این مراسم به همت انجمن قرآن پژوهان حوزة علمیة قم و دانشکدة علوم قرآنی قم و با همکاری مراکز قرآنی کشور در اسفندماه 83 در سالن اجتماعات دانشکدة علوم قرآنی قم برگزار شد و طی آن از مقام علمی و خدمات ارزنده استاد معرفت در عرصة علوم و معارف قرآنی تجلیل به عمل آمد. یکی از سخنرانان این مراسم، آیت الله جعفر سبحانی بود که ضمن معرفی اجمالی آثار استاد معرفت به بیان انگیزة ایشان در تألیف آثار پرداخت.
نظر به اهمیت مباحث ارائه شده در این سخنرانی گزارشی از آن را تقدیم استادان گرانقدر می نماییم.
آیت الله سبحانی در ابتدای سخنان خود در این نکو داشت، ضمن تشکر از برگزارکنندگان مراسم به دو رسالت قرائت و تبیین قرآن که بر عهدۀ پیامبر گذاشته شده اشاره کرد و گفت: مسلماً پیغمبر اکرم(ص) برای این وظیفة مهم قیام کرد و در دوران رسالت خود، تا آنجا که امکان داشته، قرآن مجید را تبیین کرده است. البته سخن من به این معنا نیست که تمام آیات قرآن جزء به جزء نیاز به تبیین داشته باشد. اما مجموع معارف و عقاید و قصص و احکام، بی نیاز از تبیین پیغمبر اکرم(ص) نیست. اگر قواعد نحو و صرف کافی بود، نوشتن این همه تفاسیر، موضوعیتی نداشت.
آیت الله سبحانی افزود: شاید در جهان، کتابی یافت نشود که این همه کتاب دربارة آن نوشته باشند. قرآن در عین حال که عربی مبین است، اما نیاز به بیان و معلم دارد تا حقایق آن روشن شود. بنابراین پیغمبر اکرم(ص)، اولین مفسر قرآن در جهان است.
ایشان ادامه داد: بعد از پیغمبر اکرم(ص)، نوبت به کسانی می رسد که قرآن، آنها را به عنوان مفسر معرفی می کند. «ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم بنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هوالفضل الکریم.»[1] من تعجب می کنم از بعضی مفسرین که منظور از کلمه کتاب در این آیه را تورات می دانند. در حالی که اگر سیاق را در نظر بگیریم، آیة قبل هم در مورد قرآن است. «والذی اوصینا الیک من الکتاب مصدقاً لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر[2]، ... سئوال می شود چرا خدا، قرآن را در اختیار بندگان برگزیده گذاشت؟ می فرماید چون بندگان سه دسته اند «منهم ظالم بنفسه» که تندرو هستند و «منهم مقتصد» که میانه رو هستند و «منهم سابق بالخیرات» که السابقون هستند. لذا قرآن را در اختیار بندگان برگزیده قرار داد. کلمه «اصطفی» در قرآن به معنای برگزیده است همانطور که دربارة حضرت مریم(س) و حضرت عیسی(ع) به کار رفته است.
آیت الله سبحانی با تأکید بر اینکه مرحلة دوم تفسیر بر عهدة برگزیدگان از بنده هاست توضیح داد: حدیث ثقلین روشن می کند که این عباد برگزیده همان اهل بیت پیغمبر اکرم(ص) هستند که می توانند بعد از رسول خدا(ص) از چهرۀ قرآن و واقعیات آن پرده بردارند. اما روایاتی که از رسول گرامی(ص) صادر شده بر دو گروه است: گروهی از طریق ائمه اهل بیت(ع) نقل شده و گروهی از طریق صحابة پیغمبر اکرم(ص). متأسفانه در ضبط احادیث کوتاهی شده تا آنجا که سیوطی در آخر «اتقان»، 220 حدیث تفسیری از پیغمبر اکرم(ص) نقل می کند و مسلماً نمی شود این کتاب آسمانی را با حداکثر 400 حدیث به قلة تفسیر رساند. قطعاً احادیث ناب رسول خدا دربارة قرآن بیش از این بوده که الآن از طریق صحابه در اختیار ماست. لذا باید در این مورد بیشتر به اهل بیت مراجعه کرد و اگر منصف باشیم باید به احادیث هر دو گروه مراجعه کنیم و پس از احراز عدالت و وثاقت استفاده کنیم و عاقلانه نیست که در گروه صحابه این شرط را الغا کنیم. قرآن و اهل بیت(ع) و مفسران هم با این کار موافق نیستند. باید در هر دو گروه قواعد حدیث شناسی و آسیب شناسی اعمال شود.
ایشان با اشاره به سفر خود در سال 1356 به مصر در زمان مرگ دکتر ذهبی صاحب کتاب «التفسیر و المفسرون»، اظهار داشت: این کتاب بسیار خوب و ارزنده ای است و نمی شود نقاط قوت آن را انکار کرد و هر تفسیری را که معرفی کرده، کل آن یا نقاط برجستۀ آن را خوانده بعد نظر داده؛ اما دو نقطة ضعف هم دارد. یکی اینکه در مورد حضرت امیرالمؤمنین(ع) حق کشی کرده و رتبة تفسیری ایشان را بعد از ابن عباس و عبدالله بن مسعود ذکر کرده است در حالی که ابن عباس در زمان رحلت رسول اکرم، ده ساله بوده و هر چه دارد از علی(ع) و شاگردان اوست. وقتی هم از او درباره نسبت علمش با علم علی بن ابی طالب(ع) می پرسند می گوید قطره ای در برابر دریا. نقطة ضعف دوم هم این که در کنار ابی بن کعب و سعیدبن جبیر، از کسانی چون عکرمه، محمدبن کعب قتاده به عنوان مفسر، نام می برد. اما از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حتی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) با این همه عظمت نام نمی برد مگر شیئاً لایذکر؛ اما بحمدالله این کتاب «التفسیر و المفسرون» محقق فرزانه آیت الله معرفت در این دو بخش خوب دفاع کرده است. به ویژه که دکتر ذهبی در کتاب خود وقتی به تفاسیر شیعه می رسد نقد کرده و آنها را متعصب می داند! اگر مفسری در کتاب خود نظرش را بنویسد متعصب است اما اگر نظر اشعری را بیاورد متعصب نیست؟! اگر نظر خودش را مطرح نکند که منافق می شود. این کتاب در عین حال که راه گشاست، اما نقاط ضعف آن انگیزه ای شد که آیت الله معرفت کتاب «التفسیر و المفسرون» را بنویسند و مفسران شیعه را معرفی کرده و نقدهای غیر وارد را جواب دهند.
البته هیچ مفسری معصوم نیست اما خط بطلان کشیدن به همه زحمت ها و تلاش ها، بی انصافی است.
ایشان با تجلیل از نقدپذیری آیت الله معرفت، اظهار داشت: کتاب «تفسیرالاثری» که ایشان نوشته اند گفتند من 500 نسخه از آن را منتشر کردم و دلم می خواهد فضلا و علمای حوزه نظر بدهند بعد به صورت گسترده چاپ کنم. یک نسخه هم به بنده لطف کردند تا مطالعه کنم و نظرم را بدهم. پیشنهاد من این است که یک فصل به عنوان شیوة تفسیری ائمه اهل بیت(ع) به آن اضافه شود. اگر این شیوه با مراجعه به روایات صحیحه در کنار دیگر شیوه ها بیان شود، کتاب ایشان ممتازتر می شود و این خلأ پر می شود.
استاد برجسته حوزة علمیة قم یکی از ممیزات آیت الله معرفت را پاسخگویی به نیازهای علمی دانست و افزود: شیعه در زمینة علوم قرآنی کتاب مستقلی نداشته و معمولاً مباحث علوم قرآنی در ضمن تفسیر یا در مقدمه تفاسیر مطرح می شد که بحمدالله ایشان با نگارش کتاب «التمهید» این خلأ را پر نمودند.
آیت الله سبحانی ضمن توصیه به قرآن پژوهان در زمینة پاسخگویی به نیازهای علمی و فکری جامعه اظهار داشت: حدود سیصدسال از تاریخ استشراق می گذرد و مستشرقان، نقدهای زیادی به اسلام و قرآن وارد کرده اند. آیت الله معرفت، با احاطه ای که نسبت به این شبهات دارند، مجموعه کتابهای استشراقی را هم جمع کردند و جواب دادند. نامی هم برگزیدند که مانند ستاره می درخشد کتاب «شبهات و ردود» که می تواند در مجامع بین المللی پخش شود و ایجاد تنش هم نمی کند.
ایشان با اشاره به سابقۀ دوستی و همفکری با آیت الله معرفت، بر نقد افکار و نوآوریها در کنار تجلیل و تکریم از مقام علمی، تأکید ورزید و گفت: تکامل علم در سایه نوآوری است و ان شاء الله با مشورت با سایر صاحب نظران، نوآوری ها همراه با تفاهم خواهد بود.
صاحب تفسیر موضوعی «منشور جاوید» در پایان افزودند:
مسلمین تا قرن 13 نسبت به آن کم عنایت بودند و مفاهیم قرآنی تا حد تکرار پیش می رفت اما از قرن 14 در حوزه های خارج و داخل، آرام آرام یک نهضت قرآنی شروع شد در مصر «المنار» نوشته شد، در تونس «التنویر»، در نجف «آلاءالرحمن» مرحوم بلاغی و «البیان» آیت الله خویی در حوزة علمیة قم هم علامه طباطبایی «المیزان» را نوشت و بعد از ایشان دیگر تفاسیر پی درپی نوشته شد و یک نهضت تمام عیار شروع شد و من این نهضت قرآنی را تبریک می گویم که در حقیقت تجسد این حدیث رسول خداست که می فرماید: «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل اللمظلم فعلیکم بالقرآن»
سوتیتر
حدود سیصدسال از تاریخ استشراق می گذرد و مستشرقان، نقدهای زیادی به اسلام و قرآن وارد کرده اند.
نقاط ضعف کتاب «التفسیر و المفسرون» دکتر ذهبی انگیزه ای شد که آیت الله معرفت کتاب «التفسیر و المفسرون» را بنویسید و مفسران شیعه را معرفی نمایند و نقدهای غیر وارد را پاسخ دهند.