اشاره:
در چند مقاله گذشته به سیره امام علی(ع) درباره کارگزاران نظام اسلامی اشاره ای داشتیم و وعده دادیم در این زمینه به تفصیل سخن بگوییم به یاری خداوند دراین مقاله و مقاله آینده پیرامون موضوع فوق بحث می نماییم:
امام علی(ع) و کارگزاران
از ابعاد الهام بخش در سیره امام علی(ع) رفتار آن حضرت با کارگزاران حکومت است.
این بحث می تواند الگویی زنده از رفتار نظام اسلامی را با کارگزاران ترسیم کند.
امام علی(ع) هفت گروه کارگزار داشت:
1- استان داران و فرمان داران
2- کارگزاران بیت المال
3- گردآوردان صدقات
4- بازرسان
5- قضات
6- کاتبان و دبیران
7- حاجبان و دربانان.
فرهنگ خدمت گزاری
امام(ع) در مورد کارگزاران نظام اسلامی تاکید داشت که بایدفعالان نظام اسلامی با فرهنگ خدمت گزاری آشنا باشند و با این فضای فرهنگی در بدنه اداری قرار گیرند. این فرهنگ ابعادی داشت که اجمالا آن را شرح می دهیم:
1- امانت بودن مسئولیت
الف) این که کارگزاران مسئولیت را امانت تلقی کنند(در این زمینه در شماره 199 همین مجله تحت عنوان بینش حکومتی از دیدگاه امام علی(ع) سخن گفتیم)
2- استبداد گریزی
ب) کارگزاران حکومت اسلامی استبداد و دیکتاتوری نداشته باشند، برای آنان(خدا)مطرح باشد نه «من ».
برای آنان اجرای «قانون » مهم باشد نه آن چه «من » می خواهم.
خود را از مردم برتر و بافته جدا تافته ندانند.
امام علی(ع) در نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر فرمود: «... ولاتقولن انی مومرامر فاطاع فان ذلک ادغال فی القلب و منهکه للدین و تقرب من الغیر...; ... هرگزمگو که مرا بر شما امیر ساخته اند و باید فرمان من اطاعت شود، زیرا چنین پنداری سبب فساد دل و سستی دین و نزدیک شدن دگرگونی در نعمت ها است.» «... ایاک ومساماه الله فی عظمته والتشبه به فی جبروته فان الله یذل کل جبار و یهین کل مختال... ... بپرهیز از این که خود را در عظمت با خدا برابر داری یا در کبر وجبروت خود را به او همانند سازی که خدا هر جباری را خوار و هر خودکامه ای را پست و بی مقدار می سازد.» مفهوم این جملات هرگز نفی قاطعیت در اجرای قانون نیست، بلکه روح این کلمات بلند مبارزه با روحیه دیکتاتوری، استبداد، خودمحوری کارگزاران نظام است.
جالب این جا است که مولا به همان میزان که این سفارش را به کارگزاران نظام اسلامی دارد، به مردم نیز سفارش می کند دیکتاتور پرور نباشند، رفتار متملقانه وچاپلوسانه در برابر حکام، هرچند «حاکم حق » نداشته باشند که رفتاری این چنین دیکتاتورپرور است . در یک کلمه هم دیکتاتوری منفی است و هم دیکتاتور پروری!!
امام علی(ع) در مسیر حرکتش به شام وقتی دید کدخدایان شهر «انبار» به احترام حضرت برخوردی ذلت آمیز و متملقانه داشتند، به عنوان اعتراض فرمود:
«ما هذا الذی صنعتموه; این چه کار است که می کنید؟» گفتند: «خلق منا نعظم به امراءنا; این آدابی است که در بزرگداشت فرمانروایانمان داریم!» حضرت فرمود:
«والله ما ینتفع بهذا امراوکم و انکم لتشقون علی انفسکم فی دنیاکم و تشقون به فی آخرتکم; به خدا قسم با این عمل زمامداران شما بهره مند نمی شوند و شما با این کار در دنیا خود را به مشقت می افکنید و در آخرت به بدبختی گرفتار می آیید.» «وما اخسر المشقه و راءها العقاب و اربح الدعه معها الامان من النار; چه زیان باراست، مشقتی که در پی آن عذاب باشد و چه سودمند است آسودگی همراه با ایمنی ازعذاب خداوند.» این نمونه عالی، الگویی است برای همه کارگزاران نظام در جهت نفی روحیه چاپلوسی و تملق در جامعه و نیز آموزشی به مردم که اگر می خواهند استبدادبر آن ها حاکم نشود، استبدادپرور نباشند.
3- محبت و صمیمیت با مردم
ج) باید اساس و مبنای کارها، بر محبت، صفا، صمیمیت و همدلی با مردم باشد.
درست گفته اند که مردم در ادارات «ارباب رجوع »اند و کارگزاران باید در خدمت مردم باشند.
«مردم گرایی » در فرهنگ اسلام به این است که کارگزاران نظام اسلام به مردم به دید ارباب و سرور بنگرند و خود را خدمت گزار آنان. همان سفارشی که پیوسته امام راحل(ره) به کارگزاران نظام اسلامی داشت و هم اینک مقام معظم رهبری مدظله العالی بر آن تاکید دارد.
امام علی(ع) اسوه حاکمان حق پیوسته حاکمان را به این اصل سفارش می کرده است:
به هنگامی که حضرت، محمد بن ابی بکر را به استان داری مصر منصوب کرد، درنامه ای به او فرمود:
«فاخفض لهم جناحک و الن لهم جانبک و ابسط لهم وجهک...; بال های محبتت را برای آن ها بگستر و پهلوی نرمش و ملایمت را بر زمین بگذار. چهره خویش را برای آن هاگشاده دار.» این تعبیر «خفض جناح » کنایه زیبایی از تواضع و محبت و ملاطفت است; همان گونه که پرندگان به هنگامی که می خواهند نسبت به جوجه های خود اظهارمحبت کنند، آن ها را زیر بال و پر خود می گیرند و هیجان انگیزترین صحنه عاطفی رامجسم می سازند، آن ها را در مقابل حوادث و دشمنان حفظ می کنند و از پراکندگی نگه می دارند. همین ویژگی را باید حاکم نسبت به مردم داشته باشد. نیز خطاب به مالک اشتر فرمود:
«واشعر قلبک الرحمه للرعیه والمحبه لهم واللطف بهم و لاتکونن علیهم سبعاضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق...;مهربانی به رعیت و دوست داشتن آن ها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دوگروهند یا هم کیشان تو هستند و یا همانندان تو در آفرینش.
4- مردمی زیستن
د) باید کارگزاران نظام اسلامی در متن مردم باشند. خود رااز مردم جدا نکنند،مستقیم درد دل مردم را بشنوند. مشکل خود را برای مردم بگویند، از مردم برای حل مشکلات مدد بگیرند. و این سیمای یک حکومت مردمی مطلوب امام علی(ع) است سفارش حضرت به خدمت گزاران نظامش همین است. این; یعنی فرهنگ خدمت گزاری.
حضرت به استان دار مکه چنین ابلاغ کرد:
«... و لایکن لک الی الناس سفیر الا لسانک و لا حاجب الا وجهک و لاتحجبن ذا حاجه عن لقائک بها فانها ان ذیدت عن ابوابک فی اول وردها لم تحمد فیما بعد علی قضائها; و میان تو و مردم پیام رسانی جز زبانت و حاجبی جز رویت نباشد. هیچ نیازمندی را از دیدار خود باز مدار، زیرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود وسپس نیاز او برآوری کس تو را نستاید.» این زیباترین ترسیم از پیوستگی حاکم بامردم است.
5- برخورد یگانه با مردم
ه) حاکم باید برخوردی یگانه با مردم داشته باشد. همه مردم را به یک چشم دیده،بدون دلیل و بر اساس رابطه! کسی را بر دیگری ترجیح ندهد. اگر سخنی ازترجیح است باید بر اساس ضابطه و قانون باشد. نباید حاکم به گونه ای عمل کندکه زورمداران، زرمداران، پارتی مداران! در او طمع کنند و در این اندیشه باشندکه راه نفوذی در او بیابند این است که مولا به کارگزاران خویش چنین سفارش می کند! «... واس بینهم فی اللحظه والنظره حتی لایطمع العظماء فی حیفک لهم ولاییاس الضعفاء من عدلک علیهم...; و تساوی در بین آن ها حتی در نگاه هایت رامراعات کن (اگر یکی را به گوشه چشم نگریستی به دیگری رو در رو نگاه مکن) تابزرگان از تو نخواهند که بر ناتوانان ستم کنی و ناتوانان از عدالت تو نومیدنشوند.
این برخورد یگانه و قانون مند سبب می شود که مردم حکومت را پشتوانه خود بدانندو در بحران ها به یاری اش بشتابند و در مشکلات مدد باشند. در سایه این برخوردعادلانه است که حکومت پایدار می ماند. که گفته اند «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم; چه بسا حکومت با کفر بماند، اما با ظلم حکومت ماندگار نیست.» امام علی(ع) از جمله حقوقی را که برای مردم بر حکومت قائل است این است که:
«و ان تکونوا عندی فی الحق سواء; و این که در حق نزد من برابر باشید.» حضرت راز سقوط و بدبختی برخی از دول گذشته را رواج حق کشی در آن ها می داند: «اما بعدفانما اهلک من کان قبلکم انهم منعوا الناس الحق فاشتروه واخذوهم بالباطل فاقتدوه; اما بعد آنان که پیش از شما هلاک شدند دلیلش این بود که مردم را ازحقشان محروم نمودند تا آن را با دادن رشوه به دست آورند، مردم را به راه باطل کشاندند و مردم هم از پی ایشان رفتند.» وقتی مولا می شنید که کارگزاری به جای «حق مداری » «رابطه مدار» شده و از امتیازات حکومت برای دوستان و اقوام خویش استفاده می کند، شدیدترین برخوردها را با او می کرد:
از این نمونه برخورد حضرت با «مصقله بن هبیره شیبانی » است، حضرت گزارش خیانتی از او را داشت برایش نوشت:
از تو خبری به من رسیده که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آورده ای وامام خود را غضبناک کرده ای.
گزارش این است که تو غنایم جنگی مسلمانان که به نیروی نیزه ها و اسبانشان گردآمده است و بر سر آن ها خون ها ریخته شده، به جماعتی از عرب های قوم خود که تو رااختیار کرده اند بخشیده ای! سوگند به خدایی که دانه را شکافته و جان داران راآفریده، اگر این سخن راست باشد از ارج خود نزد من فروکاسته ای و کفه اعتبار خودرا سبک کرده ای. پس حق پروردگارت را سهل مینگار، و خوار مدان، و دنیایت را به نابودی دینت آباد مگردان، که در زمره زیان کارترین مردم در روز رستاخیز خواهی بود.
بدان که مسلمانانی که در نزد تو هستند یا در نزد ما هستند سهمشان از این غنیمت برابر است برای گرفتن سهم خود نزد ما می آیند و چون بگیرند باز می گردند.»
این یک نمونه از برخورد قاطع مولا با کارگزاران «پارتی مدار» است. امید که محور و الگوی کارگزاران نظام ما باشد.
و سرانجام میزان قضاوت بندگان صالح خداست. باید خدمت گزاران نظام اسلامی به گونه ای رفتار کنند که بندگان صالح خداوند به آنان امتیاز دهند. که این امتیاز بالاترین امتیاز است. نباید برای آنان قضاوت «از خدابیگانگان » محورباشد که آنان در صورتی امتیاز می دهند که حکومت از خداوند و آرمان های الهی فاصله گیرد! امام علی(ع) در نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر فرمود:
«... و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده... وافراد شایسته را با آن چه خداوند بر زبان بندگانش جاری می سازد، می توان شناخت.
این ها برخی از اموری است که می توان با آن «فرهنگ خدمت گزاری به مردم »را محک زد. ادامه بحث را به یاری خداوند در مقاله آینده پی خواهیم گرفت.