بایسته های اخلاقی کارگزاران

نیت و باطن پاک کارگزاران، سبب نزول رحمت و برکت الهی است، ولی با وجود نفس سرکش و امرکننده به بدی ها دروجود انسان، احتمال لغزش کارگزار و در حوزه مسئولیتی اش بسیار بالاست

تهذیب نفس و خدمت رسانی

نیت و باطن پاک کارگزاران، سبب نزول رحمت و برکت الهی است، ولی با وجود نفس سرکش و امرکننده به بدی ها دروجود انسان، احتمال لغزش کارگزار و در حوزه مسئولیتی اش بسیار بالاست. نفس سرکش، انسان را به بدی فرامی خواند و پیروی از تمایلات نفسانی، موجب فروافتادن کارگزار در مسیر خودخواهی، شهوت ها و راحت طلبی ها می شود. با توجه به همین مسئله است که علی علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر می نویسند:

«اَمِلکْ هَواکِ؛ مالک نفس خویش باش و آن را به دست هوا مسپار».

همچنین به ایشان توصیه می کند:

نفس خویش را با ترک خواهش ها درهم شکند و به هنگام سرکشی، عنانش را بگیرد، زیرا که نفس، پیوسته به ناشایستگی ها فرمان می دهد، جز آن کس را که خدابه او رحم کند.

اداره جامعه دینی، نیازمند انسانی وارسته است که به سان شجره ای پاک و ارزشمند دیدگاهی الهی و معنوی داشته باشد. کارگزاری که به اندیشه های والای الهی و ارزش های متعالی اخلاقی دست یافته باشد و از فراسوی نگرش های مادی، به انسان، جهان و اعمال و رفتار آنها بنگرد، در زندگی اجتماعی به شیوه مادی گرایانه که به چیزی جز جاذبه های کاذب نظر ندارد، عمل نخواهد کرد. چنین کارگزاری همواره عنصری سودمند و کارآمد برای خدمت به جامعه انسانی خواهد بود.

علی علیه السلام درباره خدمت رسانی کارگزار به جامعه، در سفارشی اکید به یار مورد اعتماد خود مالک اشتر، به هنگام واگذاری حکم ولایت مصر فرمود:

خدا را خدا را، در طبقه فرودست جامعه که چاره ای ندارند، مساکین و محتاجان و اهل فقر شدید و طالبان عطایا که خانه نشین شده اند. زیرا که برخی از آنان سائل به برآوردن حاجاتشان هستند و برخی زبان حال آنها تقاضای حاجت است. پس طغیان نعمت، تو را از خدمت به آنان باز ندارد، چرا که عذری از تو پذیرفته نیست که حق فقیران را ضایع گردانی. از این رو، تلاش و کوشش خود را از خدمت به آنان باز ندار و با کبر و منیت از آنان روی نگردان.

پیام متن:

1. مخالفت کارگزار با تمایلات نفسانی خویش؛

2. رابطه تهذیب نفس و خدمت رسانی به مردم.

امانت داری و ساده زیستی کارگزاران

بلندی طبع، عالی بودن همت و روی آوری به ساده زیستی در زندگی شخصی، از صفات بایسته کارگزار است. مناعت طبع، کارگزار را وامی دارد که با قدرت روحی بیشتری به کار خود ادامه دهد و به ایفای مسئولیت ها اقدام کند. علی علیه السلام به عنوان عالی ترین کارگزار جامعه اسلامی، وضعیت روحی خود را بدین سان توصیف می کند:

بدان که پیشوای شما از پوشیدنی دنیا به دو پیراهن فرسوده و از خوردنی اش به دو قرص نان جو بسنده کرده است. به خدا از دنیای شما زر و سیمی نیندوختم و از غنیمت های آن مالی انباشته نکردم و جز پیراهن و ردایی، جامه ای آماده نساختم و یک وجب از زمین را به چنگ نیاوردم و جز به مقدار خوراک موجودی شکسته پشت که از بسیاری درد، از خوردن وامانده، از آن برنگرفتم و دنیا در نظرم از دانه حنضل تلخ، بی مایه تر و بی ارزش تر است.

کارگزار جامعه دینی، هرگز معطوف به ارزش های مادی گرایانه نظام های بشری نیست، بلکه ابزاری است برای دست یابی به ارزش های توحیدی. بنابراین، کارگزار حکومت دینی به کار خود از زاویه نفس پرستی و منفعت طلبی های شخصی نمی نگرد. در کتاب های روایی مختلف، عمل کارگزاری امانت الهی دانسته شده است، نه طعمه ای برای نیل به اهداف مادی.

علی علیه السلام در نامه ای به اشعث بن قیس، عامل آذربایجان چنین می نویسد:

کارگزاری تو طعمه ای نیست، [بلکه] امانتی است در گردنت و تو در منظرنگاه کسی هستی که فوق توست. در شأن تو نیست که در میان رعیت به استبداد عمل کنی و کاری بدون محکم کاری انجام دهی.

در دست توست مالی از مال خدای بزرگ و تو از کلیدداران آن هستی و نگهبان آن مالی؛ تا زمانی که به من تسلیمش کنی و شاید که من از نگهبانان بد تو نباشم. والسلام.

همچنین امانت داری کارگزار، درسوره یوسف به زیبایی توصیف شده است. آن گاه که یوسف، پیامبر الهی از زندان به واسطه تقوا و بی گناهی اش آزاد شد، عزیز مصر به عظمت او پی برد و او را فردی امین معرفی کرد و گفت: یوسف را به نزدم آورید تا اورا از خاصان خویش قرار دهم. چون به مکالمه با او پرداخت، چنین گفت: که تو امروز در نزد ما توان مند و امانت داری (یوسف:54) و یوسف در جواب گفت:

قالَ اجْعَلْنی عَلی خزائِنِ الارضِ اِنّی حفیظٌ عَلیمٌ. (یوسف: 55)

مرا به خزائن زمین بگمار که من هم قدرت حفظ خزائن را دارم، هم بر حفظ و نگهبانی از خزائن آگاهی و دانایی دارم.

در این آیات بر استحکام کارگزار، امین بودن، حفیظ بودن و دانایی او که لازمه کارایی در حوزه کارگزاری است، به خوبی اشاره شده است.

پیام متن:

1. پیروی ازسیره امام علی علیه السلام درساده زیستی؛

2. نکوهش نگاه منفعت طلبانه به پست های حکومتی؛

3. امانت و دانستن حکومت؛

4. صفات و ویژگی های پسندیده کارگزار.

پیوند ناگسستنی کارگزار با نماز و نیایش

اشتغال مداوم به کار، ممکن است روزمرگی بیاورد و کارگزار را از یاد خدا غافل کند. از این رو ضرورت برقراری ارتباط خاص با خداوند، از وجوه برجسته تکالیف یک کارگزار اسلامی است. علی علیه السلام درزمینه برقراری این ارتباط معنوی در نامه ای به مالک اشتر چنین می فرماید:

وَاجْعَلْ نَفْسَکَ فیما بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللّه ِ اَفْضَلَ تِلْکَ الْمَواقِیتِ وَ اَجْزَلَ تِلْکَ الاَقْسامِ.

برای ارتباط خودت با خدا، بهترین و مهم ترین قسمت اوقات روزرا اختصاص بده.

متأسفانه برخی از مدیران و کارگزاران به بهانه تراکم کاری و درگیری بسیار، ازاین ارتباطات ویژه ملکوتی غفلت می ورزند و به تصور مهم تر بودن کارهایشان، وقتی را به آن اختصاص نمی دهند. البته این کار اشتباه بسیار بزرگی است. زیرا این گونه افراد به تدریج لطافت روحی خودرا در جریان کار از دست می دهند و حلاوت معنوی کار نزدشان از بین می رود. درنتیجه، کار به امری خشک و بی روح تبدیل می شود. این رفتار، کسالت می آفریند و افسردگی می زاید.

برای دست یابی به معنویت و ایجاد فضای معطر معنوی، شرکت در نماز جماعت کمترین انتظار از کارگزار است. معمولاً در محیط های کاری، نماز جماعت اقامه می شود. بی توجهی به نماز اول وقت و جماعت، خطایی توجیه ناپذیر است. علی علیه السلام در دستورالعملی به محمد بن ابی بکر، در اهمیت نماز در زمان معین آن می فرماید:

نماز را در وقتی که برای آن تعیین شده [است]، به جای آور نه وقت آن را به علت فراغ از کار پیش انداز و نه به سبب اشتغال به کار به تأخیر انداز و بدان که همه کارهای تو بسته به نمازاست.

استمداد از خداوند متعال و پیوند زدن معنویت با کار، در پیشرفت کارها بسیار تأثیرگذار است. بنابراین، روح عبادت و نیایش باید وارد حریم کارگزاری شود. امام علی علیه السلام در خطابی دیگر، به محمدبن ابی بکر این گونه سفارش می کند:

و بسیار از خدا مدد بجوی که تو را در کارهای دشوارت کفایت می کند و در مشکلاتی که برای تو رخ می دهد، یاری می رساند.

حال درمی یابیم که کارگزار اسلامی باید خودرا در محضر خدا ببیند و کارها را به او بسپارد که «اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللّه ِ اِنَّ اللّه َ بَصیرٌ بِالْعِبادِ» (غافر: 44) و بداند که مسئولیت کارگزاری اجتماع، به عنوان امانتی الهی به عهده او نهاده شده و خداوند ناظر بر اعمال اوست که: «اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ؛ البته خدا در کمین خطاکاران است.» و اگر خطایی کنند، با آنها برخورد قهرآمیز می کند.

پیام متن:

1. شرکت کارگزار در نماز جماعت؛

2. اهمیت ویژه برای نماز؛

3. خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود دیدن.

توجه و خدمت به مردم در سیره مسئولان

شایسته گرایی و شایسته سالاری در اصل کارگزاری دینی نهفته است و باید افراد دین دار و آراسته به اصول ارزشی، کارگزاری نظام اجتماعی، سیاسی را بر عهده بگیرند. کارگزار باید بر عقل و روح خویش نیزحاکم باشد، به گونه ای که تمجید وچاپلوسی دیگران او را از مسیر حق بازندارد.

در آموزه های دینی ما، حیا و احترام حدودی دارند که باید رعایت شود. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:

ثناگویی بیش از استحقاق، چاپلوسی است و کوتاهی از حد استحقاق، سستی و کاهلی کردن و یا حسد است.

هر کارگزاری در سیستم اجتماعی و در نظام سیاسی اسلام، مسئولیت ارائه خدمات را بر عهده دارد و مسولیتی که بر عهده اش نهاده شده، امانتی است که از توده های اجتماعی دریافت داشته است. وی در برابر تمام آحاد جامعه مسئول است و باید در قبال اعتماد مراجعان و همه مردم، کارهای محدوده حکومتی خویش را به درستی به سامان برساند و بزرگی و فراوانی کار او را بی تاب نسازد. در بیانی دیگر، امام علی علیه السلام ویژگی کارگزار را چنین برمی شمارد: (کارگزار) کسی است که نه بزرگی کار، او را از پا درآورد و نه فراوانی آن او را دچار پریشانی و سردرگمی سازد».

منش و رفتار مثبت کارگزاران با مردم بسیار اثرگذار است، چنان که امام علی علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر، با تأکید بر این امر می فرماید:

قلبت را برای رحمت و مهربانی بر رعیت آماده کن و به آنها محبت و لطف داشته باش و بر آنها حیوانی درنده مباش که خوردن شکار را غنیمت می شمرد وبا آنان فروتن باش و به نرمی رفتار کن که آنها دو صنف هستند؛ یا نظیر تو هستند [در آفرینش] و یا برادر تو، [هستند در دین] خدا را انصاف ده و با مردم به انصاف رفتار نما.

کارگزار حقیقی اسلامی، عاشق خدمت به مردم است و از هر فرصتی که برای نیکی کردن و خدمت گزاری به مردم برایش فراهم می شود، استفاده می کند و این خدمت را برای خود نوعی عبادت می داند. توصیه امام علی علیه السلام همواره در گوش او طنین انداز است که فرمود:

وبدان که هیچ چیز به اندازه نیکی کردن به مردم و سبک کردن بار مشکلات شان و وانداشتن آنها به کارهای تحمیلی بی سابقه خاطر مدیر را از جانب مردم آسوده نمی سازد. پس در آنچه گفتم باید تلاش کنی [، زیرا] که این کار از جانب مردم است که به تو اطمینان خاطر می بخشد و این خود، رنجی سنگین را از دل تو برمی دارد و هر آینه ازکسی می توانی انتظار خیر داشته باشی که در حق او خوبی کرده باشی و سزاوارترین فردی که باید از او نگران باشی، کسی است که در [حق] او بدی روا داشته ای.

نکته مهم، اجرای مساوات و رفتار عادلانه با همه مراجعه کنندگان است. هرگز نباید کار یک فرد سریع انجام شود و کار فرد دیگر به تأخیر افتد. علی علیه السلام درنامه ای به کارگزاران خود به این مهم توجه کرده و فرموده است:

در نگاه کردن به مردم، چه مستقیم و چه به گوشه چشم و در اشارت کردن و درود گفتن به آنان، یکسان عمل کن تا بزرگان به طمع سوء استفاده از تونیفتند و ضعیفان از عدالتت مأیوس نشوند.

پیام متن:

1. رعایت اصل شایسته سالاری و شایسته گرایی در انتصاب کارگزاران؛

2. کارگزاری، وسیله ای است برای خدمت گزاری به مردم؛

3. برخورد عادلانه و منصفانه با ارباب رجوع.

پرهیزاز تبعیض گرایی و چند شغلی

از دیگر صفات و ویژگی های پسندیده کارگزار، خوشرویی، کنترل و هدایت مطلوب امور، گوش کردن به سخنان مراجعان، دلسوزی کردن، برابر مقررات عمل کردن، منصف بودن و کسی را بردیگری ترجیح ندادن، انتقادپذیر بودن، به مشاوره دیگران بها دادن، بخشش و غیر آن است. در این میان تبعیض نداشتن و برخورد عادلانه جایگاهی ویژه دارد. در کارگزاری مدیریت اسلامی، عدم تبعیض نه تنها در واگذاری خدمات مطرح است، بلکه مدیران حتی در نگاه ها و خطاب ها و استقبال هم نباید تفاوتی میان افراد بگذارند تا هم ثروت مندان طمع سوءاستفاده بیش از حق خود را در سر نپرورانند و هم افراد ضعیف و تهی دست امیدشان را از دست ندهند. کارگزار باید وقت خود را یکسان در اختیار دیگران قرار دهد و از مردم چهره نپوشاند و در دسترس همگان باشد.

کارگزار برای توفیق بیشتر در وظیفه خود، نبایدانجام کارهای مختلف و خارج از تخصص خودرا بپذیرد، زیرا این مسئله حقوق اجتماعی را پایمال می سازد و مردم را از دریافت خدمات مثبت محروم می کند. فارابی در همین رابطه می گوید:

لازم است به هر فردی از اهل مدینه فاضله صناعت خاصی، خواه در مرتبه خدمت و یا ریاست واگذار شود تا به آن عمل کند و نباید یک نفر بیش از یک صناعت و شغل داشته باشد، زیرا اولاً هر انسانی شایسته انجام همه نوع عمل و صناعت نیست، ثانیا اگر هر کسی تنها به یک شغل و صناعت مشغول باشد، در آن کار مهارت و تخصص پیدا می کند و کارش اتقان و استحکام بیشتری می یابد و ثالثا بسیاری از کارها زمان انجام خاصی دارند که اگر از آن بگذرد، فوت می شود و چه بسا دو عمل مربوط به یک زمان خاص باشند که به هرکدام مشغول بشود، زمان دیگری فوت می شود و در زمان دیگر هم عملی نیست. از این رو، شایسته است هر شغلی به یک نفر واگذار شود تا آن زمان از دست نرود.

پیام متن:

1. پرهیز از تبعیض و تفاوت گذاری میان مردم؛

2. دوری از چند شغلی، به علت پی آمدهای منفی آن و بازدارندگی از انجام کارها در وقت معین.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان