بشر در جستجوی وسیله ای برای ثبت دانسته های خود، از نوشتن بر دیواره غارها و بدنه کوهها آغاز کرد. او افکار و اندیشه های خود را روی لوح های گلی، سنگی و سپس فلزی حک کرد و سرانجام در این راه، کاغذ را یار و مددکار خویش یافت; و اکنون پس از گذراندن یک دوره پر فراز و نشیب دانش خود را در دل لوح نوری ذخیره می کند.
آیا دوران کارآیی اختراع گوتنبرگ و عصر صنعت چاپ به پایان خود رسیده است؟ آیا عصر کتاب و کتابت رو به انقراض نهاده است؟
از زمانی که انسان پاپیروس را به استخدام خویش درآورد و از این گیاه برای درج مکنونات درون و حکایت وقایع پیرامون خود سود جست هزاران سال می گذرد. از آن زمان تاکنون و در طول این سالیان دراز، انسان دانش خود را در دل صفحات کاغذ نگاشته است و امروز علوم خود را در گنجینه نرم افزارها و به سینه رایانه ها می سپارد. آیا کاغذ با آدمی وداع خواهد کرد؟
از دو دهه قبل به این سو، که استفاده از رایانه ها و به طور مشخص نرم افزارها در مطالعات و تحقیقات مرسوم گردید و بشر از این دستاورد خود شگفت زده شد نظرهای متفاوتی در امر به کارگیری کتاب و رایانه در تمامی زمینه های بررسی و پژوهش ارائه گردیده است. بحث جای گزینی رایانه ها به جای کتاب و استفاده از دیسک های فشرده کتابخانه ای به جای کتابخانه های متعارف، به کارگیری میکروفیش، میکروفیلم، قلم های نوری و دیجی تایزرها و صفحات حساس الکترونیکی و دیسک های مغناطیسی و نوری و رایانه های قابل حمل به جای کاغذ و قلم در شکل کهن همگی از مواردی هستند که سخن پیرامون آنها بسیار گفته اند.
در این راستا به طور عمده سه نظر مطرح شده است. نخست آنکه عصر کتاب و کتابت در شکل سنتی پایان پذیرفته و با به کارگیری تکنولوژی جدید که سپردن اطلاعات به رایانه ها را بسیار آسان نموده است، گویا دیگر سخن از کتاب و کتابت چندان جاذبه و کششی را در دلها برنمی انگیزد. این در شرایطی است که در آینده نزدیک ورود اطلاعات از محدوده صفحه کلید هم فراتر رفته و با تکامل فن آوری تشخیص گفتار; از این پس بشر مکنونات قلبی خود را مستقیما و به صورت شفاهی به رایانه ها القا می کند و بر سخت افزار، ثبت و ضبط می نماید. به این ترتیب کامپیوتر نه تنها نقش کتاب را ایفا می کند بلکه مطالب را در بانکهای اطلاعاتی دسته بندی و سپس مرتب می کند و سرانجام آن را به صورت پویا در اختیار بشر قرار می دهد. از این رو بهره برداری از اطلاعات و دانسته ها به شکل بهینه و مدرن و کاملا ایده آل صورت می پذیرد. دیگر کتابخانه های حجیم از صحنه حذف می شوند و انبوهی از کتابها (که حاوی هزاران سطر نوشته بر اوراق می باشند) با تکنیک چند رسانه ای و در قالبهای نرم افزاری در حجم فیزیکی بسیار اندک و قابل حمل، همراه و همنشین انسان می گردند.
اما نظر دوم که از آن به عنوان یک نظر سنتی می توان نام برد این است که کتاب، در هر حال نظیر و بدیل ندارد و در شکل حاضر خود، حافظ میراث کهن بشری است. کتاب و صورت نوشتاری سخن بشر بر روی اوراق کاغذ، ستون تمدن بشری است. انس انسان با کتاب و کتابت ریشه در اعماق وجود او دارد و ارتباط آدمی با کتابهایش ارتباطی عاطفی و احساسی است. لمس کتاب و تورق آن آلام و عطش انسان ملتهب و تشنه را برطرف می کند و گشت و گذار در مطالب آن به سیر و سیاحت در فضایی خیال انگیز می ماند که وی را از قید زمان و مکان رها می سازد.
بر اساس این نظر که عمدة ناظر به حضور فیزیکی کتاب در کنار انسان است، و برای بوی کتاب، لمس کاغذهای آن، تورق و مشاهده صفحات و آرایه های آن - که انگیزه ورود به دنیای کتاب است ارزش و اعتبار قائل است و برای اوراق کتاب نوعی روح و حیات فرض می کند واقعا هیچ چیز نمی تواند جانشین کتاب شود. افزون بر اینکه این دسته، کارآیی کتاب و نوشتار و استفاده از آن را در تمامی زمینه ها منحصر به فرد و غیر قابل جای گزینی می دانند. از طرف دیگر اینان مضرات استفاده از رایانه ها را که دست کم در تشعشع نمایشگرها به اثبات رسیده است گوشزد می نمایند و آفاتی که در تخریب اطلاعات رایانه ها مؤثر می شمارند بسیار فراتر از آفات کتاب است.
اما نظر سومی نیز در اینجا مطرح است که در عین جالب بودن نظر اول و شاعرانه و - در عین حال - قابل تامل بودن نظر دوم، قدر جامعی از این دو ایده را به دست می دهد. صاحبان این نظر، کتاب را زیباترین واژه و نزدیکترین دوست انسان می دانند و رایانه ها را بهترین وسیله برای استفاده بهینه از اندوخته های مکتوب بشر بر می شمارند. آنها معتقدند دامنه دانش بشری کران تا کران را فرا گرفته و به سرعت در حال بسط و گسترش است و روز به روز شاخه ها و رشته های جدیدی در عرصه علوم و فنون ظاهر می شود. سرعت فزاینده قطار زمان و عمر کوتاه بشر، اشتیاق انسان برای کشف مجهولات و بی قراری او در پرده برداری از راز هستی; و لاجرم آشکار شدن هزاران مجهول دیگر; در این مسیر فرصت مطالعه و تحقیق به شکل سنتی را از انسان دریغ نموده است.
پیروان این نظر استفاده از رایانه ها و نرم افزارهایی که به گونه ای هم عرض و بدیل کتاب اند را - به صورت استفاده ابزاری - نه تنها مجاز بلکه لازم می شمارد و این در حالی است که کاربرد کتاب و کتابت را نیز در کنار این ابزار و پدیده های جدید از جهاتی مفید و حائز اهمیت می داند.
کاملا پیداست که هر سه ایده در استفاده و به کارگیری کتاب متفق اند و تنها در شکل ظاهری کتاب، چگونگی استفاده از آن و کاربرد آن اختلاف نظر دارند.
پیروان نظر سوم بر این عقیده اند که نرم افزارها و رایانه ها امروزه به کمک بشر آمده اند تا استفاده از کتابها را آسان کنند نه اینکه کتابها را کنار بزنند. اینان در مقام تبیین صورت کاربردی نظر خود می گویند رایانه ها به سرعت مطالب مورد تقاضایتان را به شما تحویل می دهند، نرم افزارهای تحقیقاتی سرنخ های پژوهش را دست شما می گذارند و اطلاعات انباشته ای را به صورت مرتب شده و با ذکر ارتباطهای موضوعی و بیان مآخذ و نشانی ها و انجام مقایسه ها و ذکر تفاوتها و دهها قابلیت دیگر به شما عرضه می کنند، داده ها را پردازش می کنند و با سرعت و دقت تمام در اختیار کاربر قرار می دهند. پژوهشگر در ارتباط با پژوهش خود در استفاده از رایانه ها ره چند ساله را یک شبه می پیماید و این در حالی است که هرگز از کتاب بی نیاز نمی شود زیرا نه تنها تمامی موضوعات علمی لازم و کتابهای موجود در جهان به صورت نرم افزار در نیامده است بلکه تصور چنین آینده ای هم بعید و دور از واقعیت به نظر می رسد. از طرفی میزان اتقان و صحت محتویات نرم افزارهای تحقیقاتی و پژوهشی و بانکهای اطلاعاتی رایانه ای هنوز صد در صد به اثبات نرسیده است چرا که تصحیح و مقابله داده های نرم افزاری با منابع اصلی آنها هنوز در مرحله مقدماتی و ابتدایی است. از این رو به کارگیری این بانکهای اطلاعاتی هرگز پژوهشگر را از مراجعه به منابع مکتوب برای اثبات صحت نتایج - حداقل در محدوده مآخذ بی نیاز نمی کند. اگر چه پشتوانه های تحقیقاتی نرم افزارها و روند اطمینان بخشی به نتایج حاصل از پژوهشهای رایانه ای رو به افزایش است اما در تحقیقات صد درصد علمی مراجعه به مستندات نرم افزارها لازم و ضروری است.
این گروه بر آنند که کتاب، شما را با تحقیقات و مطالعات آشنا می سازد و نرم افزار به پژوهش شما سرعت می بخشد. کتاب شما را به دنیای دانش و علم وارد می کند و رایانه ها شما را سوار بر مرکب سرعت و دقت به سیر و سیاحت در جهان هستی می برند.
کتاب شما را با هزاران فکر و اندیشه از دل قرون و اعصار گذشته تا روزگار حاضر آشنا می سازد و نرم افزارها در گزینش و جمع آوری این دانسته ها شما را یاری می بخشند.
در هر صورت به نظر می رسد کتاب به عنوان یک مرجع مطمئن و مستند، برای همیشه مددکار انسان در تکاپوی دانش اندوزی وی خواهد بود و برخورد نامهربانانه با کتاب و توهم تقابل آن با رایانه ها نه تنها به پیشرفت و ترقی بشریت کمک نمی کند بلکه در نهایت به انحطاط و سقوط علمی او در این رهگذر خواهد انجامید.
در یک کلام، صاحبان ایده اخیر نه تنها تقابل میان کتاب و رایانه را باور ندارند بلکه در کمال اطمینان به تعامل و همراهی این دو می اندیشند. شعار خردمندانه این تفکر چنین است:
رایانه در خدمت کتاب، و کتاب در خدمت انسان.