خبرگزاری مهر، گروه سیاست- علی رضایی: یک کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان آسیب شناسی انقلاب اسلامی نوشت: مردمی که جان و مال خود را برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی فدا کرده اند، انتظار ندارند همچنان مسئولانی از روی ساده اندیشی، منافع آنها را بازیچه وعده های دشمنان قرار دهند.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
نظام نوپای جمهوری اسلامی دیگر نوپا نیست و امسال 38 شمع سال تولد خود را فوت کرد، نظامی که مبتنی بر شعارها و آرمان های تعالی بخش نه تنها مادی انسان ها بلکه منادی بخش کمال روح انسانی نیز بود، اما آیا این نظام به تمامی اهداف خود دست یافته است؟
خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی برای تمامی مسئولان و مقامات این سرزمین امری ضروری است تا مشخص شود که ملت ایران در آن زمان برای چه اهدافی به خیابان ها آمدند و نظام شاهنشاهی پهلوی را با تمام پشتوانه های قوی مالی،نظامی و حمایتی ابرقدرت آمریکا، به زیر بکشند.
در همان برهه های حساس و فضای فوق العاده امنیتی و اطلاعاتی داخلی خفقان آور، عده ای باور نداشتندکه می شود شاه را سرنگون کرد و حتی در طرح ها و نامه های ارسالی به محمدرضا پهلوی، خواهان رعایت قانون اساسی مشروطه 1906 بودند و این رویکرد در ماههای نخست انقلاب نیز در میان مسئولان دولت موقت وجود داشت، نگاه محافظه کارانه ای که قدرت مردم را باور نداشت و همچنان به جایگزین نظام قبلی با یک نظام مشروطه می اندیشید!
اما وجود همان نگاه در زمانه کنونی می تواند برای جامعه، آزار دهنده باشد. اینکه پس از چندین دهه از انقلاب اسلامی، برخی از مسئولان همچنان به قدرت مردم برای دگرگونی در حوزه های مختلف چندان ایمان ندارند و آنها را تنها برای رای دادن مفید می دانند! رویکرد ابزاری و آسیب رسان به تمامی ارزش های انقلاب.
این نکته را می توان در سخنرانی هایی که در 22 بهمن امسال از سوی برخی از مسئولان ایراد شد، دریافت. محمدباقر قالیباف در سخنانی در میان مردم شهر اصفهان، آسیب باورناپذیری به مردم را سنتی دانست که چندین دهه است که وجود دارد: در همه این دورانی که از انقلاب گذشته است، افراد و مسئولینی در همه مقاطع بوده اند که نسبت به باورهای انقلاب دچار شک و تردید بودند؛ همان ها نیز در مقابل قدرت ها و مشکلات وادادگی پیدا کردند.
مردمی که جان و مال خود را برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی فدا کرده اند، انتظار ندارند همچنان مسئولانی از روی ساده اندیشی، منافع آنها را بازیچه وعده های دشمنان قرار دهند. تاریخ انقلاب پر از درس ها و عبرت هایی است که می توانند چراغ راه آینده تصمیمات مسئولین شود. در همان آغازین روزهای انقلاب اعضای نهضت آزادی که در دولت موقت مسئولیت داشتند، امید بسیاری به وعده های ونس، وزیرخارجه وقت آمریکا مبنی بر راه ندادن شاه به این کشور بستند ولی یک هفته پس از این وعده، محمدرضا در آمریکا آفتابی شد! امری که با خشم دانشجویان انقلابی روبه رو شد و لانه جاسوسی به تسخیر آنها درآمد. حرکتی که مردم جلوتر از مسئولان حرکت کردند و امام شان آن را انقلاب دوم نامید.
سراب وعده های آمریکا همچون وسوسه ای در طول این چهار دهه وجود داشته و وجود یک جایگاه معنوی در راس نظام جمهوری اسلامی که با عقلانیت، تدبیر و آینده نگری همراه است، توانسته مانع اصلی به انحراف کشیده شدن انقلاب اسلامی از دستور کار اصلی خود در مبارزه با استکبار شود. این رویکرد حاصل ایمان به قدرت ایمان و مقاومت مردمانی است که در اولویت قرار دادن منافع ملی هیچ تردیدی به خود راه نمی دهند و در صورت اطمینان به آنها، پاسخ درخوری دریافت می شود. رمز موفقیت نظام جمهوری اسلامی همین بوده که تبلور اصلی آن در رهبری نظام وجود دارد.
ولی با وجود این برخی از نامهربانی ها برای این مردم آزاردهنده است و می توان آن را در قالب آفتی برای انقلاب اسلامی دانست که چرا درحالیکه مردم خود را ثابت کرده اند، مسئولانی پیدا می شوند که چشمانشان به سوی وعده های دشمن نظاره گراند و اطمینانی را که به آن سوی مرزها دارند، به توانایی و قدرت مردمانشان ندارند! تا چه زمانی می بایست درس های تاریخ نادیده گرفته شوند و همچنان با آزمون و خطا به آنها دست یافت.
بنابراین آفت بزرگ نادیده گرفتن قدرت و توانایی مردم و امید داشتن به وعده های دشمن، یک آفت دوسویه است که در میان برخی از مسئولان در زمان های مختلف این چهار دهه وجود داشته و تنها همان قدرت ایمان و پایداری مردم بوده که آسیب های وارده به کشور را که منتج این آفت بوده، مرتفع ساخته است!