-* دکتر آرمین زارعیان: دفترچه کنکور سراسری سال 1396 منتشر شد و پس از اعلام کد-رشته ها و ظرفیت های پذیرش رشته های مختلف و از جمله پرستاری، اتفاق افتاد آنچه نمی باید اتفاق می افتاد! تحلیل این کد-رشته ها و ظرفیت های اعلامی در رشته پرستاری که بلاشک یکی از ارکان اصلی نظام سلامت و شاکله مراقبت از مددجویان به شمار می رود، از بروز محتمل آسیبی قریب الوقوع در نظام سلامت خبر می دهد.
آنجا که نظام سرمایه داری(مدیکال کاپیتالیسم) بر سلامت جامعه و مردم چنبره خواهد زد و بنیان و بنیاد آن را بی محبا فرو خواهد ریخت، چه آنکه مدتی است که مسئولان محترم وزارت بهداشت بر طبل عدم توازن عرضه و تقاضا می کوبند و بر این باورند که کمبود قابل ملاحظه ای در عرضه نیروی انسانی متخصص بالاخص در پرستاری وجود دارد.
حال آنکه اندکی تأمل و کندکاو در این ادعا (فارغ از صحت و سقم آن)، ردپای فشار و لابی "اتحادیه بیمارستان های خصوصی" در مصاحبه های مسئولان یافت می شود و البته به ناگاه ابلاغیه هایی دال بر امکان پذیرش دانشجو در عرصه های بیمارستانی اعم از خصوصی و دولتی! صادر می گردد.
به راستی در برهه ای که بیش از 190 دانشکده پرستاری در سراسر کشور با فرایند کاملاً علمی به تربیت و آموزش علمی پرستاری اشتغال دارند، تعریف این کد- رشته ها و پذیرش در مجتمع های عالی به چه منظور و هدفی صورت می گیرد؟
ظاهراً این بار قبا و ردای دیگری برای سلامت مردم دوخته شده است و سلامت مردم جدی تر از همیشه مورد تهدید قرار گرفته است، چرا که قرار بر این نهاده شده که امر مراقبت به عهده افرادی قرار داده شود که آموزش آنها از نظام آکادمیک و منسجم علم مراقبت و پرستاری عبور نمی کند و البته به زعم واضعان این طرح نیروی کار ارزان قیمت تر و زیادی عرضه خواهد شد که برای فرار از بیکاری اصطکاکی ایجاد شده راحت تر از همیشه جذب بیمارستان های خصوصی وشاید دولتی خواهند شد و تبعاً به دلیل ترس از بیکاری مجدد پرستاران غیر معترضی! خواهند بود.
ممکن است خواننده محترم، این ادعا ها را به توهم توطئه شبیه بداند، اما اندکی مداقه بیشتر در ظرفیت های اعلامی سال 96 به انضمام ابلاغیه های مکرر صادره، از واقعیت موجود پرده بر می دارد. در سال جاری بیش از 300 نفر در کد-رشته هایی مجزا در برخی دانشگاه ها علاوه بر کد- رشته های معمول و جاری دانشکده به تحصیل خواهند پرداخت که در ستون توضیحات آن به بخشنامه ای استناد می کند که از دل آن واژه حساسیت برانگیز "پرستار بیمارستانی" بیرون خواهد آمد و البته این پایان ماجرا نخواهد بود چه آنکه در کنار نام برخی دانشگاه ها، عنوانی به نام "مجتمع عالی سلامت" به چشم می خورد که کاملاً مغایر با سندآمایشی سلامت به پذیرش بیش از 400 فراگیر (و نه دانشجو) در رشته پرستاری اشتغال خواهند داشت؛ با کمترین امکانات و تجهیزات و بدون حتی یک عضو هیئت علمی پرستاری!
ماحصل چنین آموزشی قرارگیری سلامت و مراقبت پرستاری در دست دانش آموختگانی (البته اگر بتوان لفظ دانش را در پیشوند این اصطلاح به کار برد) است که هیچ گونه ضمانتی جهت حصول به شایستگی و کفایت علمی در آنها وجود ندارد و سئوال این جاست که به راستی در برهه ای که بیش از 190 دانشکده پرستاری در سراسر کشور با فرایند کاملاً علمی به تربیت و آموزش علمی و مبتنی بر شواهد علم مراقبت و پرستاری اشتغال داشته و دارند، تعریف این کد- رشته ها و پذیرش در مجتمع های عالی به چه منظور و هدفی صورت می گیرد؟
برخلاف تصور مبدعان چنین طرح های ناپخته ای، دود این بی سوادی اول از همه چشمان بیمارستان های خصوصی را آزار خواهد داد چرا که ناچاراً اجبار به استخدام پرستارانی خواهند شد که به دنبال شیوه آموزشی غیر آکادمیک، بهره وری اندکی خواهند داشت و ماحصل آن مراجعین ناراضی است که به کیفیت ارائه خدمات معترضند.
با شرایط موجود می توان در 5 سال آینده بحرانی را تصور نمود که جدا از آسیب جدی به سلامت مردم، آسیب جدی تر به سرمایه های اجتماعی را سبب خواهد شد که به دنبال بیکاری اصطکاکی ایجاد شده، مهاجرت به کلان شهرها را به امید اشتغال در بیمارستان ها را افزایش خواهد داد. از دیگر سو با ورود این فارغ التحصیلان کم سواد و ارزان قیمت، عرصه بر پرستاران با دانش و متبحر تنگ خواهد شد و در جاییکه کشور های حوزه خلیج فارس (و نیز دیگر کشورها) به شدت طالب جذب این نیروهای آکادمیک و توانمند هستند، مهاجرت پرستاران نخبه فزونی خواهد یافت و آنچه در نظام سلامت کشور باقی خواهد ماند، پرستارانی است که در مجتمع ها و بیمارستان ها و در شرایط نامناسب علمی آموزش دیده اند.
جالب این جاست که برخلاف تصور مبدعان چنین طرح های ناپخته ای، دود این بی سوادی و کم سوادی اول از همه چشمان بیمارستان های خصوصی را آزار خواهد داد چه آنکه به تدریج و ناچاراً اجبار به استخدام پرستارانی خواهند شد که به دنبال شیوه آموزشی غیر آکادمیک، بهره وری اندکی خواهند داشت و ماحصل آن مددجویان و مراجعین ناراضی است که به کیفیت ارائه مراقبت ها و خدمات معترضند.
این همه، جملگی از پیامد های یک تصمیم نادرستی است که امروز علی رغم تمامی نقدهای دلسوزانه مجامع و نهادهای علمی و حرفه ای پرستاری، از سوی متولیان امرتا به اکنون نادیده انگاشته شده است. برهه خطیری است که شاید گره آن به دستان نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی گشوده شود. اگر خیاطان وزارت قبای سلامت را نامناسب و نافرم برش زده اند، هنوز اندک فرصت رفو و رجوع، باقیمانده است. چشمان پرامید مردم به دستان شماست.
*عضو هیئت علمی دانشگاه