گنگی انتخابی

براساس نظر انجمن روان پزشکی آمریکا، برخی اختلالات وجود دارد که نمی توان آن ها را در طبقه بندی مجموعه ی مشترکی از اختلالات قرار داد زیرا با هیچ کدام از اختلالات خاص در این طبقه بندی، هم خوانی ندارد

گنگی انتخابی
براساس نظر انجمن روان پزشکی آمریکا، برخی اختلالات وجود دارد که نمی توان آن ها را در طبقه بندی مجموعه ی مشترکی از اختلالات قرار داد زیرا با هیچ کدام از اختلالات خاص در این طبقه بندی، هم خوانی ندارد. این اختلالات، به نوعی منفرد می باشد که اغلب در دوره های شیرخوارگی، کودکی یا نوجوانی رخ می دهد، مانند گنگی انتخابی، اضطراب جدایی، اختلال دلبستگی، اختلال حرکت کلیشه ای و ... اما یکی از رایج ترین این اختلالات، « گنگی انتخابی» است. چه بسا پدر و مادرانی که با مراجعه به مراکز مشاوره و کلینیک های روان شناسی، نسبت به سکوت های نا به جای فرزندشان، ابراز نگرانی می نمایند و همواره با این پرسش مواجه هستند که « چگونه با این کودکان رفتار نماییم؟» در این مقاله سعی شده ضمن معرفی این اختلال، به برخی از روش های درمان آن نیز اشاره شود.

گنگی انتخابی چیست؟
 

برخی کودکان با وجود برخورداری از توان گویایی سالم و نیز توانایی برقراری ارتباط در برخی موقعیت ها و یا در مقابله با برخی افراد خاص، به طور ارادی سکوت نموده و یا فقط با افراد خاصی ارتباط برقرار می کنند.
لال بودن گزینشی، یک اختلال عصبی در دوران کودکی ست که در بیش تر مواقع، به صورت هم زمان با ترس های اجتماعی یا اضطراب های جمعی به وجود می آید. کودکان مبتلا به این اختلال، به طور معمول از هوش بالا و یا متوسطی برخوردارند، البته در موارد اندکی نیز وجود هوش پایین گزارش شده است. هم چنین بیش تر این کودکان، دارای سیستم شنوایی و گویایی سالمی هستند، یعنی در شنیدن و سخن گفتن و ارتباط برقرار کردن در شرایط معمولی و دلخواه شان، هیچ مشکلی ندارند اما همین کودکان در موقعیت های خاص و در مکان هایی که دچار اضطراب یا نگرانی می شوند، قادر به تکلم نخواهند بود و به ناگاه، توانایی صحبت کردن را از دست می دهند و در برخی موارد، حتی قادر به برقراری ارتباط چشمی یا حرکات طبیعی هم نیستند.

مشخصات بالینی و نشانه های بارز گنگی انتخابی (SM):
 

کودکان SM، اغلب وحشت زیادی از برقراری ارتباط اولیه دارند و به طور معمول در مکان ها و موقعیت های خاص، از پاسخ دادن و یا ارتباط برقرار کردن خودداری می کنند یا حتی پاسخ های غیر شفاهی هم نمی دهند. براساس تحقیقات انجام گرفته، بیش از 90 درصد این کودکان، دارای مشکل ترس اجتماعی یا نگرانی اجتماعی هستند که همین ترس، موجب شکل گیری اختلال اضطرابی و به تدریج، ضعف اعتماد به نفس در آنان می شود.
کودکان مبتلا به « گنگی انتخابی» گاهی ترجیح می دهند به جای صحبت کردن، با ابزارهای دیگری مانند حالات بدنی، شکلک های مختلف، هل دادن یا کشیدن طرف مقابل و یا پنهان شدن در کنار پدر و مادر، به برقراری ارتباط بپردازند. البته گاهی از یک لغت - آن هم به طور محدود- استفاده می کنند .برخی از این کودکان، چهره ای بی احساس دارند که به ندرت می توان لبخندی بر چهره ی آنان مشاهده نمود. گروهی دیگر، در موقعیت های اجتماعی، برخی واکنش های اضطرابی را از خود نشان می دهند مانند تکان شدید سر، خاراندن سر، کندن موی سر، فرار به گوشه ای دور از دیگران و گاز گرفتن لب ها. نکته ی جالب توجه در این کودکان، این است که اغلب پدر و مادر آنان، عنوان می نمایند که کودک شان در منزل بسیار شاد، پر جنب و جوش، جست و جوگر و اجتماعی ست و این، دلیل محکمی بر توانایی برقراری ارتباط در این کودکان می باشد. برخی از روان شناسان کودک، اعتقاد دارند این کودکان ذاتاً بسیار علاقه مند به ایجاد ارتباط با دیگران هستند و حتی در بسیاری از موقعیت هایی که سکوت می کنند، با ژست ها، قیافه گرفتن ها، لال بازی و تکان دادن سر، تمایل خود به ایجاد ارتباط را نشان می دهند.

برخی از مشخصه های بارز کودکان مبتلا به اختلال گنگی انتخابی:
 

خجالتی بودن افراطی، انزوای اجتماعی، ترس از شرمساری، وابستگی شدید به یکی از والدین، صفات تکانشی، منفی گرایی، خیال پردازی، بدقلقی، اضطراب و نگرانی، پرخاشگری، ژست های خودکشی، فریاد زدن، مات و مبهوت نگریستن، کم خوردن و ناراحتی مزاج، یبوست، پوشاندن چشم ها مقابل نور و...

دلایل بروز اختلال گنگی انتخابی:
 

روان پزشکان اعتقاد دارند یکی از دلایل اصلی بروز این اختلال، ایجاد نقص در کارکرد ناحیه ای از مغز به نام « آمیگدالا» است که مسؤول هماهنگ ساختن رفتارهای انسان و عکس العمل های او با موقعیت های ترسناک می باشد و وظیفه ی اصلی آن، بروز واکنش های محافظتی ست. بر این اساس، کم شدن آستانه ی تحریک « آمیگدالا» موجب افزایش فعالیت آن در کودکان مبتلا به این اختلال می شود؛ در نتیجه این کودکان، به صورت غیرواقعی احساس خطر بیش تری می کنند و برای جبران و پرهیز از احساس خطر، به سکوت انتخابی می پردازند. برخی دیگر از دلایل بروز این اختلال، عبارتند از :
*اختلال های روان شناختی پدر و مادر و پویایی های نابه هنجار خانوادگی
*موقعیت های گوشه گیرانه ی خانوادگی و ترک بستگان
*وجود یک والد خجالتی یا سرد و بدون ارتباط
*خانواده های از هم گسسته و جدایی پدر و مادر
*وابستگی شدید و آشکار به مادر و اضطراب مادری
*افسردگی و وابستگی شدید درون خانواده
*مهاجرت و تغییر فرهنگ از یک کشور به کشوری دیگر که موجب عدم تطبیق ساخت قبلی فرهنگی با مدلی جدید می گردد.
*طرد کردن کودک و ترحم نسبت به او یا توجه افراطی به فرزند دیگر
*سوء استفاده از کودک
*عدم اعتماد به نفس در کودک
*ترس از تنبیه و سرزنش
*دوزبانه بودن خانواده در سنین 2 تا 4 سالگی یا دوره ی زبان آموزی

برخی از روش های درمان اختلال گنگی انتخابی:
 

اختلال گنگی انتخابی، معمولاً پیش از سن 10 سالگی برطرف می گردد اما درمان سریع و به موقع آن می تواند مؤثرتر باشد و بهبودی را تسریع بخشد زیرا هرچه از شروع این اختلال بگذرد، ثبات و استحکام آن بیش تر می شود و گاهی اصرار والدین بر توجه و حرف زدن کودک، موجب شده کودک به منظور دریافت توجه پدر و مادر، از این سکوت استفاده نماید. هم چنین مشکل اساسی، به هنگام ورود کودک به مدرسه در ارتباط با معلمان و هم کلاسی ها رخ می دهد. بنابراین توصیه می شود پدر و مادر به کمک روان شناس، به درمان به موقع این اختلال کمک نمایند. در زیر، به تعدادی از روش های درمانی این اختلال می پردازیم:

خانواده درمانی
 

اولین و بهترین روش درمانی، « خانواده درمانی» می باشد. رفع نگرانی های خانواده، اصلاح روابط پدر و مادر، تغییر در مدل های تربیتی خانواده و نیز آموزش پدر و مادر، از ارکان مهم محسوب می گردد. در بیان این اختلال، ذکر شده که این کودکان، بخشی از اضطراب و نگرانی را از پدر و مادر و خانواده ی خود دریافت می نمایند، هم چنین بیش تر این کودکان با کمبود اعتماد به نفس و یا توجه افراطی پدر یا مادر رو به رو هستند. بنابراین توصیه می شود پدر و مادر در مرحله ی اول، تمامی فشارهایی که برای صحبت کردن به کودک وارد می سازند را به طور کامل کنار بگذارند زیرا خود این رفتار، موجب دوام و تثبیت اختلال می شود. تکرار و اصرار زیاد بر حرف زدن کودک، موجب می شود او به اصرارهای شما در سخن گفتن، عادت نماید.
والدین این کودکان باید به زبان کودکانه و ساده و به طور طبیعی و عادی، به کودک خود تفهیم کنند که دشواری او را در برخی از موقعیت های خاص درک نموده و به همین دلیل، تلاش می کنند به کمک هم، وضعیت آسان تر و راحت تری را برای او به وجود آورند. هم چنین باید پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، به منظور کاهش نگرانی و استرس، با عشق ورزی، محبت در روابط، عدم مجادله، عدم مقایسه ی کودک و حذف تنبیه جهت کشف کانون های اضطراب در خانه رفتار نمایند. در عین حال، باید با واگذاری کارها به کودک، موفقیت او را به رخ کشیده و در جهت افزایش موفقیت ها و در نهایت، افزایش اعتماد به نفس در کودک گام بردارند. در « خانواده درمانی» علاوه بر رعایت نکات گفته شده، می توان به اصلاح مدل گفت و گو و ایجاد فرهنگ تفاهم، اصلاح کلام و نیز تنش زدایی پرداخت.

چند توصیه به پدر و مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال گنگی انتخابی( موتیسم):
 

*هرگز از کودک خود نپرسید آیا در یک وضعیت معین صحبت می کند یا خیر؟
*هیچ گاه به اصرار، از کودک تان نخواهید که صحبت کند.
*اگر کودک دیگری دارید که در کلام موفق است، به هیچ عنوان او را با کودک مبتلا به «موتیسم» مقایسه نکنید.
*هنگامی که کودک شما سعی می کند ارتباط برقرار کند، با حوصله و صبوری به او گوش دهید.
*بیاموزید افکار منفی و یا افکار مربوط به ترس را از کودک خود دور سازید.
*هیچ گاه جملات کودک را کامل یا قطع نکنید.
*کودک را ترغیب به وابستگی بیش از حد ننمایید.
*مانع سرزنش کودک به وسیله ی نزدیکان و آشنایان شوید.
*از تهدید، اجبار و تنبیه پرهیز کنید.
*هرگز به کودک نگویید:« تو را می گذارم و می روم».

تقویت افتراقی
 

به اعتقاد روان شناسان، تقویت و پاداش می تواند موجب تکرار این عمل گردد اما عمل لازم است بدانیم در به کار بردن تقویت، نوع آن، شرایط و هم چنین شخصیت کودک نیز بسیار مهم است. ما باید بدانیم در چه زمانی و از چه تقویتی استفاده کنیم. ممکن است کاربرد نادرست تقویت کننده، عاملی در ترویج کودک به ادامه ی اختلال گردد. اگر کودکی سکوت کند و شما مدام با دادن پاداش، او را وادار به سخن گفتن کنید، کودک می آموزد برای دریافت خواسته هایش و کسب پاداش، سکوت نماید، بنابراین توصیه می شود بیش تر تقویت ها، جنبه ی درونی پیدا کند یعنی کودک، خودش از موفقیتی که به دست آورده، لذت ببرد. در هر حال، به کارگیری تقویت ها، بستگی به موقعیت و نوع عمل و مدل کودک دارد.
تقویت افتراقی، یعنی کودک بفهمد که باید بین سکوت و ارتباط کلامی یا سخن گفتن، تفاوت قائل شود. پدر و مادران، باید زمانی که کودک سکوت می کند و سخن نمی گوید یا حتی وقتی که با اشاره، خواسته اش را بیان می دارد، به او هیچ گونه توجه و اهمیتی نشان ندهند اما زمانی که او سخنی گفت و یا در جمع جدیدی، کلمه ای به زبان آورد، با تمام وجود و با چهره ای باز و کلامی محبت آمیز به او توجه کنند تا به مرور، بیاموزد که برای دریافت پاسخ و دریافت تقویت پدر و مادر، بهتر است از کلمات بهره گیرد.

تقویت افتراقی رفتارهای دیگر( DRO)
 

در این مدل تقویتی، پدر و مادر باید تمام رفتارهای کودک، حرکات و بازی های او را مورد توجه و تشویق قرار دهند، به جز سکوت کردن کودک؛ یعنی تنها رفتاری که مورد بی توجهی قرار می گیرد و تقویت دریافت نمی کند، سکوت کودک است. باید به تدریج کودک بفهمد که به رفتارهای جمعی و کلامی، گرایش یابد.

تقویت ژتونی
 

در مدلی دیگر، می توان زمانی که کودک در جمعی و یا موقعیتی به ناگاه کلامی به زبان آورد، از این موقعیت استفاده نماییم و ضمن ابراز خرسندی، با او یک قرارداد ببندیم و جدولی تهیه کنیم. به تعداد روزهای هفته، در مقابل هر روزی که او در موقعیتی جدید سخن گفت، از خودش بخواهیم در ستون مقابل آن روز، یک ستاره بکشد و با او قرارداد ببندیم که به تعداد معینی از ستاره ها، یک جایزه ی ویژه به او بدهیم که باز می توان نوع آن را متفاوت و از جنس فعالیت های مورد علاقه ی کودک انتخاب نمود. هم چنین در مقابل موقعیت هایی که از او انتظار می رفت و او سخن نگفت، یک ستاره حذف می گردد. لازم به ذکر است در به کارگیری هریک از موارد ذکر شده، شخصیت و مدل کودک باید مدنظر گرفته شود زیرا نمی توان هر تقویت کننده ای را برای تمام افراد، عامل تقویتی دانست.

بازی درمانی
 

بازی، فعالیتی ست که کودکان بدون اضطراب و با آرامش کامل و علاقه ی فراوان به آن می پردازند؛ بنابراین می توان ضمن انجام بازی های شعرخوانی و تکرار جملات مختلف، از بازی نقش های اجتماعی استفاده کرد. کودک به همراه چند کودک دیگر یا افراد مورد علاقه اش، نقش های اجتماعی مانند معلم، دکتر، بازیگر سینما و ... را انجام می دهد تا تکرار این نقش ها، تمرینی برای تعمیم آن ها به موقعیت های طبیعی باشد.
در روش دیگر می توانیم از یک فرد بزرگسال بخواهیم سؤالی را از یک کودک بپرسد و کودک پاسخ دهد و سپس آن را ضبط نموده و از کودک مبتلا به « موتیسم» می خواهیم روزی دو بار، سؤالات و پاسخ ها را گوش داده یا نمایش آن را ببیند. پس از چند روز، از کودک می خواهیم به سؤالاتی مشابه آن چه گوش داده، پاسخ دهد و سعی می کنیم سؤالات متفاوت تری و نزدیک به آن چه در موقعیت واقعی اتفاق می افتد، از او بپرسیم. این، تمرینی برای آمادگی در شرایط طبیعی و نیز افزایش اعتماد بر توانایی پاسخ دهی در کودک می باشد.

برخی از فعالیت هایی که موجب تسهیل درمان می شود، عبارتند از:
 

*خواندن داستان های مورد علاقه ی کودک و بازگویی آن ها به وسیله ی کودک حتی برای دوستانش
*استفاده از شعرهای کودکان و همراهی کودک با سی دی یا نوار
*نقاشی و رنگ آمیزی کتاب هایی که موضوعات اجتماعی دارند و سؤال از نقاشی و داستان آن
*شرکت در کلاس های ورزشی، نمایش های عروسکی، موسیقی و فعالیت های گروهی
*استفاده از تلفن و ضبط صوت جهت مکالمه با دوستان و یا ضبط صدای خود.
منابع:
- « روان شناسی مرضی کودک» « فرح لطفی کاشانی»
- « روان شناسی مرضی کودک» « حسین آزاد»
- « درمان شناختی - رفتاری برای کودکان و نوجوانان»« گراهام»
- « اختلال های رفتاری کودکان»« ربنا ویکس تلسون»
منبع:نشریه شادکامی، شماره 73
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر