جایگاه طب در نگاه اسلام

طب اسلامی به نظامی از خدمات پزشکی در ابعاد آموزشی، پژوهشی، پیشگیری و درمان جهت حفظ و ارتقاء سلامت فردی و عمومی اطلاق می‌گردد که با آموزه‌ها و رهنمودهای اسلامی هماهنگ و همسو می‌باشد

جایگاه طب در نگاه اسلام
طب اسلامی به نظامی از خدمات پزشکی در ابعاد آموزشی، پژوهشی، پیشگیری و درمان جهت حفظ و ارتقاء سلامت فردی و عمومی اطلاق می‌گردد که با آموزه‌ها و رهنمودهای اسلامی هماهنگ و همسو می‌باشد. نظام طب اسلامی به منزله یک سامانه جامع و پویا در هر شرایط و برای هر فردی، خدمات پزشکی ارائه می‌نمود. این نظام پزشکی با استفاده از روش‌های پاک و با الهام از منابع وحیانی و بدون ضعف و کاستی با کیفیتی مناسب خدماتی عرضه می‌نمود که در دنیای پزشکی کم نظیر بود.
رسالت اصلی اسلام، سعادت مادی و معنوی انسان به صورت متوازن است. در عین حال که انسان دارای بُعد مادّی و جسمی می‌باشد، بُعد روانی و روحی نیز دارد. یک نظام علمی مثل طب باید تمام ابعاد انسان را در برگیرد و الاّ دارای ساماندهی جامع و پویا نبوده با شکست مواجه خواهد شد.
در میراث اسلامی آموزه‌های فراوانی در جهت تأمین، حفظ، بازگرداندن و ارتقاء سلامت وجود دارد. در کنار صدها آیه، هزاران روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) صادر شده است و قابل دسترسی نیز می‌باشد. البته این نکته اسف‌بار نیز گفتنی است که در طول زمان بیش از هزار سال، به رغم تلاش‌های فراوانی که علمای اسلام در باب آیات و احادیث انجام داده‌اند، تلاشی اندک در راه احادیث پزشکی صورت پذیرفته است.
نظام طب اسلامی در چارچوب دستورات الهی شکل گرفت. این نظام فقط شامل چند توصیه طبی نیست بلکه به صورت نظامی جامع و پویا در دوران تمدن طلایی اسلام ظهور کرد. این نظام شامل اصول پیشگیری، نسخه‌های درمانگرانه، بیان خواص گیاهان دارویی و پدیده‌های زمینی، بیان فلسفه احکام، اندام‌شناسی، روان‌شناسی بیمار، جنبه اجتماعی بیمار، ارائه خدمات پزشکی، انجام جراحی‌های فراوان، ایجاد مراکز داروشناسی و راه‌اندازی بیمارستان‌های تخصصی می‌شد. با جرأت و فریاد بلند می‌توان اعلام نمود که طب اسلامی به عنوان یکی از شاخه‌های علوم اسلامی در دوران تمدن زرین اسلام هویتی اصیل داشته است و امروزه می‌توان از آن به صورت مستقل یا تلفیقی بهره‌ای جدی و اساسی برد.
ناگفته نماند که طب دوران تمدن اسلامی از دست‌آوردهای پزشکان غیرمسلمان استفاده کرده است اما سهم اصلی در طب اسلامی را آموزه‌های دینی به ویژه آیات و طب النبی دارد. به بیان واضح‌تر آنچه را که طب اسلامی می‌نماییم، تلفیقی است از دست‌آوردهای طبی غیرمسلمانان، آموزه‌های قرآنی و روایی و نیز تجارب طبیبان مسلمان.
خداوند آفریننده جهان هستی یا کتاب تکوین و نیز نازل کننده قوانین شرعی (کتاب تشریع) می‌باشد. از مطالعه کتاب تشریع، آموزه‌های فراوان طبی به دست می‌آید. از آنجا که مبدأ جهان تکوین و جهان تشریع یکی است، می‌توان گفت پیام‌ها و دست‌آوردهای طبی قرآن کریم، با نظام هستی و جهان طبیعت هماهنگ و همسو است. همچنین می‌توان به این نتیجه دست یافت که روایات طبی معصومین (علیهم السلام) براساس قوانین طبیعت شکل گرفته است. بر این اساس، می‌توان گفت که علم طب اسلامی برگرفته از دو نظام تشریع و تکوین است.
طب اسلامی ساختاری اثربخش و پویا در پزشکی و دانش‌های وابسته ایجاد کرد. بی‌شک سرچشمه‌های اصلی طب اسلامی از آیات قرآن کریم و سنّت و سیره پیامبر گرامی اسلامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و روایات معصومین (علیهم السلام) نشأت می‌گیرد. شایان گفتن است که دانش‌های وابسته در این راستا نقش آفرینی کرده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به بخشی از استنباطات فقها در مورد قواعد طبی و احکام پزشکی اشاره کرد. همچنین نمونه دیگر را می‌توان در اخلاق پزشکان جستجو نمود. اما در این میان واقعیتی انکارناپذیر را نمی‌توان از نظر دور داشت و آن اینکه عنوان طب اسلامی به عنوان شاخه‌ای برجسته از علوم اسلامی که با خود نام صدها پزشک برجسته را همراه دارد، عنوانی اصیل و مستقل است.
نقش تأثیرگذار دین در طب اسلامی به دو صورت نمایان است؛ مستقیم و غیرمستقیم. نقش غیرمستقیم را می‌توان در آموزه‌های دینی به مانند تأکید بر علم آموزی، دانش گمشده مؤمن است، شفابخشی کار خداست و حفظ سلامتی یک ارزش است، جستجو کرد. اما نقش مستقیم دین بسیار فراتر است. در این زمینه صدها آیه و هزاران روایت طبی وجود دارد. از نقش غیرمستقیم دین نیز می‌توان به عنوان «فراطب» یاد نمود.

یک) اهمیت پزشکی

فلسفه قوانین الهی، تکامل و تعالی مادّی و معنوی بشر است. از نگاه اسلام، یکی از بزرگترین نعمت‌های خداوند که در اختیار بشر قرار گرفته است، سلامت جسم و جان است. همچنین یکی از بزرگترین بلایا، بیماری است. از همین مطلب می‌توان نتیجه گرفت که در اسلام طبعاً باید راه‌های حفظ سلامت و شیوه‌های رهایی از بیماری بیان شده باشد. اگر در اسلام سلامت نعمتی بزرگ است و بیماری بلایی عظیم، این مکتب باید در راستای تأمین سلامت و نیز مبارزه با بیماریها برنامه‌ای جامع داشته باشد. اعتقاد بر این است که این برنامه جامع و پویا در قالب طب اسلامی به منصه ظهور رسیده است.
بررسی آیات قرآن به روشنی نشان می‌دهد که یکی از اهداف بزرگ اسلام، حفظ سلامت مردم است. خداوند در آخرین کتابش پروژه سلامت را مطرح کرده، انسان را به آن رهنمون داده است:
یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌؛ خدا هر که را از خشنودى او پیروى کند، به وسیله آن [کتاب] به راه‌هاى سلامت رهنمون مى‌شود، و به توفیق خویش، آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون مى‌برد و به راهى راست هدایتشان مى‌کند.(1)
انسان می‌تواند با همراه کردن خود با برنامه‌های آسمانی قرآن کریم، زندگی مؤمنانه داشته باشد تا ضمن برخورداری از نعمت‌های اخروی، به بزرگترین خوشبختی دنیوی یعنی صحت و سلامت دست یابد. قرآن کریم فرمود:
مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ کَانَ اللَّهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛ هر کس پاداش دنیا بخواهد، پاداش دنیا و آخرت نزد خداست، و خدا شنواى بیناست.(2)
اگر شفا بدست خداست، بیماری محصول خطاهای بشر است. خدا خواهان سلامتی، شفا و آرامش بشر است. اما اگر انسانی در طرح الهی نباشد و از قوانین کائنات تخطی نماید، طبعاً به بیماری‌ها و رنج‌های جسمی و روحی مبتلا خواهد گشت. اما شفای هر بیماری فقط به دست خداست. از این‌روست که یکی از نام‌های زیبای او «الشافی» است. قرآن کریم فرمود:
وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ‌؛ و چون بیمار شوم او مرا درمان مى‌بخشد.(3)
شریفه مزبور الهام بخش نکته‌ای زیباست؛ اگر فقط خداوند شفا می‌دهد و طبابت چیزی غیر از شفابخشی نیست، پس طبیب واقعی اوست و واقعاً طبیب اوست. این آفریننده طبیعت است که خواص تمام عناصر طبیعی را می‌داند و داروی هر دردی را می‌شناسد. پس هر بیماری برای شفای خود راهی جز پیوند با آفریننده ندارد و نیز هر طبیبی برای نیل به مقام طبابت مسیری جز نزدیکی به طبیب واقعی ندارد.
احادیث به ما نشان می‌دهند که علم پزشکی منزلت والایی دارد. حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) به این معنا اشاره دارد:
العِلمُ عِلمَانِ عَلمُ الأدیَانِ وَ عِلمُ الأبدَانِ؛ دانش بر دو گونه است؛ دانش دین‌ها و دانش بدن‌ها.(4)
می‌توان سخنی بالاتر گفت و آن اینکه در حوزه علوم بشری، علم طب سرآمد دانش‌هاست؛ زیرا که استفاده از مواهب طبیعی جز با سلامت جسم و جان میسر نیست و سلامت جسم بر پایه علم طب امکان‌پذیر است. امام باقر (علیه السلام) فرمود:
وَ اعلَم أنَّهُ لا عِلمَ کَطَلَبِ السَّلامَةِ وَ لا سَلامَةً کَسَلامَةِ القَلبِ؛ بدان که نه هیچ دانشی چون جُستن سلامت است و نه هیچ سلامتی چون سلامت دل.(5)
سخنی زیبا از حضرت رضا (علیه السلام) نشان می‌دهد که ملاک حلال و حرام الهی، صحت و مرض بشر است. پس هر آنچه برای آدمی حلال یا حرام شده است به امر بهداشت و سلامتی انسان باز می‌گردد. امام رضا (علیه السلام) فرمود:
إنَّا وَجَدنا کُلَّمَا أحَلَّ اللهُ سُبحانَهُ فَفِیهِ صَلاحُ العِبادِ وَ بَقَاؤهُم وَ لَهُم إلَیهِ الحَاجَةُ الَّتی لایستَغنُونَ عَنهَا وَ وَجدنَا المُحَرَّمَ مِنَ الأشیاءِ لا حَاجَةً لِلعِبَادِ إلیهِ وَ وَجدنَاهُ مُفسِداً دَاعیاً إلَی الفَنَاءِ وَ الهَلاکِ؛ ما می‌بینیم هر آنچه که خداوند- تبارک و تعالی- حلال کرده، در آن، صلاح و بقای بندگان است و بدان نیازی گریزناپذیر دارند و می‌بینیم همه آنچه که حرام شده است، بندگان، بدان نیازی ندارند و می‌بینیم که همه موجب تباهی و زمینه نابودی‌اند.(6)
بی‌تردید مبدأ علم طب اسلامی آموزه‌های وحیانی است. البته از دست‌آوردهای پزشکی سایر ملل و نیز تجارب دانشمندان و پزشکان مسلمان نمی‌توان صرف‌نظر نمود. اگر آیات و روایات طبی نبود، هرگز طب اسلامی شکل نمی‌گرفت. شیخ مفید با اشاره به این حقیقت می‌گوید:
طب (دانشی) است درست که آگاهی از آن، امری ثابت است و راه دسترسی بدان نیز وحی است. آگاهان به این دانش، آن را تنها از پیامبران بهره گرفته‌اند؛ چه آن که نه برای آگاهی یافتن از حقیقت بیماری، جز به کمک سمع (ادلّه عقلی)، راهی هست و نه برای آگاه شدن به درمان، راهی جز توفیق. بدین سان، ثابت می‌شود که یگانه راه این آگاهی، شنیدن از همان خدایی است که به همه نهفته‌ها آگاه است.(7)
همچنین سیدبن طاووس بیانی مشابه ارائه می‌کند:
"خداوند، آدم را از بهشت، فرو آورد و او از آگاهی به همه چیز، برخوردار ساخت. نجوم و پزشکی، از جمله چیزهایی بود که خداوند، وی را از آنها آگاه کرد.(8)"
قرآن کریم با صراحت اعلام می‌کند که یکی از معجزات حضرت عیسی (علیه السلام) این بود که به اذن خداوند نابینای مادرزاد و نیز بیماری پیسی را بهبود بخشید و همچنین مرده را زنده می‌نمود. براین اساس، طبابت در عالی‌ترین رتبه‌اش به دست خدا، انبیا و اولیا اوست. از طریق آنهاست که علم طب در جهان تسرّی پیدا کرد و تبدیل به دانشی با عنوان «طب وحیانی» گشت. قرآن کریم فرمود:
وَ رَسُولاً إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‌؛ و [او را به عنوان] پیامبرى به سوى بنى اسرائیل [مى‌فرستد، که او به آنان مى‌گوید:] «در حقیقت، من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه‌اى آورده‌ام: من از گِل براى شما [چیزى] به شکل پرنده مى‌سازم، آن گاه در آن مى‌دمم، پس به اذن خدا پرنده‌اى مى‌شود؛ و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مى‌بخشم؛ و مردگان را زنده مى‌گردانم، و شما را از آنچه مى‌خورید و در خانه‌هایتان ذخیره مى‌کنید، خبر مى‌دهم؛ مسلماً در این [معجزات]، براى شما اگر مؤمن باشید عبرت است».(9)

دو) قرآن و طب

قرآن کریم، نوری همواره تابان است که بر اندیشه‌های بشر تابید و مسیر انسان‌ها را به سوی کمال روشن ساخت. این کتاب آسمانی منبع عظیم معرفتی بوده سفره‌ای گسترده برای آدمیان به حساب می‌آید. پرتوهای روشنگر این کتاب مبارک، نسل‌های بشر را از زلال معرفت خویش سیراب ساخت و دانشی عمیق را برای انسان‌ها به ارمغان آورد. در این کتاب هدایت، تمامی علومی که برای هدایت و تکامل مورد نیاز بشر است گنجانده شده است. قرآن کریم حاوی مطالب فراوانی در باب اعتقادات، اخلاق، احکام، کیهان‌شناسی، زیست‌شناسی، روح‌شناسی، رویان‌شناسی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی می‌باشد. به جز این، آموزه‌های گسترده‌ای در ارتباط با عالم فراماده و غیب در این کتاب وجود دارد که می‌تواند حس کنجکاوی بشر را تحریک و ارضا نماید. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
القُرآنُ مَأدُبَةُ اللهِ فَتَعَلَّمُوا مَأدُبَتَهُ مَا استَطَعتُم؛ قرآن سفره گسترده خداست. هر چه می‌توانید از آن بهره ببرید.(10)
قرآن کریم هدف آفرینش را معرفت انسان به خدا و اسما و صفات او معرفی می‌کند.(11) در برخی از آیات از علم لدنّی سخن به میان آمده است.(12) علم لدنّی به دانشی گفته می‌شود که خدا به انسان آموزش می‌دهد. از جمله علومی که این کتاب آسمانی در اختیار بشر گذاشته است، دانش طب است. بی‌شک در خلال آیات قرآن، می‌توان به صدها آیه و هزاران نکته پزشکی دست یافت که هر یک روزنه جدید از آگاهی یقینی در اختیار بشر قرار می‌دهد و مسیری را فراروی انسان می‌گشاید.
می‌توان به برخی از مضامین پزشکی قرآن کریم اشاره کرد؛ حرمت خوردن گوشت مردار و خون و گوشت خوک، (13) خوردن روزی‌های پاک، (14) عدم زیاده‌روی در خوردن و آشامیدن، (15) تنوع باغ‌های انگور و خرما، (16) تعادل جسم انسان، (17) توجه به اهمیت آب در خلقت انسان، (18) جایگاه شب در بهداشت انسان، (19) بهداشت دوران بارداری، (20) نحوه شکل‌گیری اندام بشر، (21) اسرار درختان، (22) آفرینش موجودات به صورت جفت جفت، (23) صورت‌بندی در جنین، (24) خواص میوه‌ها و گوشت‌ها(25) و ویژگی‌های دوران پیری.(26)
رهنمودهای قرآنی در سخنان پیشوایان دین به صورت تفصیلی و جزئی بیان شده است. حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) در حدیثی زیبا رابطه درد و درمان را اینگونه بیان داشت:
خداوند عزوجل بدن را به هیچ بیماری‌ای گرفتار نساخت، مگر آن هنگام که برایش دارویی قرار داد که بدان، درمان شود؛ و برای هر نوع دردی، نوعی درمان است و چاره‌ای و نسخه‌ای.(27)
حضرت رضا (علیه السلام) عوامل تندرستی و شادابی جسم و جان را چنین بیان داشت:
"اگر چیزی موجب افزایش (نیرو و نشاط) بدن باشد، ماساژ دادن بدن و لباس نرم، همچنین بوی خوش و استحمام، (جزئی از) آن است، و اگر (گزارش شود که) مرده‌ای در اثر ماساژ دادن زنده شده است، من آن را انکار نمی‌کنم.(28)"
امام هشتم شیعیان (علیه السلام) درباره نقش مزاج‌ها در عافیت یا بیماری بدن نکته‌ای دقیق بیان فرمود:
"هر کس بخواهد مزاج صفراوی را فرو بنشاند، هر روز چیزی تَر و سرد بخورد، بدن خویش را باد بزند، کمتر حرکت کند و به آن که وی را دوست دارد، فراوان بنگرد.(29)"

پی‌نوشت‌ها:

1- مائده/16.
2- نساء/134.
3- شعراء/80.
4- کراجکی، کنزالفوائد، ج2، ص107؛ مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص220.
5- حرّانی، تحف العقول، ص 286؛ فیض کاشانی، الوافی، ج26، ص262؛ مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص164.
6- صدوق، علل الشرائع، ج2، ص592؛ مجلسی، بحارالانوار، ج6، ص93.
7- مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 144.
8- مجلسی، بحارالانوار، ج55، ص 275.
9- آل عمران/49.
10- مجلسی، بحارالانوار، ج89، ص19.
11- طلاق/12.
12- کهف/65.
13- مائده/3.
14- بقره/172.
15- اعراف/31.
16- رعد/4.
17- حجر/29.
18- فرقان/54.
19- نمل/86.
20- لقمان/14.
21- یس/78.
22- صافات/146.
23- زمر/6.
24- غافر/64.
25- طور/22.
26- زمل/17.
27- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص309.
28- مجلسی، همان، ص 261؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج1، ص375و ج16، ص466.
29- مجلسی، بحارالانوار، ج62، ص325.

منبع مقاله :
فعالی، محمد تقی، (1394) سبک زندگی رضوی (4) - بهداشت غذا و تغذیه، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (علیه السلام)، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان