ماهان شبکه ایرانیان

اتحاد ملّی و انسجام اسلامی (۲)

در شماره ۹۰ از مجله مبلغان مروری بر جایگاه و نقش انقلاب اسلامی در تحولات سیاسی جهان و آثار انقلاب در ایران داشته، بیان کردیم که در معادلات سیاسی جهان تنها دو قدرت کاپیتالیسم و سوسیالیزم مطرح بودند و با انقلاب اسلامی ایران، واژه های جدیدی به ادبیات سیاسی جهان افزوده شد و آرام آرام جایگاه نیرومندی را به خود اختصاص داد

اشاره:

در شماره 90 از مجله مبلغان مروری بر جایگاه و نقش انقلاب اسلامی در تحولات سیاسی جهان و آثار انقلاب در ایران داشته، بیان کردیم که در معادلات سیاسی جهان تنها دو قدرت کاپیتالیسم و سوسیالیزم مطرح بودند و با انقلاب اسلامی ایران، واژه های جدیدی به ادبیات سیاسی جهان افزوده شد و آرام آرام جایگاه نیرومندی را به خود اختصاص داد. دشمنان توطئه های فراوانی در عرصه های نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی طرّاحی کرده و به اجرا گذاشتند، و انقلاب اسلامی ایران نه تنها همه آن توطئه ها را با موفقیت خنثی نمود؛ بلکه پیشرفتهای چشمگیری از جهات علمی، اقتصادی، صنعتی و فرهنگی نصیب کشور ساخت. یکی از مهم ترین علل این موفقیتها، اتحاد ملّی و انسجام اسلامی بوده است.

به طور کلّی در باب اتحاد ملّی و انسجام اسلامی چند نکته باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد:

1. ایجاد تفرقه، هدف اساسی دشمنان

از آنجا که انقلاب اسلامی، در کشورهای دارای گرایش اسلامی نفوذ کرده وعده زیادی از مسلمانان جهان را با این نگرش آشنا و عده ای را شیفته خود ساخته است، تفکّر الحادی وهابیّت تنها به این جهت که معاند سرسخت تشیّع است، توسط آمریکا و به منظور درگیر ساختن قوای مسلمانان با یکدیگر مورد حمایت قرار گرفت و با کمکهای بی دریغ اقتصادی و نظامی دشمنان اسلام در مدّت کوتاهی افغانستان را اشغال کرد و بدترین جنایات را در مدّت سلطه خویش نسبت به شیعیان مرتکب شد. اکنون طرفداران این تفکّر در عراق هر روز انسانهای بی گناه را به خاک و خون می کشند، در فلسطین گروههای مبارز را در مقابل هم قرار داده و در لبنان با نام فتح الاسلام در ادامه همان خط ننگین تفرقه، مسلمانان را به جان یکدیگر انداخته اند.

جوانان ایرانی را به پاکستان می برند و پس از آموزشهای تفرقه افکنانه، آنان را به کشور باز می گردانند و مهم ترین آموزه و اساسی ترین رویکرد اینان، درگیر ساختن مسلمانان با یکدیگر و نابودسازی روح برادری در بین آنان است.

اگر کسی از پائین ترین آگاهی سیاسی برخوردار باشد، به راحتی در می یابد که این حرکتها اساسی ترین کمک را به کفر جهانی داشته و آنان را بیش از هر کس شاد می سازد.

این حرکت از سویی مسلمانان را به برادر کشی می کشاند و از سوی دیگر با عملکرد خشن و وحشیانه وهابیت و سلفیها دین اسلام غیرمنطقی جلوه می کند و همین امر کافی است که اسلام را منفور ساخته، گسترش آن را کنترل کند.

مقام معظم رهبری دام عزه با شناخت دقیق اهداف دشمنان در ایجاد تفرقه بین مسلمانان، به انسجام اسلامی در بین همه مسلمین توجّه نموده و سال 86 را به این نام ارزشمند مزیّن ساختند.

2. خواستگاه تفکّر انسجام اسلامی

خواستگاه تفکّر انسجام اسلامی، قرآن و سیره اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشد. برای دریافت دقیق این امر توجّه به چند نکته ضروری است:

الف. اندیشه گرایی در اسلام

قرآن مجید در موارد بسیاری اسلام به دنبال بیان راه تعالی و تبیین راه گمراهی برای انسانها است و پس از این مرحله، برای پذیرش دین هیچ گونه اجباری را روا نمی داند

انسانها را به تعقّل و تفکّر فراخوانده، کسانی که اهل اندیشه و تفکّر نباشند را مانند چهار پایان و یا گمراه تر بر شمرده، فکر و قلب آنان را سخت تر از سنگ معرفی می کند.

ب. بیان حقّ

اسلام بیان حق برای همگان و روشن گری را مهم ترین وجهه همّت خویش قرار داده است. برای مشرکان و کافران حق را بیان و انحرافات را مشخص می کند و برای اهل کتاب بخشهایی را که توسط رهبرانشان کتمان شده و مخفی مانده، باز می گوید، تا حق تبیین گردد.

قرآن مجید می فرماید:

«یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللّه ِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ»؛

«ای اهل کتاب! پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می کردید روشن می سازد، به سوی شما آمد؛ و از بسیاری از آن، صرف نظر می نماید. از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد.»

ج. عدم اجبار در پذیرش

بنابر باور همه فرق اسلامی، ایمان از روی اجبار فاقد ارزش بوده، قرآن مجید می فرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛

«اکراهی در دین نیست. راه درست از راه انحرافی روشن شده است.»

اسلام به دنبال بیان راه تعالی و تبیین راه گمراهی برای انسانها است و پس از این مرحله، برای پذیرش دین هیچ گونه اجباری را روا نمی داند.

چنین دینی حتما کسانی را که با آدم کشی، بمب گذاری و تخریب، در سدد تحمیل فکر خویش بر مردم می باشند نمی تواند مورد قبول قرار دهد.

د. پرهیز از تحمیل فکر

اسلام نه تنها به زور برای پذیرش دین رو نمی آورد، بلکه خداوند متعال به پیامبر صلی الله علیه و آله امر می کند، بیش از حد به بحث و مجادله نپردازد و صرفا پیام خود را به مخاطب برساند و بیش از این خود را به مشقت نیافکند.

قرآن مجید می فرماید:

«فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ اْلأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللّه ُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ»؛ «اگر با تو به گفتگو و ستیز برخیزند، بگو: من و پیروانم در برابر خداوند تسلیم شده ایم. و به آنها که اهل کتاب هستند، و بی سوادان بگو: آیا شما هم تسلیم شده اید؟ اگر تسلیم شده اند، هدایت می یابند؛ و اگر سرپیچی کنند، بر تو تنها ابلاغ [رسالت] است. و خدا نسبت به بندگان بیناست.»

با توجّه به مطالبی که ذکر شد، حرکتهای متعصبانه و خشن، جایگاهی در معارف دینی؛ حتی برای پیش برد اهداف دینی ندارد، چه رسد به تفکّرهای گروهی، باندی، و متحجّرانه.

اگر این مبانی با دقّت در منابع دینی بازشناسی شود، زمینه فرهنگی ـ اعتقادی انسجام اسلامی فراهم می گردد.

3. جنگ با کافران

براساس معارف دینی، مسلمانان باید برای مبارزه و جنگ با کافران آماده بوده، کشته شدن در این راه را شهادت و رستگاری بزرگ بدانند؛ اما سؤال این است که آیا این جنگ صرفا به معنای خونریزی برای ترویج عقیده و فکر است، یا به منظور دیگری انجام می شود؟ در پاسخ به این سؤال، توجّه به چند نکته ضروری است:

الف. جنگ برای رفع فتنه

براساس آموزه های دینی، یکی از اهداف جهاد در راه خدا، مبارزه با فتنه و دفع توطئه معرفی گردیده است.

قرآن مجید می فرماید:

«قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاّ عَلَی اگر مسلمانان در همه کشورها و از جمله در ایران با یکدیگر به تعامل فکری بپردازند و دلسوزانه و براساس آیه «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ»، برادرانه همدیگر را توصیه به حق نمایند، انسجام اسلامی رخ داده، زمینه بهره بری دشمنان اسلام از بین خواهد رفت

الظّالِمِینَ»؛ «با آنان جهاد کنید تا فتنه برطرف شود و دین برای خدا باشد. پس اگر از فتنه پرهیز کردند، دشمنی جز بر ستمکاران روا نیست.»

اینجا فقط برای رفع فتنه، جنگ تجویز شده و در صورتی که فتنه برطرف شود، جایگاهی برای آن باقی نمی ماند.

ب. جنگ برای دفاع از پایگاههای دین

اگر کافران بخواهند به دین باوران حمله کرده، پایگاههای نیایش آنان را تخریب کنند، مؤمنان باید با آنان مبارزه کرده، از تعرض آنان جلوگیری نمایند.

قرآن مجید می فرماید:

«لَوْ لا دَفْعُ اللّه ِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللّه ِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّه ُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّه َ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛

«و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرهاو و صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد. و خداوند کسانی را که یاری او کنند یاری می کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.»

ج. جنگ برای دفع جنگ

گاهی کافران به جنگ با مسلمانان مبادرت ورزیده و به خونریزی می پردازند. مؤمنان تکلیف پیدا می کنند که در برابر جنگ و خونریزی دشمن به مبارزه برخیزند.

قرآن مجید می فرماید: «وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّه ِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّه َ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛

«و در راه خدا، با کسانی که با شما می جنگند نبرد کنید؛ و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّی کنندگان را دوست نمی دارد.»

«قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّه َ مَعَ الْمُتَّقِینَ»؛

«و با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید؛ همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می کنند، و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است.»

در اینجا جنگ صرفا با کسانی تکلیف شمرده شده که خود آغازگر جنگ با مسلمانان هستند.

4. جنگ با مخالفین

در زمان معصومین علیهم السلام کسانی که مخالف امامان علیهم السلام بودند، هیچگاه مورد تعرض واقع نمی شدند. در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام اگر کسی آن حضرت را به عنوان امام نمی پذیرفت و در مقام محاربه، جنگ و توطئه نبود، هیچ کس حقّ درگیری با او را نداشت.

و این سیره در بین دیگر معصومین علیهم السلام نیز جریان داشته است.

5. ترور و آدم کشی

اگر منطق و برهان به جای توهین، تهدید و آدم کشی بنشیند، انسانها بهتر راه حق را شناخته و با طیب خاطر صراط مستقیم را انتخاب خواهند کرد.

اگر مسلمانان در همه کشورها و از جمله در ایران با یکدیگر به تعامل فکری بپردازند و دلسوزانه و براساس آیه «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ»، برادرانه همدیگر را توصیه به حق نمایند، انسجام اسلامی رخ داده، زمینه بهره بری دشمنان اسلام از بین خواهد رفت.

مسلمانان تکفیری که همه شیعیان و فرق مختلف اهل سنت را کافر می شمارند، بر خلاف دستور صریح قرآن عمل می کنند؛ زیرا قرآن مجید می فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُوءْمِناً»؛ «و به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: مؤمن نیستی.»

هر کس اسلام آورد و شهادتین را بر زبان جاری سازد و قرآن را باور داشته باشد، مسلمان است و کسی حق تکفیر او را ندارد. با این نگرش، همه مسلمین به انسجام می رسند و هیچگاه دشمنان بر آنان پیروز نخواهند شد.

در رساله های عملیه مراجع معظم تقلید نیز آمده است که انکار خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و انکار ضروری دین به گونه ای که به انکار خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله بیانجامد، کفر است، و در غیر این صورت، همه مسلمانان با یکدیگر برادرند. احزاب و گروههای اسلامی در داخل کشور نیز با این بینش حق تکفیر یکدیگر را ندارد و همه در مسائل دینی باید براساس قرآن و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام با یکدیگر برای یافتن راه صواب، به بحث و گفتگوی منطقی بپردازند.

در این میان لازم به ذکر است که توطئه، وابستگی به اجانب، و...، از این مقوله خارج بوده، در هر نظام و حکومتی مطرود می باشد.

6. وحدت ملّی

وحدت ملّی از ارزشهایی است که در همه نظامهای دینی یا لائیک جهان مورد تأکید بوده و تعرّض بدان خیانت تلقّی می گردد.

اهمّ آنچه در ایران می تواند وحدت ملّی را خدشه دار سازد امور ذیل می باشد:

1. ادیان مختلف

2. مذاهب گوناگون

3. زبان

4. قومیتها

5. مناطق جغرافیائی

6. اختلافات محلّی

7. و...

اگر مردم ایران به چند نکته توجّه نمایند، بیش از پیش به اهمّیت وحدت ملّی پی برده و توطئه کشورهای تفرقه افکن را باز خواهند شناخت. این امر موجب خواهد گشت که خواستگاه تفکّرات تفرقه افکن شناخته شود و با موضع گیریهای بجا، توطئه دشمنان خنثی گردد.

الف. جهت گیریهای همگرایانه

در جهان غرب، همه جهت گیریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارتباطاتی به سوی همگرائی بیشتر بوده و به صورت اصلی مسلم توسط سردمداران آنان دنبال می شود که نمودهایی از آن ذیلاً بیان می شود:

1. بعد از فروپاشی و تضعیف تفکر و نظام سوسیالیستی در شوروی سابق، آلمان شرقی و غربی به هم پیوستند.

2. پارلمان اروپایی ایجاد و در معادلات سیاسی جهان به نقش آفرینی پرداخت.

3. پول واحد اروپا به نام یورو به بازار آمد.

4. کشورهای اروپایی و آمریکا در معادلات سیاسی جهان در حد گسترده ای هماهنگ عمل کرده، در تسلیم نمودن نظامهای مستقل، کاملاً همراه و یکصدا عمل می کنند.

5. ناتو در بعد نظامی از سالها قبل توسط قدرتهای نظامی غرب شکل گرفت و هم اکنون در معادلات نظامی، خود را به عنوان قدرت برتر حفظ کرده است.

6. ناتوی فرهنگی نیز در قالب جنگ سرد در کشورهای مختلف نفوذ کرده، حکومتهایی را سرنگون ساخته و در تغییر حاکمان به طور جدّی عمل می کند.

ناتوی فرهنگی بسیار قوی تر و کم هزینه تر از ناتوی نظامی عمل کرده است.

7. برای اضمحلال کشورهای مستقل، کشورهای غربی هماهنگ سیاستگذاری نموده، از مراکز قانونی بین المللی کاملاً بهره می برند.

ب. ترغیب به واگرایی

کشورهایی که تا این حد به لحاظ داخلی اهتمام به همگرایی دارند، بهترین راه برای نابودی کشورهای رقیب را در ترویج واگرایی می دانند، که نمودهایی از آن ذیلاً بیان می شود.

1. بزرگ ترین قدرت مخالف غرب، اتحاد جماهیر شوروی را به اختلاف جماهیر کشاندند و هم اکنون در جمهوریهای مختلف بر ساز تفرقه می نوازند و هر روز به دنبال کودتاهای مخملین و تغییر نظامهای مستقل به نظامهای وابسته اند.

2. در کشورهای غیر همسو با سیاستهای استثماری غرب، از همه مذاهب؛ بدون توجه به حق یا باطل بودن آنها با ملاکهای غربی حمایت می شود. هدف سردمداران غرب از سویی تضعیف مرکزیت نظام بوده، از سوی دیگر همواره این حکومتها را در معرض تهدید نگهداشته، به عنوان اهرم فشار از گروههای مذهبی استفاده می شود.

در افغانستان، طالبان که با ابتدایی ترین هنجارهای پذیرفته شده غرب مخالف است، به صورت ابزار به کار گرفته می شود.

در عراق، گروههای تروریستی در حالی به کار گرفته می شوند که از طریق اردن که کاملاً به غرب وابسته است حمایت می شوند.

3. قومیتهای دارای اقلیّت در کشورهای مستقل تحریک گشته، و در مناسبتهای مختلف بکارگیری می شوند.

4. احزاب، نویسندگان، و هنرمندان وابسته، به صورت مزدور به کار گرفته شده و استوانه های نظام مورد حمله قرار می گیرند.

5. از سرخوردگان سیاسی در ایران به صورت ابزاری قهرمان سازی می شود و در خارج از کشور تشکلهای معارض به وجود می آید تا در معادلات قدرت با استفاده از عوامل فشار، توان چانه زنی خود را بالا برند.

توجّه به نمودهای همگرایی غربیان و بهره گیری آنان از واگرایی به عنوان بهترین ابزار برای استضعاف کشورهای عقب نگه داشته شده یا در حال توسعه، به هر انسان دلسوز و غیرتمندی نشان می دهد که باید در برابر نیرنگ دشمنان بایستد. نگاه عمیق به مباحث طرح شده، همه انسانهای فهیم را در ورای اختلافات دینی، مذهبی، قومی، زبانی و... به حفظ وحدت ملّی فرا می خواند و نشان می دهد که کسانی که به هر نحو بخواهند در جامعه به تفرقه و اختلاف دامن زنند، در جایگاه عامل بیگانه نقش آفرینی می کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان