به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، نشست «17 دقیقه حرف حساب» با حضور نویسندگان ایرانی در راهپیمایی «مارشمیرا» برگزار شد و طی آن مهدی قزلی، مدیرعامل این بنیاد و یکی از نویسندگان حاضر در راهپیمایی اخیر «مارشمیرا»، قصه بوسنی را قصه فراموشیها خطاب کرد.
او حضور نویسندگان ایرانی در آیین بزرگداشت یاد و خاطره قربانیان نسلکشی سربرنیتسا در جریان جنگ بالکان را همانند ضربه دانست که سرانجام، شیشه فراموشی را فرو خواهد ریخت.
قزلی گفت: شرکت در راهپیمایی جاده مرگ مارشمیرا که در این سالها از آن با نام جاده صلح یاد میکنند، فرصت خوبی است تا یک ایرانی در اتمسفر آن جنایت بزرگ زیست کند و تأملی راجع به آن ماجرا داشته باشد.
وی ادامه داد: در زمان حضور در این راهپیمایی بود که دانستم چرا مقام معظم رهبری از بوسنی به عنوان دروازه ورود اسلام به اروپا یاد کردند و اینکه چرا ایران در جنگ بالکان حضور مؤثر داشت. در بوسنی هرکس که نسبتی با جنگ دارد، خود را مدیون ایران میداند.
نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» با بیان اینکه بازدید از بوسنی، بازدید یک تجربه کاملاً موفق جمهوری اسلامی ایران است، گفت: در کشور با بحران ناکارآمدی مواجهیم. این ناکارآمدی در اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم، بیشتر محسوس است؛ اما ما تجربههای موفق کارآمدی را داریم؛ مانند حضور بینالمللی و به ویژه حضور در جنگ بوسنی که یک حضور کارآمد محسوب میشود.
او تأکید کرد: ما با تقدیم سه شهید در بوسنی و صرف هزینه برای این کشور در مقابل هزینههایی که اروپا و آمریکا برای کرواتها و صربها صرف میکردند، به هر آنچه میخواستیم، رسیدیم. در آن برهه، مسئولان سیاست خارجی، مسئولان نظامی و سپاه، همکاری بسیار خوبی با هم داشتند و این کارآمدی را به اثبات رساندند.
قزلی در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر استفاده از ظرفیت راهپیمایی مارشمیرا گفت: حضور 10 نفره نویسندگان ایرانی در این راهپیمایی بیش از حضور کشوری مثل ترکیه که تنها یکی از گروههای شرکتکننده از این کشور یکصد نفر عضو داشت، به چشم بوسنیاییها آمد. امیدوارم بتوانیم این حضور را با کمیت دقیق و کیفیت مناسب، ادامه دهیم.
او همچنین با انتقاد از طرح موضوعات احساسی تبدیل راهپیمایی سربرنیتسا به اربعین ثانی و یا راهاندازی گروههای جهادی در بوسنی از سوی برخی در داخل کشور گفت: بدون شناخت، حضور در بوسنی و انجام برنامههای بدون فکر، محکوم به شکست است. راهپیمایی بوسنی جایی است که اهالی فکر و دغدغه باید در آن حضور داشته باشند تا ضمن گفتوگو با گروههای دیگر بتوانند جریانها را بشناسند.
قزلی در بخش دیگری از سخنانش با هشدار نسبت به آنچه او آمریکاییزه شدن راهپیمایی مارشمیرا خواند، گفت: تلاشهایی در بوسنی به دنبال آن است که موضوع نسلکشی سربرنیتسا به فراموشی سپرده شود. این تلاشها با هدایت آمریکا در حال انجام است و این نقشه، تنها توسط کسانی که دغدغه بوسنی را دارند، خنثی خواهد شد.
قزلی خطاب به مسئولان کشور گفت: به گفته مرتضی سرهنگی، نویسنده حوزه دفاع مقدس، تاریخ جنگ را کسانی تعیین میکنند که در نهایت آن را روایت کرده باشند. از همین رو به جای آن که از منابع بیگانه جنگهای منطقه را روایت کنیم، اجازه دهند که نویسندگان را به سوریه، عراق و یمن ببریم تا آنها راوی مقاومت مردم این کشورها باشند.
قزلی خاطرنشان کرد: نویسندگان کشورمان 20 سال دیر به بوسنی رفتند. امیدوارم پای آنها با کمترین فاصله از جنگ به سوریه و یمن برسد و دیر به این مناطق جنگی نرویم
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی با اشاره به اینکه برای هر نفر در اعزام به راهپیمایی مارشمیرا حدود 5 میلیون تومان هزینه شد که از این میان، 3 میلیون تومان توسط نویسندگان و شاعران شرکتکننده در راهپیمایی پرداخت شد، گفت: این سفر هرچند به قلب اروپا انجام شد، اما سفر گرانی نبود. البته با همین مقدار کم هم درسهایی آموختیم که میتوانیم به دیگران منتقل کنیم.
او در پایان گفت: یکی از این درسها عبرتآموز است؛ در جریان نسلکشی سربرنیتسا، تقریباً تمام کسانی که اسلحه خود را تحویل سازمان ملل دادند و به این سازمان اعتماد کردند و در محلی که آنها مشخص کرده بودند، پناه گرفتند یا آنها که از راه جنگل گریختند، قربانیان این نسلکشی شدند؛ اما بیشتر کسانی که تسلیم نشدند و به مقاومت ادامه دادند، توانستند خود را به شهر توزلا برسانند و جان خود را حفظ کنند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب و پژوهشگر حوزه بالکان، نیز در سخنرانی خود در نشست «17 دقیقه حرف حساب» که با حضور نویسندگان ایرانی حاضر در راهپیمایی «مارشمیرا» برگزار شد، گفت: بوسنی از جنگ جهانی اول زخم دارد؛ همان زمان که ولیعهد اتریش بر روی پل مقابل کتابخانه خسرو غازیبیگ ترور و به بهانه آن، جنگ جهانی آغاز شد. در حقیقت، بوسنی سه بار در قرن بیستم و در جریان جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ بالکان، ویران شد و زخم خورد.
نواب ادامه داد: در آخرین این زخمها و در جنگ بالکان، صربها با جنایاتی که علیه مسلمانان بوسنیایی انجام دادند، حتی روی القاعده و داعش را سفید کردند. جنایاتی مانند پاره کردن شکم زنی آبستن برای آنکه جنسیت جنین او را حدس بزنند و یا حک کردن حرف S با 300 بار گذاشتن آتش سیگار بر پشت یک پیرزن ناتوان. اینها بخشی از جنایات صربها بود. در جنگ جهانی دوم هم کرواتهای متعصب از گوشت مسلمانان کالباس درست میکردند و به سربازان خود میدادند.
او با اشاره به اینکه حتی بعد از گذشت 20 سال از واقعه کشتار سربرنیتسا هنرمندان با شرکت در راهپیمایی مارشمیرا به این موضوع وارد شدهاند، گفت: برای هنر، ورود در هر زمانی دیر نیست. هنر با ورود خود و با استفاده از شعر و داستان و فیلم، میتواند این وقایع را به نسلهای بعدی انتقال دهد.
این فعال فرهنگی ادامه داد: همچنین بدانید که هر واقعهای اگر به هنر گره نخورد، به ابدیت هم پیوند نخواهد خورد. بنابراین شما با آثارتان میتوانید موضوع نسلکشی سربرنیتسا را در تاریخ و حافظه تاریخی به ابدیت پیوند دهید. حتی سال بعد با کاروان بزرگتری در این راهپیمایی شرکت کنید و این فاجعه انسانی و غم بشری و جنایت به انسانیت و تاریخ را به تصویر بکشید و یاد شهدای مظلوم سربرنیتسا را زنده نگه دارید.
نواب در بخش دیگری از سخنانش با تمجید از ایستادگی مردم بوسنی در مقابل هجمههای غرب و شرق و پایداری بر دین اسلام گفت: مردم بوسنی با میزان آشنایی اندک خود از اسلام، مقابل امواج تخریبگر شرق و غرب عالم مقاومت کردند که کار بسیار بزرگی است. بر این اساس اعتقاد دارم که آینده روشنی مقابل بوسنی قرار گرفته و این کشور، علیرغم ناخشنودی اروپاییها که دوست ندارند کشوری با نژاد اروپایی و چشم آبی مسلمان باشد، پیرو اسلام باقی خواهند ماند.
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در بخش دیگری از سخنانش با گفتن اینکه جفا میشود اگر یادی نکنم از رهبر انقلاب که در خصوص موضوع بوسنی ایستادگی کردند، اظهار کرد: بعدازظهری را به یاد دارم که مقام معظم رهبری، عصا را به زمین زدند و فرمودند: نامردها از زمین و هوا مظلومین را هدف قرار دادهاند و هیچکس نیست به ندای مظلومیت آنها لبیک بگوید. بعد از آن، جمعی لبیک گفتند و در بوسنی حاضر شدند که اگر هشدار آقای خامنهای نبود، بوسنی نابود میشد.
نواب همچنین خطاب به اهالی فکر و قلم و اندیشه گفت: نقش شما به عنوان هنرمند در ماندگاری ارزشهای انسانی ارزشمند است. هنر، معنویت و اخلاق و عرفان و انسانیت را ماندگار میکند و ما را از اسلام تکبعدی فقاهتی نجات میدهد.
این فعال حوزه بالکان در پایان با ابراز خرسندی از حضور در جمع نویسندگان و هنرمندان اعزامی به بوسنی و هرزگوین، از بنیاد شعر و ادبیات داستانی به خاطر عملی کردن این سفر قدردانی کرد.
همچنین محسن رضوانی، شاعر و نویسنده، اظهار کرد: در 16 آذر سال 1332 سه دانشجوی ایرانی را مقابل پای معاون رئیس جمهور آمریکا به شهادت رساندند که دکتر شریعتی سالها بعد، از آنها با تعبیر سه آذر اهورایی یاد کرد. خون این سه دانشجو خیلی برکت داشت و سند جنایت آمریکا شد. سه آذر اهورایی هم که در بوسنی تقدیم اسلام کردیم، خونهایی بسیار بابرکت داشتند.
او افزود: مسأله بوسنی هم سند خیلی روشنی است بر چند موضوع دیگر. اول اینکه مردم جهان، مسلمانان را متهم به خشونت نکنند؛ حافظه تاریخی خود را تقویت کنند و بدانند که استفاده از بمبهای اتمی، راهاندازی جنگهای جهانی اول و دوم، نسلکشی و بردهداری، کشتار سرخپوستان و ... بدون حضور مسلمانان انجام شده است. پس مسأله بوسنی یک روش برای مواجهه با غربیها برای تبرئه مسلمانان از خشونت است.
رضوانی ادامه داد: همیشه جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان را به طایفهگری در راستای تحقق اهداف مذهبی خود متهم میکردند. حمایت ایران از بوسنی در جنگ بالکان با توجه به اینکه مسلمانان این کشور، سنیمذهب هستند، خلاف این ادعای پوچ را ثابت میکند. جاننثاری و فداکاری جوانان ایران در بوسنی نشان میدهد که آرمان جمهوری اسلامی دفاع از همه مسلمانان و تمام مستضعفان جهان است.
او در بخش دیگری از سخنانش با خطاب قرار دادن جوانان بوسنی گفت: شما جوانان بوسنیایی باید فرق بین دوست و دشمن را تشخیص دهید.
رضوانی همچنین اظهار کرد: در این سفر، مساجد بسیاری را دیدم که توسط صربها تخریب شده بودند؛ اما حتی یک کلیسا را ندیدم که مسلمانان به آن کوچکترین آسیبی رسانده باشند.
این شاعر و نویسنده در پایان سخنانش بیان کرد: اولین مرحله یک سالک، سفر و زیارت است. از طرفی نویسنده و شاعر و هنرمند، سالک هستند و باید اقدام به سفر کنند. خیلی از آثار فاخر ادبیات از رهگذر سفر خلق شده و رهاورد سفر بوده است.
مجید قیصری، داستاننویس، دیگر راوی «17 دقیقه حرف» حساب بود که به جای سخنرانی، یک روایت داستانی از خودش با نام «درینا، رود نیست» را خواند که حاصل مشاهداتش در راهپیمایی مارشمیرا برای بزرگداشت قربانیان نسلکشی سربرنیتسا بود.
حامد عسکری، شاعر و ترانهسرا، نیز با بیان اینکه سفر به بوسنی برای شرکت در راهپیمایی بزرگداشت قربانیان سربرنیتسا ذهنیت من درباره این کشور را عوض کرد، گفت: اولینبار دانشآموز دبستان بودم که با بوسنی آشنا شدم؛ زمانی که برای جمعآوری کمک به جنگزدگان بوسنی صندوقی به مدرسه آوردند.
او ادامه داد: تنها دقایقی بعد از آن که فراخوان سفر به بوسنی منتشر شد، با آقای قزلی تماس گرفتم و درخواست سفر دادم. چند وقت بعد که سفر انجام شد و به محض رسیدن به سارایوو، تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است.
عسکری همچنین با گفتن اینکه اهل شهر زلزهزده بم است، بیان کرد: من تجربه دیدن مرگ، گور دستهجمعی و دفن دستهجمعی را دارم. هنوز هم جنازه پدربزرگ من در بم مفقود است و نمیدانیم کجا دفن شده است. با این حال وقتی وارد سوله انبار کارخانه باطریسازی در پوتوچاری شدیم و با یادآوری آن همه کشتار، زانوهایم خم شد و دیگر تحمل ایستادن نداشتم. با همه این اتفاقات، هنوز هم مقاومت در بوسنی وجود دارد.
او ادامه داد: معتقدم ابرمفهومهای بیشتری برای گره زدن محکمتر ارتباط ما با بوسنی است. در کاروانسرای 300 ساله بوسنی، رباعیات خیام به چشم میخورد. در بوسنی شرحی بر حافظ نوشته شده و اشتراکات واژگانی بسیار داریم که همه اینها نشان از خواهر ـ برادری فرهنگی بسیار عمیق ما دارد.
این شاعر در بخش دیگری از سخنانش گفت: سفر به بوسنی سبب آگاهی من نسبت به وقایع این کشور شده و وادارم میکند که مطالعاتم درباره واقعه جنگ بالکان را افزایش دهم. خودم را مدیون خواهران و برادران بوسنیایی میدانم و تلاش میکنم صدای مظلومیت این عزیزان را با هنر گره بزنم و منتشر کنم.
عسکری سپس با بیان اینکه خون مظلوم هیچگاه خشک نمیشود و همیشه میجوشد، قطعه ادبی خود را برای فاطیما، نوزادی که تنها چند ساعت بعد از تولد به دست جنایتکاران جنگی صرب در سربرنیتسا به شهادت رسید، خواند.
این شعر اینگونه آغاز میشود:
میتوانست الان زنده باشد
با گیسوانی بلند و طلایی و شاید بلوطیرنگ
که عصرها برای همسرش قهوه بوسنیایی دم کند
و در هیاهوی گنجشکها و بوی میخکهای ناب تراس خانهاش
درباره مدرسه دخترش با همسرش حرف بزند ...
در بخش دیگری از این نشست، مریم برادران، نویسنده کتاب «ر» (زندگینامه شهید رسول حیدری، از شهدای ایرانی جنگ بوسنی)، نیز با نمایش 11 تصویر از راهپیمایی مارشمیرا، 11 روایت مستند و داستانگونه خود در ارتباط با این تصاویر را خواند.
نشست «17 دقیقه حرف حساب» بنیاد شعر و ادبیات داستانی، روز یکشنبه اول مرداد با حضور نویسندگان و شاعران شرکتکننده در راهپیمایی «مارشمیرا» و تعدادی از اهل قلم و اندیشه در تالار جلال آلاحمد این بنیاد برگزار شد.