از مقولاتی که در زمینه آزادی بیان در نهج البلاغه می توان استفاده کرد: «امر به معروف و نهی از منکر» است . معروف و منکر را نباید تنها در محدوده مسائل فردی و اجتماعی دید، بلکه در همه زمینه ها از جمله مسائل سیاسی این اصل جایگاه دارد .
مولا، در نهج البلاغه بر این اصل زندگی ساز و نشاط آفرین جامعه تاکید خاص دارد . تا جایی که سفارش پایانی عمر مولا همین فریضه است:
«. . . لا تترکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم;
(14) امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط می شوند، آن گاه هرچه دعا کنید دعایتان مستجاب نخواهد شد .»
در سخنی دیگر ترک کننده این فریضه را مرده زنده نما نامیده است: «. . . و منهم تارک لانکار المنکر بلسانه و قلبه و یده فذلک میت الاحیاء . . . ;
(15) و گروهی دیگر نه با زبان نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی کنند این ها مردگان زنده نمایند .»
«. . . و ما اعمال البر کلها والجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف والنهی عن المنکر الا کنفثة فی بحر لجی . . . ;
(16) تمام اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطره ای است در مقابل یک دریای پهناور .»
این سخنان بلند حماسی را در محدوده جزیی زندگی دیدن خطا است . قطعا بخشی از مصادیق آن نهی از منکرات سیاسی است که دست اندرکاران نظام با همه قصد خیری که دارند معصوم نیستند و نیاز به تذکر و امر و نهی دارند . جالب این جا است که مولا در سخنی فریاد و خروش برآوردن در برابر حاکم جائر را برترین جهاد نامیده است:
«و افضل من ذلک کله کلمة عدل عند امام جائر;
(17) و اما از همه اینها مهم تر سخنی است که برای دفاع از عدالت در برابر پیشوای ستمگری گفته می شود .»
این ها بخشی از مقولاتی است که می توان برای آزادی بیان از دیدگاه مولا علی (ع) بهره گرفت .
پی نوشت ها:
14) همان، خطبه 34 .
15) همان، نامه 47 .
16) و 17) نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 374 .