ماهان شبکه ایرانیان

کوزوو، گلبرگ خونرنگ جهان اسلام

منطقه شبه جزیره بالکان به لحاظ فضای جغرافیایی دارای ارتفاعات تقریبا بهم پیوسته ای است که چنین ویژگی بر جمعیت وگروههای انسانی آن اثر گذاشته و موجب تنوع اقوام و قبایل آن گشته است، این افراد در مسیر تاریخ به دلیل شرایط منطقه ای وگرایش های قومی و مذهبی در تعارض و کشمکش های متعدد بوده اند،صرب ها بومی مردم این سامان نبوده، و اسلاوهایی که در قرون هفتم و ...

خورشید تابناک در بالکان

منطقه شبه جزیره بالکان به لحاظ فضای جغرافیایی دارای ارتفاعات تقریبا بهم پیوسته ای است که چنین ویژگی بر جمعیت وگروههای انسانی آن اثر گذاشته و موجب تنوع اقوام و قبایل آن گشته است، این افراد در مسیر تاریخ به دلیل شرایط منطقه ای وگرایش های قومی و مذهبی در تعارض و کشمکش های متعدد بوده اند،صرب ها بومی مردم این سامان نبوده، و اسلاوهایی که در قرون هفتم و هشتم میلادی از روسیه به بالکان آمدند، چنین جامعه قومی راپدید آوردند و از آن زمان، مدام به جنگ و خونریزی دست زده وکشتارهای وحشتناک و زخم های خونچکانی را برای سرکوب دیگر اقوام این ناحیه ترتیب داده اند و آرامش را از آنان سلب نموده اند.

طبق مدارک تاریخی در قرون گذشته بالکان منتهی الیه جاده ابریشم بوده و نشر اسلام در آن توسط بازرگانان مسلمانی صورت گرفت که در این مسیر به حمل کالا مشغول بودند.

حضور اسلام در چنین منطقه ای به قرون یازدهم و دوازدهم میلادی باز می گردد، زیرا در این دوران با فعالیت دولت شیعی فاطمی که در شمال آفریقا استقرار داشت، اسلام در نقاط شمالی مدیترانه وجنوب شرقی اروپا -که بالکان جزء آن است- گسترش یافت.

اما تصرف بالکان توسط قوای مسلمان از اواخر قرن چهاردهم میلادی آغاز گشت و اورخان فرزند عثمان بر بخش های حساسی از گالیپولی در ساحل اروپا دست یافت و این نخستین فتح مسلمین در جنوب شرقی اروپا بود، در زمان مراد اول -فرزند اورخان- با تصرف شهر«ادرنه » مرکز حکمرانی دولت عثمانی از آسیا به اروپا انتقال یافت (1) . صرب ها از سال 1375م که مسلمان ها از مجارستان تامدیترانه حکومت می کردند، به تشکیلات حکومتی مسلمین مالیات می دادند و از آنان اطاعت می کردند.

صرب ها در نیروی به نام «پرنده سیاه » به سال 1389م ازمسلمانان شکست خوردند و صربستان که در سال 1217م به عنوان سرزمین مستقلی تشکیل شده بود، خراجگزار دولت اسلامی عثمانی گشت و در سال 1459 رسما به قلمرو دولت مزبور منضم گشت و از آن زمان منطقه بالکان برای مدت پنج قرن جزو سرزمین های دولت عثمانی قرار گرفت (2) . به تصدیق تمامی مورخان، اهالی صربستان به دلیل ظلم و بیچارگی بی حدی که از طرف پادشاهان، اسقفان وپاپ های کاتولیک به آنان وارد می شد، از یک طرف و نیز رفتارمسالمت آمیز عثمانی ها از سوی دیگر به دین اسلام روی آوردند و درشرائط جدید گروهی که مسلمان نشدند پیرو آئین ارتدوکس شدند.

اما صرب ها به دلیل روحیه ملی گرایی، شکست سال 1389م را فراموش نکردند و چون این حادثه در ایالت کوزوو روی داد، منطقه مورداشاره جای ویژه ای در تاریخ ملی گرایی آنان دارد و سرود ملی وکتاب های مدارس ابتدایی تا دانشگاهی آنها نبرد مزبور را به همان شکل در اذهان تداعی می کند که رژیم رضاخان پهلوی شکست ساسانیان را در مقابل مسلمانان و اعراب ترسیم می نمود (3) .

یادآور می شود در جنگ مسلمانان با صرب ها، سلطان ترک ها(مراددوم) و پادشاه صربستان کشته شدند ولی قشون مسلمین به رغم ضعف کمی و با تکیه به اعتقادات و روش های اسلامی پیروزی را به خوداختصاص دادند و این آغاز صیانت کامل مسلمانان در تمام شبه جزیره بالکان و توسعه هویت اسلامی در کشورهای این ناحیه گردید.

پس از شکست صرب ها در نبرد کوزوو آن عده از مسیحیان که به دین اسلام مشرف نشده بودند به ارتفاعات منطقه مونته نگرو(در جنوب بالکان) پناه آوردند.

پس از قرن ها یک اسقف مسیحی به نام دانیل پتروویچ که به این ناحیه حکومت می کرد، صرب ها و طوائف آن سرزمین را گرد خویش جمع کرد و اظهار داشت: تنها امید کشور و ملت صربستان و مونته نگروبرای استقلال و ملی گرایی انهدام و از بین بردن مسلمانان است وبدین ترتیب در سال 1703میلادی آن عده از اهالی صرب و مونته نگروکه از بازگشت به مسیحیت خودداری کرده بودند، در شب کریسمس ازسوی طرفدارانش کشته شدند، از آن زمان تا امروز شکست مسیحی هادر نبرد کوزوو مظهر ناسیونالیسم صربستان شده است (4) .

فدرال متزلزل

در عصر عثمانیان فرهنگ اسلامی در سرزمین بالکان راه توسعه وترقی را پیمود و مساجد و مراکز فرهنگی متعددی توسط مسلمین احداث گردید که از مواریث ارزشمند دوران شکوه و اقتدار اسلام به شمار می آیند.

آن افرادی از سکنه این منطقه که مسلمان شدند، توجه خویش را به علوم، ادبیات و فرهنگ اسلامی معطوف ساختند و مدارسی اسلامی تحت عناوین مکتب، مدرسه و تکیه ساختند، هرکدام از این مراکز برای خود کتابخانه ای داشتند که بعدها به صورت کتابخانه های عمومی درآمد و آثار آنها در دسترس همگان قرار گرفت، نخستین آنها درسال 1468 میلادی در شهر اسکوپلچ واقع در جمهوری مقدونیه یوگسلاوی تشکیل شد (5) . البته به هنگام سلطه کمونیست ها و نیزهجوم ددمنشانه قوای متجاوز صرب، به چنین آثاری آسیب فراوانی وارد شد، به تدریج دولت عثمانی به دلیل تعدی نژادی و ضعف حاکمیت اقتدار خود را از دست داد و جنبش های نژادپرستانه درنقاط تحت قلمرو آن ظهور یافت و تقویت شد. به سال 1830 صربستان با حمایت روسیه خودمختاری خود را به دست آورد و در سال 1878م مستقل شد، طی جنگ های بالکان که در سال 1912م آغاز شد تقریباتمام نقاطی که در بالکان جزو قلمرو عثمانی به شمار می رفت، ازآن جدا و این منطقه تجزیه گردید، با شروع جنگ جهانی اول صربستان برای تاسیس یک دولت براساس قومیت و نژاد در جبهه متفقین قرار گرفت که با شکست متحدین به ویژه عثمانی و اتریش صرب ها به هدف خود نزدیک شدند و مقدمات تشکیل تاریخی یوگسلاوی سابق از سال 1918م شروع شد، بوسنی هرزگوین از اتریش منفک و به صربستان تفویض گشت، مقدونیه، کروواسی و اسلوونی نیز به آن پیوستند و در حدود سال 1920م کوزوو با حمایت قدرت های بزرگ ازآلبانی جدا شد و به قلمرو صرب ها ضمیمه گشت و سرانجام در سال 1929م از اتحاد این مناطق کشور یوگسلاوی جدید به مرکزیت بلگراددر صحنه سیاسی جهان ظاهر شد (6) .

یوگسلاوی از زمان تولد خود با مشکلاتی مواجه بوده که ناشی ازبافت چند ملیتی جمعیت خود است اولین دولت آن که رژیمی متمرکزو تحت نظارت شدید صرب ها بود، نتوانست حمایت اقوام دیگر را به دست آورد و حتی موفق نشد در اقتصاد این سرزمین عقب افتاده،پیشرفت چشمگیری ایجاد کند (7) . در سال 1943م بین صربهای افراطی و کمونیست ها نبرد سنگینی آغاز شد که به دنبال آن جمهوری خلق یوگسلاوی به رهبری تیتو به وجود آمد، وی براساس قانون اساسی ای که تدوین شد، کشور مزبور را به شش جمهوری تقسیم کرد که پنج قوم گوناگون در آنها زندگی می کردند، مارشال تیتو که خود کروات بود، برای جلوگیری از قدرت صرب ها ترتیبی داد تا در هر جمهوری اقلیت های از دیگر گروههای قومی وجود داشته باشد و برخی پست های کلیدی را در اختیار گیرند (8) . تیتو در جریان نهضت مقاومتی که بر علیه آلمانها ترتیب داد، به گروههایی که با وی همکاری داشتند، گفت: پس از پیروزی به شما خودمختاری خواهم داد اما باوجود رشادت قابل تحسین مسلمانان از دادن چنین حقی به آنان امتناع کرد و از این زمان قوای صرب و کروات به قصد نابودی موجودیت اسلامی در یوگسلاوی به قتل، جرح، شکنجه و آواره کردن مسلمانان مبادرت ورزیدند و در این امر از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. به عنوان نمونه صرب ها حدود نه هزار پیر مرد، زن وکودک مسلمان را در دشت فوجا جمع کرده و بر روی آنان آتش گشوده و همگی را کشتند و اجسادشان را به رودخانه درینا ریختند، عمق این فاجعه به حدی بود که آب این رودخانه از خون مسلمانان رنگین گردید (9) . این کشتار حدود سه ماه بعد تکرار گردید و درشرائط سرمای بیست درجه زیر صفر پس از هتک و شکنجه زنان وکودکان سی هزار مسلمان دیگر را به قتل رسانیده و به رودخانه یخ زده ریختند و هزاران نفر دیگر در معرض فشار شدید سیاسی وآوارگی قرار گرفتند (10) .

بعد از آن در سال 1960م بوسنی هرزگوین و چهارده سال بعد کوزووبه خودمختاری دست یافتند. پس از فوت تیتو در چهارم می سال 1980م بقای جمهوری فدراتیو یوگسلاوی از بین رفت و کشور مزبوردر یک سیستم چرخشی به صورت شورای ریاست جمهوری تا سال 1990م اداره می شد، تا این زمان یوگسلاوی در دایره نفوذ و قلمروژئوپلیتیک شوروی سابق قرار داشت، به دنبال فروپاشی شوروی،یوگسلاوی از این تحول متاثر شد و دگرگونی هایی در آن پدید آمدکه منجر به استقلال ایالت های اسلوونی و کروواسی گردید.

جدایی گزینی دو ایالت مزبور به دلیل دور بودن از کانون صرب هاو حمایت اروپا و مجامع جهانی پس از کمترین درگیری با صرب ها درسال 1991م به دست آمد، اما فرایند استقلال بوسنی هرزگوین تراژدی دردآور و اسف انگیزی را به وجود آورد و استراتژی تصفیه نژادی و محدود سازی اقتدار مسلمانان بوسنی به بدترین وخشن ترین وجهی به اجرا درآمد که حیرت و نگرانی جهانیان رابرانگیخت و از صرب ها چهره ای خونخوار و جنایتکار ترسیم نمود ورنج جانگزایی را متوجه مسلمانان کرد، صرب های افراطی با حمایت ارتش فدرال به قتل عام مسلمانان، تخریب اماکن مذهبی و ویران نمودن نقاط مسکونی پرداختند که این رفتار موحش منجر به شهادت بیش از صدهزار مسلمان و آواره گشتن متجاوز از یک میلیون مسلمان گشت. همزمان با چنین حوادث دردناک و رعب آوری در هشتم سپتامبر 1991م مقدونیه به دلیل فاصله زیاد از بلگراد ومساعدت های بین المللی استقلال خود را به دست آورد و یوگسلاوی درقالب صربستان فعلی همراه مونته نگرو در سال 1992م فدراسیون جدیدی را بنیان نهاد که رهبر صرب ها به نام «اسلوبودان میلوسویچ » توانست به عنوان رئیس جمهوری آن انتخاب شود (11) .

سرزمین مسلمانان مظلوم ایالت خودمختار کوزوو بامساحتی برابر10887 کیلومتر مربع در جنوب صربستان و شمال شرقی آلبانی قراردارد، مونته نگرو در غرب و مقدونیه در جنوب آن واقع است، کوزوواز تاریخ تاسیس فدرال یوگسلاوی سابق کوچکترین و در عین حال عقب نگه داشته ترین این ناحیه بوده که مردم آن آلبانی تبارند واز 5/2 میلیون نفر سکنه آن تنها 10% صرب و مونته نگرویی هستندو 90% بقیه مسلمانند، زبانشان از ریشه هندو اروپایی است که باسانسکریت و فارسی هم خانواده می باشد، این منطقه 8% جمعیت یوگسلاوی سابق را تشکیل می داد و 2/2% تولید ناخالص ملی و 4/1%صادرات فدراسیون مذکور را تامین می نمود، از نظر تاریخی،کوزوو بخشی از آلبانی بوده که در سال 1918م صربستان با حمایت متفقین آن را از کشور جدا کرد و به قلمرو خود ضمیمه نمود و درسالی که حکومت آلبانی بنیان نهاده شد، نسبت به این ناحیه ادعای ارضی داشت و این مساله تیرگی روابط یوگسلاوی و این کشوررا پدید آورد، از لحاظ نژادی و فرهنگی مردمان کوزوو بامسلمانان آلبانی مشترکات زیادی دارند و بعد از جنگ دوم جهانی آلبانیایی های مقیم این ایالت خودمختار اقداماتی را علیه صرب هاسازماندهی نمودند و در خواست آنان مبنی بر تبدیل کوزوو به جمهوری مستقل مدام دنبال می شد از آن سوی صرب ها از اعصار گذشته بر منطقه کوزوو، ادعای ارضی داشته اند و می گویند این ایالت نزدیک به هشت قرن مرکز موروثی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی صربستان بوده و به این دلیل اصرار دارند که کوزوو در صربستان باقی بماند آنها از این که اکثریت مسلمان در این ناحیه در صدد به دست آوردن استقلال هستند، به شدت نگرانند و با شیوه های گوناگون تهاجم و از طریق ایجاد تفرقه و تنش در بین مسلمانان و مسخ ارزشهای مذهبی، فشارهای سیاسی و اقتصادی کوشیده اند تا مسلمین را از رسیدن به چنین منظوری باز دارند اما تمایلات و تجانس های محلی باکشور آلبانی، مقدونیه و غیره و نیز برخی حمایت های بین المللی اندیشه استقلال طلبی را در بین اهالی کوزوو تقویت نموده است.

ناگفته نماند که کوزوو در زمان مارشال تیتو و به سال 1975میلادی مطابق قانون اساسی خودمختاری داخلی پیدا نمود وامور ایالتی آن تحت انجمن های محلی و توسط اهالی آن اداره می گردید و تا موقعی که تیتو در قید حیات بود، اوضاع آرامی داشت، این قلمرو حتی پس از دومین جنگ جهانی شاهد پیشرفت وتوسعه اجتماعی فرهنگی و اقتصادی قابل ملاحظه ای گردید و پس ازمرگ مارشال تیتو دچار بی ثباتی شد و آرامش از آن خت بربست.

ایالت کوزوو که اکثریت آلبانی تبار مسلمان دارد به همین دلیل میل چندانی ندارد که به صربستان ملحق گردد و تلاش می نماید خودرا از یوگسلاوی جدا نموده و تشکیل دولت مستقلی بدهد ولی صرب هااین خواسته را نپذیرفته و بر آن مهر تایید نزده اند.

کوزوو همچون بوسنی هرزگوین از جمله ملیت های گوناگون بالکان است که در طول تاریخ خود را به مقدونیه و آلبانی در جنوب نزدیک دیده تا صرب ها در شمال و غرب، ولی از جنبه فرهنگی،اجتماعی و مذهبی این ایالت جزو امت اسلامی است که به مدت هفت قرن از مجارستان و رودخانه دانوب در مرکز اروپا تا جزایر کرت و ساردی در دریای مدیترانه و جنوب اروپا در سنوات مختلف تحت حکمرانی مسلمانان بوده اند و برغم شکست دولت عثمانی در جنگ بین الملل اول و پیروزی مهاجمین در مسایل بالکان نه تنهافرهنگ، سنت و گرایش های اسلامی مردم کوزوو از بین نرفت، بلکه باوجود آن که زیر سلطه ملی گرایان صرب و مسیحیان ارتدوکس شرقی وبعدا کمونیست ها قرار گرفتند، سنت و تعلیمات عمیق اسلامی هسته اصلی و شناخت اساسی فرهنگ مردمانش را تشکیل داد که تا امروزتداوم دارد و همین ویژگی استکبار جهانی را نگران کرده وزمینه های نسل کشی آن مسلمانان مقاوم را به نحوی خشن و دردناک فراهم کرده اند، صرب ها برای ایجاد منطقه ای وسیع در بالکان وتحقق صربستان بزرگ از هیچ اقدامی برای تجاوز و جنایت خودداری نمی کنند، آنان به هر قیمتی که شده، می خواهند مسلمانان کوزوورا ریشه کن کرده و عقده های تاریخی خود را از بین ببرند،همان گونه که پادشاهان مسیحی اسپانیا با کمک کلیسای کاتولیک حکومت و تمدن مسلمین را پس از هشت قرن شکوفایی ازشبه جزیره برانداختند. اسپانیا(اندلس) مسلمانان کوزوواز نقطه نظر اجتماعی، اقتصادی تحت فشار صرب هاوضع بسیار ناگواری دارند و حتی از سیاهان جنوب آفریقااز عقب افتاده ترند. حقوق یک انسان و شهروندی عادی محرومند وگرایش نژادی صرب ها حق حیات اجتماعی سیاسی را از آنان سلب کرده است، عملا نظام حکومتی، دستگاه اجرایی اداری، ارتش، قوای امنیتی و انتظامی در اختیار اقلیت ناچیز صرب است که حدود 10%سکنه کوزوو را تشکیل می دهند، با وجود اکثریت مسلمان وضع ناگواری به لحاظ اقتصادی دارند و تعداد بیشمار بیکاران یوگسلاوی در چنین نقاطی مستقرند.

مسلمانان غالبا به فعالیت های سنتی و نه صنعتی اشتغال دارند،مردانی که با ریسمان گاری های کوچک را هدایت می کنند و درشهرهای مختلف یوگسلاوی دیده می شوند اکثرا آلبانیایی تبارند.

همچنین اهالی کوزوو به کارهای طاقت فرسا و پرمشقتی چون حفرمعادن، کارهای ساختمانی و صنایع سنگین فعالیت دارند که تعدادزیادی از آنان بر اثر سوانح و حوادث ناگوار جان خود را از دست داده و یا دچار نقص عضو شده اند، این تبعیض در میان کشاورزان مسلمان و غیر مسلمان به وضوح دیده می شود و دولت عملا باسیاست های غیر عادلانه کفه ترازو را بر ضد مسلمین سنگین می کند.

در دهه اخیر هزاران مسلمان آلبانی تبار کوزوویی بدون هیچ گونه دلیلی از کار برکنار شده و این درحالی است که خانواده هایشان از گرسنگی رنج می برند و سرزمین آنان در حال تهدید جدی قراردارد صرب ها، کروات ها و اسلاوهای غیر مسلمان با اشغال مناصب مهم و کلیدی اعتنایی به مسلمانان ندارند. طبق آمارهای گوناگون بیشترین حجم بیسوادان در یوگسلاوی مربوط به افراد آلبانی تبار وترک هستند، تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهها و مدارس عالی این اقشار نسبت به سایرین کمتر بوده و قابل مقایسه نمی باشد (12) .

در کوزوو تشکیلات اسلامی (مشیخت) نام دارد و گرایش به تشیع درآن قابل ملاحظه است و تعداد قابل توجهی از کتب نویسندگان مسلمان ایرانی را مترجمین به زبان بومی ترجمه کرده اند، علاقه به انقلاب اسلامی و رهبری آن در بین مردمان این ایالت شدت داردو توجه به ارزشهای اسلامی و سنتهای مذهبی به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کوزوو شکل جدی تری به خود گرفته است به نحوی که علیرغم وضع نابسامان و شرایط آشفته سیاسی اجتماعی منطقه وفشار سخت و خونین صرب ها آتش ایمان در اعماق قلب پاک مسلمین این سامان خصوصا جوانان برافروخته شده و رستاخیز اسلامی آنچنان تحولی در اندیشه و تفکر مردم پدید آورده که هویت اسلامی وبازگشت به تعالیم آسمانی و مذهبی را در آنان زنده نموده است.

مرکز حکومت کوزوو شهر «پریستینا» نام دارد که در حدود200000 نفر در آن زندگی می کنند، ایالت مزبور شهر دیگری به نام «پریزرن » دارد که از نظر فرهنگی اوضاع مناسبتری نسبت به مرکز کوزوو دارد.

شهر پریزرن در کل یوگسلاوی بعد از سارایوو بیشترین مسجد رادارد و تکایای متعددی در آن دیده می شود و مراکز مذهبی آن ازلحاظ حضور مردم و جوانان بی نظیر است، حضور فرهنگ تشیع در این شهر به حدی است که اسامی ائمه معصومین(علیهم السلام) روی تابلوهایی در برخی تکایای آن دیده می شود.

مسلمانان شهر پریزرن مراسم سنتی مذهبی را که به خصوص باآیین های دیگر ادیان خصوصا مسیحیت تفاوت دارد، به نحو با شکوه و فراگیری برگزار می نمایند به نحوی که موج هیجان مذهبی ایجادشده بر اثر اجرای چنین رسومات مذهبی توجه افراد را به سوی خودجلب می کند (13) .

پی نوشتها:

1)صحنه های تکان دهنده در تاریخ اسلام، محمد عبدالله عدنان،ترجمه علی دوانی، ص 269.

2) گیتا شناسی کشورها، محمود محجوب و فرامرز یاوری، ص 386.

3) روزنامه کیهان، شماره 14636(5آذر 1371).

4) مبارزات غرب علیه هویت اسلامی، پروفسور حمید مولانا، کیهان،شماره 16490.

5) سالنامه نوردانش، سال بیست و یکم، 1345ش، ص 113 - 114.

6) مجله پاسدار اسلام، سال دوازدهم، شماره 135، ص 42.

7) بحران استقلال طلبی در بالکان، روزنامه نشاط، شماره 49.

8) ریشه های بحران در یوگسلاوی، روزنامه اطلاعات، شماره 19691.

9) بوسنی هرزگوین، گذشته، حال و آینده، مجله پیام انقلاب،شماره 299، ص 37.

10) روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 3856(5 مهر 1371).

11) مقاله دکتر محمد رضا حافظ نیا، مندرج در مجله پاسداراسلام، شماره 209، ص 43.

12) تسویه حساب غرب با اسلام، جمعی از نویسندگان مسلمان بوسنیایی، روزنامه اصلاعات، اول سافند 1371، شماره 19846.

13) طلوع اسلام در مغرب زمین(بوسنی و هرزگوین) ضمیمه روزنامه کیهان، 16مهر 1371، ص 23 و 31.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان