حضرت در مورد بدهکاری نیز حساسیّت عجیبی داشتند و به شکل های مختلف مردم را به ادای قرض و بدهکاری خویش فرامی خواندند. از طرفی به مؤمنان سفارش می کردند که به مدیون و بدهکار فرصت کافی دهند. روزی به منبر رفت و بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: حاضرین به غائبین برسانند، هر کس مدیون بی چاره خود را مهلت دهد خدا ثواب صدقه را به اندازه روزهایی که مال خود را وصول ننموده است به او خواهد داد.
فردی به نام کعب می گوید: کسی به من مدیون بود. او را در مسجد نگاه داشتم و نگذاشتم خارج شود. پیامبر(ص) آمد و به منزل خود رفت در حالی که هر دو نشسته بودیم. پس پیامبر در موقع شدت گرما، پرده منزل را بالا زد و فرمود: ای کعب شما تا حالا نشسته اید؟ گفتم: بله یا رسول الله (ص) پدر و مادرم به فدایت باد. فرمود: «نصفِ طلب خود را از او بگیر.» من هم نصف گرفتم و نصف دیگر را رها کردم.
در نقلی آورده اند جنازه مسلمانی را آوردند تا رسول خدا بر او نماز گزارد. پیامبر به اصحاب فرمود شما بر او نماز بخوانید. اصحاب گفتند: یا رسول الله (ص) چرا شما بر او نماز نمی گزاری؟ فرمود: بدهکار مردم است. ابوقتاده گفت: من ضامن می شوم که قرض او را
ادا کنم. پیامبر فرمود آیا به طور کامل ادا خواهی کرد؟ ابوقتاده گفت: به طور کامل ادا خواهم کرد آنگاه پیامبر بر او نماز گزارد.