نتوکل علیه و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
مورخین اکثرا امروز که روز 8 ربیع الاول است در سال 260 هجری قمری شهادت امام عسکری والد بزرگوار امام زمان ارواحنا له الفدا را نوشتند بحثم در خطبه ی اول پیرامون صدق و صداقت بود ولی امروز به همین مناسبت شریف و بزرگ بحثم را پیرامون بخشی از شرائط زمان آن حضرت اختصاص می دهم که این بحث زمینه ایست برای بحث درباره ی وجود اقدس مولایمان و سرورمان و ولی نعمتمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ((صلوات نمازگزاران )) قطعه ی تاریخی از ابن خلکان نقل می کنم ابن خلکان از مورخان اهل سنت است ابن خلکان مورخ و ادیب مشهور و مسئله گو شافعی است و در قرن هفتم هجری قمری زیست کرده است و این تاریخ مربوط به بیش از 700 سال است پیش است که نوشته است او می نویسد در جزو اول کتاب تاریخ همان چاپ سنگی دو جلد این در جلد اول صفحه ی 147 ابومحمد الحسن بن علی ابن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین ابن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام احد الائمه الاثنی عشر اعتقاد الامامیه وهو والد المنتظر صاحب السرداب و یعرف بالعسکری خلاصه اش این است که امام عسکری دارای فرزندی است به نام محمد ((صلوات نمازگزاران )) که نام اصلی آن بزرگواری نام رسول خدا است و نام اصلی اوست البته این که 12 امام است می نویسد بر اعتقاد امامیه ولی این که فرزند دارد گروه زیادی از مورخین اهل سنت از جمله ایشان نوشتند یک جمله ای راجع به این کلمه ی صاحب سرداب عرض کنم سرداب در سامرا در خانه ی امام عسکری است سرداب در خانه ی آن حضرت است و ماءمورین خلیفه و سلطان که تعقیب کردند آن حضرت را که به بسیاری از خانه ها هجوم آوردند که نقل خواهم کرد مطلب را از متن تاریخ معتبر و از جمله به خانه ی امام عسکری ریختند و تعقیب کردند هر وقت مخفی شدند و به سرداب تشریف بردند این به عنوان صاحب سرداب معروف شد ولی بعضی از مورخانی که اهل سنت در عین این که ارادت دارند به اهل بیت علیهم السلام ولی بعضی از مورخان در اینجا اعمال غرض کردند مثل ابن تیمیه و بعد از او ابن خلدون در مقدمه اش و این سرداب را جوری دیگر بیان کردند و خرافه هایی به شیعه نسبت دادند که شیعه بالای این سرداب ایستاده با شمشیر کشیده و اسبها و شترها و آمده ی خروج آن حضرت است خواستند حقیقت را با چند کلمه ای که نسبت دادند به دروغ به شیعه زیر آن چند کلمه حقیقت را پنهان کنند این متاسفانه برخی از مورخین چنین گفتند در حالی که مسئله سرداب همین است که عرض کردم و ظهور آن بزرگوار هم از خانه ی کعبه خواهد بود همانطوری که در احادیث ماست خوب این پیرایه ها در همه ی زمانها بر حق می چسباندند و حرفهایی می زدند که اذهان عمومی را مشوش کنند و افکار را منعکس کنند از حقیقت این هم یکی از آنهاست خوب نکته ای که می خواهم عرض کنم یک درباره ی فشاری است که در عصر متوکل و معتصم و معتمد عباسی بر امامین عسکریین سلام الله علیهما وارد کردند و بنده به عنوان نمونه به سه حدیثی که معتبر است و از نظر سند قوی است و روایات دیگر هم هست به این سه حدیث اشاره می کنم ، یک در کتاب غیبت شیخ الطائفه شیخ طوسی ان عثمان بن سعید العمری که عثمان بن سعید وکیل سوم امام زمان ارواحنا له الفدا بود و در عصر امام عسکری از ارادتمندان آن بزرگوار کان من وکلاء الامام ابی محمد العسکری علیه السلام این عثمان بن سعید از وکلای امام عسکری علیه السلام بود و یلقب بالسمان یعنی روغن فروش سر این که او را روغن فروش می گفتند لانه کان یتجر