ماهان شبکه ایرانیان

سرزمینهای اسلامی در جنوب آسیا «پاکستان »

پاکستان یکی از نواحی مهم کشاورزی در آسیای موسمی است. ویژگیهای جغرافیایی این کشور نشانگر برخورداری از امتیازهای طبیعی و اقتصادی مساعد است.

گروه جغرافیا

مقدمه

پاکستان یکی از نواحی مهم کشاورزی در آسیای موسمی است. ویژگیهای جغرافیایی این کشور نشانگر برخورداری از امتیازهای طبیعی و اقتصادی مساعد است.

پاکستان از جمله کشورهای مسلمان با اهمیت در جنوب آسیا است. در این مقاله کوشش شده است تا ضمن معرفی ویژگیهای جغرافیایی این کشور، چگونگی ورود اسلام به پاکستان و گسترش آن نشان داده شود و در نهایت زمینه های توسعه اقتصادی پاکستان مشخص گردد.

الف: موقعیت جغرافیایی

پاکستان با943/803 کیلومتر مربع وسعت، بین عرض جغرافیایی 23درجه و30دقیقه تا 36 درجه و45دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 61 دجه و31دقیقه تا75درجه و31دقیقه شرقی قرار گرفته است. با توجه به موقعیت نسبی آن از شمال و شمال غرب با افغانستان، از شمال شرق با چین، از شرق با هندوستان از جنوب با هندوستان و دریای عمان، و از جنوب غربی با کشور ایران همسایه است. (1)

پاکستان فقط از جنوب با آبهای آزاد دنیا ارتباط دارد. در گوشه شمال شرقی آن منطقه کشمیر قرار دارد که از سالها پیش مورد منازعه بین هند و پاکستان بوده است. پاکستان از نظر وسعت سی و سومین کشور جهان است.

ب: ویژگیهای طبیعی

1- پستی و بلندی ها: پاکستان را از نظر ناهمواریها و توپوگرافی به سه بخش می توان تقسیم کرد: (2)

1- بخش شمال شرقی و غربی: این بخش شامل ارتفاعاتی است که از دریای عمان شروع می شود و تا فلات پامیر امتداد می یابد. این ارتفاعات را می توان به کوههای شمالی، سفید کوه، کوههای سلیمان، فلات بلوچستان و فلات پتوار ( Potwar) تقسیم کرد.

زیاد بودن ارتفاع متوسط این قسمت و نیز نامناسب بودن شرایط اقیمی باعث توقف رشد گیاهان جنگلی می شود. قله های مرتفع غالبا پوشیده از یخ و برف است.

2 - بخش شرقی و جنوب سند: ناحیه جلگه ای پاکستان را تشکیل می دهد. دشتهای رسوبی که از نهشته شدن آبرفتهای رودهای پنجگانه سند به وجود آمده است با جهت شمالی - جنوبی خود به سبب خاک مناسب و آب فراوان از جمله حاصلخیزترین دشتهای آسیا است.

3 - بخش جنوب غربی: بجز دو بخش یاد شده، بقیه خاک این کشور را بیابان و صحرا فراگرفته است. معروفترین بیابان آن تهر (تار) نام دارد. کویرهای ممتد با شنهای روان منظره عمومی این قسمت را تشکیل می دهد، به دلیل خشکی فراوان امکان کشاورزی و بهره برداری از زمین بسیار محدود است و در نتیجه از دیرباز زندگی کوچ نشینی فعالیت غالب منطقه را تشکیل می دهد.

مهمترین کوه این کشور، رشته کوه سلیمان (Solaiman) نام دارد. روند چین خوردگی آن شمال غربی - جنوب شرقی است و به کوههای شرق افغانستان متصل می شود. رشته کوه براهویی (Barahui) به موازات دریای عمان امتداد دارد و دارای بقایای فعالیتهای آتشفشانی است. بلندیهای بلوچستان ادامه آخرین بلندیهای ایران است و به دره سند می پیوندد. سرزمین بلوچستان مرکب از ارتفاعات گوناگون و بی نظم، با دره های متعدد است.

بلندترین قله این کشور تیریچ میر (Trichmir) با ارتفاع 7690 متر است. گذرگاه معروف خیبر در کوههای سلیمان راه طبیعی ارتباط میان پاکستان و افغانستان است. (3)

سرزمینهای بلند و مرتفع پاکستان مربوط به چین خوردگیهای آلپی دوران سوم زمین شناسی - ترتیاری (Tertiary) است و نواحی پست دشتهای رسوبی سند و پنجاب مربوط به دوران چهارم زمین شناسی - کواترنری (Quaterhery) می باشد.

2 - رودها: از کوههای هیمالیا رودهای بسیار سرچشمه می گیرند که تعدادی از آنها در پاکستان جاری است. رود سند یا ایندوس (Indus) به طول 3180 کیلومتر مهمترین رود این کشور است. (4) این رود دارای پنج شعبه مهم می باشد. رودهای ستلیچ (Sutlej) ، جهلم (Jhelum) ، بیاس (Beas) ، رود چناب (Chenab) ، و رود راوی (Ravi) از شعب مهم رود سند می باشند. این رود موهبتی بزرگ برای پاکستان است و اکثریت مردم پاکستان در امتداد آن زندگی می کنند. قدیمترین تمدن ناحیه از جمله شهر منهنجودارو در کنار این رود پدید آمده است. طبق معاهده سال به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی دره سند، وجود خاکهای رسوبی حاصلخیز و استفاده از آب رودها، از قرنها پیش به (5) نحوی بسیار جالب توجه و شگفت انگیز حداکثر بهره برداری از این دره به عمل آمده است. بویژه به دنبال احداث کانالهای آبرسانی که با کوشش و هزینه بسیار زیاد ساخته شده است، اراضی این دره به صورتی بسیار گسترده زیر کشت رفته است. در پنجاب بخش شمالی دره سند کشتزارها به دلیل وجود کانالهای آبرسانی، فنی تر، بسیار فشرده و نزدیک به هم قرار دارند. مهمترین محصولات کشاورزی پاکستان و بخش بسیار بزرگی از نیاز غذایی جمعیت انبوه پاکستان از این دره تامین می شود.

3 - آب و هوا: پاکستان به طور کلی جزء اقلیم منطقه گرم و نیمه صحرایی (Subtropical) محسوب می شود به دلیل تفاوتهای طبیعی، از تنوع آب و هوایی برخوردار است. ناحیه شمال غربی آن به دلیل تاثیر هیمالیای غربی، با زمستانهای سرد و تابستانهای نسبتا معتدل، دارای آب و هوای کوهستانی است. جنوب این کشور به دلیل نزدیکی به اقیانوس هند و مدار راس السرطان و نفوذ بادهای موسمی دارای اقلیم گرم و مرطوب اقیانوسی است. بخشهای وسیعی از آن بویژه در ایالت بلوچستان دارای آب و هوای گرم و خشک صحرایی است و میزان باران برای رشد محصولات کشاورزی به هیچ وجه کافی نیست. دره پنجاب یکی از مناطق خوش آب و هوای آسیا است، مناطق هتره (Hotrah) ، چیترال (Chitral) ، کاغان (Kaghan) ، و سوات (Sawat) در ارتفاعات شمالی این کشور از نظر آب و هوا و چشم اندازهای جغرافیایی، شهرت خاص دارند.

توزیع باران از نظر مکانی و زمانی در پاکستان متناسب نیست. در ارتفاعات شمالی بیش از 1500 میلی متر و در مناطق کویری کمتر از 120 میلی متر باران می بارد. بارانهای زمستانه تحت تاثیر بادهای غربی و بارانهای تابستانه بویژه در تیر و مرداد به سبب نفوذ بادهای موسمی اقیانوس هند می باشد.

4 - پوشش گیاهی: پوشش گیاهی پاکستان به پیروی از طبیعت و شرایط اقلیمی آن، روی هم رفته غنی نیست.

شمال پاکستان که دارای ارتفاعات بیشتری است و سرچشمه رودهای اصلی و پرآب آن به شمار می آید، به دلیل برودت زیاد از حد هوا در زمستان، برای رشد جنگل مناسب نیست و این قسمت نیز از پوشش گیاهی غنی محروم است.

ج: ویژگیهای انسانی

1 - جمعیت، ساختار و تحولات آن: پاکستان در سال 1368 /1989 م حدود 000/400/110 نفر و در سال 1374 / 1995 م، 211/805/128 نفر جمعیت داشته است. (6) تراکم جمعیت در نواحی گوناگون پاکستان بسیار غیرمنظم است و بسته به شرایط اقلیمی و نحوه بهره برداری از زمین، جمعیت پذیری فضاهای جغرافیایی آن متفاوت می باشد. تراکم دره پنجاب و جلگه سند زیاد است در حالی که ناحیه خشک بلوچستان و ارتفاعات شمال و شمال غرب این کشور تراکم اندکی دارد. در حال حاضر تراکم نسبی آن حدود 2/160 نفر در هر کیلومترمربع است. پاکستان با 1/2 درصد جمعیت جهان در سال 1989م، از کشورهای پرجمعیت جهان بوده است. (7)

براساس آمار 1981 م میزان رشد جمعیت در پاکستان 1/3 درصد می باشد. رشد سریع جمعیت در این کشور به دلیل کاهش میزان مرگ و میر است.

در سال 1981م حدود 28 درصد مردم این کشور در مناطق شهری و 72 درصد در مناطق روستایی زندگی می کرده اند.

برپایه آمار سال 1981م، 8 شهر پاکستان بیش از 000/500 نفر جمعیت داشته است که بر روی هم 48 درصد کل معیت شهری این کشور را شامل می شده است. (8)

از نظر ترکیب سنی، جمعیت این کشور جوان است. در سال 1985 م، حدود 2/44 درصد جمعیت این کشور را افراد کمتر از چهارده سال و53 درصد آن را گروه سنی 64-15 سال و فقط 8/2 درصد جمعیت آن را افراد بیش از 65 سال تشکیل می داده است. پدیده جوانی جمعیت در آینده ای نه چندان دور می تواند مشکلات زیادی را برای این کشور به بار آورد، از جمله بیکاری جمعیت جوان باعث بالا رفتن ضریب تکفل می شود. ایالت های سند و پنجاب پر جمعیت ترین و بلوچستان کم جمعیت ترین ایالت پاکستان است.

پیشرفت هایی که از نیمه دوم قرن بیستم در زمینه بهداشت و درمان در بسیاری از کشورهای جهان سوم مانند پاکستان صورت گرفته، امید به زندگی را در این کشورها افزایش داده است. به طور کلی امید به زندگی برای کشورهای اسلامی پایین تر از متوسط امید به زندگی برای جهان و جهان سوم می باشد (9) در کشورهای توسعه یافته امید به زندگی سیزده سال بیشتر از کشورهای اسلامی است. در پاکستان پزشک و بیمارستان متناسب با جمعیت وجود ندارد. برای هر 4900 نفر یک پرستار و برای هر 2900 نفر یک پزشک وجود دارد. متوسط عمر در پاکستان 54 سال است. (10) بالابودن میزان مرگ ومیر و نیز بالا بودن مرگ و میر اطفال کمتر از پنج سال (166 در هزار) نشانگر ناتوانیهای عمده این کشور در بهبود بهداشت و درمان می باشد.

پاکستان از نظر گسترش آموزش همگانی، بهداشت عمومی و درمان دچار کاستیهای جدی است. علی رغم کوششهای زیاد در راه سوادآموزی، فقط 30 درصد مردم این کشور باسوادند. (11)

پاکستان به همراه بنگلادش، نیجریه و اندونزی بالاترین ارقام بیسوادی را به خود اختصاص داده اند. (12) درآمد سرانه مردم بسیار پایین است. در سال 1992 م درآمد سرانه پاکستان 370 دلار بوده است. (13) براساس آمار 1990م نسبت اشتغال در بخش کشاورزی 7/48 درصد در بخش صنعت،3/13 درصد و در بخش خدمات 38 درصد بوده است. (14) در همین سال نسبت شاغلان به کل جمعیت 28 درصد و نسبت زنان شاغل نسبت به کل شاغلان 1/12 درصد بوده است. در اغلب کشورهای صنعتی مانند آلمان بیش از نصف جمعیت شاغل را زنان تشکیل می دهد (51 درصد) و کمترین نسبت در این زمینه مربوط به کشورهایی مانند عربستان، امارات متحده عربی، عمان و افغانستان می باشد.

2 - نژاد: جمعیت پاکستان آمیزه ای از گروههای قومی و نژادی است و دین اسلام باعث پیوند آنان با یکدیگر شده است. هر یک از گروههای قومی، زبان، لباس، شغل و حتی قلمرو جغرافیایی خاص خود دارند. گروههای عمده قومی که تقریبا در یک ایالت متمرکز شده اند عبارتند از پنجابیها در ایالت پنجاب، سندیها در ایالت سند، بلوچها در ایالت بلوچستان و پتانها یا تپانها یا پشتونها در ایالت شمال غربی. پنجابیها از نظر تعداد بیشترین گروه قومی را تشکیل می دهند و شامل سه کاست راجپوتها، جاطها و آریاییها می باشند.

سندیها نیز به گروههای قومی و زبانی و کاستی مختلفی تقسیم می شوند. بلوچها اقلیت قابل ملاحظه ای از مردم بلوچستان و سند را تشکیل می دهند که گروههایی از آنان در بلوچستان ایران زندگی می کنند. پشتونها بزرگترین قوم ایالت شمال غرب می باشند. هر پتهان به قبیله خاصی تعلق دارد که قلمرو زندگی قبیله ای او را روابط خاص قبیله ای تعیین می کند. آنان فاقد تشکیلات مرکزی اند و بسیار مستقل عمل می کنند. (15) کشور پاکستان از نظر عدم تجانس قومی - زبانی با نسبت همگونی 36 درصد چهلمین کشور جهان به شمار می آید. وجود گروههای ویژه قومی که گاه در برابر هم می ایستند و تنشهایی پدید می آورند از دشواریهای اساسی این کشور می باشد.

3 - زبان: در قانون اساسی سال 1973 م، زبان ملی و رسمی پاکستان، زبان اردو اعلام شد. زبان اردو از زبانهای هندی مرکزی و متعلق به دسته هندو ایرانی و دارای ریشه سانسکریت می باشد. این زبان بشدت زیر تاثیر زبان و ادبیات فارسی قرار دارد و در آن تعداد زیادی لغات فارسی، عربی و حتی ترکی دیده می شود. گروههای مختلف پاکستان به بیش از 30 زبان تکلم می کنند.

ترکیب زبانی پاکستان در سال 1981 م چنین بوده است، زبان پنجابی 2/48 درصد، زبان پشتو 2/13 درصد، زبان سندی 8/11 درصد، زبان اردو6/7 درصد و مجموع کسانی که به زبانهای بلوچی، براهویی، هیندکو و سرائیکی تکلم می کرده اند، 4/16 درصد کل جمعیت این کشور را تشکیل می داده اند و 8/2 درصد افراد به زبانهای دیگر از جمله زبان فارسی تکلم می کرده اند. زبان انگلیسی، برجای مانده از دوران استعمار، نیز رواج دارد.

4 - دین و مذهب: پاکستان اساسا به عنوان کشوری خاص برای مسلمانان شبه قاره هند تاسیس گردید. این کشور از جمله کشورهایی است که جز اشتراک در دین اسلام، هیچ یک از ویژگیهای یک «دولت ملی » را ندارد. دین اسلام علت وجودی تشکیل کشور پاکستان بوده است و برای همپیوندی هر چه بیشتر گروههای متنوع قومی و زبانی، تکیه بر اسلام ضامن بقای وحدت ملی این کشور می باشد.

از نظر ترکیب دینی در سال 1981م،7/96 درصد مردم پاکستان پیرو دین اسلام بوده و3/3 درصد را غیرمسلمانان تشکیل می داده اند. (16)

در همین سال از میان غیرمسلمانان، مسیحیان 6/1 درصد، هندوان 5/1 درصد و ادیان قادیانی، زرتشتی، بودایی و سیک حدود 2 درصد کل جمعیت پاکستان را تشکیل می داده اند.

مسلمانان این کشور عمدة سنی مذهب (حنفی و اندکی شافعی) می باشند. منابع مختلف نسبت شیعیان این کشور را تا 25 درصد نیز ذکر کرده اند. (17) با توجه به رسمی بودن تعطیلی روز عاشورا و گستردگی عزاداری در ماه محرم می توان گفت که تعداد شیعیان در این کشور رقم بالایی است. (18) شیعیان در ایالتهای مختلف بویژه در منطقه کشمیر پراکنده اند. تعدادی از پیروان اسماعیلیه در سند، جنوب پنجاب و کشمیر زندگی می کنند.

د: ویژگیهای تاریخی

1 - پیشینه تاریخی: پاکستان از جمله مناطق مسکونی کهن به شمار می آید. در دوره سوهان (Sohan) در منطقه پتوار، حوالی راولپندی آثار اسکلتهای انسانی مربوط به 000/500 سال قبل پیدا شده است. این آثار که مربوط به عصر حجر می باشد، سابقه سکونت و قدمت تاریخی این کشور را نشان می دهد. گرچه عصر حجر از نظر گاهشماری، چندان اهمیت ندارد ولی از آن جهت که همه مردم این مرحله را گذرانده اند، واجد ارزش می باشد. در اواخر قرن ششم ق. م. با فتح دره سند و پنجاب توسط داریوش اول، بیستمین ساتراب امپراتوری ایران اعلام می شود. اسکندر مقدونی در 330 ق. م بعد از پیروزی بر داریوش سوم قلمرو خود را تا سند و پنجاب و رود بیاس (هیفاسیس) گسترش داد. با تشکیل امپراتوری هندی مارویا (Maurya) نفوذ و گسترش فرهنگ یونان را در این منطقه می توان دید. این امپراتوری در سالهای 321-298 ق. - یونانی ساندراکوس - ماوریا جد آشوکا (Ashoka) در هند تاسیس شد. سرزمین کنونی پاکستان که در قرون قبل از میلاد به نام سند خوانده می شد، دارای تاریخی کهن است. در زمان هخامنشیان مرزهای شرقی ایران از دره رود سند آغاز می شد و پنجاب موطن اقوام آریایی بوده است. بلوچستان از نظر جغرافیایی ادامه جنوب شرقی فلات ایران است. در کتیبه های بیستون به نام «مکه » یا «ماکا» ضبط شده (19) و به عنوان استان چهاردهم از آن نام برده شده است.

بخش اعظم سرزمین پاکستان تا زمان تشکیل کشور دهلی در قرن 13 /17 م. که عمده ترین مملکت مسلمانان در هند شمالی بود، در زمان سلطنت اکبر شاه (1556-1605/963 -1013 ه. ق) که جزو امپراتوری تیموریان هند بود، در واقع مستقل بوده است.

2 - پاکستان در عصر اسلامی: به اعتقاد بسیاری از مردم، پاکستان در لغت به معنای سرزمینی است که مسلمانان آن را اداره می کنند. تا قبل از استقلال تاریخ این کشور با چگونگی انتشار اسلام در شبه قاره هند پیوند بسیار نزدیکی داشته است. برای اولین بار سردار معروف اسلام محمدبن قاسم در سالهای آغازین قرن هشتم، 711 /93 ه. ق، دره سند و مولتان را فتح می کند و بدین ترتیب دین اسلام وارد شبه قاره هند می شود. از دوران معاویه تا حمله نادرشاه به هند و شکست محمدشاه گورکانی در سال 1739 / 1152 ه. ق پاکستان همواره دستخوش تحولات تاریخی بوده است.

حدود پاکستان در قرن 18 / 12 ه. ق تقریبا با مرزهای این کشور در دوران غزنویان در قرن 11/ 5 ه. ق انطباق داشت، در این سالها بحران حکومت تیموریان هند شدت یافت و اختلافات آنان با مراتهه های جنگجو که به منظور احیای مذهب هندو قیام کرده بودند به اوج خود رسید. مراتهه ها به پایتخت مسلمانان حمله برده و آنجا را تصرف کردند. حکومت تیموریان پیشوای مراتهه ها را به عنوان جانشین خود پذیرفت. تیموریان هند در عمل تحت تسلط مراتهه ها قرار گرفتند. احمدشاه در 1761 / 1175 ه. ق در پنجاب شرقی موفق شد مراتهه ها را به سختی شکست دهد ولی حکومت تیموریان چندان دوام نیافت و آخرین پادشاهان آنان زیر قیمومت انگلیس درآمدند.

با فتح سند و پنجاب گونه های متفاوتی از زبان فارسی (فارسی میانه و دری) رواج یافت. زبان فارسی مهمترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی گردید. تحقیقات باستان شناسی نشان می دهد که به احتمال، کوشانیها اولین اقوامی بوده اند که زبان و فرهنگ ایرانی را به سرزمین پاکستان برده اند. عده ای معتقدند که سرآغاز نفوذ زبان فارسی که بعدا به صورت زبان ادبی و رسمی درآمد باید با حمله محمدبن قاسم مرتبط باشد. او مدتی در شیراز توقف کرد و با جمع آوری نیرو عازم فتح سند و مولتان شد. امویان و عباسیان نیز حکام ایرانی را به این سرزمین می فرستادند و این امر بی تردید در گسترش و ترویج زبان فارسی مؤثر بوده است. به هر حال زبان فارسی از اوایل قرن 11 م / 5 ه. ق در شبه قاره هند رواج یافت. دوره غزنویان اوج رونق و شکوفایی زبان فارسی بود، بعد از فتح لاهور توسط سلطان محمود غزنوی به سال 417 ه. ق، این ناحیه یکی از مراکز مهم زبان و ادب فارسی شد و شاعران پارسی گوی، در لاهور زندگی می کردند. بی اعتنایی صفویان به شعر و ادب و هنر باعث شد تعداد زیادی از شعرا و هنرمندان ایرانی به شبه قاره هند کوچ کنند و مورد استقبال سلاطین تیموری هند قرار گیرند. اقتدار زبان فارسی در شبه قاره هند تا سال 1847 م /1263 ه. ق دوام یافت و بعد از استیلای استعمار انگلیس، زبان انگلیسی جانشین زبان فارسی شد. (20)

ه: ویژگیهای سیاسی

1 - چگونگی ورود استعمار: در آغاز، استعمارگران انگلیسی به عنوان بازرگان وارد شبه قاره هند شدند (21) و به تدریج نیرومند شدند. در سال 1757/ 1171 ه. ق انگلیسی ها به رهبری رابرت کلاویو (Robert - Clive) که در کمپانی هندشرقی کار می کرد در جنگ پلاسی (Plassey) بنگاله را از دست مسلمانان خارج کرد، به دنبال آن کلکته نیز به اشغال انگلیسیها درآمد. در سال 1799 / 1214 ه. ق حکومت سلطان تیپو، مهاراجه فارسی دان که دشمن انگلیسیها بود در جنگی نابرابر به وسیله انگلیسیها سقوط کرد و ایالت پنجاب زیر تسلط سیک ها قرار گرفت. در سال 1803 / 1218 ه. ق انگلیسیها به دهلی رسیدند و عملا نیابت حکومت هند را در دست گرفتند. در آستانه قرن 19 / اوایل قرن 13 ه. ق، یالت سند به تصرف انگلیسیها درآمد و در نیمه قرن 19 /13 ه. ق، پاکستان و هندوستان به هند انگلیس معروف شدند. در این زمان حکومت استعمارگر برای تصرف هر چه بیشتر سرزمینهای مسلمانان و هندوان از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن » استفاده کرد. بدین ترتیب هند و پاکستان عملا به امپراتوری انگلستان پیوستند و آخرین پادشاه تیموری به رانگون تبعید شد. بعد از جنگ 1857 / 1274 ه. ق مسلمانان از عرصه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنار نهاده شدند و کلیه مقامهای حساس دولتی را از دست دادند. قدرت اقتصادی آنان نیز بشدت تضعیف شد. در این شرایط بود که زبان انگلیسی به صورت زبان آموزشی مطرح شد و مورد استقبال جامعه هندو مذهبان قرار گرفت.

مسلمانان پس از مدتهای مدید دور ماندن از تمام مناصب بالای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شبه قاره هند در آغاز قرن بیستم / چهاردهم ه. ق به تدریج در امور سیاسی حضور یافتند و طی ملاقاتی با لردمنتو (Lord Minto) نایب السلطنه هند، خواستار حقوق جداگانه مسلمانان شدند و سرانجام توانستند در دسامبر1906 / 1324 ه. ق «حزب مسلم لیک سراسر هند: را در داکا تاسیس کنند. این حزب که برای حمایت از منافع مسلمانان شبه قاره هند به وجود آمد، بعدها به رهبری محمدعلی جناح استقلال پاکستان را به ارمغان آورد.

در جریان برگزاری اجلاس 1930 حزب مسلم لیگ در الله آباد، علامه محمد اقبال لاهوری برای اولین بار ضرورت تشکیل سرزمین جداگانه برای مسلمانان را مطرح کرد. ارتباط نزدیک محمدعلی جناح با محمد اقبال لاهوری و تاثیر تعیین کننده اندیشه های اقبال بر جناح، رهبر پاکستان را به آرمان تشکیل سرزمینی مستقل برای مسلمانان رهنمون ساخت. در سال 1933 / 1312 ه. ق چوهدری رحمت علی طی بیانیه ای برای اولین بار نام پاکستان را برای سرزمینهای تحت نفوذ مسلمانان به کار برد. این نام ترکیبی از حروف اول و یا آخر استانهای این کشور است به این ترتیب که حرف «پ » نماینده ایالت پنجاب، حرف «الف » نماینده ایالت شمال غرب (که مسلمانان آن را افغان می نامند). حرف «ک » نماینده کشمیر و حرف «س » نماینده ایالت بلوچستان می باشد.

2 - حکومت، پایتخت و شهرهای مهم: کشور پاکستان بنابر اعلامیه 1947 م /1326 ه . استقلال هند، به صورت دومینیون و تحت نظارت یک فرماندار کل استقلال یافت. محمدعلی جناح نخستین فرماندار کل و لیاقت علی خان نخست وزیر شد. پاکستان از همان اوان استقلال با مشکلات بسیار روبرو شد. (22) بخشی از آنها میراث دوره استعمار طولانی انگلستان بود. استعمار انگلیس که با استقلال هند و سپس پاکستان منافع خود را در خطر می دید، دست به تحریکات زیادی از قبیل دامن زدن اختلافهای قومی و دینی علیه کشور تازه به استقلال رسیده پاکستان زد. که تا حدودی نیز موفق شد. برخی از این مشکلات ناشی از مناقشه هایی است که از همان اوان تشکیل کشور به وجود آمد ولی استعمار انگلیس در رشد، توسعه و تبدیل آن به اختلافات عمیق سیاسی نقش عمده ای داشت، مانند اختلافات بنگالیها و پاکستانیها در موارد زیر:

الف: وجود پایتخت در پاکستان غربی.

ب: رسمی نبودن زبان بنگالی.

ج: انتخاب مقامهای بلندپایه سیاسی از پاکستان غربی.

د: پایین بودن سطح دستمزدها و درآمد سرانه در پاکستان شرقی.

بدون تردید عواملی چون فاصله جغرافیایی زیاد بین دو بخش پاکستان، تحریک انگیزه های قومی و ناسیونالیستی بنگالی توسط عوامل خارجی و توافق ابر قدرتها برای درهم شکستن قدرت کشور جدید اسلامی پاکستان در این زمینه نقش عمده ای داشته است.

بعد از استقلال شبه قاره هند، بیشترین منابع و ثروتهای بازمانده از استعمار در اختیار کشور هندوستان قرار گرفت و ایالتهای بلوچستان و شمال غربی که از جمله عقب مانده ترین نواحی شبه قاره بودند، در اختیار کشور جدید پاکستان قرار گرفت. (23) پنجاب و بنگال تقسیم شدند. در زمینه مالکیت کشمیر بین دو کشور اختلافات زیادی بروز کرد. مهاجرتهای وسیع و دسته جمعی مسلمانان از سراسر شبه قاره به سوی کشور جدید پاکستان و نابسامانی وضع اقتصادی ناشی از قطع ورود مواد اولیه از طریق هند بر مشکلات موجود افزود. تنها ثروت مهم این کشور کشاورزی بود: کنف در پاکستان شرقی و پنبه در پاکستان غربی، با استقلال این کشور دیگر محصول کنف از طریق بندر کلکته در هندوستان نمی توانست صادر شود و امکان مصرف پنبه های تولید شده نیز در کارخانه های نساجی احمدآباد و بمبئی وجود نداشت.

اختلافات پاکستان با هند عمدة ناشی از خطوط استعماری تعیین شده توسط کمیسیون رادکلیف (Radcliffe) بر سر مساله جامو و کشمیر می باشد. همچنین تعیین خط تقسیم آبهای محلی (خط الراس) در کوههای هیمالیای غربی بین هند و پاکستان از جمله مسایل تشنج زا بین این دو کشور می باشد. مساله جامو و کشمیر باعث بروز سه جنگ گسترده بین هند و پاکستان شده است (24) از جمله در سال 1965م در زمان حکومت ایوب خان جنگ گسترده ای شروع شد که بسرعت به سایر نقاط مرزی سرایت کرد و سرانجام به ابتکار اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در ژانویه 1966م، کنفرانس تاشکند شالوده مناسبات دو کشور را تعیین کرد. (25) چشم انداز حل مسالمت آمیز مساله کشمیر در آینده ای نزدیک بعید به نظر می رسد.

از ابتدای تاسیس پاکستان تا به امروز پنج پیش نویس قانون اساسی تهیه شده است، که سه پیش نویس آن در مقاطعی خاص تصویب شده و به اجرا درآمده است. قانون اساسی فعلی این کشور در 10 آوریل 1973 اعلام و در 14 اوت همان سال به تصویب رسید. به موجب این قانون، شیوه حکومت پارلمانی جای خود را به شیوه حکومت جمهوری داد و «جمهوری اسلامی پاکستان » به عنوان کشوری که در آن مسلمانان شبه قاره امکان یافته اند تا بر اساس موازین اسلام زندگی کنند اعلام موجودیت کرد. حکومت این کشور مشتمل بر دو مجلس سنا و ملی است و قوه مجریه تحت نظارت رئیس جمهور و نخست وزیر قرار دارد.

براساس آخرین تقسیمات کشوری، پاکستان به چهار ایالت، یک ناحیه کرسی اسلام آباد، نواحی قبیله ای و کوچ نشین ها که زیرنظر حکومت فدرال قرار دارند تقسیم می شود. ایالتها در اداره امور داخلی مستقل هستند ولی فرماندار هر ایالت را رئیس جمهور انتخاب می کند. وزیر اعلی یا سروزیر هر ایالت که در واقع نخست وزیر آن ایالت می باشد توسط مجالس ایالتی انتخاب می گردد. مجالس ایالتی دارای تشکیلات خاصی هستند که نمایندگان آن از طریق انتخابات عمومی برای مدت پنج سال برگزیده می شوند.

ایالتهای پاکستان عبارتند از:

1) ایالت پنجاب با 8/25 درصد وسعت و 1/54 درصد جمعیت کشور، مرکز، شهر لاهور;

2) ایالت سند با7/17 درصد وسعت و 24 درصد جمعیت کشور، مرکز بندر کراچی;

3) ایالت شمال غربی (سرحد) با 4/9 درصد وسعت و 1/13 درصد جمعیت کشور، مرکز شهر پیشاور;

4) ایالت بلوچستان با6/43 درصد وسعت و7/5 درصد جمعیت کشور، مرکز شهر کویته;

5) ناحیه فدرال و اسلام آباد با 1 درصد وسعت و پنج دهم درصد جمعیت کشور;

6) منطقه قبایلی فاتا با 4/3 درصد وسعت و 8/2 درصد جمعیت کشور.

مهمترین شهرهای پاکستان عبارتند از:

- کراچی (Karachi) : بزرگترین بندر و شهر دیدنی پاکستان است و بیش از9 میلیون نفر جمعیت دارد. پیروان همه ادیان و مذاهب در این شهر پرستشگاههای خاص خود را دارند. دارای جنبه های گوناگون ساختمانی قدیم و جدید و بسیار مدرن می باشد که از جذابیت خاصی برخوردار است.

- اسلام آباد (Islamabad) : پایتخت کشور، شهری جدید و زیبا است، قریب به 400 هزار نفر جمعیت دارد. این شهر که در چهارده کیلومتری شمال غرب راولپندی قرار دارد از سال 1959 م به عنوان پایتخت انتخاب شد و برای نشان دادن مبانی و اصول حکومت پاکستان «اسلام آباد» نامیده شد. بنای شهر از سال 1961 م و با کمک برجسته ترین معماران جهان، برنامه ریزان و مهندسان شهری آغاز گردید، در این مدت پایتخت موقتا به راولپندی منتقل شد. بدین ترتیب از سال 1947 تا1959 شهر کراچی پایتخت بود و از سال 1961 پایتخت به اسلام آباد انتقال یافت.

- لاهور (Lahore) : با بیش از 5/3 میلیون نفر جمعیت; شهری است قدیمی و پایتخت سلاطین مغول بوده است. دارای آثار تاریخی مانند مسجد پادشاهی و وزیرخان، باغ شالمیار، قلعه سرخ، قصر شاهی، مقبره جهانگیر است. لاهور دارای چهار بخش به نامهای لاهور، قصور (Kasur) ، اوکاره (Okara) ، و شیخوپوره (Sheikhupura) است.

- پیشاور (Pishawar) : با بیش از 600 هزار نفر جمعیت، بر سر راه بازرگانی افغانستان و مشرف به تنگه معروف خیبر می باشد، این شهر دارای استحکامات نظامی است.

- راولپندی (Rawilpindi) : با بیش از 800 هزار نفر جمعیت، یکی از مراکز مهم جمعیتی پاکستان می باشد و مدتی نیز پایتخت کشور بوده است.

- لیالپور (Lyallpur) : که در پاکستان لائیل پول نامیده می شود و بیش از یک میلون نفر جمعیت دارد. نام جدید آن فیصل آباد می باشد.

سایر شهرهای مهم پاکستان عبارتند از حیدرآباد، مولتان، سیالکوت، بهاولپور، کویته

پاکستان دارای مراکز فرهنگی و علمی بسیار است از جمله دانشگاههای پنجاب، لاهور، کراچی و قائد اعظم.

اولین مؤسسه آموزش عالی در آسیای جنوب غربی با عنوان دانشکده دولتی لاهور (Government College) در سال 1864 م در لاهور تاسیس شد که از نظر علمی و فرهنگی در بخش غربی شبه قاره پیشتاز بوده است. این دانشگاه بتازگی از استقلال علمی و اداری نیز برخوردار شده است. در سال 1870 دانشکده خاورشناسی لاهور تاسیس شد که در سال 1882 م به دانشگاه پنجاب تبدیل شد. اولین کتابخانه عمومی پاکستان در سال 1884 م و اولین موزه کشور در سال 1855 م در لاهور پایه گذاری شد.

شهر لاهور، مرکز تحول علمی، فرهنگی بخش غربی شبه قاره هند محسوب می شود. این شهر در زمینه های آموزش پزشکی، کشاورزی، مهندسی، مسایل هنری، فیلم، چاپ و انتشارات پیشینه ای دیرینه دارد. در پاکستان مدارس علمیه به سبک ایران نیز وجود دارد و از جمله آنها مدرسه المنتظر در لاهور و جامع اهل بیت در اسلام آباد را می توان نام برد. کتابخانه های این کشور از نظر داشتن نسخ کهن فارسی و عربی اهمیت بسزایی دارد.

و: ویژگیهای اقتصادی

در آغاز تاسیس، کشور پاکستان با دشواریهای ویژه ای برای بهره برداری از سرزمین خود روبرو شد، زیرا رشد اقتصادی سرزمینهایی که نصیب این کشور شده بود از رشد اقتصادی سرزمینهای زیر نفوذ حکومت هندوستان کمتر بود. پاکستان نزدیک به 20 درصد جمعیت شبه قاره را در اختیار داشت، در حالی که تنها حدود 10 درصد مجموع تاسیسات صنعتی در سرزمینهای زیر نفوذ پاکستان قرار گرفته بود، به همین ترتیب پاکستان از نظر ذخایر معدنی و منابع نیرو نسبت به هندوستان ضعیف تر بود.

1 - کشاورزی: نظام کشاورزی پاکستان بر پایه دو بخش دولتی و خصوصی است. بخش دولتی به طور مستقیم و غیرمستقیم در اداره اقتصاد کشور دخالت دارد. توسعه اقتصادی این کشور با تنگناها و کمبودهای زیادی مانند مساله بازپرداخت وامهای متعدد روبرو است. (26)

اقتصاد پاکستان کشاورزی است که حدود33 درصد تولید ناخالص ملی آن را تشکیل می دهد. این کشور با بهره گیری از عواملی مانند رودهای بزرگ، جنس خاک و میزان رطوبت یکی از نواحی مهم کشاورزی در آسیای موسمی است. نزدیک به 30 درصد کل اراضی پاکستان قابل کشت می باشد، بجز نواحی شمالی و غربی این کشور که کوهستانی است بقیه نواحی آن قابل کشاورزی است. یکی از وسیعترین شبکه های آبیاری جهان که به وسیله رود سند و شعبه های پنجگانه آن تشکیل شده است و نزدیک به 4/19 میلیون هکتار از اراضی را آبیاری می کند در این کشور واقع شده است. (27)

از نظر توزیع اشتغال، نسبت جمعیت فعال به کل کشور در مناطق روستایی حدود 2/3 درصد بیشتر از مناطق شهری است. همان طوری که در بحث جمعیت و تحولات آن اشاره شد، در سالهای اخیر کشور پاکستان با کاهش تدریجی میزان اشتغال در بخش کشاورزی و به نفع بخش خدمات روبرو بوده است، با توجه به این که عرصه خدمات عمدة در شهرها تمرکز یافته اشت، لذا می توان پدیده مهاجرت را در شهرها بخوبی مطالعه کرد. همچنین میزان سرمایه گذاری صنایع در روستاها حدود 1/16 درصد نسبت به شهرها اختلاف دارد.

به دلیل اهمیت نقش بخش کشاورزی در اقتصاد پاکستان، دولت حمایتهای بسیاری از این بخش به عمل می آورد، همچون تضمین قیمت محصولات کشاورزی، اعطای وام به کشاورزان و توزیع بذر و کود با نرخ اندک. بانک کشاورزی پاکستان در این موارد بسیار فعال است.

آب و زمین از عوامل بسیار مهم و مؤثر در کشاورزی پاکستان است. قریب به 77 درصد اراضی این کشور توسط سیستم های آبیاری موجود کشت می شوند. از مجموع 3/19 میلیون هکتار اراضی کشور، حدود 5/4 میلیون هکتار به صورت دیم و بقیه به صورت آبی کشت می شود. (28) سیستم آبیاری پاکستان یکی از مهتمرین سیستم های آبیاری در جنوب آسیا است. با بهره گیری از 6600 کیلومتر کانال، تعداد زیادی از قنوات، و مهار آبهای سطحی، اراضی وسیعی آبیاری می شود. آبهای سطحی توسط سدها و بندها مهار می شود و سپس از راه کانالها به زمینهای کشاورزی هدایت می گردد.

زمین یکی از بهترین منابع طبیعی پاکستان است. از نظر توزیع جغرافیایی، مزارع کم وسعت بیشترین بخش زمینهای زراعی این کشور را تشکیل می دهند. بیش از 8/4 میلیون واحد ملک و مزرعه در پاکستان هر کدام حداکثر 2 هکتار وسعت دارند. تنها 2 درصد این مزارع بیش از 20 هکتار وسعت داشته اند. تعداد مزارع با وسعت 60 هکتار بسیار اندک است. به طور کلی نظام مالکیت در این کشور، چهار نوع است:

1) مالکیت مطلق املاک و مستغلات زمینداری (Zamindari) ;

2) مالکیت فردی، خرده مالکی با املاک نسبة کوچک;

3) رعیت واری (Ryatwari) یا اجاره داری املاک دولتی براساس قراردادهای مقطوع;

4) تملک اراضی که دولت بلاعوض واگذار می کند - جاگیرداری (Jagirdari) .

فرآورده های مهم کشاورزی پاکستان

1- گندم: از عصر حجر غلات غذای اصلی انسان بوده است و از محصولات مهم کشاورزی محسوب می شده است. گندم در ادامه حیات اقتصادی و سیاسی کشورها بسیار مؤثر است و لذا جنبه راهبردی دارد. اساسا غذای اصلی مردم جهان یکی از چهار غله گندم، جو، برنج و ذرت می باشد. گندم در بین غلات به علت دارا بودن پروتئین برای پخت نان مناسب تر است. این محصول از 14 درصد آب،67 درصد مواد نشاسته ای، 8/12 درصد پروتئین، 4/1 درصد چربی و 2 درصد مواد معدنی تشکیل شده است. (29) مواد ازته گندم، گلوتن نام دارد. کشورهای پاکستان، چین و هند از مراکز مهم تولید گندم آسیا می باشند. بخش قابل توجهی از اراضی پاکستان با سی سال تلاش و احداث آبراهه های متعدد و با استفاده از کودهای شیمیایی و بذرهای اصلاح شده، به کشت گندم اختصاص یافته است. در سالهای اخیر با افزایش مقدار تولید گندم، مقداری به خارج نیز صادر می گردد. پاکستان از جمله ده کشور مهم تولیدکننده گندم دنیا است.

2 - برنج: برنج یکی از غذاهای اصلی مردم جهان بویژه در مناطق پرجمعیت است. پروتئین آن حدود7 درصد است ولی از نظر هضم، غذایی مناسب است. در آسیا برنج کشت شده از گونه Orlyzalsaliva است در حالی که برنج آفریقا بیشتر از گونه O. Claberrima می باشد. این دو گونه گرچه تفاوتهای مرفولوژیکی اندکی با یکدیگر دارند ولی با تحقیقات انجام شده، هیبرید حاصل بین آنها از درجه عقیمی بالایی برخوردار است. تاکنون بیست گونه برنج در دنیا شناخته شده است. پاکستان بعد از اندونزی و بنگلادش بیشترین مقدار تولید برنج را در میان کشورهای اسلامی قاره آسیا دارد. جدول زیر رتبه کشور پاکستان را در زمینه تولید جهانی برنج نشان می دهد. (30)

3 - نیشکر: روند تولید این محصول در پاکستان نوسان بسیار دارد ولی در مجموع رشدی برابر3 درصد را نشان می دهد. پاکستان بعد از بنگلادش و مصر مقام سوم را در میان کشورهای اسلامی داشته است. و در میان ده کشور بزرگ تولیدکننده نیشکر با6/3 درصد تولید جهانی مقام ششم را دارد (31)

بجز گندم، برنج و نیشکر کشت محصولاتی مانند ذرت، پنبه و جو نیز در پاکستان اهمیت دارد. از نظر کشت ذرت در میان کشورهای اسلامی در مرتبه پنجم و پس از کشورهای اندونزی، ترکیه، مصر و نیجریه قرار دارد.

2 - دامپروری: در پاکستان دامپروری چندان گسترش نیافته است. بجز عوامل طبیعی مانند خشکی هوا و کمی وسعت مراتع باید به تغذیه نامناسب دامها، انحطاط ژنتیکی دامها و ضعف بازاریابی نیز اشاره کرد. پرورش گوسفند عمدة در ایالت شمال غربی، گاو بیشتر در نواحی سند و پنجاب و شتر در ایالت بلوچستان رواج دارد. محصولات دامی پاکستان بویژه تولید پشم برای صنایع نساجی این کشور اهمیت ویژه دارد. (32)

3 - معادن: به طول کلی پاکستان از نظر مواد معدنی چندان غنی نیست و بخش معدن سهم ناچیزی را در توسعه صنعتی این کشور دارد. کانیهای صنعتی این کشور نمی تواند تمام نیازهای مواد اولیه صنعتی را فراهم کند و بیشتر در اختیار بخش خصوصی است. مواد سوختنی مانند نفت، گاز و زغال سنگ حدود 5/2 درصد تولید ناخالص داخلی را تامین می کند. کرومیت در ناحیه ژوب و سنگ آهن در ناحیه کالاباغ استخراج می شود. اورانیوم در غازی خان در مولتان و مس در سیندوک کشف شده است. (33)

در سال 1984 م، 2/34 درصد انرژی مصرفی پاکستان گاز طبیعی،9/18 درصد نیروی برق، 5/39 درصد نفت و 4/7 درصد باقیمانده را زغال سنگ تشکیل می داده است. در حال حاضر شرکتهای خارجی از جمله شرکت نفت و گاز اوکسیدنتال ( Oxidentaloilgas) مشغول حفاری و پی جویی های فراوان برای استخراج نفت می باشد و امید وجود ذخایر عظیم نفت در جنوب کراچی و دلتای رود سند، وجود دارد. هم اکنون کمبود نفت مصرفی این کشور از حوضه خلیج فارس بویژه عربستان تامین می شود. ذخایر گاز طبیعی در پاکستان قابل توجه است و از یازده حوضه استخراج می شود. گاز مصرفی توسط لوله از ناحیه سویی (Sui) تا کراچی و مولتان انتقال می یابد. سایر معادن این کشور عبارتند از سنگ آهک، سنگ گچ و خاک نسوز.

4 - صنایع: پاکستان در زمینه فعالیتهای صنعتی، تلاشهای قابل توجهی از نظر تجارب فنی و سرمایه گذاری انجام داده است. صنایع این کشور از فناوری خارجی بهره می گیرد و دولت نیز از راههای مختلف به توسعه صنعتی کشور کمک می کند. در سال 1985م بخش صنعت 4/17 درصد تولید ناخالص داخلی پاکستان را تشکیل می داده است. (34) تعداد شاغلان بخش صنعت تقریبا یک چهارم شاغلان بخش کشاورزی است و پاکستان در سالهای اخیر گامهای بلندی در جهت توسعه صنعتی برداشته است. صنعت نساجی بیشترین تعداد شاغلان این کشور را به خود اختصاص داده است.

اقتصاد صنعتی پاکستان در دو بخش خصوصی و گسترده و بخش دولتی، کوچک ولی رو به رشد متمرکز است. دولت کنترل بسیاری از صنایع پایه از قبیل ذوب آهن، فولادسازی، صنایع سنگین، شیمیایی، پتروشیمی، تراکتورسازی و تجهیزات برق را در اختیار دارد.

بیشتر صنایع دولتی پاکستان با مشکلاتی مانند عدم کارآیی، فرسودگی تجهیزات، و تورم دستمزدها روبرو هستند و تعداد زیادی از مؤسسات صنعتی این کشور با ظرفیت کمتر از 50 درصد کار می کنند و در نتیجه برگشت سرمایه آنها بسیار اندک است. از سال 1978م سرمایه داران بخش خصوصی بیشتر در صنایعی مانند تولید روغن نباتی، سیمان سازی و فرآورده های شیمیایی که قبلا در تملک دولت بود، سرمایه گذاری کرده اند.

صنایع کوچک در پاکستان از کارآیی نسبتا بالایی برخوردار هستند. لذا بانک جهانی به این کشور پیشنهاد کرده است که برای توسعه و گسترش صنایع کوچک تلاش کند. بخش قابل توجهی از صادرات این کشور را کالاهای ورزشی تشکیل می دهد که در کارخانه های سیالکوت پنجاب تولید می شود. صنایع سنتی و دستی مانند ورشوکاری، زری دوزی، گلابتون دوزی، قلاب دوزی، سوزن کاری و فرش بافی تقریبا 80 درصد کل تولیدات را شامل می شود که بیشتر در پنجاب، لاهور و پیشاور متمرکز می باشند.

از سال 1978 م دولت پاکستان دو منطقه آزاد تجاری - صنعتی در کراچی و لاهور اعلام کرده است که نزدیک به چهل کشور خارجی اقدام به سرمایه گذاری در این مناطق کرده اند. دولت برای جذب سرمایه های خارجی و بازگشت سرمایه تسهیلاتی قایل شده است. بهره برداری از نخستین کارخانه فولادسازی پاکستان از سال 1983م و به کمک کشور شوروی سابق شروع شد.

3 - شبکه راهها: یکی از جدی ترین مسائل پاکستان شبکه راههای ارتباطی این کشور می باشد که تا حال مشکلات زیادی را در ترابری و ارتباطات به وجود آورده است. طول شبکه راه آهن این کشور حدود 3000 کیلومتر است. فاصله بخشی از ریلهای آن از استانداردهای بین المللی بیشتر است. شبکه راه آهن سراسری این کشور به هفت قسمت تقسیم می شود. کراچی، لاهور، مولتان، کویته، پیشاور، راولپندی و سکر محل های انشعاب خطوط راه آهن پاکستان می باشد. طول آبراههای داخلی این کشور 1850 کیلومتر است، بزرگترین بندر آن کراچی و دومین بندر که از سال 1980 م در ساحل دریای مکران مورد بهره برداری قرار گرفت، محمدبن قاسم نام دارد. شرکت کشتیرانی ملی پاکستان در زمینه بهره برداری از راههای آبی فعال است. توجه و تجهیز بنادر و گسترش تاسیسات بندری همزمان با توسعه شبکه راهها باید مورد توجه قرار گیرد. راههای زمینی این کشور اهمیت خاصی دارد. بزرگراه 800 کیلومتری قره قوم که ایالت سین کیانگ را از طریق کوهستانهای بلند و دره هنزه کشمیر به اسلام آباد می پیوندد، از جمله بزرگراههای مهم این کشور می باشد. (35)

4 - تجارت: واردات پاکستان عبارتند از ماشین آلات، ادوات برقی، آهن، فولاد، انواع دارو، کود شیمیایی و روغنهای صنعتی. مهمترین کالاهای صادراتی آن، پنبه، برنج، بافته های نخی، انواع لباس، پوست، چرم، الیاف مصنوعی و کالاهای ورزشی است. واردات و صادرات پاکستان بیشتر با کشورهای ژاپن، آمریکا، عربستان، انگلیس، آلمان، کویت، فرانسه و مالزی صورت می گیرد. بازار مشترک اروپا مهمترین شریک بازرگانی پاکستان است که نزدیک به یک چهارم صادرات این کشور و23 درصد واردات آن را تامین می کند. موازنه بازرگانی این کشور با بازار مشترک همواره منفی است.

فرجام

با توجه به آنچه گفته شد، پاکستان دارای نیروهای بالقوه طبیعی و اقتصادی مناسبی برای توسعه بخش کشاورزی است. این عوامل عبارتند از:

1 - وجود رود سند که حدود نیمی از طول رود در پاکستان جاری است و نقش بسزایی در توسعه اقتصادی کشور دارد.

2 - مناسب بودن آب و هوا، خاک، مقدار باران و سایر شرایط طبیعی لازم برای کشت محصولات در بخشهای وسیعی از کشور.

3 - وجود جلگه های حاصلخیز سند و پنجاب، و رودهای پرآب که باعث شده است کشتزارها در دره سند بسیار فشرده باشند و مهمترین محصولات کشاورزی پاکستان از این دره تامین شود.

4 - احداث کانالهای متعدد آبرسانی که باعث شده است اراضی وسیعی به زیر کشت درآیند.

پاکستان به کمک عوامل طبیعی و اقتصادی مساعد که توانسته است یکی از سه قطب عمده تولید غلات در آسیا باشد. تولید فرآورده های کشاورزی این کشور به آهستگی رو به افزایش است. از نظر کشاورزی، پاکستان به دلیل دسترسی به جلگه های پیوسته و وسیع، رودهای پرآب همیشگی و نوع خاک آن دارای امتیازهای خاصی است مشروط بر این که شیوه های مناسب زراعی به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرد لذا پاکستان در برنامه های رشد اقتصادی سعی فراوانی برای جبران کمبودهای طبیعی خود از جمله منابع انرژی و بهبود وضع کشاورزی برای جوابگویی به نیاز جمعیت رو به تزاید و بالا بردن سطح معیشت مردم از طریق توجه به بخش کشاورزی و صنعت دارد.

در میان محصولات کشاورزی تولید نیشکر و گندم نسبت به جمعیت فزونی دارد. بالا بودن میزان تولید این دو محصول به خاطر کوششهایی است که این کشور در زمینه احداث کانالهای آبیاری، به کارگیری اصول به زراعی و وسایل کشاورزی ماشینی جدید و توسعه زمینهای زیرکشت انجام داده است که بدون تردید آینده ای امیدبخش دارد.

منابع انگلیسی

1- AN Introduction to Climate / Glenn, T. Trawartha p. 98-267.

2- The Europ Year Book / Europ Publication Ltd / 1988 / vol,1.

3- Pakistanstatisfical Year Book, 1995. p. 16.

4- Geogrophy of Pakistan, National Book Service, 1995, p.222.

5- The New Encyclopedia Britannica, Vol, 13, 1974, p. 892-900.

پی نوشتها و مآخذ

1- محجوب، محمود - یاوری، فرامرز، گیتاشناسی کشورها، انتشارات گیتاشناسی، تهران، 1362، صص 100-99.

2- حافظنیا، محمدرضا، «نگاهی اجمالی به وضعیت جغرافیایی پاکستان و ایالت پنجاب »، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 39، ص 88.

3- اسعدی، مرتضی; جهان اسلام، جلد دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی،1369، ص 124.

4- شاملویی، حبیب الله، جغرافیای کامل جهان،تهران، انتشارات بنیاد،1363، صص 172-171.

5- جهان اسلام، ج 2، ص 125.

- فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 39، ص 89.

6- ژ. بوژوگارنیه [و دیگران]، سیمای اقتصادی جهان، ترجمه حسن مطیعی لنگرودی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ص 22.

7- جهان اسلام، ج 2، صص 127-126.

8- آسایش، حسین، «توسعه انسانی و چشم انداز در کشورهای اسلامی »، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 24، ص 24-22.

9- سیمای اقتصادی جهان، ص 24.

10- فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 39، ص 89.

11- فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 24، ص 42.

12- جهانفر، محمد، «نظری به شاخصهای جمعیتی، بهداشتی، اقتصادی و فرهنگی جهان امروز در 1992 م »، انتشارات سحاب، خرداد 72، ص 4.

13- همان ماخذ.

14- جهان اسلام، جلد 2، صص 131-132.

15- فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 39، ص 90-89.

16- صافی، قاسم، سفرنامه پاکستان، تهران، انتشارات کلمه،1366، ص 77.

17و - جهان اسلام، ج 2، صفحات 133-130 و 194-193 و 140.

18- فرزین نیا، زیبا، بنگلادش، مجموعه مباحث کشورها،16، تهران، وزارت امور خارجه، 1372، ص 66.

19- جهان اسلام، ج 2، صص 145.

20- همان، صفحات 148-147 و 161-159.

21- آخوندزاده، محمد مهدی، تجزیه شبه قاره هند و استقلال بنگلادش، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی، 1365، ص 42.

22- رضوی، سیدسجاد، بحران کشمیر، تهران، انتشارات مؤسسه کیهان،1367، ص 92-82.

23- جمعی از نویسندگان معاصر شوروی سابق، جهان معاصر، ترجمه غلامحسین متین، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ص 52.

24- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای وزارت بازرگانی، بررسی مسایل کشورها، پاکستان، ص 77.

25- جهان اسلام، ج 2، ص 207.

26- بررسی مسایل کشوره،ا پاکستان، ص 110.

27- مجله زیتون، شماره 86، ص 20.

28- سیمای اقتصادی جهان، ص 147.

29- همان، ص 153-152.

30- جهان اسلام، ج 2، ص 211.

31- جغرافیای کامل جهان، ص 174.

32- جهان اسلام، ج 2، ص 215-214.

33- ماکساکوفسکی، جغرافیای اقتصادی جهان، ترجمه پویا زند، صادق [و دیگران]، نشر دنیای نو،1363، ص 314.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان