طلبگی این راه با شکوه(۳) ؛ آسیبها و آفتهای راه

خداوند در سوره قلم، آیه ۴ پیامبر (صلی الله علیه و آله) را این گونه ستوده است: «و انک لعلی خلق عظیم » ; و به راستی که تو از اخلاق بزرگ برخوردار هستی .

3- خوش خلقی

خداوند در سوره قلم، آیه 4 پیامبر (صلی الله علیه و آله) را این گونه ستوده است: «و انک لعلی خلق عظیم » ; و به راستی که تو از اخلاق بزرگ برخوردار هستی .

در روایات نیز آمده است: «اولین چیزی که در قیامت در ترازوی اعمال بنده قرار داده می شود، نیکی اخلاق اوست .» (1)

- «همانا آدمی با اخلاق نیکو به درجه روزه داری که شب زنده دار است، می رسد .» (2)

چه بسیار انسانهایی که فقط با برخورد ملاطفت آمیز یک طلبه به دین می گرایند و ثابت قدم می شوند . مبادا که از اصلاح اخلاق خویش غافل شویم و با برخوردهای تند و نامناسب، خاطرات بدی از خود در یاد اطرافیان به جا بگذاریم; به خصوص در این عصر و برای این نسل، نسلی که تردید به جانش افتاده و سرگردان و حیران است . البته اخلاق فقط مهربانی کردن نیست، بلکه برخورد مناسب در موقعیت های مختلف است . در هر حال، امروز که انقلاب اسلامی توازن قدرت را در جهان به سود اسلام بهم زده، نیاز فراوان به مبلغ مرد و زن داریم و از آن مهم تر نیاز به نقد خود داریم تا بتوانیم در پیشبرد آرمان های اصیل اسلام و تشیع و یاری به ولی عصر - ارواحنا فداه - سهیم باشیم .

داستانی زیبا از خوش خلقی حضرت زهرا (علیهاالسلام)

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرموده است: «روزی زنی نزد حضرت فاطمه (علیهاالسلام) آمده و گفت: مادر ضعیفی دارم که در مورد نماز، دچار اشتباهی شده و مرا نزد شما فرستاده است تا از شما مشکل او را سؤال نمایم . حضرت فاطمه (علیهاالسلام) جواب سؤال او را داد . سؤال دوم را پرسید و حضرت فاطمه جواب داد و سؤال سوم را نیز جواب داد تا 10 سؤال کرده همه را جواب فرمود . زن از زیادی سؤالهایش شرمنده شد و گفت: بیش از این شما را به زحمت نمی اندازم و دیگر سؤال نمی کنم .

صدیقه طاهره (علیهاالسلام) فرمود: باز هم بیا و هر چه سؤال داری، بپرس . اگر کسی را اجیر کنند که بار سنگینی را تا ارتفاعی بالا ببرد، ولی در مقابل، به عنوان پاداش و مزد به وی صدهزار دینار طلا بدهند، آیا در مقابل چنین اجرتی این کار، یعنی حمل بار سنگین، برایش دشوار خواهد بود؟ آن زن پاسخ داد: نه .

حضرت فرمود: هر پرسشی که پاسخ می دهم، به بیش از فاصله زمین و عرش (همانند) جواهر و لؤلؤ پاداش می گیرم . پس مسلم است که تو هر قدر سؤال کنی، برای من هیچ گونه ناراحتی ایجاد نخواهد کرد; زیرا از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود: روز قیامت علماء شیعیان ما محشور می شوند و به اندازه دانش شان به آنها خلعت های گرانبها داده می شود و نیز مقدار خلعت های آنان با مقدار تلاشی که برای ارشاد بندگان خدا نموده اند، مناسبت دارد، تا جایی که به یکی از آنان هزار هزار زیور از نور هدیه می دهند .

آن گاه منادی از سوی پروردگار ندا می دهد: ای کسانی که ایتام آل محمد (علیهم السلام) را کفالت و سرپرستی کردید و ای کسانی که در هنگام نبودن پدران این ایتام (ائمه)، آنان را محافظت کردید، اینان همان شاگردان شمایند، همان یتیمانی که سرپرستی و نگهبانی شان نمودید و با علوم خود آنان را شاداب و با طراوت کردید . پس به مقدار علمی که به شاگردان خود دادید، از سوی خدا به آنان خلعت دهید .

سپس آنان به شاگردان خویش به مقدار درسی که به آنان در دنیا داده بودند، خلعت می دهند . حتی برخی از این شاگردان نیز به شاگردان خود خلعت می دهند و از سوی خداوند تعالی امر می شود که به معلمان دو برابر آن چه به شاگردان خود خلعت داده اند، به وسیله فرشتگان خلعت داده شود .

سپس حضرت فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: ای کنیز خدا! یک تار نخ از این خلعت های آخرتی از آن چه که خورشید یک میلیون بار بر آن بتابد، با ارزش تر است .» (3)

×××

4- گم کردن هدف (اشتباه گرفتن مبادی به جای غایات)

هدف ما چیست؟ هدف ما تحول خویش و سپس دیگران است . هدف، انقلاب در انسان است; انقلابی که به درک خوبی ها و دوری از بدی ها بینجامد و انسان عظمت خویش را کشف کند و از هرز رفتن نجات یابد .

هدف، نزدیک شدن به مکارم اخلاق است; چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » ; بر انگیخته شدم تا کرامت های اخلاقی را کامل کنم . (4)

علی (علیه السلام) در نهج البلاغه هدف انبیاء را ثوره و انقلاب عقلی ترسیم نموده است: «یثروا لهم دفائن العقول . . .» ; (5) خداوند انبیاء (علیهم السلام) را پی در پی فرستاد تا در گنجینه های عقل های آدمیان انقلاب کنند .

پس اگر هدف زندگی خوردن، خوابیدن و خوش بودن تصور شود، دنیا جز آخور، خوابگاه و عشرتکده ای بیش نخواهد بود . بنابراین چه لزومی خواهد داشت که خود را به فضیلت ها و خوبی ها مزین کنند .

اما طلبه ای که پیرو اهداف رسولان و اولیاء خداست، نیازمند شناخت این خوبی ها و بدی ها و اصول و قواعد است; بنابراین مقدماتی را از دانش های متفاوت، مثل صرف و نحو و منطق و فقه و فلسفه طی می کند تا با ذهنیتی سازمان دهی شده به مطالعه بپردازد و با در دست داشتن معیار، به کتاب و سنت مراجعه کند .

اما متاسفانه می بینیم که برخی از ما در همین مقدمات می مانیم و دچار یک اشباع کاذب شده و نه تنها از اطراف خود، بلکه از مطالعه رفتار خویش هم غفلت می کنیم و شیطان نیز که در میان طعمه ها، بیشتر به منصرف کردن عالم می اندیشد، (6) به این غفلت دامن زده و با وسوسه هایش به راحتی طلبه را از رعایت کوچکترین حرکت در جهت کمال دور می کند .

راستی که شیطان راه ها را خوب شناخته است، به شخصی که می خواهد برای نماز شب برخیزد، می گوید که بخواب، ریا می شود و آن گاه او را می خواباند و از فضیلت نماز شب محروم می کند . در حالی که می خواسته به خاطر خدا برخیزد، اما به دستور شیطان در بستر می آرمد!

×××

5- غفلت از سایر وظایف زندگی

این آفت خطرناک به شدت می تواند در خواهران طلبه نمود داشته باشد و باعث دوری از مقصد شود; زیرا در حوزه های درسی معمولا درس از ساعت 8 صبح شروع می شود و تا بعد از ظهر ادامه پیدا می کند و این خانم طلبه بطور طبیعی از کارهای خانه و تکالیف خانه داری و شوهرداری فاصله می گیرد و زمینه ساز نارضایتی هایی در خانه شده و گاهی در تربیت فرزند نیز کوتاهی می کند . در برخی موارد دیده شده، طلبه ای که باید اسوه و الگوی رفتاری دیگران باشد، فردی است که رفتارش متضاد با ارزش ها و معیارهای اسلامی است . (7)

چنین اشتباهاتی حاصل این تصور است که ما کارهای بزرگ را کار می دانیم، نه کارهای مانده را! و نمی دانیم که هر آن چه برای نفس ما سخت تر می آید، برای رشد ما بهتر است; چنان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «افضل الاعمال ما اکرهت علیه نفسک » ; (8) بهترین کارها آن است که نفس خود را با اکراه به آن وادار کنی .

یادآوری چند حدیث

یادآوری روایاتی چند در این باره، ما را در شناخت وظیفه خویش بیشتر یاری می دهد . امام کاظم (علیه السلام) می فرماید: «جهاد زن خوب شوهرداری کردن است .» (9)

ام سلمه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره فضیلت خدمت به شوهر پرسید . آن حضرت فرمود: «هر زنی که در خانه شوهرش چیز کوچکی را جابه جا کند و منظورش اصلاح منزل باشد، در آن هنگام مورد نظر خدا واقع می شود و کسی که مورد نظر خدا شد، عذاب نمی شود .» (10)

همچنین آمده است: «هیچ زنی شربتی از آب به شوهرش نمی دهد، مگر آن که این کار از عبادت یک سال برایش بهتر است .» (11)

ناگفته نماند که درباره خدمت شوهر به زن نیز توصیه های شگفتی داریم; چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «خدمت به خانواده نمی کند، مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند برایش خیر دنیا و آخرت خواسته است .» (12)

×××

6- گرایشهای انحرافی و افراط و تفریط در خود سازی

این آفت نیز سهمی زیاد در دور کردن ما از آرمان های اصیل دینی و طلبگی دارد . منظور ما از این عنوان مواردی است مثل: خواب های ساختگی و یا اعتماد به رؤیاهای خویش، افراط و تفریط در انجام مستحبات و مکروهات و یک جانبه نگری به دستورات خودسازی و . . . .

بعضی از ما طلبه ها خیال می کنیم که خواب حجت قابل اعتمادی در زندگی است . خیر! دینی که اصول خویش را تعیین نموده و مبانی آن تعیین شده و پیوسته به تعقل و تفکر و تدبر هدایت می کند، با خواب به سامان نمی رسد .

البته هرگز خواب های صادق را نفی نمی کنیم; ولی هیچ گاه نباید این رؤیاها را دلیل بر فضیلت و عنایت های خاص بدانیم . امام عسگری (علیه السلام) خواب های بیهوده (احلام) را حاصل زیاد خوابیدن می داند . (13)

پس به این حرف ها که به من پیامی داده شد و نوری دیدم چنین و چنان، توجه نکنیم و به روش معمول و سیره عادی اولیاء اقتدا کنیم، تا به مقصد برسیم .

افراط و تفریط در مساله خودسازی نیز یکی از معضلاتی است که دامن طلاب ساده دل را می گیرد و مثلا در غذا خوردن جانب اعتدال را رها می کنند . از یک طرف زیاد خوردن درست نیست; زیرا به قول امام علی (علیه السلام): «لا یجتمع الفطنة مع البطنة » ; هرگز تیزهوشی با شکم پری جمع نمی شود . از طرفی، نباید سهم بدن را در مراقبت از روح فراموش کرد . یعنی لازم نیست ریاضت های بی حساب کشید . آثار چنین کارهایی به ویژه برای بانوان که در آینده مادر می شوند، مخرب است . افراط در غذا به حماقت و محرومیت از تیزهوشی می انجامد و تفریط نیز به ضعف و گاه به تنفر از خودسازی و گاهی به غرورهای بی اساس می انجامد .

چه قدر زیبا فرموده است، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام): «و ان نفسک مطیتک ان اجهدتها قتلتها و ان رفقت بها ابقیتها» ; (14) بدن تو مرکب توست، اگر با آن مقابله کنی، آن را نابود می کنی و اگر با آن مدارا کنی، به بقایش کمک می کنی .

بدن مرکب روح است، باید در مورد آن با اصول و دستورات متعادل دینی پیش برویم . به گفته حکیمی ممکن است کسی نان و پنیر را بر اساس هوس بخورد که در این صورت، محرک او غریزه است و احتمال دارد کسی کباب را بر اساس نیاز بخورد، که محرک او وظیفه است .

پی نوشت ها:

1) میزان الحکمه، ج 3، باب خلق، ص 142- 138 .

2) همان .

3) بحار الانوار، ج 2، ص 3 .

4) میزان الحکمة، ج 3، باب خلق .

5) نهج البلاغه، خطبه 1 .

6) در حدیث آمده است: «وجود یک فقیه برای شیطان سخت تر از هزار عابد است . چرا؟ چون عابد به فکر خویش است و فقیه به نجات دیگران می اندیشد .»

7) چنان که برخی از این افراد از این که در منزل مادر همسر و به طور کلی خانواده همسر، یک ظرف جا به جا کنند، یا چای در نزد پدر همسر خود بگذارند، ابا نموده و احساس کسر شان می کنند و حال آن که این رفتارها به استحکام پیوند خانواده کمک نموده و مردم کار او را نتیجه عمل به علمش می دانند .

8) نهج البلاغة، کلمات قصار .

9) وسائل الشیعة، ج 14، ص 116 .

10) میزان الحکمه، ج 4، ص 286 .

11) همان .

12) همان .

13) من اکثر المنام رای الاحلام » ، میزان الحکمه، ج 10، ص 261 .

14) غررالحکم، ص 232 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان