بعضی رؤیاها الهامات خداوندی است، این امر چگونه تشخیص داده می شود؟
خواب یکی از نشانه های خداوند متعال به شمار می آید و آیات گوناگون در آن نهفته
است
. (1)
شیخ اکبر محی الدین ابن عربی خواب را نخستین مبدا تلقی وحی
الاهی برای اهل عنایت می داند
. (2)
در پاره ای از روایات «خواب » یکی
از اجزای نبوت شمرده شده است
. (3)
برخی از روایات اشاره می کنند که
رسول خدا (ص) نخست از طریق خواب وحی دریافت کرد
. (4)
انسان در خواب، به
جهت اقتضای قوانین و سنن حاکم بر آن، از بدن مادی خود منصرف می شود و با توجه به
عالم غیب حقایقی را مشاهده می کند
; (5)
بدین سبب خواب را از راه های
ارتباط با غیب شمرده اند
.
اما آیا، مشاهده حقایق عالم برتر و فهم آن هیچ پیش شرطی ندارد؟ آیا هر خوابی را
می توان دارای خصیصه گزارش دهی از عوالم دیگر دانست؟
اولیای الاهی، با استفاده از آیات و روایات، فرموده اند: چنان که در عالم بیداری
دستیابی به اسرار عالم و آیات غیبی به «مراقبه » نیاز دارد - یعنی برای
دریافت حقایق و باطن جهان هستی، باید مراقب اعضا، جوارح و اعمال خویش باشیم تا
ظرفیت ادراک و فهم آیات الاهی را به دست آوریم - در عالم خواب نیز «مراقبه » لازم
است . اگر کسی می خواهد در عالم رؤیا حقایق را چنان که هستند، بفهمد و از هدایت ها،
اشارات و ارشادهای آن ها سود جوید، باید مراقبه داشته باشد . این مراقبه با مراقبت
در بیداری و رعایت آداب خواب که در متون روایی ذکر شده است، حاصل خواهد گشت
.
نظافت، طهارت، محاسبه اعمال روزانه، قرائت قرآن و برخی از دعاها، کیفیت و چگونگی
قرار گرفتن بدن هنگام خواب و . . . کم ترین آداب مراقبه است که رعایت آن، برای درک
حقایق و الهامات الاهی در خواب، ضرورت دارد
.
البته هر خوابی نمی تواند گزارشگر حقایق عوالم برتر و الهامات الاهی باشد
.
خواب، با توجه به آنچه انسان در عالم رؤیا می بیند و نیز مقام و رتبه وجودی انسان
که دریافت کننده حقایق است، اقسام گوناگون دارد
.
خوابی که در مزاج طبیعی و بدنی انسان یا اخلاقیات روحی اش ریشه دارد، هرگز
نمی تواند حکایتگر الهامات الاهی باشد; سرچشمه چنین خوابی خود آدمی است; نفس انسانی
فراتر از خود نرفته، از علائق روحی و جسمی خود جدا نمی گردد . در این موقعیت عالم
مثال وقوه خیال متصل که مرتبه ای از نفس آدمی است، در درون خویش صورت هایی می سازد
و در عالم خواب می نمایاند; مثلا کسی که مزاجش گرم است خواب هایی پر از اضطراب
می بیند، انسانی که فعل یا شخصی را دوست یا دشمن می دارد، او را در خواب شادمان یا
در حال جدال و خصومت می بیند . این امور به مزاج و خلقیات و ملکات اخلاقی انسان
مستند است و بیانگر ارتباط با عوالم دیگر نیست
.
گاه نفس انسانی از عالم دنیوی گذشته، با توجه به مسانخت و همانندی که با عالم
مثال و مجرد می یابد، با آن عوالم مرتبط می گردد . این خوابی حقیقی و رؤیایی صادق و
پلی برای ارتباط آدمی با عالم غیب است . چنین خوابی گاه مانند خواب حضرت ابراهیم
(
ع) در کشتن فرزندش
(7)
یا خواب حضرت رسول (ص) درباره ورود مسلمانان به
مسجد الحرام - در حالی که موی سر را تراشیده و ناخن هایشان را کوتاه کرده اند
(8)
-
واضح و روشن است و انسان به آسانی مطلب را در می یابد; و زمانی غیر
صریح و به بیانی «به لباس در آمده » که وصول به حقیقت و معنای اصلی اش دشوار است
;
مانند خواب حضرت یوسف که یازده ستاره و خورشید و ماه را در حال سجده بر خود مشاهده
کرد
. (9)
از آن جا که اصولا الهامات غیبی در عالم رؤیا غیر صریح و در لباس ویژه ظاهر
می شوند، باید برای فهم رهنمودها و حقایق این خواب ها به «معبر» رجوع کرد . البته
معبری که از علم تعبیر خواب آگاه باشد; یعنی اجمالات، حروف و نظام خواب را دریابد،
القائات شیطانی را از غیر شیطانی باز شناسد و از خواب های آشفته و غیر آشفته، به
لباس در آمده و به لباس در نیامده و رازهای تعبیر آگاه باشد
.
«
معبر» یعنی «عبور دهنده » . کار معبر عبور دادن است . معبر خواب بیننده را از
صورتی که در خواب دیده می گذراندو به معنایش می رساند . بنابراین، معبر باید با
صورت، کم و کیف و انواع خواب و نیز معنا و مناسبات میان معنا و صورت آشنا باشد
.
متاسفانه چنین اشخاصی در زمان حاضر نایابند
.
صاحب تاویل ایاز صابر است
کو به بحر عاقبت ها ناظر است
همچو یوسف خواب این زندانیان
هست تعبیرش به پیش اوعیان
خواب خود را چون نداند مرد خیر
کو بود واقف ز سر خواب غیر
(10)
پس برای تشخیص صادق بودن رؤیا باید
:
1 .
منشا آن را دریافت که مزاج بدنی یا خلقیات روحی است یا غیر آن
.
2 .
دقت شود رؤیا با شرایط و آداب خواب و در یک کلمه مراقبه حاصل گشته است یا
خیر؟
3 .
به معبری معتبر و آگاه برای تفسیر و تعبیر خواب و تشخیص الهامات الهی و
شیطانی رجوع کرد
.