بالسمن بنا گذاشته بود کسبش روغن فروشی باشد سر این که این مرد که از صحابه ی بزرگوار امام عسکری علیه السلام بود و وکیل آن حضرت بود سر این که این شغل را انتخاب کرد این بود که شیعه علی رغم فشارهایی که به امامین عسکریین علیهما السلام داشتند در افزایش بودند هم کما و هم کیفا و حکومت وقت می دید هر چی فشار بر امام می آورد شیعه در شهرها بیشتر می شود و وجوهات را برای امام عسکری می فرستند و به بیشتر به دست همین ایشان می دادند ایشان شغل روغن فروشی را انتخاب کرد تا در مشک روغن پولها را می ریخت و به عنوان روغن فروشی به مشک می آورد و به خدمت امام عسکری علیه السلام می رساند یتجر بالسمن تغطیه لامره چون می خواست زیر این شکل کار و کاسبی آن کاری که وظیفه اش است انجام بدهد فاذا اراد الشیعه ان یحملوا لابی محمد مایجب علیهم من الاموال شیعه که می خواستند برای امام عسکری پول بفرستند انفذوا الی ابی عمر عثمان بن سعید می فرستادند برای عثمان بن سعید و دفعوه الیه او هم در آن به اصطلاح مشک می ریخت و یحمله الی ابی محمد تقیه و خوفا من الحکام برای این که از حکام و نیروهایی که شرطه های آنجا بودند تقیه می کردند بنابراین از اینجا ما می فهمیم فشار تا چقدر بوده اولا و بعد شیعه چقدر ارادت داشته و همانطوری که تاریخ نشان می دهد روبه افزایش بوده و این فشار زیادی که بر امام عسکری علیه السلام بوده به طور مظاعف بر خانه ی امام عسکری بوده چون شنیده بودند که امام عسکری فرزندی خواهد آورد و او مهدی موعود است و آخر الزمان قیام خواهد کرد ((صلوات نمازگزاران )) اینجا نکته ای عرض کنم که ملاحظه بفرمایید شرایط شیعه در آن زمان چه بوده چقدر فشار بوده آنجا که می خواستند پول می فرستند به این صورت می فرستادند و چقدر اینها ولو عده اشان عده ای خیلی وسیع نبوده ولی در گسترش بودند ولی در ارادت خاصه به حضرت به سر می بردند و این فشار را در حدیث دیگری ملاحظه بفرمایید این حدیث در کمال الدین و تمام النعمه ی صدوق اعلی الله مقامه در کتاب کافی است در کتاب خرائج راوندی است و بقیه کتب شیعه ولی بنده از کمال الدین نقل می کنم چون صدوق اعلی الله مقامه یک جمله ای اضافه بر بقیه دارد به خاطر آن از کمال الدین نقل می کند حدثنا ابی این سند حدیث هم معتبر و محکم است و محمد بن حسن رضی الله عنها قالا حدثنا عبدالله بن جعفر الحمیری قال کنت مع احمد بن اسحاق عند العمری رضی الله عنه می گوید که من با احمد بن اسحاق بودیم این احمد بن اسحاق می گوید که انی اسئلک عن مسئله این غیر از ابن خاقان است می گوید اسئلک عن مسئله می گوید خلف وکیل سوم امام عصر ارواحنا له الفدا که معروف است به عمری بوده که من سئوال می کنم از تو از مسئله ای کما قال الله عز وجل فی قصه ابراهیم اولم تومن قال بلی ولکن لیطمئن قلبی می خواهم من مطمئن شوم والا من به فرزند امام عسکری ایمان آوردم آن سئوال هم این است هل راءیت الصحابی آیا مهدی موعود فرزند امام عسکری را تو در خانه ی امام عسکری دیده ای فقال لی نعم بله من حضرت را دیده ام وله عنق مثل ذی و اوماء بیده جمیعا الی عنقه گفت گردن مبارکش شبیه گردن خود من است من تمام قامت آن بزرگوار همه در برابر من مجسم است و من دیده ام قال قلت فالاسم گفتم نامه اش چیست قال ایاک ان تبحث عن هذا از نامش سئوال نکن تفحص هم نکن چرا فان عند القوم ان هذا النسل قد انقطع برای این که این دستگاه ستم عباسی در تعقیب امام زمان است و فرزند امام عسکری است اینقدر تعقیب کردند پیدا نکردند قاضی حکم کرده که فرزند ندارد و ارث امام عسکری تقسیم بشود بنابراین اصلا نام حضرت بردند درست نیست برخلاف مصلحت است سکوت کن ایاک ان تبحث عن هذا بنده به نظرم می رسد البته دیگران هم بعضی این را گفتند به نظرم می رسد آن احادیث که می گوید نام امام زمان را نبرید و بعض کسانی که کتابها نوشتند و از شبهاتی که نقل کردند این است که چطور منتظر کسی باشیم که ممنوع نامش را ببریم باید عرض کنم این ممنوعیت در عصر خلفای عباسی و خلیفه ی عباسی بود آن زمان تعقیب می کردند بعد هم تعقیب می کردند حالا باز دلیل تعقیب را در حدیث دیگری که آن هم سند معتبری است عنایت بفرمایید این حدیث را درباره ی امام عسکری حدثنا ابی و محمد بن حسن بن احمد الولید رضی الله عنهما قال حدثنا سعد بن عبدالله که این سعد بن عبدالله نقل می کند طریق حدیث هم معتبر است قال حدثنا من حضر موت الحسن بن علی علیه السلام و دفنه آنقدر هم عده زیاد بودند که نمی توانیم که یوقف علی احصاء عددهم و لا یجوز علی مثلهم التواطء علی الکذب که اصلا آنقدر زیاد بود که نمی شود گفت که این مطلب جای تردید است و آن این است که شعبان 278 بود من در قم بودم و در آنجا مردی بود فرماندار قم حاکم قم به نام احمد بن عبید الله بن خاقان و هو آمر السلطان به قم این فرزند آن ابن خاقان بود که ابن خاقان مدیر دستگاه معتمد خلیفه عباسی بود در سامرا این پسر او بود و خیلی هم ناصبی بود و نسبت به اهل بیت دشمن بود می گوید ما با او بودیم گفتیم از آل ابی طالب و مسئله سامرا بگو گفت شروع کرد از سامرا گفتن گفت من از کسی برایتان مطلبی بگویم با این که این عرض کردم دشمن سرسخت اهل بیت است این آدمی که حاکم قم است ولی در عین حال چنین گفت او گفت که من درباره ی او ماراءیت رجالا من العلویه مثل الحسن بن علی آنچنان جلال داشت هو رجل حسن القامه جمیل الوجه جید البدن حسن السن له جلاله و هیبه یک هیبه و عظمتی امام عسکری داشت و پدرش امام هادی هم چنین بود و پدر من احمد بن خاقان در برابرش با ادب می نشست و هرچی هم بعد این را گفت : روزی جعفر کذاب آمد پیش پدر من گفت من مقامی مثل برادرم امام عسکری بده گفت احمق تو چه می گویی عظمتی امام عسکری داشت و پدرش امام هادی داشت که سلطان و خلیفه ی وقت معتصم و معتمد هرچی تلاش کردند مردم را دور کنند از عظمت اینها نتوانستند لایهی ء لهم نتوانستند افتراها بستند یکی از مطالبی که می گفتند درباره ی کلا عصر خلفای عباسی یک حرفی که درست کرده بودند این حرف را از عصر امام رضا علیه السلام هم درست کرده بودند و بعد هم زمان امام هادی و امام عسکری هم می گفتند می گفتند شیعیان را اینها می گویند برده های مایند شیعیان باید دست ما را به بوسند پای ما را به بوسند یک تعبیرهایی چنین می کردند که امام عسکری یک چنین فردی است نسبت به شیعه اینقدر با چشم عظمت به خود و حقارت به شیعه نگاه می کند که کرارا امام رضا می فرمود این چه حرفی است و بعد هم نسبت به امام عسکری هرچی می گفتند این حرفها را تعداد شیعه بیشتر می شد ارادت شیعه زیادتر می شد و این دروغها و اباطیل نگذاشت رابطه ی امام عسکری با شیعیان گسسته بشود این هم نکته ایست در عصر ائمه ی ما در زمان حکومتهای عباسیان که برای ما امروز هم درست است هم در عصر امام راحلمان درس بود هم حالا که بحث ولایت فقیه همین بحثها و همین حرفها را می آیند با گونه ی دیگری سبک دیگری الفاظ دیگری می آیند نقل می کنند تا جوانهای ما را فریب بدهند بهرحال این می گوید این مرد ناصبی که حاکم قم است می گوید هرچی تلاش کرد سلطان نتوانست قدرت امام عسکری را کم کند ولی وقتی امام عسکری رحلت کرد و از دنیا رفت بازارها شیعیان بستند و همه به تشییع جنازه حاضر شدند چه شد چه شد اینها همه را نقل می کند بنده که عرض می کنم برای این است که این عبارت را نقل می کنم می گوید ولما دفن وقتی امام عسکری سلام الله علیه دفن شد تفرق الناس مردم پراکنده شدند اضطرب السلطان و اصحابه سلطان وخلیفه وقت مضطرب شد دستگاه سلطنت مضطرب شد چرا برای این که فرزندش را پیدا کنند لطلب ولده این آقازاده ای که حکومتها را بهم خواهد ریخت باید پیدایش کرد رفتند دنبال کردند و کثر التفتیش عن المنازل و الدور به خانه ها ریختند به منزلها ریختند هرجا را فکر می کردند ممکن است باشد پیدا نکردند قاضی گفتند حکم کن فرزندی ندارد آن هم حکم کرد فرزندی ندارد بعد هم گفتند میراث را تقسیم کنیم با این بازی که درآوردند خیال کردند مسئله ساده ولی بعد همین حاکم که خود دشمن اهل بیت است ولی سلطان در قلبش مضطرب بود می دانست این فرزند به دنیا آمده ولذا این مطلبی را که عرض کردم از صدوق اعلی الله مقامه نقل می کنم اینجاست که می گوید این مطلبی که ایشان می گوید بعد از 18 سال و خورده ای از وفات امام عسکری گذشته یعنی 18 سال و خورده ای گذشته است که حاکم قم این مطلب را دارد می گوید می گوید چی می گوید والسلطان یطلب ولد الحسن بن علی علیه السلام حتی الیوم یعنی همین امروزی که من دارم با شما صحبت می کنم که امروز چه سنه ایست 278 یعنی 18 سال از شهادت امام عسکری گذشته الان هم باز دارند تفتیش می کنند و تعقیب می کنند بلکه آن حضرت را بتوانند پیدا بکنند این فشار و اختناق بود برای این که آن حضرت را پیدا بکنند ولیکن نکته ای که در اینجا برای شیعه ی امامیه مهم است همین است که مولای ما و مقتدا و سید و سرور ما باید مشخصاتش معلوم باشد به عنوان فرزند امام عسکری و این مطلب را نه تنها شیعه ی امامیه می گوید این را مسیحیین هم اعتقاد دارند که بنده در بحثهایم در اینجا با این که درباره ی حضرت مسیح آنها می گویند ولی می گفتند انتظار شخص مجهول معنی ندارد به دو دلیل که اشاره می کنم دلیل اولش این است که انتظار شخص مجهول یک امر ذهنی است یک امری است جز یک ذهنیت بیشتر ندارد و این انتظار نمی توانست سازنده باشد انتظار این است که هست و منتظر است ما لایق شویم تا او بیاید این مهم است والا ذهنا زمانی خواهد آمد این نقشی در دلها ندارد نکته ی دوم این است که مدعیان دروغین پیدا می شوند و این مدعیان دروغین باز می شود و کشف می شود ولذا در مسیحیت هم هست این در کتابی است به نام کتاب قاموس کتاب مقدس جیمس فاکس در آنجا مدعیان مسیحیت که در مسیحیین ادعا می کردند ما عیسی هستیم ما چنین هستیم و ظهور کرده ایم همه را دارد نقل می کند می گویند اینها ادعا کردند و ادعا و دروغشان معلوم می شد در اسلام هم افرادی به عنوان مهدی موعود ادعا کردند و گروهشان معلوم شد بنده در اینجا چند جمله می خواهم با عزیزان مخصوصا جوانهای عزیزمان صحبت کنم و آن این است که ما رابطه یمان با وجود اقدس امام زمان باید تحکیم به بخشیم ما رابطه مان باید محکم کنیم و این رابطه را با دل محکم می کنند این رابطه را با ارتباط با قلب محکم می کند با عمل محکم می کند این دلها با استغفار که زنگ خورده بزدائیم این زنگها را و خودمان را آزاده کنیم جوانانی باشیم آماده ی ظهور آن بزرگوار پیرمردان و پیرزنان هم توجه به این نکته کنند که ارتباط با آن آقا با اسم نیست با عنوان نیست ارتباط با دل است ارتباط با آن واقع است یک وقتی من صحبت کردم با تلفن با ژانتیبون که این ژانتیبون بزرگترین فیلسوف غرب است و سال گذشته هم از دنیا رفت و مسیحی است او یک بیانی دارد بای یکی از ملحدین و کسانی که ماتریالیسم به نام لانسمن این کتابش هم ترجمه شده به نام آن که به خدا ایمان داشت و آن که به خدا ایمان نداشت این جمله می گوید که در هر یک از ما چیزی وجود ندارد که ناخودآگاه یا فراخودآگاه یا فراخود نامیده می شود موجودی است که بیشتر از خود من من است مردم آن را ناخودآگاه می نامند عده ای دیگر تا می رسد به این که در هر یک از ما آن قدرت وجود دارد که ما پیوسته ایم قدرت را پس می زنیم ولی نباید این قدرت را پس بزنیم وبعد از ارسطو نقل می کند که ارسطو در کتاب خودش می نویسد در هر یک از ما چنین چیزی است که فراخود ماست بالای من ماست و این که بالای من ماست این مشورت می کنم با او و ارسطو می گوید این نقل می کند گیتون نقل می کند که ارسطو می نویسد در آن کتاب که من هر وقت از خانه بخواهم بروم بیرون با همین نیرویی که بر من احاطه دارد مشورت می کنم و به دون مشوره ی او از خانه بیرون نمی روم که همین استخاره و مراجعه ی به آن ضمیر ناخودآگاه و آن باطن انسانی است و این باطن را باید بازش کرد این باطن را نباید پنهانش کرد ولی با کمال تاسف مثل همین رقیب این آقا لامسمن که در این باطن الان گیر است بعضی چنین است دیوار می کشند بین خود و بین این باطن یک دیوار ضخیم که هرچی فریاد بر سر او می کشد این گناه است این اندیشه ی باطل است این زشتی را نکن این راه را نرو این برای تو خسارت دارد ولی این دیوار ضخیم نمی گذارد صدا را از آن باطن عالی بشنویم که آن باطن بالا قرآن کریم فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله تعبیر فرموده است ما با این باطن با امام زمان ارتباط پیدا کنیم با این باطن با آقا مربوط بشویم امروز روزی است که امام عسکری در همین ساعتها که به خاک سپرده می شود وجود مبارکش را در دل خاک می گذارند و لحظه ی ساعت اولی است که امامت فرزند بزرگوارش به عنوان رسمی در ملکوت اعلی و در ملک و زمین هم اطلاق می شود ما این ساعتی که سالگرد آغاز با امام زمان عهد به بندیم استغفار کنیم از گناهان توبه کنیم بگوییم ما با توییم راه ما راه توست ما با تو ارتباط پیدا بکنیم ارتباط دل پیدا کنیم که اگر ارتباط دل بود ارتباط زبان است ارتباط گوش است دل اگر با امام عصر بود لقمه گناه نمی شود دل اگر با امام عصر بود چشم به صحنه ی گناه نگاه نمی کند دل اگر به نام امام عصر بود اندیشه ها به باطل نمی رود چون به نام انسانی بزرگ انسانی که دشمنها در برابر او خاضعند نسبت به باب گرامش می گویند غیبتی داشت که دشمنان می خواستند منعطف کنند مردم را از او قدرت نداشتند یک چنین انسان بزرگ ما امروز سرور ما و آقای ماست این حیف که ما از این انسان ببریم با دیو محشور شویم حیف است از این آدم دور شویم و با شیطان محشور شویم این چه خسرانی است این چه زیانی است که انسان از حق خودش را جدا کند و به باطل وصل بشود اگر چنین کردیم نظام جمهوری اسلامی را تقویت کردیم و جوانهای ما به این راه گرم شدند و افتادند و زمینه ی ظهور را فراهم کردیم .
به پیر و جوان ما این حلاوت ربط با حضرت را مرحمت بفرما.
این حلاوت و شیرینی در کام ما قرار بده .
خدایا توفیق راز و نیاز با آن حضرت به ما عنایت کن که راز و نیاز با آن راز و نیاز با توست اگر او را داشتیم همه چیز داریم و اگر او نداریم اگر همه چیز را هم داشتیم هیچ نداریم .
وارد ظهر شدیم عرضم را تمام می کنم شهادت می دهم به وحدانیت خدا و رسالت رسول اکرم و خودم وهمه ی عزیزان را به تقوی دعوت می کنم و برای خودم و شما از درگاه خدا پوزش می طلبم استغفر الله لی و لکم .
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد ((صلوات نمازگزاران )) و علی وصیه و خلیفته امیرالمومنین و علی قره عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم المنتظر ((صلوات نمازگزاران )) حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک .
عرض کردم رابطه ی با صاحب ولایت کلیه رابطه ایست در دل ، دل را باید درست کرد رابطه که برقرار شد همه چیز درست است سالگرد رحلت امام بزرگوار ماست امام بزرگوار ما در 14 خرداد در سال 68 رحلت کردند در اینجا بنده به دو نکته می خواهم اشاره کنم یک نکته این که امام چه کرد بعضی از کسانی که حرفها می زنند مع الاسف می گویند می نویسند یک چیزهایی برای خودشان می گویند نظام سیاسی آمد جایگزین نظام سیاسی پیشین شد ولی چنین نیست این خلاف است دنیا می داند که نظامی آمد بر اساس ایدئولوژی اسلام تغییر نظام شاهنشاهی به نظام ایدئولوژیکی و اسلامی بود اسلام در همه ی ابعادش اسلام در سیاست در اقتصاد در اخلاق در همه ی امور امام بزرگوارمان هم منادی همین حقیقت بود همیشه می گفت اسلام و توجه به اسلام عمل ما همچنین بود عمل ما یعنی عمل نظام سخنان امام چنین بود که قائد بزرگ بود به رحمت خدا رفت سخنان رهبر معظم انقلاب دام ظله چنین است خوب این چهره ی نظام این سخن ها بیانگر نظام این کلمات و همه اش اسلام است از مقام ولایت و رهبری بگذریم مجلس قانونش بر اساس موازین شرع است شورای نگهبان موازین شرعی و قانونی را چک می کند و کنترل می کند این قانون است در یک کشوری اگر قانونش با دقت مطرح شد که دقیقا اسلام باشد آیا این نظام تغییر نظام شاهنشاهی و سیاست استکباری و استعماری و یک نظام اسلامی و ولایتی که رابطه اش با مردم ولایت دل با دل است ارتباط معنویت است علاقه و محبت است همانطوری که علاقه با امام عصر است البته مرتبه ای نه آنچنان نه میخ از آن یم و قطره آبی است از آن دریا و رقیه ایست از آن حقیقه ولی از همان قماش است از همان معنویت و همان نور برخوردار است این هم رابطه است این چه ارتباط دارد با استبداد شاه این چه ارتباط دارد با قوانین شاه این چه ارتباط دارد با مملکت فروشی شاه این چه ارتباط با این که این سلاطین خودشان بنده و برده ی روس آن زمان و انگلیس می دانستند و بعد هم آمریکا اختیاری برای خودشان به کشور نگذاشته بودند نه در علم و نه در صنعت و نه در هیچ همه چیز را به آنها ارجاع داده بودند هرچی آنها بخواهند این چیزی است که اگر عزیزان ما جوانها و نوجوانهای ما خبر ندارند نورچشمان عزیز از پدران به پرسید از مادران به پرسید پدران و مادران سالخورده مسئولید در درگاه خدا اگر حقیقت به بچه هایتان نگویید مسئولید در درگاه خداوند متعال اگر بچه هایتان روشن نکنید این امام بزرگوار ما در یکی از کلماتش که یادداشت کردم ولی وقت دارد می گذرد بخواهم عرایضم را عرض کنم در یکی از کلماتش خطاب می کند می فرماید شما دو وظیفه دارید یک وظیفه کوچک و یک وظیفه بزرگ وظیفه کوچک حفظ انقلاب است وظیفه بزرگ حفظ اسلام است وظیفه بزرگ حفظ مکتب است مکتب را حفظ کنید پدران و مادران شما مگر خبر ندارید از وضع زمان شاه مگر خبر ندارید که همه چیز را دادند خوب بچه هایمان را شب که می نشینید کنار سمار با هم صحبت می کنیم و چایی می خوریم بگوییم از این گذشته ها به این عزیزان ما این غنچه های ما و این پرهای گل نازک ولطیف ما که در سن کوتاهیند خبر ندارند این به بنده و جنابعالی مربوط است که بچه هایمان را روشن بکنیم اساتید معلمان دبیران اساتید دانشگاهها به خاطر خدا به فکر مملکت باشید به خاطر خدا به فکر اسلام باشید نویسندگان به خاطر خودتان به فکر اسلام باشید مملکت را با این نوشته ها و با این گفتارها و با این روشها ندهیم به دست دشمنانی که به انتظار چنین روزی نشسته اند و به حق امام عسکری به این روز نرسند انشاءالله . در هرحال این یک مسئله ایست در رابطه ی با این که انقلاب چه انقلابی بود و امام چه تحولی ایجاد کرد و از نظر اخلاقی چه مردی بود مرد خدا من در اینجا چون سالگرد امام بزرگوارمان نزدیک است دو سه جمله از موعظه های آن بزرگوار عرض می کنم ولی این موعظه را به فرزند عزیزش که عزیز ما هم بودند آقای حاج احمد آقا رضوان الله علیه در نامه اشان به چند سطر اشاره می کنم نامه ای از پدری پیر فرسوده که عمر خود را به مشتی الفاظ و مفاهیم به پایان رسانده و زندگی خویش را در لاک خویشتن تباه نموده و اکنون نفسهای آخرین را با تاءسف از گذشته ی خود می کشم ، امامی که نفس نمی کشید مگر در راه خدا او اینچنین دارد حرف می زند این انقلابی است که این مرد الهی بوجود آورده و این جوانان پاک شما حمایت کردند و امام را کمک کردند و بوجود آوردند و فرزند جوانی که فرصت دارد تا چون عبادالله الصالحین در فکر رهایی دل خود از تعلق به دنیا که دار ابلیس پلید است باشد فرزندم کر و فر دنیا به نشیب و فراز آن به سرعت می گذرد و همه زیر چرخهای زمان خورد می شویم آنچه بعد راجع به حرکت در اجتماع می فرمایند آن که مایه ی نجات انسانها و آرامش قلوب است وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است این مفسر این جمله هم عرض می کنم در آن روزهایی که در زمان رضاخان پهلوی فشار طاقت فرسا برای تغییر لباس بود بله همینطور است هر زمان که می خواستند اسلام و از جامعه ببرند بیرون روحانیت را می بردند چون فلسفه ی و روحانیت ، تفسیر و روحایت ، فقه و روحانیت ، اخلاق و روحانیت ، اخلاق و روحانیت همه ی اینها و اینه حوزه ها بوجود آوردند این یاد غیر آنهایی که در حوزه ها نبودند اینها یاد دادند و می دانند از کجاست مطلب و لذا تمام نیش قلمها را به طرف این روحانیت متوجه کردند متوجه کردند به امام بزرگوار با تعریفها و گوشه و کنارها متوجه کردند به رهبر معظم انقلاب دام ظله با تعریض و کنایه و مستقیما به روحانیت برای این که می خواستند اسلام را ببرند مکتب را از دست نسل جوان بگیرند اصلا هدف همین است رضا خان هم همین کار را کرد قبلش هم همین بود عصر امام عسکری هم همین بود که عرض کردم با همین پیرایه ها برای تغییر لباس بود و در روحانیون و حوزه ها در تب و تاب به صحن می بردند که خداوند رحمان نیاورد چنین روزهایی برای حوزه های دینی شیخ نسبتا وارسته ای این را نقل می کنند امام به آقای حاج احمد آقا رحمت الله علیه شیخ نسبتا وارسته ای نزدیک دکان نانوائی دیدم که قطعه نانی را خالی می خورد دیدم که گفت به من گفتند عمامه را بردار در فشار قرار دادن من هم مجبور شدم برداشتم ولی خوب عمامه را چه کنم این پارچه ایست چه کنم در ناچار دادم به دیگری که پیراهن برای خودش بدوزد الان هم نانم را خوردم همین نانی که در نانوائی بود و سیر شدم تا شب هم خدا بزرگ است بعد امام این را می فرمایند به آقای حاج احمد آقا پسرم پسرم من چنین حالی را اگر بگویم به همه ی مقامات دنیوی می دهم باور کن ولی هیهات خصوصا از عصر من گرفتار به دامهای ابلیس و نفس خبیث این را دوباره نگاه کن تواضعی که امام داشتند امام برای مکتب و انقلاب خیلی می گفتند عزیزان جمعه ی آینده راءی ریاست جمهوری است راءی دادن به چه کسی یک بحث است حضور یک بحث دیگری است حضور به معنای این است که دشمن ، دشمن می فهمد ملت حاضرند و عزیزان با راءی سفید گرچه راءی سفید خوانده می شود جزو آراء ولی قناعت نفرمایید بالاخره گروهی را که نامزد شدند به و شورای نگهبان هم تایید کرده به یک نفر راءی بدهید برای این که در دنیا منعکس می شود که اینها هیچ کدام از اینها را شایسته ندیدند ولذا راءی سفید گرچه حق آدم دارد بدهد ولی عرض می کنم این کار را نکنیم این راءی حساب می شود ولی از نظر سیاسی در دنیا یک نکته ایست یا مثلا راءی دادن به امام زمان علیه السلام راءی بدهید حضور پیدا کنید حضور چشمگیر پیدا کنید و از صدا و سیما هم من تشکر می کنم که بحثها را گذاشته آقایان می آیند حرفهایشان را می زنند و رعایت موازین را از نظر جهات آزادی و آن چیزی که دنیا الان دارد می گوید همین صدا و سیما تنظیم کرده و دارد انجام می دهد این انتخابات ما این کاندیدهای ماست این سخنرانیها این بحثها این ملتند این قانونند حالا آقایان اگر دیدیم یک نفر یک کار غلطی کرده است در آن اداره و در آنجا این پایه نظام حساب نمی شود این در عصر امیرالمومنین هم این حرفها بوده است بنابراین توجه به حضور بر این معنی انشاءالله گسترده داشته باشید گسترده داشته باشیم و مکتب را که امام فرمود و اسلام را که امام فرمود مورد توجه قرار بدهیم که انشاءالله قرار خواهیم داد و برای شهدای نیمه ی خرداد هم از درگاه خداوند تبارک و تعالی طلب علو مقام و رحمت می کنیم عرضم در اینجا تمام می کنم برای خودم و برای همه عزیزان در درگاه خدا استغفار می کنم استغفر الله لی و لکم و همه ی خودم و همه ی شما عزیزان نمازگزار را به تقوی و ورع و دوری از گناه دعوت می کنم و عرض می کنم نکته ی دوم هم این است ارتباط با دل باید باشد بیاییم دلهایمان را صاف کنیم می میرد انسان و تمام می شود انسان چه عبارتی از کانت می گیرم می گوید در زیر هر سنگ قبری که نگاه کنی یک تاریخ کامل است که آدم می بیند همه تاریخ را فکر کنیم ما هم می میریم ما هم به حسابهایمان می رسند ببینیم گذشته ها رفتند چه شد ما چه عبرتی باید بگیریم فاعتبروا یا اولی الابصار دست از حرفهای خلاف برداریم دست از نوشته های گناه برداریم داریم کم کم پیر می شویم به قبر نزدیک می شویم نگیریم مکتب را از دست جوان بیاییم مکتب را به دست جوان عرضه کنیم نیاییم با آن هواهایی با آن همه هواهای نفسانی که زینت داده در وجود ما ما را بگذاریم همینطور واژگون می کنیم حقایق را نکنیم خدایا هدایت کن همه ما را به آن راهی که رضای توست .
اللهم یا حمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یاقدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست صلواتت را بر امام عسکری سلام الله علیه فروفرست .
خدایا فرج امام عصر ارواحنا له الفدا را نزدیک بفرما.
ما را مشمول عنایات خاصه اش قرار بده .
پروردگارا سایه ی آن بزرگوار را از کشور ما و ملت ما به جهان اسلام کوتاه مفرما.
رهبر عزیز انقلاب را در سایه آن بزرگوار به سلامت و منصور و معزز قرار بده .
آنان که خدمت به این نظام می کنند و با صدق و نیت پاک دارند خدمت می کنند و می خواهند بکنند خدایا همه را مدد بفرما.
ملت ما و جوانهای عزیز ما را کمک بفرما.
این عزیزان جوان و نوجوان ما از گناه دور بدار.
مناظر گناه و صحنه های گناه را خدایا از کشور ما دور بفرما.
تقوای را بر مملکت ما حاکم بفرما.
پدران و مادران را هم به تقوای بیشتر و ورع موفق بفرما.
شهدای ما و گذشتگان ما خاصه امام راحل را و فرزندان عزیزش را بر سر سفره ی امام عسکری علیه السلام ضیافت بفرما.
مرضای ما لباس عافیت عنایت کن .
اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات و بلغ الی ارواحهم سیما الامام الراحل و الشهداء سوره فاتحه الکتاب و الصلوات ((صلوات نمازگزاران )) و السلام علیکم و رحمه الله .
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
فصل لربک وانحر
ان شانئک هو الابتر