زینب، دختر علی بن ابی طالب علیه السلام
[1]
ابن عبدالمطلب بن هاشم قریشی هاشمی و مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دخت گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم است. زینب در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به دنیا آمد. کنیه اش ام کلثوم، ام عبداللّه و ام الحسن است؛ولی برای ایشان کنیه های مخصوصی نیز مانند ام المصائب، ام الرزایا و ام النوائب ذکر کرده اند.
[2]
پدر گرامی اش او رابه ازدواج برادرزاده خویش، عبداللّه بن جعفر در آورد که علی، عون اکبر، عباس، محمد وام کلثوم ثمره این پیوند بودند.
زمان وفات و محل دفن حضرت زینب علیهاالسلام دقیقا مشخص نیست؛ هرچند تاریخ نویسان، از جمله زرکلی، سال 62 هجری را ذکر کرده اند.
[3]
علامه ماقانی و سید امین نوشته اند: پس از واقعه کربلا، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نخست به شام و پس از آن به مدینه برده شدند. حضرت زینب علیهاالسلام هشتاد روز پس از ورود به مدینه از دنیا رفت و ثابت نشده است که از آن جا خارج شده باشد، و در مدینه مدفون گردید.
[4]
بنابراین، طبق گفته ایشان، زمان وفات این بانوی گرامی، رجب سال 61 هجری در مدینه است.
فضیلت های بانو زینب علیهاالسلام مشهورتر از آن است که نیاز به بیان داشته باشد. نام مبارکش به وسیله جبرئیل عرضه شد و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «وصیت می کنم حاضران و غایبان را که حرمت این دختر را پاس بدارید. همانا وی به خدیجه کبری مانند است.»
[5]
همه اهل فصاحت و بلاغت اعتراف دارند که این بانوی بزرگ، هر گاه لب به سخن می گشود، گویا حضرت علی علیه السلام سخن می گفت. مرتبه عفت و عصمت و عقل و دانش آن بانو، همچون مادر گرامی اش، چنان والاست که قلم از توصیفش عاجز است.
حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت، زهد، تقوا، وجود و سخا سرآمد زنان زمان خویش بود. از مال و زینت و آسایش خویش در خانه همسرش چشم پوشید و برای انجام وظیفه، به همراه برادرش، رهسپار بیابان ها شد. در خضوع، خشوع و عبادت، وارث مادر گرامی و پدر بزرگوارش بود. بیشتر شب ها را به تهجد صبح می کرد و همواره قرآن تلاوت می فرمود. حتی شب یازدهم محرم، با آن همه فرسودگی و خستگی و تحمل مصیبت ها، به عبادت مشغول شد؛ چنان که حضرت سجاد علیه السلام می فرماید: «در آن شب دیدم که عمه ام بر جانماز نشسته و مشغول عبادت است».
[6]
سکینه و وقارش به خدیجه کبری؛ عصمت و حیایش به فاطمه زهرا؛ فصاحت و بلاغت کلامش به علی مرتضی؛ بردباریش به حسن مجتبی و شجاعت و رشادتش به سیدالشهدا علیه السلام همانند بود.
حضرت زینب از پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام ، اسماء بنت عمیس و ام ایمن روایت دارد و از آن حضرت نیز جابر بن عبداللّه انصاری، فاطمه بنت حسین بن علی علیه السلام ، عباد عامری، عطاء بن سایب و محمد بن عمرو روایت کرده اند. آن حضرت، خطبه مادر بزرگوارش را چنین نقل کرده است:
«قالَتْ فاطِمَةُ فی خُطْبَتِها فی مَعْنی فَدَکَ: لِلّهِ فیکُم عَهْدٌ قَدَّمهُ الَیکُم وَ بَقیَّةٌ اسْتَخْلَفَها عَلَیکُم:
[7]
کتابُ اللّه ِ بَیِّنَةً بَصائِرَهُ وَ آیٌ مُنْکَشِفَةً سَرائِرُهُ، وَ بُرهانٌ مُتَجَلِّیَةٌ ظَواهِرُه، مُدیمٌ لِلْبَریَّةِ إسْتِماعُهُ، وَ قائِدٌ الَی الرِّضوانِ إتْباعُهُ، مُؤَدّیا إلَی النَّجاةِ أشیاعَهُ، فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللّه ِ المُنَوَّرَةٌ، وَ مَحارِمُهُ المحْدودَةُ وَفَضائِلُهُ المَنْدوبَةُ
[8]
و...؛
[9]
فاطمه علیهاالسلام در خطبه اش درباره فدک فرمود: خدا را با شماعهدوپیمانی است که برایتان فرستاده و بازمانده ای است که در میان شما به جای گذاشته است. اولی کتاب خداست که دلیل برهان او است؛ نشانه ای که کشف کننده اسرارش است و دلیلی است که ظواهر آن را روشن می کند و جلا می دهد. گوش دادن به آن، پیوسته برای نیکی و خیر است و رهبری است که پیروانش را به سوی بهشت می خواند. پیروانش را به سوی نجات سوق می دهد. در آن، حجت های نورانی خداوند بیان شده است، حرام های آن مشخص گردیده و فضیلیت هایش ذکر شده است.
ابن قولویه به سند خود از قدامة بن زائده از امام علی بن الحسین علیه السلام از حضرت زینب روایت می کند که گفت: «حَدَّثَتْنی اُمُّ ایْمَنٍ أنَّ رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وسلم زارَ مَنْزِلَ فاطِمَةَ علیهاالسلام فی یَومٍ مِنَ الایّامِ فَعَمِلَتْ لَهُ حَریرَةً وَ أتاهُ الَیهِ بِطَبَقٍ فیهِ تَمْرٌ ثُمَّ قالَت: اُمُّ اَیْمَنٍ: فَأتَیْتُهم بِقَدَحٍ فیهِ لَبَنٌ وَ زَبَدٌ فَأکَلَ رَسولُ اللّه ِ وَ عَلیٌ وَ فاطِمَةٌ وَ الْحَسَنُ وَ الحُسینُ...».
[10]
شیخ مفید به سند خود از عیسی بن مهران از یونس از سلیمان هاشمی از زینب بنت علی بن ابی طالب علیه السلام روایت می کند که گفت: «لَمّا اجْتَمَعَ رَأیُ اَبی بَکرٍ عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَکَ وَ الْعوالی وَآیَسَتْ مِنْ اجابَتِهِ لَها عَدَلَت الی قَبْرِ اَبیها رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وسلم فَألقَت نَفسَها عَلَیهِ وَ شَکَت الَیهِ ما فَعَلَهُ القَومُ بِها وَ بَکَتْ حَتّی بَلَّتْ تُرْبَتُهُ صلی الله علیه و آله وسلم بِدُموعِها وَ نَدَبَتْ...؛
[11]
هنگامی که نظر ابوبکر بر این قرار گرفت که دست فاطمه علیهاالسلام را از فدک و عوالی کوتاه کند و فاطمه علیهاالسلام از پاسخ وی مأیوس شد، به سوی قبر پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روی آورد، خود را روی قبر انداخت و نزد آن حضرت از رفتار مردم با خود گله کرد و گریه سر داد تا جایی که تربت آن حضرت خیس شد و نوحه سر داد و شعری سرود».
[2]
.ریاحین الشریعه؛ پیشین، ج3، ص 46
[3]
.زرکلی، خیرالدین، الاعلام؛ ج 3؛ زینب بانوی قهرمان کربلا (ترجمه): ص 172
[4]
.تنقیح المقال؛پیشین، ج3، ص 80؛ اعیان الشیعه؛ پیشین، ج7، ص 140
[5]
.ریاحین الشریعه؛ پیشین، ج3، ص 38
[6]
.ریاحین الشریعه؛پیشین، ج3، ص 62
[7]
.شاید منظور از عهد، کتاب؛ و مقصود از بقیّة، عترت باشد همچنان که در حدیث ثقلین آمده است.
[8]
.منظورازمحارم،محرمات ومنهیات است. مقصود از فضایل مندوبه، امور واجب و مستحب است.
[9]
.شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه؛ ج 3، ص 567. از خطبه های حضرت زهراست و فقط کمی از آن در این جا آمده است، ر. ک. به: همین کتاب و کتاب های علل الشرایع، احتجاج طبرسی و رجال الکشی.
[10]
.ابن قولویه، کامل الزیاره؛ ص 263 (ترجمه این حدیث در احادیث ام ایمن ذکر شد).
[11]
.امالی صدوق؛ 40. فدک قریه ای است در حجاز که تا مدینه دو یا سه روز راه بوده است و خداوند در سال هفتم هجری پس از جنگ خیبر و فتح قلعه هایش نصیب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کرد.