مقدمه
در کلیه مذاهب اسلامی عناوینی همچون «سیر» یا «کتاب الجهاد» به عنوان بخشی از فقه متضمن مفاهیم و موضوعات مربوط به حقوق بین الملل در نگرش اسلامی بوده اند .
«سیر» ، جمع «سیرة » در لغت، به معنای رفتار، عملکرد و گردش به کار رفته، اما از قرن دوم هجری به بعد دو معنای اصطلاحی پیدا نموده است: در اصطلاح وقایع نگاران، «سیره » یعنی زندگی نامه (بیوگرافی) و شرح حال زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در اصطلاح حقوقدانان مسلمان، «سیر» به صورت جمع، یعنی رفتار دولت اسلامی در روابط با دیگر جوامع و یا رفتار دولت اسلامی در امور بین المللی . (1)
در فقه شیعه، مباحث حقوق و روابط بین الملل عمدتا در «کتاب الجهاد» مورد بررسی قرار می گیرند . (2) حقوق روابط دیپلماتیک یکی از شاخه های حقوق بین الملل است که مکتب حیاتبخش اسلام در توسعه آن نقش شایان توجهی داشته است . این نقش طی دو مبحث مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد; مبحث نخست به نقش اسلام در توسعه حقوق و روابط دیپلماتیک اختصاص یافته است و مبحث دوم به مبانی اعطای مصونیت ها و مزایای دیپلماتیک می پردازد .
نقش اسلام در توسعه حقوق و روابط دیپلماتیک
این مطلب مسلم است که در آغاز و پیش از تنظیم قواعد حقوق بین الملل، برای یک مدت مدید، مقررات دینی بر روابط دیپلماتیک حکمفرما بودند . روابط دیپلماتیک به طور خاص و روابط بین الملل به طور عام ثمره تمدن ها و ادیان گوناگون هستند . (3)
مطابق ماده 9 اساس نامه دیوان بین المللی دادگستری، اعضای این دیوان علاوه بر شرایط شخصی باید نماینده انواع بزرگ تمدن ها و مهم ترین نظام های حقوقی جهان باشند . تدوین کنندگان اساس نامه در تنظیم این ماده، از جمله بر تمدن اسلام و رژیم حقوقی آن تاکید داشتند . در همین ارتباط، دولت های کشورهای اسلامی نیز طی نامه ای به دبیرکل جامعه ملل اظهار نمودند: «بدون تردید، تمدن اسلام با سابقه درخشان خود، در گذشته و حال، یکی از انواع تمدن ها را تشکیل داده و حقوق اسلام، که بر بخش عظیمی از جمعیت جهان حاکم است، دارای نظام حقوقی مستقل با منابع و ساختار و مفاهیم خاص خود می باشد .» در آوریل 1945 در کنفرانس سانفرانسیسکو نیز این نکته مورد تایید قرار گرفت که نظام حقوقی اسلام یکی از نظام های متمدن و مستقل موردنظر ماده 9 اساس نامه دیوان است . (4)
با وجود آن که دیوان به شورای امنیت و مجمع عمومی این موضوع را تکلیف نموده است، ولی حقوقدانان غرب از بذل مساعدت و همیاری در آشنایی با حقوق بین الملل اسلام دریغ می ورزند . (5) در موضوع مورد بحث، دیوان بین المللی دادگستری به نقش اسلام در توسعه حقوق دیپلماتیک اعتراف نموده است .
دیوان در قضیه کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده در تهران (1979 - 1980) می گوید: «اصل عدم تعرض اعضای ماموریت دیپلماتیک و اماکن ماموریت یکی از مبانی شناخته شده با قدمت طولانی در رژیم حقوق دیپلماتیک است که سنت های اسلام در توسعه آن سهم بسزایی داشته است .» (6)
صلاح الدین طرازی، قاضی مسلمان و تبعه سوریه، در این پرونده که بیش تر موارد رای مخالف داشت، درباره این اظهار نظر دیوان می گوید: «خرسندم که حکم دیوان به نحو خاصی به سنت های اسلام، از این نقطه نظر که با دیگر ادیان در تکوین قواعد حقوق بین الملل عمومی معاصر و به ویژه مصونیت و عدم تعرض دیپلماتیک و کنسولی نقش داشته، توجه کرده است .» نام برده سپس با نقل قول از احمد رشید، که در سال 1937 در دروس آکادمی لاهه راجع به اسلام و حقوق بین الملل سخن گفته، عدم تعرض فرستادگان سیاسی را در حقوق اسلام مورد بحث قرار داده و سپس با ذکر عباراتی از کتاب حقوق بین الملل، چاپ «انستیتو دولت و حقوق آکادمی علوم شوروی » ، به بیان شناسایی اصل عدم تعرض سفرا در میان دولت های اسلامی پرداخته است . (7) برخی می پندارند که اسلام در روابط خود با غیرمسلمانان اصل را بر جنگ و ستیز بنا نهاده است، ولی بر خلاف چنین پندار از یک دیپلماسی مبتنی بر صلح برخوردار است (8) چرا که حقیقت صلح جویی و زندگی مسالمت آمیز در سرتاسر تعالیم اسلام پراکنده است .
نام دین اسلام از ریشه کلماتی همچون «سلم » و «سلم » و «سلام » و «سلامة » گرفته شده که در همه این واژه ها، آرامش و سکون و صلح نهفته است . یکی از اسامی خداوند «سلام » است . (9) عبارت «سلام علیکم » ، که تحیت و درود روزانه مسلمانان می باشد، از بهترین درودهایی است که سلامتی را در بردارد . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پایان نامه هایی که به سران جهان می نوشت، عبارت «سلام علی من اتبع الهدی » را به کار می گرفت که نشان از تقدم آشتی بر جنگ دارد . افزون بر آن، کلمه «سلام » و مشتقات آن در بیش از یکصد آیه قرآن کریم به کار رفته، در حالی که کلمه جنگ (حرب) (10) فقط در شش آیه آمده (11) و در آیاتی نیز به صراحت به صلح فرمان داده است . (12)
اگر اکنون مطابق مقررات حقوق بین الملل، اصل در روابط فیمابین کشورها بر صلح مبتنی است و جنگ یک ضرورت به شمار می آید، پیشینه چنین اصلی در جامعه بین المللی به کم تر از یک قرن می رسد; زیرا پس از پیمان «بریان - کلوگ » در سال 1928 جنگ به عنوان یک پدیده ضد حقوقی مطرح می گردد و پیش از آن نه تنها جنگ ضد حقوق نیست، بلکه یک حق و پدیده حقوقی است . (13) این در حالی است که شالوده دعوت ادیان آسمانی بر صلح بنیان نهاده شده: «والله یدعو الی دارالسلام » (یونس: 25) ; و خداوند به سرای صلح دعوت می نماید .
بی مناسبت نخواهد بود در این باره به سخن یکی از حقوقدانان مسلمان اشاره نماییم: «نه می توان گفت در اسلام حقوق صلح نیست و نه می توان آن را دست آورد حقوق بین الملل معاصر دانست، بلکه بین این دو حقوق مشابهت های فراوانی است . هر دو یک هدف را تعقیب نموده و یکدیگر را کامل می کنند . منبع این دو حقوق متفاوت، لیک فلسفه صلح در هر دو از یک منطق عقلی برمی خیزد و آن رفاه جامعه بین المللی، از طریق تحکیم روابط دوستانه و تاکید بر روابط مسالمت آمیز است ... بر من خرده مگیرید که حقوق بین الملل را بر حقوق اسلام ترجیح می دهم، هرگز ترجیح حقوق ناقص بر حقوق کامل روا نیست، من معتقدم فکر بشر همواره در پی صلح بوده است، ولی روش های متفاوتی را در هر عصری جست وجو می کرده است . حقوق صلح در اسلام به صلح دعوت می نماید «والله یدعو الی دارالسلام » (یونس: 25) ; خداوند به سرای صلح دعوت می نماید . حقوق بین الملل معاصر نیز به صلح دعوت می کند .» (14)
واقعیتی که در تاریخ به ثبت رسیده و رفتار مسلمانان در دعوت به اسلام بدان مستند است، آن که پیامبر صلی الله علیه و آله خود مؤسس دیپلماسی اسلامی و الگوی زیبای آن برای سفیران و نمایندگان سیاسی است . سفارت ها و ماموریت های دیپلماتیک در اسلام وسیله ای برای ارتباط بین ملت ها بود و اسلام نه تنها از این ابزار برای تحقق اهداف معنوی و اصول انسانی خود بهره برد، بلکه آن را وسیله ای مؤثر برای حمایت از وحدت سیاسی و تاسیس دولت اسلامی و ابلاغ رسالت محمدی صلی الله علیه و آله به جهانیان دانست . بررسی همه جانبه دیپلماسی اسلامی و روابط دیپلماتیک در اسلام، خود بحث مفصل و جداگانه ای است که در عهده این مقال نمی گنجد، اما به ارائه نمونه هایی از آن بسنده می شود .
تاسیس نمایندگی
با پذیرفتن این اصل که روابط بین مسلمانان با غیر مسلمانان بر صلح استوار است و حالت خصمانه یک استثنا می باشد، نخستین بحثی که مجال طرح می یابد آن است که آیا مطابق قواعد و مقررات حقوق دیپلماتیک در اسلام، تاسیس نمایندگی و برقراری روابط دیپلماتیک یک حق و اختیار است یا یک تکلیف و ضرورت؟ در پاسخ به این پرسش، برخی از حقوقدانان با استناد به ششمین آیه سوره توبه که می فرماید: «و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مامنه » (و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده تاسخن خدا را بشنود، سپس او رابه محل امنش برسان) بر مشروعیت تاسیس نمایندگی استدلال نمودند .
برخی دیگر نیز با استناد به این که شخص پیامبر صلی الله علیه و آله از سفارت و نمایندگی در ابلاغ دعوت خود بهره گرفته، آن را مستندی بر مشروعیت استفاده از سفارت و نمایندگی دانسته اند .
هرچند چنین برداشت هایی در جای خود به صوابند، ولی از آن رو که سفارت پیامبر صلی الله علیه و آله منشا دینی داشته و به طور موقت و غیردایمی انجام می گرفته و ماموران پس از ابلاغ دعوت، به موطن اصلی خویش باز می گشتند، بنابراین نمی توان این گونه استدلال ها را در موضوع نمایندگی های دایم، که اکنون معمولند، خالی از مناقشه دانست .
به نظر می رسد آیه مبارکه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم » (حجرات: 13) می تواند در مورد تاسیس نمایندگی مورد استفاده قرار گیرد .
در آیه نکات مهمی وجود دارد:
1 . آیه همه افراد بشر را - نه فقط مسلمانان - بدون توجه به عقیده و آیینی که دارند، مخاطب قرار داده است .
2 . خطاب آیه جمعی است; یعنی حکم به رابطه متوجه ملت ها و شعوب و قبایل است، نه افراد .
3 . هدف از ایجاد رابطه شناسایی یکدیگر است .
4 . معیار برتری و تمدن، تقوا و معنویت است .
استفاده از آیه بر اثبات مدعا به مقدماتی نیازمند است: نخست آن که آیه می فرماید: ما شما را قبیله ها و شعوب مختلف قرار دادیم; یعنی اختلاف بین انواع بشر یکی از سنت های الهی است . این اختلاف می تواند منشا ارتباطات و آشنایی با یکدیگر قرار گیرد . بنابراین، خداوند هم اختلاف و هم ارتباط را آفریده و برای شناسایی یکدیگر به ارتباط فرمان داده است . (15)
روشن است که مقصود از اختلاف مشاجرات و نزاع یا درگیری بین ملت ها و اقوام نیست، بلکه در این جا تفاوت انسان ها در شیوه های زندگی، آداب و رسوم، فرهنگ ها و ادیان و اخلاق مدنظر است . مقدمه دیگر آن که «شعوب » جمع «شعب » به معنای جمعیت بزرگ از مردم، و «قبایل » جمع قبیله است که جمعیتی کم تر از شعب دارد . در تفسیر آمده است: منظور از «شعوب » عجم و غیرعرب و مقصود از «قبایل » اعراب می باشند . (16)
بنابراین، ارتباط و وفاق به عنوان یک اصل، که اکنون در قالب مفاهیمی همچون روابط دوستانه و بسط همکاری های اقتصادی و فرهنگی و علمی متجلی است، حاصل جمع دو مقدمه خواهد بود . ارتباط بین ملت ها یکی از حقوق اساسی آنان تلقی می گردد و طبیعی است که دولت ها برقرارکننده و تامین کننده این گونه ارتباطات هستند . در اسلام نیز روابط دیپلماتیک یک ضرورت بوده و برای تعارف و شناسایی با دیگر ملل و اقوام بشری ضروری است . از این رهگذر است که دولت اسلامی و ملل آن در صحنه جهانی حضور جدی تری می یابند . ارتباطات نیازمند ابزارهای خاص خود می باشد که در راس آن نمایندگی سیاسی قرار می گیرد . (17)
اداره روابط خارجی عصر پیامبر صلی الله علیه و آله
مجموع اسناد سیاسی و اداری پیامبر صلی الله علیه و آله مشتمل بر معاهدات، قراردادهای امنیتی، صلح نامه ها و نامه هایی که به سران کشورها و پادشاهان و رؤسای قبایل و امیران نوشته اند بر 246 سند بالغ می شود . (18) به طور حتم، این برنامه بزرگ در ارتباط با ملل و دول بیگانه بدون یک دستگاه ارتباط خارجی و بهره مندی از فرستادگان سیاسی امکان پذیر نبود . از این رو، نویسندگانی تحت سرپرستی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مامور نوشتن معاهدات و نامه ها به زبان عربی و برخی لغات بیگانه بودند . مورخان افراد زیادی را نام می برند که مامور رساندن پیام ها و نامه های پیامبر صلی الله علیه و آله به کشورها و ملل بیگانه بودند . به نظر می رسد برنامه گسترده و منسجم در مورد روابط خارجی در سال هفتم هجری، پس از صلح حدیبیه آغاز شده باشد; زیرا پس از این پیمان بود که پیامبر صلی الله علیه و آله فرصت یافت تا با سران جهان از جمله روم (بیزانس)، ایران، مصر، حبشه، بحرین و عمان مکاتبه کند و آنان را به اسلام دعوت نماید . در این امر، تعدادی از صحابه حضرت را در نوشتن نامه و ترجمه یاری می نمودند . از جمله آنان زیدبن ثابت بود که سرپرستی ترجمه و برگردان از زبان های عبری و سریانی را به عربی بر عهده داشت و با زبان های فارسی و حبشی نیز آشنا بود . تاریخ نگاران افرادی را نام می برند که در تنظیم نامه ها و ترجمه و تهیه معاهدات صلح در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و علی بن ابی طالب علیه السلام یکی از مهم ترین آنان به شمار می آمد .
پیامبر صلی الله علیه و آله در پایان نامه های خود از مهر استفاده می نمود و عرف نیز بر همین استوار بود که پادشاهان و بزرگان نامه های بدون مهر ارسال نمی داشتند . شخصی به نام حنظلة بن سیفی مامور نگه داری مهر پیامبر بود . همچنین حضرت در نامه هایی به سران ممالک جهان از آنان به احترام و بزرگی یاد می نمود . در نامه به نجاشی، او را با عنوان «ملک الحبشه » یا «عظیم الحبشه » مخاطب قرار داد و در نامه به هرقل مرقوم فرمودند: «الی هرقل عظیم الروم » و در نامه هایی که به بزرگان دین مسیح نوشت، آنان را به القاب و سمت هایی که بدان ها معروف بودند، مخاطب قرار داد، با این که بدان ها معتقد نبود . (19)
از مسائل قابل توجه در اداره روابط خارجی عصر پیامبر صلی الله علیه و آله آن است که شخص پیامبر و صحابه در مراسم پذیرش فرستادگان، لباس های زیبا بر تن نموده و آنان را در مسجد مدینه، جایی که ستون هیات های نمایندگی (اسطوانة الوفود) می نامیدند و هنوز هم آن یادگار باقی است، به حضور می پذیرفتند . تاریخ نویسان نقل می کنند که پیامبر اکرم در مدینه برای پذیرایی از سفرا «دارالضیافة » (میهمان سرا) ترتیب داده بود تا میهمانان بیگانه یا کسانی که قصد تشرف به اسلام داشتند، در آن وارد گردند . هرچند مورخان خانه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله برای فرستادگان و میهمانان بیگانه ترتیب داده بود وصف نموده اند، ولی آنچه شایان توجه است در نظر گرفتن مکانی خاص برای پذیرایی و ضیافت بیگانگان و فرستادگان است که در آن افرادی برای ضیافت و پذیرایی ماموریت داشتند . برای نمونه، بلال، مؤذن پیامبر صلی الله علیه و آله، مامور تغذیه و طعام فرستادگان سیاسی بود . این ها نمونه هایی هستند که نشان می دهند نمایندگان و فرستادگان سیاسی از برخی امتیازات برخوردار بوده اند .
در مورد رفتار محبت آمیز پیامبر اسلام با فرستادگان، موارد متعددی وجود دارد . حضرت بنابر عادت خویش، به آنان هدایایی ارزانی می داشت و در مقام توصیه به اصحاب خود، می فرمود: پس از من نیز همین گونه رفتار کنید . (20)
مبانی اعطای مصونیت ها و مزایای دیپلماتیک
در مفهوم حقوقی، «مصونیت » به طور کلی بدین معناست که دارنده آن از تعقیب قانون و ماموران دولت در امان است و به عبارت دیگر، قانون و مجریان آن نمی توانند شخص دارنده آن را تعقیب کنند، و مقصود از «مزایا» آن است که امتیازاتی به کسی داده شود که سایر مردم، حق استفاده از آن ها را ندارند . (21)
با این وصف، مقصود از مصونیت ها مباحثی همچون عدم تعرض شخصی و مصونیت قضایی ناشی از آن است و مقصود از مزایا معافیت های مالی، معافیت های گمرکی و معافیت از عوارض و نیز درنظر گرفتن تسهیلات می باشد .
مبنای اعطای مصونیت ها
بنابر این قاعده که حاکمیت هر دولت نسبت به کلیه اشخاص و اشیای واقع در سرزمین آن، اعمال می گردد، مصونیت نمایندگان خارجی تعطیل قانون داخلی و استثنایی بر اصل حاکمیت دولت ها خواهد بود . حقوقدانان در توجیه و تبیین این استثنا، نظریات گوناگونی ابراز داشته اند که اهم آن ها را سه نظریه «برون مرزی » ، «نمایندگی » و «مصلحت خدمت » تشکیل می دهند . (22)
مطابق نظریه «برون مرزی » ، (23) که مبتکر آن گروسیوس، پدر حقوق بین الملل و حقوقدان معروف هلندی است و اساس آن بر یک فرض مبتنی می باشد، سفیر خارج از سلطه سرزمینی دولت پذیرنده قرار دارد و گویا سرزمین دولت خود را ترک نگفته و اقامت او در سرزمین بیگانه به مثابه امتداد اقامت او در وطن می باشد . به عبارت دیگر، تصور می شود اماکن ماموریت بیگانه امتداد سرزمین دولت فرستنده اند .
براساس نظریه «نمایندگی » (24) برخورداری از مصونیت ناشی از ویژگی نمایندگی است . یعنی نمایندگان سیاسی به نیابت از دولت و یا به نیابت از رئیس دولت خود عمل می کنند . در نتیجه، هرگونه احترام و یا تعرض به نماینده به منزله احترام و تعرض به مقام فرستنده خواهد بود . نمایندگان تجسم شخصیت مقام فرستنده اند و همان گونه که دولت و رئیس آن به عنوان یک قاعده از مصونیت برخوردار هستند، این مصونیت شامل نمایندگان آنان نیز می شود .
مضمون نظریه «مصلحت خدمت » (25) آن است که مصلحت و ضرورت پیشرفت کار مامور سیاسی، در یک جو آرام و به دور از تاثیرات دولت پذیرنده، نیازمند برخورداری ماموران سیاسی از مصونیت هاست . به عبارت دیگر، برای آن که مامور سیاسی ماموریتش را در شرایط مساعد و استقلال کامل انجام دهد، لازم است در نظام حقوقی کشور میزبان در حد گسترده ای از آزادی عمل برخوردار باشد واین آزادی عمل بر ضرورت اجرایی و کارکردی خدمت سیاسی استوار است .
به دور از مناقشاتی که در حقوق بین الملل متوجه این نظریه هاست، این نکته اکنون مورد بررسی قرار می گیرد که حقوق اسلام با کدام یک از نظریه های مزبور موافق است؟ نظریه «برون مرزی » به دلیل آن که با برخی از موازین اسلام سازگاری ندارد، مردود است . برای مثال، قبول این نظریه بدین معناست که قطعه ای از دارالاسلام را، که تحت نفوذ اسلام است، سرزمین های غیراسلامی و دارالحرب فرض نموده و در آن قطعه برای بیگانگان مصونیت ها و مزایایی منظور داریم . (26)
اما دو نظریه «نمایندگی » و «مصلحت خدمت » با تاییدات حقوقدانان مسلمان همراه است . در تایید نظریه نمایندگی آمده است:
1 . پیامبر صلی الله علیه و آله در نامه های خود، معمولا از عباراتی مانند «من محمد رسول الله الی فلان » یا «من محمد النبی الی فلان » استفاده می نمود و در نامه به زرعة بن سیف فرمود: «هرگاه فرستادگان من نزد شما آمدند، با آنان به نیکی رفتار کنید .» (27) این عبارات گویای آن است که فرستادگان به وصف نمایندگی از مصونیت واحترام برخوردارند .
2 . وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله به فرستادگان مسیلمه کذاب فرمود: «اگر سفیر نبودید، به کشتن شما فرمان می دادم » در واقع، به وصف این که فرستاده بودند، مصونیت آنان مورد تعرض قرار نگرفت .
3 . برخی از فقیهان اهل سنت می گویند: هرگاه غیر مسلمانی وارد سرزمین های اسلامی گردد و ادعای امان کند، نمی توان پذیرفت و چنانچه ادعا کند فرستاده ام و نامه ای نیز به همراه داشته باشد در امان است و از او دلیل و شاهد مطالبه نمی کنند; زیرا مطالبه دلیل نوعی سخت گیری است که نسبت به فرستاده روا نیست . اگر نامه ای از مقام فرستنده ارائه نمود، مادام که حقیقت مساله روشن نشده، بنا بر ظاهر لازم است از هر گونه تعرض سوء تا بازگشت به کشور خود مصون بماند . این امان مورد تایید قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله است . به همین دلیل، فقیهان مسلمان برآنند که هر کسی به قصد سفارت و ماموریت سیاسی وارد سرزمین های اسلامی گردد، در امان است; زیرا آنان از طرف مقام فرستنده نمایندگی داشته و هرگونه تعرض به آنان، تعرض به مقام فرستنده است . (28)
شیبانی در السیر الکبیر ضمن آوردن مطالب مزبور می گوید: «چنانچه فرستادگان در امنیت نباشند، نخواهند توانست رسالت خود را انجام دهند . بنابراین، امان بدون هیچ شرطی برای آنان وجود دارد و اگر شرط امان طی یک پیمان و سندی صورت گیرد، بهتر است .»
با این گفته، می توان شیبانی را مبتکر نظریه ای دانست که سال ها پس از او، در مقدمه کنوانسیون های حقوق دیپلماتیک منعکس شده است . در مقدمه کنوانسیون های مزبور آمده است: «هدف از اعطای مصونیت، بهره مندی افراد نیست، بلکه مراد تامین حسن اجرای وظایف آن هاست .» این حقوقدان مسلمان مصونیت های فرستاده را مستند به ضرورت های تامین اجرای وظایف به وصف نمایندگی می داند .
ابویوسف در کتاب الخراج می گوید: «هرگاه والیان فرستاده ای را ملاقات کنند، پس از احراز نمایندگی سخن او را پذیرفته و مورد تعرض قرار ندهند . کالا، اسلحه، اموال وی غیر قابل تعرض است و اگر در دریا سفینه ای را توقیف کنند، چنانچه سرنشینان ادعای سفارت نمایند، ایمن خواهند بود .» (29) از نظر این حقوقدان مسلمان به دلیل آن که فرستادگان، نمایندگان شخص فرستنده و حاکمانند، تعرض به آنان روا نیست و امان وی شامل خانواده و اموال او نیز خواهد بود و حتی در صورت جنگ و روابط بحرانی نیز لازم الرعایه است .
شایان توجه است که هرچند در گذشته و شرایط زمان حاکم بر این اظهارات، اعطای امان به صرف ادعا ممکن می نمود، ولی اکنون به دلیل گسترش سوء استفاده ها و تجسس و خراب کاری و قاچاق، اجازه و اطلاع قبلی (روادید و ویزا) آن گونه که ماده 10 کنوانسیون 1961 وین مقرر می دارد، لازم خواهد بود، هرچند سفیران و نمایندگان از کشورهای اسلامی باشند .
استناد به نظریه «مصلحت خدمت » در آثار فقیهان بیش تر است: ابن قدامه می گوید: عقد امان برای فرستادگان رواست; زیرا ضرورت و نیاز چنین اقتضایی دارد . چنانچه ما متعرض فرستادگان شویم، آنان همین خواهند کرد، و این با مصلحت اعزام نماینده سازگار نیست . (30)
سرخسی برآن است که فرستادگان همواره در اسلام و جاهلیت مصونیت داشتند; زیرا جنگ و صلح جز با ارسال فرستادگان به انجام نمی رسید . در نتیجه، لازم است فرستادگان برای نیل به مقصود خود در امان باشند .
همچنین با استناد به سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به فرستادگان مسیلمه استدلال شده است که عدم تعرض به آنان ضرورت و مصلحت بوده و چنانچه کشته می شدند، مصلحت نمایندگی و سفارت از دست می رفت .
صاحب کتاب جواهرالکلام، از فقیهان شیعه، پس از نقل سخن پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به فرستادگان مسیلمه می نویسد: «از سخن پیامبر صلی الله علیه و آله مصونیت فرستادگان استفاده می شود، که آن هم به مقتضای مصلحت و رعایت سیاست است . بدیهی است که برای ابلاغ رسالت ایمن بودن رسولان لازم است .» (31)
علامه حلی، از دیگر فقیهان نامدار شیعه در قرن هفتم هجری، می گوید: عقد امان برای فرستاده مشرکان جایز است و پیامبر صلی الله علیه و آله به فرستاده مشرکان امان می داد . نیاز به مراسله چنین اقتضایی را داشت و چنانچه فرستادگان آنان را می کشت، آنان همین می کردند . در آن صورت، مصلحت نمایندگی از دست می رفت . (32)
همچنین در فقه شیعه، شرط اعطای امان عدم مفسده و وجود مصلحت است . از جمله مصالح، آن است که مسلمانان نیز بتوانند وارد سرزمین های مستامنین گردیده، به کسب اطلاعات بپردازند . (33)
این سخنان گواه آن است که مصلحت خدمت و وظیفه و ضروری بودن اعطای مصونیت، نزد فقیهان مسلمان - قرن ها پیش از تدوین کنوانسیون های حقوق دیپلماتیک - امری مسلم و بدیهی بوده و نیاز به تامل ندارد که شرط ضروری انجام وظیفه، تامین مصونیت است .
برخی از دلایلی که در تایید نظریه نمایندگی ارائه گردیده خالی از مناقشه نیست; از جمله استناد به نامه های پیامبر صلی الله علیه و آله در تایید نظریه نمایندگی تمام نیست; زیرا در عبارت «من محمد رسول الله » یا «من محمد النبی » ، پیامبر صلی الله علیه و آله بلافاصله پس از نام خود، از عنوان رسالت و نبوت استفاده می کند و همین رد نظریه نمایندگی شخصی است; زیرا مستفاد از عبارت آن است که اعزام سفیر یا ارسال نامه به ملاحظه شخصیت حقوقی نهاد رسالت یا نبوت است و نماینده پیامبر صلی الله علیه و آله عنوان نمایندگی وی را به ملاحظه شخصیت حقوقی نبوت و رسالت با خود به همراه دارد .
ایراد دیگر بر اتخاذ نظریه نمایندگی در اسلام آن است که در مواردی رئیس دولت یا حکومت مهدورالدم است، ولی نمایندگان او از مصونیت برخوردارند . نمونه بارز آن همان قضیه مسیلمه کذاب است; یعنی اگر به جای فرستادگان، مسیلمه خود آمده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله به گونه ای دیگر رفتار می نمود، ولی به فرستادگان او به دلیل سفارت مصونیت داد . (34)
بنابراین، با ایراداتی که متوجه دو نظریه «نمایندگی » و «برون مرزی » است، نظریه «مصلحت خدمت » به مبانی حقوق اسلام نزدیک تر بوده، می تواند مبنای فلسفی اعطای مصونیت به حساب آید . کنوانسیون های حقوق دیپلماتیک نیز در مقدمه خود، نظریه «مصلحت خدمت » را مبنای مصونیت ها و مزایا دانسته اند، با این تفاوت که اعطای مصونیت ها در اسلام بر مبنای مصلحت خدمت » قرن ها پیش از کنوانسیون های حقوق دیپلماتیک و حتی زمانی که نظریه «برون مرزی » و «نمایندگی » در روابط کشورها در متون عهدنامه ها گنجانده می شدند، به صورت یک امر بدیهی و مسلم نزد اندیشمندان مسلمان مطرح بوده اند . (35)
مصونیت سیاسی در سنت نبوی صلی الله علیه و آله
اصل مصونیت فرستادگان در سنت گفتاری و رفتاری پیامبر صلی الله علیه و آله مورد تایید قرار گرفته است که به برخی از نمونه های آن اشاره می شود:
نمونه اول . فرستادگان مسیلمه کذاب: به دلیل آن که این قطعه تاریخی یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخی اسلام درباره مصونیت های سیاسی است، با تفصیل بیش تری به آن پرداخته می شود . مسیلمه از کسانی بود که در سال دهم هجری به مدینه آمد و اسلام آورد، ولی پس از مراجعت به زادگاه خود، ادعای نبوت کرد و طی نامه ای به پیامبر نوشت: «از مسیلمه فرستاده خدا، به محمد فرستاده خدا . سلام برتو . اما بعد، من در امر نبوت شریک تو قرار داده شدم . نیمی از سرزمین متعلق به ماست و نیمی دیگر از آن قریش، ولی قریش گروهی ستم پیشه اند .»
دو نفر از طرف مسیلمه، نامه را به مدینه آورده، تسلیم پیامبر صلی الله علیه و آله نمودند . یکی از دبیران نامه را برای حضرت خواند و حضرت پس از آگاهی از مضمون نامه، رو به فرستادگان مسیلمه نمود و فرمود: شما خود چه می گویید؟ گفتند: آنچه را مسیلمه می گوید، ما نیز می گوییم .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به خدا قسم، اگر نه آن است که فرستادگان کشته نمی شوند، به کشتن شما فرمان می دادم .»
سپس نامه ای به مسیلمه نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم . از محمد فرستاده خدا، به مسیلمه کذاب . سلام بر آن که پیرو دایت باشد . امابعد، زمین از آن خداست; به هر کس از بندگان خود که بخواهد، وا گذارد . سرانجام با پرهیزگاران است .» (36)
نکاتی در این واقعه شایان توجه است:
1 . این که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر سفیر و قاصد نبودید، شما را می کشتم، به دلیل آن است که پس از اعلان برائت در سال نهم هجرت، که آن را سال هیات های نمایندگی (عام الوفود) نام نهادند، هیات های متفاوتی از اطراف حجاز به مدینه آمدند و اسلام اختیار نمودند; از جمله آنان مسیلمه کذاب از یمامه به مدینه آمد و اسلام اختیار کرد و در تاریخ نامه نگاری او به پیامبر صلی الله علیه و آله در سرزمین حجاز غیر مسلمان وجود نداشت و چنانچه بود، با مسلمانان پیمان صلح منعقد نموده بود . قاصدان مسیلمه نیز قبلا اسلام آورده بودند . از این رو، وقتی نامه مسیلمه را تسلیم نمودند، پیامبر پرسید: شما خود چه نظری دارید؟ و چون اعتراف کردند که با مسیلمه هم عقیده اند، پیامبر فرمود: اگر سفیر نبودید، شما را می کشتم .
2 . سخن پیامبر اکرم دوگونه نقل شده است: «اما والله لولا ان الرسل لاتقتل لضربت اعناقکما» و «لوکنت قاتلا رسولا لقتلتکما/لضربت عنقیکما» (37)
مطابق نقل اول، ترجمه چنین است: «هان! به خدا قسم، اگر نه آن است که فرستادگان کشته نمی شوند، شما را گردن می زدم » و در نقل دوم، ترجمه این است: «اگر من کشنده سفیران بودم، شمارا می کشتم .»
(لولا) در متن نخست، مطابق قواعد ادبیات عرب «لولا» امتناعیه است که بر امتناع چیزی به دلیل وجود غیر آن دلالت دارد یعنی فرستادگان مسیلمه کشته نمی شوند; به دلیل وجود این قاعده که فرستادگان نباید مورد تعرض قرار گیرند . در واقع در این سخن، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله عرف مبتنی بر عدم تعرض فرستادگان را به رسمیت شناخته، اعلام می دارد این سنت قبلا نیز وجود داشته و حضرت ضمن تایید عرف موجود آن را امضا نموده اند . اما آنچه از متن دوم استفاده می شود آن است که حضرت می فرماید: ممکن است قتل سفیران نزد دیگر ملل و اقوام روا باشد، ولی من مجاز به چنین رفتاری نیستم . به واقع، در این سخن، پیامبر صلی الله علیه و آله در مقام تاسیس یا قانونی کردن اصل مصونیت است و به مسلمانان توصیه می کند این اصل را رعایت کنند .
3 . پیامبراسلام پس از اطلاع بر مضمون نامه مسیلمه و با وجود بطلان دعوت او، به نامه پاسخ داد و ماموریت فرستادگان را کامل نمود . این گویای آن است که فرستادگان باید به سوی فرستنده برگردند; ضمانت اجرای اخراج از این واقعه نیز استنباط می گردد .
4 . چنانچه سفیران و فرستادگان الفاظ و عباراتی به کار برند که نزد دولت و مقام پذیرنده جرم بوده و قابل مجازات باشد، در خصوص سفیران غیر قابل اجرا است . از این واقعه، مصونیت در برابر اظهارات شفاهی و کتبی استفاده می شود .
5 . ابن مسعود، راوی این واقعه، می گوید: پس از آن، سنت بر این قرار گرفت که سفیران کشته نمی شوند . (38)
نمونه دوم: ابی رافع می گوید: قریش مرا به عنوان نماینده خود نزد پیامبر صلی الله علیه و آله اعزام داشت، ولی وقتی دمت حضرت رسیدم، در قلبم اسلام واقع شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردم: یا رسول الله، نمی خواهم به سمت قریش برگردم . حضرت فرمود: «من نقض عهد نمی کنم و فرستاده را نیز بازداشت نمی نمایم . به سمت قریش برگرد . آنچه اکنون در دل داری آن گاه نیز بود، مراجعت کن .»
به استناد این واقعه، برخی استدلال کرده اند چنانچه سفیری در کشور اسلامی مسلمان شود و بخواهد در آن جا اقامت کند، در خواست پناهندگی او مورد پذیرش قرار نمی گیرد; زیرا این نقض عهد با دولت فرستنده است و سخن پیامبر صلی الله علیه و آله نیز ناظر به مطلق فرستادگان است .
نمونه سوم: وقتی فرستاده هرقل نزد پیامبر اسلام آمد، حضرت ضمن گفت وگو پرسید: آیا علاقه داری مسلمان شوی؟ سفیر به صراحت گفت: من فرستاده قومی هستم و بر دین همان قوم; از آن آیین بر نمی گردم تا نزد آنان بازگردم . پیامبر صلی الله علیه و آله از صراحت او خندید و فرمود: «حق با توست و تو فرستاده ای . اگر جایزه ای نزد ما بود، در اختیارتان قرار می دادیم، ولی زمانی نزد ما آمدی که در گشایش نیستیم .» سپس از مسلمانان خواست از این فرستاده پذیرایی کنند . (39)
مبنای مزایای مالی
در کنار امان و مصونیت، دولت های اسلامی برای سفیرانی که در سرزمین های اسلامی ماموریت می یافتند، مزایای مالی و معافیت های گمرکی شبیه آنچه امروز در حقوق دیپلماتیک رایج است، در نظر می گرفتند و آنان را از ادای مالیات و عوارض، که مهم ترین آن ها «عشر» و «مکوس » بود، معاف می دانستند . (40)
قاضی ابویوسف می گوید: «از فرستادگان امپراتور روم و همچنین دارندگان مصونیت، عشر دریافت نمی شود . این معافیت شامل اثاثیه شخصی فرستاده نیز هست، ولی چنانچه اقدام به تجارت به حساب شخصی خود نماید، معاف نخواهد بود . چنانچه روم و فرنگ از فرستادگان مسلمان چیزی دریافت نمی کنند، مسلمانان نیز از سفرای آنان چیزی نخواهند ستاند .» این مساله همان رفتار متقابل است که مسلمانان در معاملات خود با بیگانگان منظور می نمودند . اکنون نیز در حقوق بین الملل، کشورها مزایا را بر اساس رفتار متقابل برای نمایندگان یکدیگر در نظر می گیرند . سفیران به هنگام خروج از کشور از پرداخت هرگونه عوارض و مالیات معاف بوده و اجازه خروج هرگونه کالایی را داشتند، مگر اسلحه یا ساز و برگ نظامی، که چنانچه خارج می شد بر ضد مسلمانان به کار می افتاد . به طور کلی، منظور از این شرط فقهی آن است که سفیر ساز و برگ نظامی از ممالک اسلامی خارج ننموده و از سپردن اسرار نظامی امنیتی کشور اسلامی به بیگانگان جلوگیری شود . اما اگر آن وسیله موجب تقویت دشمن نمی شد، با ممنوعیت خروج روبه رو نمی گردید . (41) بنابراین، از نظر فقیهان مسلمان، معافیت های مالی و گمرکی بر اساس رفتار متقابل در نظر گرفته می شود . در نتیجه، با مبنای معافیت های گمرکی در حقوق بین الملل معاصر و ماده 34 کنوانسیون 1961، یعنی نزاکت مبتنی بررفتارمتقابل، مخالفتی ندارد . /م .
پی نوشت ها:
1 - سید خلیل خلیلیان، حقوق بین الملل اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1362، ص 59/محمد حمیدالله، حقوق روابط بین الملل در اسلام، ترجمه و تحقیق سید مصطفی محقق داماد، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1373، ج 1، ص 141 .
2 - از میان فقیهان شیعه، ابن ادریس در کتاب سرائر خود عنوان «کتاب الجهاد و سیرة الامام » را برگزیده است .
3 - علی حسین الشامی، الدبلوماسیة; نشاتها و تطورها و قواعدها، 1994، بیروت، دارالعلم للملایین، الطبعة الثانیة، ص 167 .
4. sobhi Mahmassani, The Principles of International Law in the light of Islamic Doctrine (R,C.A.D.I, 1966), p.22.
5 - محمد طلعت غنیمی، قانون السلام فی الاسلام، مصر، الاسکندریة، منشاة المعارف، بی تا، ص 22 .
6. The Principle of the inviolability of the Persons of diplomatic agents and the Premises of diplomatic missions is one of the very foundations of this long-established regime (of diplomatic law) to the evolution of which the tradition of islam made a
substantial contribution. - I.C.j Reports, 1980 P.40 Para 86.
ادامه پی نوشت ها به علت خرابی حذف شد