ماهان شبکه ایرانیان

اختلالات روانی، اصلی ترین عامل خودکشی

چه علایم و اختلالات روانی باعث افزایش خطر خودکشی می شوند؟ اختلالات روانی، قوی ترین عامل خطر برای خودکشی محسوب می شوند

اختلالات روانی، اصلی ترین عامل خودکشی

چه علایم و اختلالات روانی باعث افزایش خطر خودکشی می شوند؟

اختلالات روانی، قوی ترین عامل خطر برای خودکشی محسوب می شوند. اختلالاتی که با بالاترین خطر خودکشی در ارتباط هستند، شامل اختلالات خلقی، جنون، اضطراب و بعضی از اختلالات شخصیتی و سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی به مواد است. به علاوه، علایم خاص روانی که در ذیل می آیند، همراه یا بدون زمینه ی اختلال روانی با افزایش خطر خودکشی در ارتباط هستند.
- افسردگی
- اضطراب شدید
- حملات اضطرابی شدید
- ناامیدی
- توهمات آمرانه
- تکانشگری
- پرخاشگری
- عدم لذت شدید
- ملال
- خجالت
- اعتماد به نفس پایین
- آشفتگی
- تحریک پذیری
- عصبانیت
- بی خوابی
عواملی که ممکن است باعث افزایش خطر خودکشی در افراد با هر نوع اختلال روانی شوند:
- انزوای اجتماعی
- از دست دادن نقش خانوادگی
- از دست دادن ارتباط بین فردی
- از دست دادن کار
- از دست دادن مهارت های قبلی یا کفایت
- آگاهی از کمبودها
- وابستگی و سوء مصرف مواد مخدر یا الکل
- ناتوانی در حل مشکلات
- افسردگی
- ناامیدی
اختلالات روانی که در ارتباط با افزایش خطر خودکشی هستند:
1. اختلالات خلقی
2. اختلالات سایکوتیک (جنون)
3. اختلالات اضطرابی
4. وابستگی یا سوء مصرف مواد و الکل
5. اختلالات شخصیتی

اختلالات خلقی باعث افزایش خطر خودکشی می شوند

در بسیاری از مطالعات گزارش شده است که حدود 50 درصد از کسانی که بر اثر خودکشی می میرند احتمالاً از یک اختلال افسردگی اساسی رنج می برده اند.
اختلالات خلقی خطر مرگ با خودکشی را 20 برابر افزایش می دهد. اختلال افسردگی و افسردگی اساسی و اختلال دو قطبی، غالباً عامل مرگ های ناشی از خودکشی هستند.
برای بیماران جوان تری که از اختلال افسردگی اساسی یا اختلال دو قطبی رنج می برند خودکشی بیش تر در شروع بیماری رخ می دهد، به خصوص اگر علایم افسردگی همراه با حملات اضطرابی، اضطراب شدید، کاهش تمرکز، بی خوابی شدید، سوء مصرف الکل و عدم لذت باشد. هم چنین ناامیدی و بدبینی، به خصوص در مراحل بعدی بیماری، خطر خودکشی را افزایش می دهد.
افرادی که دوره ی افسردگی در زمینه ی اختلال دو قطبی را تجربه می کنند ممکن است نسبت به آن هایی که افسردگی بدون زمینه ی اختلال دو قطبی دارند در خطر بالاتر خودکشی باشند.
افسردگی بالینی نباید با علایم افسردگی که طی وقایع ناخوشایند زندگی که به عنوان بخشی از تجربه ی طبیعی انسان تلقی می شود، اشتباه گرفته شود. بروز اولیه ی افسردگی بالینی در سنین نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است و به طور طبیعی با افزایش میزان خودکشی ارتباط دارد.
اگرچه تحقیقات نقش ژن را در بروز افسردگی نشان داده اند ولی خودکشی ناشی از افسردگی نتیجه ی تداخل پیچیده ی عوامل محیطی و بیماری است. موقعی که افسردگی هم زمان با یک بیماری مزمن (مانند درد یا بیماری قلبی) رخ می دهد، خطر خودکشی ممکن است به طور اساسی افزایش یابد.
در کل، افراد مبتلا به افسردگی بالینی اغلب علایم زیر را نشان می دهند و این علایم منجر به اختلال عملکرد آن ها می شود، به طوری که حالت خلقی معمولی را از دست می دهند. این علایم بدین قرارند:
خلق افسرده، از دست دادن علاقه یا لذت، فقدان انرژی، اشکال در تمرکز، کاهش اشتها، احساس بی ارزشی یا ناامیدی، نشخوارهای ذهنی گناه، مشکلات خواب، عقیده یا نقشه ی خودکشی یا احساس این که زندگی ارزش زنده ماندن ندارد.
در بسیاری از موارد و در بسیاری از فرهنگ ها علایم جسمی مانند اشکال در به خواب رفتن، سردرد و فقدان انرژی ممکن است شایع ترین تظاهر افسردگی باشد. متخصصان بهداشت باید از علایم آگاه باشند و زمانی که افرادی با چنین شکایاتی مراجعه می کنند وجود خلق افسرده یا شناخت های افسردگی (مانند بی ارزشی، ناامیدی، فقدان لذت) را جست و جو کنند (غربالگری برای افسردگی انجام دهند).
لازم است هر بیمار افسرده برای خطر خودکشی کنترل شود، حتی زمانی که احساس می کند بهتر شده است. این به خصوص در طی دوره ی اولیه ی درمان اهمیت دارد، چرا که بهبودی اولیه ی انرژی یا عوارض جانبی رفتاری بعضی از داروها ممکن است خطر افزایش افکار خودکشی یا رفتارهایی را که به خود شخص صدمه می زنند، در پی داشته باشد. علاوه بر افسردگی، وجود علایم خاصی که در طی سندرم افسردگی رخ می دهند، ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهند. این ها شامل: ناامیدی، حملات اضطرابی، اضطراب شدید، بی علاقگی شدید و جنون (روان پریشی) هستند.

عوامل مؤثر در افزایش خطر خودکشی در اسکیزوفرنیا

عامل بیش از 10 درصد خودکشی ها جنون روان پریشی است و در بیماری اسکیزوفرنی خطر مرگ با خودکشی 10 برابر بیش تر است. مطالعات نشان داده که تا 50 درصد بیماران اسکیزوفرنی ممکن است در طول بیماری شان اقدام به خودکشی کنند.
در اسکیزوفرنی اقدام به خودکشی غالباً با افسردگی، فشارهای روانی اجتماعی و علایم سایکوتیک تسریع می شود. خودکشی در این بیماران طی سال های اولیه ی بعد از بروز بیماری بسیار شایع است. توهمات شنوایی آمرانه که به بیمار دستور می دهد تا درگیر رفتارهای خطرناک شود و به خود یا دیگران صدمه بزند، ممکن است مرگبار باشد. مشکل است پیشگویی کنیم، چه بیمارانی بیش تر یا کم تر احتمال دارد که از توهمات آمرانه اطاعت کنند. به همین دلیل هر بیماری که دچار توهمات آمرانه ی خطرناک است، باید به دقت کنترل شود.
عواملی که خطر خودکشی در اسکیزوفرنی را افزایش می دهند شامل موارد زیر می شوند:
- شناخت کمبودهای ناشی از بیماری
- صدمه زدن به خود یا توهمات آمرانه ی خشونت آمیز
- بی قراری احتمالی ناشی از عوارض جانبی داروهای ضد جنون
- علایم افسردگی
- احساس ناامیدی
- بی کاری
- ترخیص اخیر از بیمارستان
- جنسیت مرد
- سن کم تر از 45 سال

تأثیر اختلالات اضطرابی بر افزایش خطر خودکشی

فکر خودکشی و اقدام به آن در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی شایع است. اختلالات اضطرابی در 15 تا 20 درصد خودکشی ها ممکن است نقش داشته باشند و 6 تا 10 درصد خطر خودکشی را افزایش می دهند، به خصوص اگر با حملات اضطرابی، افسردگی و مصرف الکل همراه باشند.

رابطه ی الکل و سوء مصرف مواد با خودکشی

سوء مصرف یا وابستگی به مواد و الکل ممکن است در 25 تا 50 درصد مرگ های ناشی از خودکشی نقش داشته باشد و باعث افزایش 6 برابر مرگ و میر ناشی از خودکشی شود و خطر خودکشی را در طول عمر تا 15 درصد افزایش دهد.
برخلاف افسردگی و اسکیزوفرنی، خودکشی بین مصرف کنندگان مواد مخدر در اواخر بیماری رخ می دهد؛ بعد از اینکه عوارض اختلال مزمن اثرات سنگینی بر سلامت، روابط بین فردی، عملکرد اجتماعی، اقتصادی و عملکرد شغلی گذاشت.

عوامل خطر خودکشی برای مصرف کنندگان مواد

- وجود سایر اختلالات روانی
- از دست دادن یا تخریب روابط بین فردی نزدیک
- تهدید از دست دادن یک رابطه
- وجود یک دوره ی افسردگی

عوامل خطر خودکشی در اختلالات مصرف الکل

- اقدام به خودکشی در گذشته
- ادامه ی مصرف یا مصرف افراطی الکل
- بی کاری
- تنها زندگی کردن
- حمایت اجتماعی ضعیف
- مشکلات قانونی
- مشکلات اقتصادی
- بیماری جسمی شدید
- سایر اختلالات روانی
- اختلالات شخصیتی
- مصرف سایر مواد
مسمومیت با الکل به خودی خود حتی بدون وجود وابستگی یا سوء مصرف الکل ممکن است عامل خطر برای خودکشی باشد. درصد قابل توجهی از افراد که در اثر خودکشی مرده اند قبل از اقدام به آن الکل مصرف کرده اند. خودکشی در زمینه ی مسمومیت الکل ممکن است بیش تر تکانشی باشد تا برنامه ریزی شده، و امکان دارد از روش های بسیار کشنده ای مثل اسلحه استفاده شود.
منبع مقاله :
سپهرمنش، زهرا؛ (1388)، پشگیری از خودکشی(راهنمای عملی ارزیابی و پیشگیری از خودکشی)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان