ماهان شبکه ایرانیان

بررسی و نقد «معرفی میراث مخطوط»

مرکز احیاء میراث اسلامی، در سالهای اخیر، علاوه بر تهیّه و تألیف فهرست نسخه های خطّی و عکسی خود مرکز، اقدام به فهرستنگاری نسخ خطیِ محفوظ در کتابخانه های اشخاص، و کتابخانه ها و مراکز دولتی نیز کرده است، که در گفتار حاضر، به نقد و بررسی چهار فهرست (فهرست نسخه های خطّی خاندان میبدی) «کرمانشاه»، فهرست نسخه های خطّی کتابخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان، ...

چکیده

مرکز احیاء میراث اسلامی، در سالهای اخیر، علاوه بر تهیّه و تألیف فهرست نسخه های خطّی و عکسی خود مرکز، اقدام به فهرستنگاری نسخ خطیِ محفوظ در کتابخانه های اشخاص، و کتابخانه ها و مراکز دولتی نیز کرده است، که در گفتار حاضر، به نقد و بررسی چهار فهرست (فهرست نسخه های خطّی خاندان میبدی) «کرمانشاه»، فهرست نسخه های خطّی کتابخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان، فهرست نسخه های کتابخانه های قائن، فهرست نسخه های خطّی کتابخانه های گلپایگان) پرداخته شده است. نویسنده مقاله، بر هر کدام از فهرستهای یاد شده، انتقادات و نواقصی روا داشته است، که برخی از آنها عبارتند از: عدم معرفی کتب معروف و شناخته شده، عدم ذکر آغاز و انجام کتابهای شناخته شده (در بیشتر موارد)، اختصاص یک موضوع به هر عنوان و عدم تشخیص و تفکیک دقیق و جزئی موضوعات، عدم معرّفی کتابهای ناشناخته، نبود هماهنگی در ذکر آغاز و پایان کتب و رسائل، ذکر نکردن محتوای برخی از نسخه ها و... نویسنده مقاله، علاوه بر شمردن نواقص و معایب فهرستهای مذکور، مزایای آنها را نیز ذکر کرده است، که برخی از آنها عبارتند از: تدوین نمایه های پنجگانه و الفبایی کتابها، موضوعی کتابها، مؤلفین، اعلام و اشخاص، امکنه)، معرّفی مراکزی که نسخه های خطّی محفوظ در آنها فهرست شده است (مثل معرّفی کتابخانه های کاشان، که در آنها نسخ خطی محفوظ است. و ذکر سابقه تحویل و تحوّل تاریخ آنها و...)، ذکر کامل و مفصّلتر اطلاعات مربوط به بخش نسخه شناسی هر عنوان و...

مقدمه

بدون شک معرفی نسخه های خطی موجود در کتابخانه های شخصی یا عمومی کوچک وناشناس از اقدامات بسیار مفید و ارزشمند است که علاوه بر ثبت آن نسخ، امکان دسترسی محققان به آن مجموعه ها را فراهم می آورد. گام بعدی در جهت تسهیل دسترسی پژوهشگران به نسخه هایی از این قبیل، تهیه میکروفیلم و یا تصویر رایانه ای (اسکن) از آنهاست. عزم و اراده و همت والای مسئولان محترم این کتابخانه ها همراه با همکاری مؤسسات و سازمانهایی که امکانات فنّی لازم را دارند، تحقق این گام مهم بعدی را به انجام می رساند.

استاد فرزانه حجت الاسلام سیداحمد حسینی اشکوری همراه با فرزندان برومندشان، برای معرفی میراث مخطوط تلاشهایی را در فهرست کردن نسخه های کتابخانه های شخصی و عمومی چند شهرستان متحمل شده اند و حاصل کار آنان تنظیم و تدوین چند فهرست نسخ خطی شده است. در این مقاله، 4 فهرست از مجموعه فهرستهای معرفی میراث مخطوط مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و قطعا این نقد و بررسی از ارزش و اعتبار آنها نمی کاهد. امید است با تذکر نقایص موجود دراین کار بزرگ، شاهد تداوم آن با قوت بیشتر باشیم.

1. «فهرست نسخه های خطی خاندان میبدی (کرمانشاه ایران)»

این فهرست در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول مشتمل بر معرفی 151 نسخه خطی از خاندان میبدی واقع در غرفه ای جنب مسجد میبدی در کرمانشاه است. بخش دوم حاوی 65 نسخه خطی خاندان میبدی در کتابخانه شخصی آنان در شهر مشهد مقدس است. مقدمه فهرست به لحاظ معرفی مختصر خاندان میبدی و معرفی کتابهای خطی موجود در کتابخانه این خاندان و بیان اجمالی شیوه فهرست، مقدمه مفیدی است. روان بودن قلم مؤلف محترم همانند دیگر فهرستهای ایشان همراه با نظم کلی حاکم بر فهرست و نیز تدوین نمایه های پنجگانه [: الفبایی کتابها، موضوعی کتابها، مؤلفین، اعلام و اشخاص، جاها و امکنه] در پایان فهرست از مزایای دیگر این کتاب است.

موارد ذیل نیز به عنوان نقاط نقص این فهرست، قابل بررسی و تأمل است:

1) شیوه فهرستنگار محترم چنین بوده که کتابهای معروف و شناخته شده را معرفی ننماید. اگر چه این شیوه فی نفسه صحیح و منطقی است لکن ملاک معروف بودن نسخه ها از دید نگارنده به وضوح بیان نشده است. بدون شک شناخته شدن نسخه ها نزد محققانِ دیگر به میزان شناخت فهرستنگار محترم نیست. مضاف برآنکه همه عناوین شناخته شده به یک میزان معروف نیستند. به عنوان مثال کتابهایی همچون بدیع اللغة و الاستخاره (ص 21 و 22)، غرائب الاخبار (ص 38)، الدرالبهیه (ص 53) در معروفیت همانند الفیه، البهجة المرضیه، زادالمعاد و معالم الاصول نیستند. بنابراین بهتر بود این عناوین شناخته شده، حداقل به منابع یا به فهرستهای دیگر ارجاع داده می شد.

2) در کتابهای معروف، آغاز و انجام کتاب در بیشتر موارد بجز موارد محدودی همچون الوجود (ص 15) ذکر نشده است. درحالی که ذکر عبارت کوتاهی از آغاز و انجام کتاب در نسخه، اولاً کارآیی فهرست برای دیگر فهرستنگاران را بیشتر می کند و ثانیا ارزش و اعتبار بیشتری به آن عناوین مذکور می دهد.

3) در مواردی به معرفی کتاب پرداخته شده بدون آوردن عبارات آغاز و انجام نسخه، و این برخلاف شیوه عمومی فهرستنگار محترم است. نمونه هایی از این قبیل است: عوامل منظوم (ص 57)، المواعظ (ص 91)، کتاب دعا (ص 104)، احسن النخب (ص 107) و جنگ شعری (ص 180).

4) اختصاص فقط یک موضوع به هر عنوان، نمایه موضوع کتابها در پایان فهرست را محدود و امکان تحقیق پژوهشگران در موضوعات بیشتر را منتفی می سازد. به عنوان مثال کتابهای زیر نیاز به موضوع دوم دارد: القواعد و الفوائد با موضوع متفرقه(ص 29)، نورالانوار با موضوع اعتقادات (ص 167)، مناسک حج با موضوع فقه (ص 171) و مصائب صباحی با موضوع سیره معصومین (ص 172). موضوعهای دوم پیشنهادی برای عناوین مذکور به ترتیب عبارتند از: فقه و اصول فقه، فقه امامیه، حج، واقعه کربلا.

5) برخی از موضوعها بسیار کلی است در حالی که ذکر آن بصورت جزئی و دقیق بر حُسن فهرست می افزاید. مثلاً تغییر موضوعاتی همچون اصول، تفسیر و فقه به اصول فقه، تفاسیر اهل سنت یا تفاسیر شیعه، فقه جعفری یا شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی، همینطور است تغییر موضوع اعتقادات در هدایة النصیریه (ص 127) به «اسلام فرقه ها» و یا «غلاة شیعه دفاعیه ها وردیه ها»؛ تغییر موضوع متفرقه در رساله احکام تابع مصالح است (ص 131) به کلام شیعه امامیّه و اصول فقه؛ تغییر موضوع اعتقادات در عصمة الحجج (ص 131) به عصمت؛ تغییر موضوع دعا در رساله استخاره (ص 132) به استخاره؛ تغییر موضوع اعتقادات در رساله الشیخیه (ص 133) به «شیخیه دفاعیه ها وردیه ها» یا به «اسلام فرقه ها شیخیه»؛ تغییر موضوع متفرقه در رساله نوروزنامه (ص 149) به نوروز؛ تغییر موضوع اعتقادات در ارشاد المؤمنین (ص 162) به رجعت.

6) در برخی از موارد کتابهای ناشناس نیز معرفی نشده اند. همانند کتابهایی که مؤلف آنها ناشناس بوده مثل آداب البحث (ص 66)، حاشیه معالم الاصول (ص 42)، حاشیه حاشیه تهذیب المنطق (ص 66) و حجیة الظن (ص 99).

7) در موارد متعددی به ذکر عبارت آغاز نسخه کفایت شده و عبارت انجام نسخه نگاشته نشده است. همچون مسلک الراشدین (ص 33)، تحفة الحجاج (ص 70)، اثبات امامت (ص 77)، الفقه (ص 92 و 97)، جامع التنبیهات (ص 147) و دیوان حکیم نیازی (ص 158).

8) با توجه به آنکه رساله های موجود در هر مجموعه فقط یک نسخه شناسی دارد، بنابراین خط و کاتب ذکر شده در این قبیل نسخه شناسی هامعلوم نیست که آیا اختصاص به برخی از عناوین آن مجموعه دارد یا برای همه آنهاست.

9) در مجموعه های بخش دوم فهرست (نسخه های مشهد مقدس)، صفحات هر رساله در جلوی عنوان نگاشته نشده است.

10) در موارد بسیار محدودی عناوین آورده شده چندان دقیق بنظر نمی رسد. همانند عنوان فارسی شیر بها برای رساله عربی شماره 2/138 (ص 100).

2. «فهرست نسخه های خطی کتابخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی (کاشان ایران)».

در این فهرست تعداد 110 نسخه خطی متعلق به کتابخانه های عمومی آثار ملی، عمومی ابوالرضا و عمومی امیرکبیر وابسته به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان که در یک محل گردآوری شده، معرفی شده است. مقدمه کتاب حاوی نکات مفیدی پیرامون نام کتابخانه هایی در کاشان که نسخه خطی داشته و نیز سابقه تحویل و تحول تاریخی هر کدام و نیز سرنوشت نسخه های موجود در هر یک کتابخانه هاست. سپس فهرستنگار محترم استاد سیداحمد حسینی اشکوری روش تنظیم فهرست را به اختصار توضیح داده است. پس از مقدمه فهرست، نسخ خطی کتابخانه های یاد شده ظاهرا بر اساس شماره های ثبت آنها معرفی شده و در پایان، نمایه های الفبایی عناوین، موضوعی، مؤلفین، اعلام واشخاص، جاها و امکنه آورده شده است.

نکات ذیل پیرامون این فهرست قابل تأمل است:

1) در مقدمه فهرست چنین آمده که در گنجینه حاضر تعداد 115 جلد کتاب خطی معرفی شده که از آنها 53 نسخه متعلق به کتابخانه عمومی انجمن آثار ملی، 22 نسخه متعلق به کتابخانه عمومی ابوالرضا و 35 نسخه متعلق به کتابخانه عمومی امیرکبیر است مضاف بر آنکه 25 نسخه اهدایی استاد حسینی اشکوری نیز بر این مجموعه افزوده شده و تعداد معدود که قابلیت معرفی نداشته، حذف شده است. اولاً مجموع نسخه های متعلق به کتابخانه های مذکور 110 نسخه بوده نه 115 نسخه و با اضافه کردن 25 نسخه اهدایی، مجموع آنها 135 نسخه می شود. پس از تسامح از عدم هماهنگی بین 115 نسخه ذکر شده در مقدمه و 110 نسخه موجود در فهرست، ظاهرا در این مجموعه تعداد 25 نسخه مورد فهرست قرار نگرفته در حالی که معلوم نیست این 25 نسخه همان نسخ اهدایی است و یا همان تعداد معدودی است که قابلیت معرفی را از دست داده اند و دراین صورت این سؤال مطرح می شود که چرا این تعداد نسخه قابلیت معرفی را نداشته و حذف آنها از فهرست با چه معیاری بوده است؟ ثانیا با توجه به اینکه نسخه های مورد فهرست، از سه کتابخانه مختلف گردآوری شده، بهتر آن بود که در ذیل نسخه شناسی هر یک، با علامت یا رمزی مشخص می شد که این نسخه مربوط به کدامیک از آن کتابخانه ها بوده است.

2) اگر چه شیوه اتخاذ شده در فهرست، عدم معرفی کتابهای مشهور به لحاظ رعایت اختصار بوده لکن اولاً این فهرست به تنهایی مستقل نبوده و مراجعه کنندگان به آن بی نیاز از منابعی همچون الذریعه، کشف الظنون و یا فهرستهای نسخ خطی دیگر جهت شناخت بیشتر هر عنوان نمی باشند. ثانیا مبنای مشهور بودن در مقدمه فهرست مشخص نشده تا بتوان عناوین را بر این مبنا سنجش نمود. ثالثا عناوینی در این فهرست وجود دارد که چندان مشهور نبوده و قطعا نیاز به معرفی داشته اند، همچون: عرض نامه (ص 46)، کلید بهشت (ص 47)، شرح اشکال مشکل خاقانی (ص 47) مفتاح الحساب (ص 44)، ولایت نامه (ص 76)، العناصر المتین (ص 96)، تمرنامه (ص 86) و ذریعة النجاح (ص 93).

3) در مواردی، محتوای کتاب و اینکه آن نسخه چه بخشی از کتاب را دربر دارد، مشخص نشده است. همچون: مفاتیح الشرایع که در معرفی آن عبارت «قطعه ای از کتاب است» آمده (ص 41)، القانون که با عبارت «قطعه ای از کتاب دوم و سوم» معرفی شده (ص 71)، الروضة البهیه (ص 74)، تاریخ وصاف (ص 83) که به ذکر جلد سوم کتاب و العناصر المتین (ص 96) به ذکر جلد اول کتاب در معرفی آن اکتفا شده است.

4) عبارت آغاز و انجام در نسخه های به اصطلاح مشهور ذکر نشده حتی اگر آن نسخه افتادگی داشته باشد، همانند مفتاح الحساب با افتادگی در انجام (ص 44) و نسخه های محرق القلوب (ص 74)، دیوان کلیم (ص 81) و جامع عباسی (ص 82) با افتادگی در آغاز و انجام.

5) در مواردی پس از معرفی کتاب غیر مشهور، فقط عبارت آغاز نسخه آمده بدون ذکر عبارت انجام. همچون در نسخه های: مسار الشیعه (ص 62)، کلیات سلمان ساوجی (ص 65)، شرح نصاب الصبیان (ص 84).

6) در چند شماره محدود به منابع دیگری همچون فهرست مرعشی یا فهرست منزوی ارجاع داده شده همانند شرح دیوان انوری (ص 57) و دیوان مغربی (ص 77). تعمیم این شیوه در شماره های دیگر بدون شک بر اعتبار و حُسن فهرست می افزاید.

7) در نسخه اسناد تاریخی ایران و دولتهای دیگر (ص 68) فقط به ذکر نام عهدنامه ها و قراردادها بسنده شده در حالی که بیان چکیده ای از هر کدام، معرفی آنها را کامل تر می نمود.

8) در بخشی از معرفی نسخه جامع الکلم گیلانی (ص 46) چنین آمده: [در اواخر این رساله «آغاز و انجام» خواجه نصیرالدین طوسی نهاده شده است.] این توضیح تا حدی مبهم است و مشخص نمی کند که آیا «آغاز و انجام» خواجه نصیرالدین بعنوان رساله ای مستقل به «جامع الکلم» و توسط کاتب ضمیمه شده و یا آنکه مؤلف جامع الکلم آن رساله را به عنوان بخشی از متن رساله خود قرار داده است. اگر منظور همین قسم دوم باشد، بهتر بود با آوردن نص عبارت مؤلف از متن رساله، این مقوله توضیح داده می شد.

3. فهرست نسخه های خطی کتابخانه های قائن (قائن ایران)

در این فهرست، نسخه های خطی کتابخانه های مدرسه جعفریه (201 نسخه)، سیدحسین امام مشهور به فقیه (35 نسخه) و عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی (16 نسخه) شهر قائن معرفی شده اند. فهرست نسخ هر کدام از کتابخانه های مذکور، جداگانه آمده و در ابتدا توضیح مختصری درباره تاریخچه و وضعیت موجود آن کتابخانه بیان شده است. این مجموعه به اهتمام و نگارش سیدجعفر حسینی اشکوری فراهم آمده و روش فهرستنگاری آن همانند روش فهرستنویسی مختصر والد وی استاد سیداحمد حسینی اشکوری است که این شیوه در مقدمه فهرست به اجمال ذکر شده است.

از مزایای این فهرست عبارتند از:

1) ذکر کامل و مفصل تر اطلاعات مربوط به بخش نسخه شناسی هر عنوان،

2) تعیین زمان کتابت ذکر شدن در نسخه شناسی مجموعه ها نسبت به هر یک از رساله های آن مجموعه، 3. مشخص شدن بخشهای موجود از کتاب در هر نسخه.

موارد ذیل به عنوان نقاط نقص این فهرست قابل تأمل و بررسی است:

1) موضوعهای انتخابی در بیشتر شماره ها بسیار کلی است. انتخاب جزئی تر موضوع در مواردی همچون حدیث، تفسیر، فقه و کلام و تغییر آنها به احادیث شیعه، احادیث اهل سنت؛ تفاسیر شیعه، تفاسیر اهل سنت؛ فقه جعفری، فقه اهل سنت، کلام شیعه امامیه و کلام معتزله، کلام اشاعره دقیق تر است. همچنین تغییر موضوع فقه قرآن در زبدة البیان (ص 9) و در تفسیر قطب شاهی (ص 187) به تفاسیر فقهی و تغییر موضوع تاریخ در تاریخ النبی (ص 95) به محمّد(ص)، پیامبر اسلام سرگذشتنامه و تغییر موضوع پاسخ در رساله های مجموعه شماره 140 (ص 119) به پرسشها و پاسخها یا به اسلام پرسشها و پاسخها پیشنهاد می گردد.

2) شیوه یکسانی در ذکر عبارات آغاز وانجام در نسخه های ناشناسی که معرفی شده اند، اتخاذ نشده و در موارد متعدّدی فقط عبارت آغاز آمده همچون: مدارک الاحکام(ص 27)، رساله های قائمی (ص 56 58)، ابصار الافکار (ص 62)، صلاة الجمعه (ص 64) و منهج الرشاد (ص 79).

در موارد معدودی نیز به جز عبارت آغاز، عبارت انجام نیز ذکر شده همچون: الکواکب الضیائیه (ص 147)، شرح طوالع الانوار (ص 132) و رساله های مجموعه شماره 175 (ص 153).

3) در هر یک از نسخه های مشهور، عناوین بعدی از آن نسخه به اولین عنوان با ذکر شماره ارجاع داده شده همانند نسخه های من لایحضر، تهذیب الاحکام و شرایع الاسلام [شماره های 15، 26 و 23] و ارجاع شماره های بعدی به این شماره ها. با توجه به آنکه در عنوان اول از کتابهای مشهور هیچ مطلبی در معرفی آن کتاب نیامده، لذا بر این قبیل ارجاعات فایده ای مترتب نیست.

4) در مواردی که سال وفات مؤلف معلوم نبوده لکن از سال تألیف کتاب، می توان قرن حیات مؤلف را ذکر نمود، از بیان سده حیات مؤلف خودداری شده است، همچون ملامحسن قزوینی در شماره 63 (ص 53) که سده حیات ایشان با توجه به تألیف رشح الحساب وی به سال 1128، سده 12 ق. بوده است.

5) در معرفی کتابهای ناشناس در موارد محدودی همانند منهاج الفلاح (ص 94) ذکر منبع شده است. تعمیم این شیوه براعتبار فهرست می افزاید.

6) در شماره هایی که آغاز یا انجام کتاب در نسخه افتادگی دارد، میزان افتادگی معلوم نشده مثل: حلیة المتقین (ص 108)، بهجة المرضیه (ص 109)، المحاسن (ص 102)، مشرق الشمسین (ص 103)، الاعتقادات (ص 105)، القوانین المحکمة (ص 123)، حاشیه الروضة البهیه (ص 142) و نهج البلاغه قرن 8 یا 9 (ص 183).

7) در بخش نسخه شناسی برخی از یادداشتهای مندرج در اوراق آغازین نسخه به تمامی آورده شده در حالی که درج مفاد آن کفایت می کند. مثل یادداشت وقف نسخه الاحتجاج طبرسی به کتابخانه مدرسه جعفریه که در 7 سطر نگاشته شده است(ص 75).

8) موارد متفرقه دیگر عبارتند از:

در نسخه شماره 180 (ص 157) عنوان «جنگ فقهی» مناسب تر از عنوان «فقه» است.

در نسخه شماره 4 (ص 179) تفسیر القرآن ناشناس بوده که معرفی نشده است.

مجموعه شماره 5 (ص 180 181) رسائل دهدار، هیچکدام معرفی نشده اند در حالی که برخی از آنها ناشناس بوده و نیاز به معرفی دارند. همینطور رساله 12 از همین مجموعه با عنوان «خلاصة الترجمان فی تأویل خطبة البیان» موضوع عرفان بخود گرفته در حالی که موضوع آن «علی بن ابی طالب(ع) خطبه بیان نقد و تفسیر» مناسب تر است.

نسخه ینابع الولایه (ص 194) و وسیلة السائلین (ص 195) در بخش معرفی کتاب معلوم نشده که است فقه استدلالی است یا فتوایی؟

رساله های میرزا محمدحسین نائینی در مجموعه شماره 35 (ص 206) به شیوه رساله های دیگر مجموعه ها [هر رساله مستقلاً] معرفی نشده اند.

4. فهرست نسخه های خطی کتابخانه های گلپایگان (گلپایگان ایران)

در این فهرست نسخ خطی کتابخانه های ملازین العابدین گلپایگانی (127 نسخه)، سیدمحمد حسن امام جمعه (74 نسخه)، مسجد جامع گلپایگان (26 نسخه) و کتابخانه حاج آقا رضا شهیدی (5 نسخه) در شهر گلپایگان با نگارش سید جعفر حسینی اشکوری معرفی شده است. این فهرست دارای مقدمه کوتاه و مفیدی است. سپس نسخه های خطی کتابخانه های یاد شده [پس از معرفی بسیار مجمل هر کتابخانه [جداگانه فهرست شده اند. در پایان کتاب نیز نمایه های الفبایی کتابها، موضوعی کتابها، مؤلفین، اعلام و اشخاص، جاها و امکنه فراهم آمده و در 30 صفحه پایانی کتاب، تصویر چند اجازه نامه، آغاز برخی از نسخه ها و چند سند تاریخی و ارزنده با ذکر نام کتابخانه های مرجع آورده شده است.

موارد ذیل به عنوان نقاط ضعف این فهرست قابل تأمل است:

1) نسخه هایی که مؤلف آنها ناشناس بوده، معرفی نشده و عبارت آغاز و انجام آنها نگاشته نشده است. همچون نسخه های قصص الانبیا(ص 12)، مختصر شرح منهاج الوصول (ص 26)، مقاییس الفقه (ص 29)، حجیة الظن (ص 50)، الطلاق (ص 77)، قواعد فقهی (ص 84) و منشآت (ص 108).

2) شماره های تکراری از هر عنوان به اولین شماره ارجاع داده شده در حالی که اولین شماره از عناوینِ شناخته شده بدون معرفی است و در نتیجه این ارجاع بدون فایده است.

3) در عناوینی همانند الانوار النعمانیه (ص 41)، نزهة الناظر و تنبیه الخواطر (ص 77)، منافع سورة القرآن (ص 99) و احسن المجامع (ص 209 211) موضوع «متفرقه» داده شده در حالی که هر کدام از این کتابها یک یا دو موضوع مشخص می تواند بگیرد.

همینطور عناوین بیاض (ص 178 و 179) بدون موضوع است در حالی که موضوع آنها «متفرقه» است.

4) معرفی نسخه های محدودی مثل: الخلل فی الصلاة (ص 99)، شرح جمع الجوامع (ص 102)، تجوید القرآن الکریم (ص 144) و ضبط عقود الاعداد (ص 171) به منابعی همانند الثرات العربی ارجاع داده شده است. بیشتر شدن ارجاعات بر قوت و اعتبار فهرست خطی می افزاید.

5) در مواردی با موضوع یکسان، شاهد تفاوت هستیم مانند منتخب مصباح الهدایه (ص 148) و مناقب (ص 185) که به اولی موضوع «فضائل» و به دومی موضوع «فضائل معصومین» داده شده است. در مواردی نیز موضوع، چندان دقیق نیست مثل اللهوف علی قتلی الطفوف (ص 187) با موضوع مقتل یا واقعه کربلا، موضوع سیره معصومین داده شده است.

6) فهرستنگار محترم در نمایه های پایانی کتاب در بخش نمایه مؤلفین قائل به نوعی مستند کردن اسامی مؤلفین شده در شرایطی که در متن فهرست، چنین نکرده است. بهتر بود در متن فهرست نیز از مستند مشاهیر استفاده می شد و از آوردن اسامی بسیار طولانی خودداری می شد. نامهایی همانند: لسان الذاکرین محمد حسن بن حسینعلی آقا بابا شهید جرفادقانی (ص 210)، جلال الدین محمدبن عبدالرحمن قزوینی معروف به خطیب دمشق (ص 173)، شمس الدین محمد بن محمود بن محمد شریف سمرقندی مجتهد همدانی (ص 144) و ضیاء الاطبا حیدر علی بن محمد علی بیگ طبیب گلپایگانی (ص 142).



*. عضو هیئت علمی کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان