پژوهه: موانع و مشکلات پژوهش های تاریخی چیست؟ و چه راهکارهایی برای حل مشکلات پیشنهاد می کنید؟
دکتر واسعی: عمده ی مشکلات پژوهش های تاریخی را می توان در سه مقوله دسته بندی کرد:
1. مشکلاتی که برخاسته از خود دانش است، از آن رو که تاریخ به پدیده های گذشته می پردازد؛ برخلاف همه ی دانش های دیگر با موضوع مطالعاتی خویش به طور مستقیم و مشاهده ای ارتباط ندارد و بی گمان برای درنوردیدن فاصله ی زمانی اخبار، ابزار و وسایلی است که در گذر زمان دچار آسیب های جدی شده اند و یا با انگیزه های گوناگونی دچار تحریف و انحراف گردیده اند؛
2. مشکلاتی به پردازنده ی تاریخ (پژوهشگر) بر می گردد؛ از آن جهت که او بیش از آن که دغدغه ی کشف و فهم واقعیت رخ داده را داشته باشد، در پی نفی و اثبات چیز دیگری است؛ برای تاریخ هدفی علمی قایل نیست و طبیعتاً بدون آشنایی یا کاربست روش های تاریخی به میدان می آید؛
3. مشکلاتی که به مخاطبان پژوهش تاریخی یا جامعه ی مخاطب مرتبط است؛ از آن حیث که جامعه ی مخاطب، باورها و اعتقاداتی در گذر زمان یافته که با آنها زندگی می کند و اصلاً هویت خویش را در آنها جستجو می کند. بدین ترتیب پژوهش تاریخی در صورتی که مؤید و اثبات کننده ی آن سنت ها باشد، پذیرفته است، وگرنه امکان عرضه پیدا نمی کند. شاید این مشکل، بیش از دیگر مشکلات مانع پژوهش روشمند تاریخی گردد.
ارائه ی راه کار برای حل چنین مشکلاتی آسان نیست؛ به ویژه در جوامعی که کمتر هویت فعلی قابل دفاعی دارند، ولی شاید با تأمین امکانات لازم و نگاه علمی به تاریخ و نیز فرهنگ سازی مناسب، بتوان به حداقلی از فضای باز پژوهش تاریخی دست یافت. البته بر این نکته باید تأکید کرد که دانش تاریخ، جدای از دیگر دانش های انسانی نیست و در جوامعی که پژوهش های تاریخی در آن با موانع و مشکلاتی مواجه می گردند دانش های دیگر نیز، به فراخور دامنه ی خویش، دچار چنین موانعی هستند و آن دانش ها نیز مأموریتی علمی را دنبال نمی کنند.
بارانی: علی رغم تلاش های فراوان، در زمینه ی پژوهش و برگزاری کتاب سال حوزه، جشنواره های مقالات و کتاب های برتر و با وجود نشریه های متعدد که نشان دهنده ی گسترش و توسعه ی دانش تاریخ در حوزه می باشد، هنوز فرهنگ پژوهش و پژوهش محوری به گونه ای شایسته در جایگاه واقعی خود قرار ندارند. به همین خاطر فکر می کنیم موانع و مشکلات فراروی پژوهشگران و پژوهش های تاریخی را چنین می توان تقسیم کرد: نخست مشکلاتی که مربوط به دانش تاریخ است و در نتیجه تحقیقات تاریخی را نیز با مشکل علمی بودن یا نبودن مواجه کرده است؛ مانند شعورمندی موجودات بشری مورد پژوهش، انگیزه های پنهان و آشکار در رفتارهای انسانی، عدم مشاهده ی مستقیم موضوع مورد مطالعه، نبود معیارهای کمی و دقیق برای سنجش میزان درستی داده ها و یافته های تاریخی، نقش مورخ به عنوان یک انسان دارای انگیزه در آفرینش داده ها و به تعبیر دیگر واقعیت های منعکس شده در منابع، برداشت های شخص مورخ می باشند و میزان سازگاری آنها با واقعیت خالص روشن نیست.. هر فرایند تاریخی، فرایندی از اندیشه ها (نه رویدادها) است که در طبیعت وجود دارند. به همین خاطر نمی توان معیاری دقیق برای برطرف کردن این مشکلات، در پژوهش های تاریخی، ارائه کرد.
دوم، مشکلات امروزی «پژوهش های تاریخی» است؛ موانع موجود، به ویژه در حوزه ی علمیه متعدد است. محورهایی مانند کلی و گسترده بودن موضوعات، حاکمیت ادبیات گفتاری نه نوشتاری، ابزاری بودن برای رسیدن به هدفی از پیش تعیین شده و یا توجیه واقعیت ها برای نمونه، کلام محوری بودن پژوهش های تاریخی در حالی که مرز میان کلام و تاریخ نیاز به بررسی جدی دارد، عدم توجه به نیازمندی های امروزی در زمینه ی تاریخ (در حالی که نیازهای بسیار ضروری ای داریم و تحقیق روزآمدی در آن زمینه ها صورت نگرفته)، نگاه کمی به پژوهش و در آخر فراگیر نبودن قلمرو و زمانی پژوهش ها، زیرا تنها به بررسی تاریخ صدر اسلام، تاریخ اسلام گستره ی بسیار زیادی دارد و توجه به آن زمینه ها نیز ضروری است. از مشکلات مهم دیگر، به روز نبودن اطلاعات ما از تحقیقات برون مرزی، تکراری بودن یا به تعبیر دیگر از کاسه ای به کاسه ی دیگر بردن نوشته های جدید است که نیازی را برآورده نمی کند و در آنها نظریه پردازی و نوآوری مشاهده نمی گردد.
سوم، مشکلات مربوط به مورخ وتاریخ نگاری است؛ مثلا ً ممکن است پیچیدگی و چند لایه بودن واقعیت ها مطرح شده در داده ها و کمبود اسناد، سبب شود که مورخ سریع و گذرا از مسایل مهم بگذرد و عمق پژوهش کم باشد. دیگر این که نگاه واقع یابی به پژوهش نداشته باشد و در صدد تحلیل تاریخ براساس خواست و هدف خویش برآید. در این صورت هر مورخ با توجه به گرایش های دینی، مذهبی و... به نگارش می پردازد و کشف واقعیت در پس پرده اهداف و انگیزه ها پنهان می ماند. و دیگر این که مورخ بر خلاف تاریخ نباید زمان دار باشد؛ یعنی در زمان خاصی محدود گردد و یا شیفته ی دوره ای خاص گردد. در این صورت از نگاه همه جانبه به حوادث، با توجه به ارتباط و تأثیر آنها بر یکدیگر، غافل می ماند و در نهایت نتیجه ی واقعی به دست نمیآید.
دکترالله اکبری: موانع پژوهش های تاریخی فراوان است: 1. کمبود اسناد و گزارش های کافی و معتبر درباره ی برخی از موضوعات (فقر اطلاعات و مشکوک بودن موارد در دسترس؛) 2. نبود روش پژوهشی روشن و معین با معیار تعیین شده و مشخص که همه ی محققان تاریخ خود را ملزم به پیروی از آن بدانند؛ 3. سنگینی سایه ی باورهای نادرست کلامی بر سر تاریخ؛ یکی از مشکلات جدی پژوهش های تاریخی، ارزش داوری براساس باورهای کلامی است که متکلمان شیعه صحت آنها را تأیید نکرده اند؛ باورهایی که از زبان مداحان و واعظان بیان شده و به عنوان باورهای کلامی جا افتاده است. در بسیاری از موضوعات تاریخی، به ویژه تاریخ و سیره ی اهل بیت(علیهم السلام)، محقق تاریخ در هر موضوعی که بخواهد قلم بزند، با این مشکل مواجه است و ناگزیر باید آن را کنار بگذارد. یکی از علل کم کاری وکم نوشتن در این موضوع، همین مورد است. متکلمان فعلی بایستی تکلیف این باورها را روشن و صحت و سقم آنها را معلوم نمایند؛ 4. ورود افراد غیر متخصص تاریخ به پژوهش های تاریخی؛ براساس نگاهی که پیش تر بیان شد، تصور این است که تاریخ تخصص نمی خواهد. از این رو افراد غیر متخصص به نوشتن مباحث تاریخی پرداخته و روش های پژوهش علوم دیگر را، مانند حدیث، رجال، فقه و کلام و به ویژه بررسی سندی علم حدیث را در مباحث تاریخی به کار برده اند و نتایجی را به دست آورده اند که با واقعیت فاصله ی بسیار دارد. برای نمونه، خلاصه ی سخن و استدلال یکی از افراد صاحب نام حوزه، در پاسخ و رد سخن دیگری از حوزویان این است که او از منابع اهل سنت استفاده کرده و روایاتی که راوی آنها سنی می باشد، وضعش معلوم است. دست کم تا زمان حاضر حوزویان تاریخ نویس روش پژوهش در حدیث را در تاریخ هم به کار برده اند؛ 5. باورهای کلامی؛ بخشی از مباحث تاریخ اسلام (سیره ی نبوی(ص)، ائمه علیهم السلام و حضرت فاطمه(س) با باورهای کلامی گره خورده است؛ باورهایی که قلمرو آنها را متکلمان تحدید و تعیین نکرده اند؛ مانند قلمرو علم، عصمت امام(ع) و... . از این رو هر جا پژوهش تاریخی با این مباحث روبه رو می شود ناگزیر باید به گونه ای بنویسد که اولاً جان خود را از دست ندهد و ثانیاً طرد و تکفیر نشود. در نتیجه، پژوهش به نتیجه ی معقول و مطلوب نمی رسد. متخصصان کلام در این مباحث می توانند راه پژوهش تارخی را دچار توسعه وضیق نمایند و تا حدودی وضع را روشن کنند. برای نمونه و از باب مثال پژوهشگری که درباب سیره ی پیامبر اکرم(ص) تحقیق می کند از گزارشی اطلاع می یابد که آن حضرت برای خرید اسب از یک نفر اسب شناس خبره (کارشناس) استفاده کرده است. اگر به ده یا بیست مورد از این گزارش ها برخورد کرد چه کند؟ این گزارش ها را چگونه تحلیل یا نقد نماید؟ باید بپذیرد یا رد کند؟ رد کردن آنها - چنان که برخی چنین کرده اند - تنها براساس باور کلامی می باشد که قلمرو آن به روشنی بیان نشده است.