ماهان شبکه ایرانیان

بررسی کتابخانه های مدارس و دانشگاههای قلمرو تمدن...

بررسی کتابخانه های مدارس و دانشگاههای قلمرو تمدن اسلامی و مقایسه آنها با کتابخانه های دانشگاهی اروپا در قرون وسطی

بررسی کتابخانه های مدارس و دانشگاههای قلمرو تمدن اسلامی و مقایسه آنها با کتابخانه های دانشگاهی اروپا در قرون وسطی

محمود حقیقی

کتابخانه در قلمرو تمدن اسلامی دارای ارج و منزلت والایی بوده است. میراث عظیم فرهنگی مدونی که در طی اعصار و قرون برجای مانده، مبین آن است که این نهاد فرهنگی در ادوار درخشان تمدن اسلامی فضیلت فراوانی داشته و از ارکان اساسی جامعه اسلامی محسوب می شده است. اصولا شکوفایی کتابخانه ها در ادوار با ثبات صورت می گیرد و نهادهایی چون مدرسه، دانشگاه، دارالعلم، بیت الحکمه، و کتابخانه در یک جامعه باثبات و مشحون از وحدت، صلح، و پیشرفت ایجاد می شوند. هر زمان چنین زمینه هایی در قلمرو تمدن اسلامی فراهم بوده، مدارس و کتابخانه های عظیمی در آن ایجاد شده و رشد کرده که به کانونهای فرهنگی روزگار خود بدل شده اند. در این قلمرو «منظور اصلی و هدف از به وجود آمدن این مدارس این بود که هر کسی بتواند دانسته به دین اسلام وارد شود و مسلمان واقعی گردد. این مدارس از روی احساس و احتیاج داخلی و آزادانه و خود به خود به وجود آمدند». (1) طالبان علم از نقاط دور دست به این کتابخانه ها در آمدوشد بوده، و در بسیاری از این کتابخانه ها آنان را در زمینه های مختلف از قبیل مسکن و غذا و کاغذ ومرکب یاری می کرده اند. مثلا «ابن حبان در شهر نیشابور سرای دانشی و کتابخانه ای بنیاد نهاده بود، و مسکنهایی برای غریبان که به جستجوی علم بدانجا می آمدند دایر داشت، و مخارج ایشان را نیز تعهد کرده بود». (2)

قابل توجه این که شکوفایی کتابخانه های تمدن عظیم اسلامی مقارن با زمانی بوده که در کتابخانه های قرون وسطای اروپا معدود کتابهای موجود را به زنجیر می کشیدند و تا قرنها حلقه ها از پای کتابهای زنجیر شده گسسته نشد. در واقع با سقوط امپراتوری روم و به قدرت رسیدن طوایف وحشی در اروپا زمینه بسیار نامساعدی برای فعالیت کتابخانه ها فراهم آمده بود. «یورشهای بربرها، بویژه یورشهای ژرمنها و اسلاوها، تاثیر تردید ناپذیری در فرهنگ اروپا گذاشت: بربرها زندگی اقتصادی و اجتماعی را ویران کردند و انحطاط امپراتوری روم، خاصه امپراتوری باختری را شدت بخشیدند (3) این آشفتگی و هرج و مرج در جوامع اروپایی، به گونه ای دردناک دستاوردهای فرهنگی تمدن یونانی - رومی را به زوال و تباهی کشاند. «با نابودی مراکز فضل و کمال، کتابخانه های دوره باستان برای همیشه از بین رفت. در حدود هزار سال، مجموعه های کوچک نسخ خطی، که در صومعه های اروپا از یونان تا ایسلند با رنج و دشواری زیاد استنساخ و بخیلانه نگهداری می شد، نمونه یک کتابخانه اروپایی بود». (4)

در روزگاری که انحطاط فرهنگی جوامع اروپایی را فرا گرفته بود و مردمان این جوامع مصائب و تیره روزیهای قرون وسطی را تجربه می کردند، در این سوی جهان، در حوزه تمدن اسلامی، زمینه مساعدی برای ایجاد و رشد نهادهای فرهنگی به وجود آمده بود. در راستای تحقق تعالیم دین مبین اسلام که طلب علم و دانش را فریضه می دانست، تاسیس مدارس در گوشه و کنار ممالک اسلامی مورد توجه خلفا و حکام و دولتهای معارف خواه بوده است. با پیدایش مدارس و دانشگاهها در تمدن اسلامی، کتابخانه ای هم برای آنها ایجاد می شد. «کمتر مدرسه ای در عراق، خراسان، سوریه، و مصر پیدا می شد که کتابخانه نداشته باشد. بسختی می توان تک مدرسه ای بی مجموعه کتابخانه یافت ». (5) خلیفه فاطمی حاکم بامرالله در سال 1005 (395 ه . ق) مرکزی به نام دارالحکمه بنیاد نهاد که «شامل چندین دانشکده بود... جلسات درس دانشکده ها پیوسته پر قیل و قال و پر همهمه و هیجان انگیز بود». (6) به دستور خلیفه کتابهای موجود در کاخها به این موسسه منتقل و کتابخانه و قرائتخانه ای برای آن ایجاد گردید. «کتابخانه دارالحکمه تدریجا وسعت یافت، چنان که 40 سال بعد از تاسیس، تعداد کتب راجع به نجوم و معماری و فلسفه آن به 6500 جلد می رسید». (7) در این جا نیز دوات و قلم و کاغذ مجانی به واردین داده می شد که هر چه می خواهند بنویسند و هر کتابی را مایل باشند استنساخ کنند.

معروفترین مدارس تمدن اسلامی در دوره سلجوقیان توسط خواجه نظام الملک طوسی وزیر دانشمند سلاطین سلجوقی (451-485 ه . ق.) تاسیس شدند. یکی از بزرگترین و مشهورترین آنها موسوم به نظامیه بغداد است که در اوایل نیمه دوم قرن پنجم هجری تاسیس شد. «همزمان با تاسیس نظامیه، دارالکتب (کتابخانه) مجهزی متناسب با تشکیلات وسیع و گسترده مدرسه در آن جا دایر گردید... در این کتابخانه کتب دلخواه مطابق اصول صحیح کتابداری امروز در دسترس استادان و دانشجویان قرار می گرفت، و کتابخانه و کارکنان آن بخشی از سازمان آموزش نظامیه را تشکیل می داد، و به هر یک از کتابداران مدرسه مطابق نص وقفنامه نظامیه ماهانه ده دینار حقوق پرداخت می گردید». (8)

در نیشابور نیز نظامیه دیگری به امر خواجه نظام الملک در اواخر نیمه اول قرن پنجم تاسیس شد. «روزانه سیصد مرد در آنجا به دانش آموزی جمع می شدند، از طلاب و دانش آموزان نامدار این مدرسه اند: امام محمد غزالی و اوحدالدین انوری ابیوردی ». (9) تاسیسات این مدرسه شباهت زیادی با مدرسه نظامیه بغداد داشته است، و «به طوری که مدرسه نظامیه در بغداد کتابخانه عالی داشته (بنا به تصریح ابن اثیر در کامل التواریخ) حتما این مدرسه نیز دارای کتابخانه عالی بوده است ». (10)

مدرسه نظامیه معروف دیگر، نظامیه مرو است که در نیمه دوم قرن پنجم توسط خواجه نظام الملک در شهر مرو که یکی از مراکز فرهنگی خراسان به شمار می رفت تاسیس شد. یاقوت حموی مورخ و جغرافیدان نامی اسلامی درباره این شهر و مدرسه و کتابخانه آن می نویسد: «در سال 616 ه . ق. شهر مرو را ترک گفتم در آن هنگام این شهر از مهمترین شرایط علمی و اجتماعی برخوردار بود و من سه سال در آن شهر اقامت داشتم و چنانچه حمله مغول در پیش نبود تا واپسین دم حیات از آن جا خارج نمی شدم. در این شهر ده گنجینه از کتب موقوفه بود که از جهت کثرت و نیکویی نظیر آن را در دنیا نیافتم... یکی از آنها خزانة الکتب نظام الملک حسن بن اسحق در مدرسه او بود. استفاده از این کتابخانه ها بی نهایت آسان بود. همواره بیش از دویست مجلد از این کتب با این که دویست دینار ارزش داشت بدون ودیعه در خانه من بود». (11)

شهر بغداد که در دوران شکوفایی تمدن اسلامی به صورت یکی از مراکز علمی و فرهنگی قرون درآمده بود در سال 630 ه . ق. شاهد تاسیس کتابخانه بزرگ دیگری به امر خلیفه مستنصر بالله عباسی برای دانشگاه مستنصریه بود که «صدها کتابدار و صدها هزار جلد کتاب خطی در آن موجود بود و اکنون حتی صد یک آن باقی نمانده است ». (12) مجموعه عظیم این کتابخانه مشتمل بر کتب نفیس در همه زمینه های علوم بوده است. و از آن به عنوان «آخرین کتابخانه دانشگاهی بزرگی که در جهان اسلام تاسیس شده » (13) یاد شده است. «مصنفان عرب بر این عقیده اند که ساختمان این کتابخانه از کلیه بناهایی که قبلا در سرزمینهای اسلامی ساخته شده، باشکوهتر بود... مجموعه آن به ترتیبی قرار داشت که افرادی برای مراجعه و استنساخ براحتی از آن بهره می جستند. کاغذ، قلم و روشنایی رایگان برای طلابی که می خواستند یک مجموعه خصوصی ایجاد کنند فراهم بود». (14)

نمونه هایی از کتابخانه های مدارس قدیم تمدن اسلامی که به آنها اشاره گردید، حکایت از این دارد که کتابخانه، این نهاد پرارج، نمود بارزی در صحنه فرهنگی ادوار درخشان تمدن اسلامی داشته است. به منظور مقایسه این کتابخانه ها با کتابخانه های دانشگاهی اروپا در قرون وسطی، مروری کوتاه بر وضع دانشگاههای اروپایی در این دوره ضرور می نماید. المردی. جانسون مورخ کتابخانه های جهان غرب می نویسد: «اگر چه در اوایل قرون وسطی چند مدرسه ای که بتوان آنها را مؤسسه آموزش عالی نام نهاد، وجود داشته است، دانشگاه به مفهوم امروزی تا اواخر قرن دوازدهم ظاهر نگردید». (15) در ایجاد دانشگاههای نوین اروپا، بدون تردید تجربه مسلمانان در تاسیس دانشگاههای با عظمت تاثیر بسزایی داشته است. جانسون می افزاید: «هر چند مؤسسات مربوط به آموزش عالی در ادوار باستان و قسطنطنیه قرون وسطی وجود داشتند، احتمال این است که الهام بی واسطه برای ایجاد دانشگاههای اولیه در اروپای غربی از دانشگاههای موجود در اسپانیای مسلمان آمده باشد. دانشجویان مسیحی قبل از این که در سایر مناطق اروپا، دانشگاهی تاسیس شده باشد، در این مؤسسات حضور می یافتند. این دانشجویان کتابهایی را که شامل ترجمه های لاتین متون عربی آثار کلاسیک یونان، فلسفه ارسطو، و طب بقراط، ونیز آثار خود دانشمندان اسلامی بود، همراه خود بازمی گرداندند. در اوایل قرن داوازدهم در مدارس طبی ای که در سالرنو Salerno و بولونیای Boloyna ایتالیا تاسیس شد، تدریس تقریبا بکلی به وسیله ترجمه های لاتین متون عربی صورت می گرفت.». (16) تاسیس نخستین دانشگاههای اروپایی به کندی صورت می گرفت. «در سال 1150 مدارس دینی پاریس موقعیت دانشگاه را یافتند، و در سال 1167 گروهی از دانشجویان انگلیسی مقیم آن دیار به وطن خود مراجعت کردند تا در انگلستان مدرسه ای از آن خود تاسیس نمایند. این مدرسه آغاز کار دانشگاه آکسفورد بود». (17) تا سال 1300 بیش از 20 دانشگاه جدید التاسیس در اروپای غربی وجود نداشت. «سالهای متمادی دانشگاهها کتابخانه به مفهوم امروزی نداشتند. استادان و معلمان مجموعه های کوچکی از آن خود داشتند که آنها را گاهی به دانشجویان مورد علاقه خود امانت می دادند. دانشجویان از درسها یادداشت برمی داشتند و به این ترتیب به متون درسی دست می یافتند، یا آنها را از کتابفروشیها می خریدند و یا کرایه می کردند. کتابفروشیهای متعددی در اطراف دانشگاه وجود داشتند، و موجودی کتابهای آنها در واقع در حکم کتابخانه های کرایه ای برای دانشجویان محسوب می شد. این کتابفروشیها سرانجام برای خود اتحادیه صنفی تشکیل دادند، و هم اولیای دانشگاهها و هم این اتحادیه های صنفی نگران صحت متونی بودند که به دانشجویان فروخته و یا کرایه داده می شد». (18) احتمالا نخستین کتابخانه ها در دانشگاهها، بجز مجموعه کتابفروشیها، کتابخانه های گروههای دانشجویی بوده است. این گروههای دانشجویی سرانجام در آکسفورد و کمبریج به کالج تبدیل شدند و هر یک هیات علمی، برنامه های درسی، و بعدها، کتابخانه از آن خود داشتند.

توسعه کتابخانه ها در دانشگاههای فرانسه و انگلستان تقریبا تصویر نمونه ای از رشد کتابخانه های دانشگاهی اولیه اروپا ارائه می دهد. در پاریس نخستین اطلاع موثقی که راجع به یک کتابخانه دانشگاه در دست داریم مربوط به سال 1250 است که در آن سال در آنجا کالجی توسط روبردوسوربون Robertdesorbon ، کشیش دربار لویی نهم، وقف می گردد، و وی به عنوان بخشی از وقف خود، کتابخانه شخصی خویش را نیز به دانشکده اهدا می کند. «فهرست این کتابخانه در سال 1289 رقمی در حدود 1000 عنوان را ثبت کرده است. فهرست دیگری از مجموعه این کتابخانه، که در سال 1338 منتشر شده، بیشتر از حدود 1700 عنوان را نشان نمی دهد. در سال 1424، کتابخانه دانشگاه کمبریج تنها دارای 122 جلد کتاب بود، و مدتها بعد، در سال 1473، تعداد کل کتابهای مجموعه این کتابخانه به زحمت به 330 جلد می رسید. در سال 1375، کالج اوریل Oriel Calleg حتی 100 جلد کتاب هم نداشت. در سال 1418، در کتابخانه کالج پیترهاوس Peterhouse Calleg در کمبریج تنها 380 جلد کتاب وجود داشت. در سال 1353، مجموعه کتابخانه کینگز کالج در کمبریج فقط دارای 174 جلد کتاب بود. این ارقام و آمار اندک در همه فهارس مجموعه های قرون وسطایی مشهود است ». (19)

استفاده از مجموعه کتابخانه های دانشگاهی قرون وسطی و نیز امانت گرفتن کتب از این کتابخانه ها قید و بند بسیار داشته است. در این کتابخانه ها تنها با سپردن وثیقه ای مناسب، کتب به امانت داده می شد. آنها طبق یک قاعده کلی به دو بخش امانت و مرجع تقسیم می شدند. «در کتابخانه دانشگاه کمبریج یک کتابخانه عمومی مشتمل بر کتب معمولی برای استفاده همگان، و یک کتابخانه خصوصی مشتمل بر کتب نفیس و ارزنده برای استفاده معدودی از مراجعان ممتاز وجود داشت. در کوئینز کالج، واقع در کمبریج، نیز کتابهای امانت دادنی در اتاقی جدا از کتب زنجیر شده نگهداری می شد. در کینگز کالج، یک کتابخانه عمومی و یک کتابخانه فرعی وجود داشت، فهرست سال 1418 کتابخانه کالج پیترهاوس کمبریج نشان می دهد که مجموعه 380 جلدی آن به دو بخش کتب مخصوص استفاده اعضا و کتب زنجیر شده در کتابخانه تقسیم می شد». (20) گرچه امانت دادن کتاب در قرون وسطی معمول بوده، لیکن مقررات به امانت دادن آن بسیار سخت بوده، و امانت گیرنده می بایست در ازای دریافت هر کتاب وثیقه ای می گذاشته است. برای نمونه «شرایط سختی را که مدرسه طب پاریس برای به امانت دادن یک کتاب پزشکی به لویی یازدهم قائل شده بود، قابل ذکر است. مدرسه از امانت دادن آن کتاب خاص امتناع می کرده، و پادشاه ناچار برای دریافت کتاب، دوازده نشان گرانبها و صد سکه طلا به ودیعه سپرده بود». (21)

کتابخانه های دانشگاهی بسیار کوچک، و مجموعه آنها اغلب مرکب از چند صد نسخه خطی بوده است. این مجموعه های کوچک نسخ خطی با مراقبت بسیار شدید نگهداری می شده است. بررسی مقررات حاکم بر کالجهای قدیمی آکسفورد حاکی از آن است که «کتب عادی کالج (یعنی کتب مورد استفاده روزمره محصلان مقیم کالج) نیز در همان وضعیت نگهداری اسناد و مدارک، فرامین و آثار نفیس دیگر نگهداری می شد. آنها را در گنجه هایی قرار می دادند که با دو یا سه قفل بسته می شد، و برای باز کردن آنها حضور دو یا سه مامور ضرورت داشت. وقتی دانش پژوهی کتابی می گرفت، می بایست در ازای آن رسید بدهد. چنانچه کتاب را برنمی گرداند، موظف بود که بهای آن را بپردازد». (22) حتی در اوایل قرن چهاردهم مقررات استفاده از کتابخانه دانشگاه سوربن نمایانگر آن است که «کتابها تنها در ساختمانی قابل استفاده بوده که کتابخانه در آن واقع بود، و چنانچه آنها را از کتابخانه خارج می کردند، می بایست قبل از پایان روز آنها را برمی گرداندند. اگر فردی بجز دانشجویان و استادان کتابی از کتابخانه می گرفت، می بایست ودیعه ای معادل بهای کتاب بسپارد، و اگر چه در آنجا یک مجموعه امانی به نام کتابخانه بزرگ و یا کتابخانه عمومی وجود داشت، بسیاری از کتابها زنجیر شده بود». (23) در این کتابخانه ها اجازه هر نوع استفاده از مجموعه مستلزم آن بوده است که نهاد مربوط استفاده کننده را به کفایت بشناسد. در غالب موارد، مساله تعیین میزان ودیعه از موانع قابل ملاحظه محسوب می شد. با چنین سوابقی می توان پی برد که شرایط دسترسی به کتابخانه های قرون وسطی، چندان مساعد و سهل و آسان نبوده و نیاز مراجعان به آسانی برآورده نمی شده است.

همین بررسی کوتاه وضعیت کتابخانه های دانشگاهی اروپا در قرون وسطی بیانگر آن است که نه تنها مجموعه های مختصر این کتابخانه ها با مجموعه های غنی و مجهز کتابخانه های مدارس و دانشگاههای تمدن اسلامی، این مراکز فضل و کمال، قابل مقایسه نبوده، بلکه از لحاظ شرایط دسترسی نیز بین این دو تفاوتهای بسیاری وجود داشته است. در حالی که شرایط استفاده از کتابخانه های مدارس اسلامی بسیار آسان بوده و آنها به صورت کانونهای فرهنگی پویا عمل می کردند، به طوری که برای مراجعان خود تسهیلات فراوانی قائل می شدند و امکانات متعددی در اختیار آنان می گذاشتند و در آنها هر طالب علم ناشناسی که از دیاری دوردست می رسید. نه تنها مورد استقبال قرار می گرفت، بلکه از لحاظ مسکن، لوازم التحریر، و گاه حوایج زندگی تامین می شد، در کتابخانه های دانشگاهی اروپا در این دوره موانع و محدودیتهای بسیاری در دسترسی مراجعان به کتاب و استفاده آنان از مجموعه کتابخانه ها وجود داشته است. جان کلام این که چنین پیشینه ای از کتابخانه های تمدن اسلامی نشان دهنده این واقعیت است که این تمدن، چنانچه زمینه مساعد برای رشد نهادهای فرهنگی در آن فراهم باشد، می تواند ظرفیت شکوفایی و بالندگی عظیمی را داشته باشد.

تاریخچه کتابخانه ها نشانگر این واقعیت است که سرنوشت آنها همواره به سرنوشت جامعه وابسته بوده، و خسارات بسیار سنگینی که بر کتابخانه ها در طول تاریخ آنها وارد شده، ناشی از تضادها و کشمکشهای اجتماعی بوده است. مورخی می نویسد: «وقتی که تمدنها به اوج خود می رسیدند، کتابخانه ها رشد می کردند و در ادوار فشار و سختی یا غلبه دشمن زوال و نابودی آنها شروع می شد». (24) سرنوشت کتابخانه های قدیم جهان اسلام نیز از این اصل مستثنی نبوده است. با بروز فساد و تباهی در دستگاه حکومت عباسیان، و ناتوانی آنان در اداره ممالک اسلامی و از هم پاشیدن وحدت جامعه مسلمین، هرج و مرج در این قلمرو شدت یافته و این قلمرو عرصه تاخت و تاز اقوام مختلف قرار گرفته است. از اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری با بروز مصایبی چون جنگهای صلیبی، حمله چنگیز، هلاکو، و تیمور، و منهدم شدن مظاهر تمدن اسلامی به دست آنان، کتابخانه ها هم در معرض نابودی قرار گرفتند و خسارات بسیار سنگینی بر آنها وارد شد. هزاران نسخه خطی نفیس به تاراج رفت، یا در آتش قهر مهاجمان خاکستر شد و ذخیره قرنها حیات معنوی این تمدن بزرگ بیرحمانه از میان رفت. به این ترتیب صدمات جبران ناپذیری بر این تمدن بشری وارد شد. مجددا این ممالک تا مدتها جولانگاه جهل و نادانی و تعصبات قومی شده و بازار فضل و کمال در آنها از رونق افتاد.

پی نوشها:

1 - زیگرید هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361)، ج 2، ص 288.

2- دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب (تهران: فرانکلین، 1345 - )، ج 2، ذیل «کتابخانه ».

3- هنری لوکاس، تاریخ تمدن: از کهن ترین روزگار تا سده ما، ترجمه عبدالحسین آذرنگ (تهران: کیهان،1366)، ج 1، ص 324.

4- جیمز تامپسون، تاریخ اصول کتابداری، ترجمه محمود حقیقی (تهران: مرکز نشر دانشگاهی،1366)، ص 14.

5- احمد شلبی، تاریخ آموزش در اسلام، پارسی کرده محمد حسین ساکت (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361)، ص 158.

6- علی مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ترجمه مرتضی راوندی (تهران: سپهر، 1348)، ص 189.

7- دایرة المعارف فارسی، ذیل «دارالحکمه ».

8- نورالله کسائی، مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن (تهران: دانشگاه تهران، 1358)، ص 176.

9- علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین (تهران: سازمان لغت نامه، 1325-1361)، ذیل «نظامیه ».

10- عبدالعزیز جواهرالکلام، کتابخانه های ایران (تهران: بی نا، 1311)، ص 26.

11- نورالله کسائی، همان، ص 240-241.

12- علی مظاهری، همان، ص 213.

13- ربیحی مصطفی الابان. «تاریخ کتابخانه های اسلامی »، مشکوة، ش 35 (تابستان 1372)، ص 35.

14- همان جا.

15- Elmer D.Johnson; Michael H.Harris," History of Libraries in the Western World",3rd.ed.(Metuchen, N.J. , 1976), P. 115.

16- Ibid, p, 116.

17- Ibid, p. 117.

18- Ibid.

19- جیمز تامپسون، همان، ص 16.

20- همان، ص 60.

21- همان، ص 61.

22- همان، ص 62.

23- همان، ص 63.

24- همان، ص 53.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان