ماهان شبکه ایرانیان

آسیب شناسی خانواده

اختلافات: سوزندگی یا سازندگی باور بفرمایید که: ۱) تفاهم بین زن و مرد چندان میسر نیست چون در وجود متفاوت هستند! ۲) اختلافات بین مرد و زن بیشتر در امور طبیعی، فطری، اخلاقی و عرفانی است

آسیب شناسی خانواده

اختلافات: سوزندگی یا سازندگی
باور بفرمایید که:
1) تفاهم بین زن و مرد چندان میسر نیست چون در وجود متفاوت هستند!
2) اختلافات بین مرد و زن بیشتر در امور طبیعی، فطری، اخلاقی و عرفانی است.
3) ا ختلافات را می توان به صورت بزرگ و عمده جلوه گر نمود و آنها را دستمایه سوزندگی کرد.
توضیح آن که زن و مرد، نه تنها دو جنس متفاوت بلکه دارای ژنتیک، محیط، اکتسابات و خلاصه همه چیز متفاوت هستند.
گاهی اوقات این تفاوت ها کم است به طور مثال ده سال بزرگ تر بودن شوهر از همسر و گاهی این تفاوت ها بزرگ تر و چشمگیرتر است مثلاً بیست سال بزرگ تر بودن زن از شوهر.
از این قبیل است فاصله های زیر:
روستایی یا شهری، بی سواد یا با سواد، کم دین یا دیندار، ناپخته و خام با پخته و آزموده و ده ها مورد دیگر.
 

بدیهی است اگر بخواهیم اختلافات را شماره کنیم شاید قابل شمارش نباشد چون همه خصوصیات هر فرد با هرکس دیگری فرق می کند زیرا هر آدمی، عالمی دارد و به طور کاملاً مجزا و منحصر به فرد خلیفه خداست، یعنی همان گونه که آثار انگشتان افراد در طول تاریخ با هم تفاوت دارند، طرز فکر، نوع خواسته ها و حتی خدایی که می شناسند (خدای مخلوق) نیز با هم فرق می کند.
 
حال اگر فرق به عنوان یک اصل پذیرفته شود آیا نباید برای کنار آمدن با آن چاره جویی کرد؟
البته وجود این اختلافات باعث می شود آدمی یک حرکت دیالکتیکی (تز و آنتی تز و سنتز) به سمت روند متعالی پیدا کند.
توضیح آن که اگر امری موجب ناراحتی طرف مقابل شده باشد باید ببینیم که دلیل چه بوده؟ چه سهمی از آن دلیل به ما مربوط می شود؟ چگونه می توان جبران کرد و خلاصه هزار اندیشه سازنده دیگر. مهم این است که فقط و فقط بخواهیم بهتر از آنچه که هستیم، باشیم.
آسیب شناسی ناسزاگویی
با ناسزاگویی، دشنام دادن، فحاشی و واژگانی از این دست، همه کم و بیش آشنا هستیم و به این نکته رسیده ایم که هرگز کسی از ارتکاب چنین عملی به نتیجه مثبتی نرسیده است.
نکاتی که باید در زمینه ناسزاگویی در نظر بگیریم به شرح ذیل است:
1) از نظر بینش الهی: در قرآن کریم دو توصیه شده است:
«ولا تنابزوا بالالقاب» یعنی «دیگران را با القاب زشت مخاطب قرار ندهید». «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس» یعنی «قسم به فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم».
بنابراین، اولاً باید انسان مخاطب خود را مودبانه مورد خطاب قرار دهد، ثانیاً در صورت عصبانیت رئوف باشد و گذشت کند.
2) از نظر دانش انسانی: امروزه بر اهل علم رفتار شناسی ثابت شده است که بد دهنی، اولاً برای خود گوینده، ایجاد ملکه زشتی در گفتار می کند، ثانیاً: در شنونده به عنوان یک زخم عمیق باقی می ماند، ثالثاً چون آتش شعله ور رو به تزاید دارد و رابعاً: گوینده را راحت نمی کند، بلکه دچار عذاب وجدان می نماید پس برخلاف آنچه ممکن است فکر شود، فحاشی نوعی تخلیه سموم باطنی است.
3) از نظر منش ایرانی: در ادب ایران هم مصادیق و نمونه های بسیاری برای احتراز از بددهنی آمده است:

 

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
***
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
***
چون خوی کند زبان به دشنام
آن به که بریده باد از کام

4) تکنیک هایی برای آرامش ناسزاگویی: اگر با ناسزایی روبرو شدیم سعی کنیم که:
الف) سریعاً از محل فاصله بگیریم.
ب) کمی آب بنوشیم.
ج) بیندیشیم که مبادا سوء تفاهمی پیش آمده باشد.
د) به اعتبار کرامت خدایی انسان ها، کار ناسزاگو را به خدا واگذار کنیم.
بنا به تجارب موفق پنجاه سال نگارنده، حق در بلندمدت پیروز است. اگر خطا از جانب ما بوده است به آن پی خواهیم برد و بالطبع پوزش خواهیم خواست و اگر اشتباه از طرف مقابل ما هم باشد احتمالاً او هم چنین خواهد کرد. در هر صورت بزرگی به بزرگوار است، نه بزرگ داری.
با تخریب دیگران زندگیتان را تضمین نکنید
بسیاری از خانم ها یا آقایانی را دیده ام که یا به دلیل حسادت و یا به دلیل جسارت وارد زندگی خصوصی دیگران می شوند و با ظاهری دلسوزانه، خانه و کاشانه آنها را از هم می پاشند.
برای نمونه خانمی را می شناسیم که در نقطه حساسی از درگیری زن و شوهری با مرد خانواده رابطه عاطفی برقرار کرده، و به جای آن که او را به تداوم زندگی توصیه کند سعی کرد از همسر آن مرد دیوی بسازد و متقابلاً از آن مرد فرشته ای و در نهایت مهر آن مرد را به سوی خود بکشاند و مرد را وادار کرد که اتهاماتی را به همسرش وارد کند تا جایی که او را به دادگاه و درخواست طلاق کشاند و فرزند دلبندشان بیشتر از همه لطمه خورد. از این بدتر مردانی هستند که ذاتشان خانواده را به هم می ریزد. از این دست، نمونه های متعددی داریم از آن جمله آقایی که فقط از خانم های متأهل تجلیل می کرد و بالاخره به دردی گرفتار شد که باید بسوزد و بسازد و نیز مرد وکیلی را می شناسم که کارش تفرقه انداختن بین زن و شوهرهاست و تخصصش طلاق دادن زن و شوهرهایی است که برای رفع اختلاف به او مراجعه می کنند. از جمله شگردهای این پیرمرد پولدار همانا تعریف بی جا و ادای احترام زیاد به خانم هایی است که معمولاً از همسرشان دلخورند. زندگی خصوصی این پیرمرد ظاهراً تحصیل کرده و متمول طوری است که دل آدم به درد می آید.
آنکه با توجه به تجربه های متعدد، مشاوره باور بفرمایید که : (ازدواج، ناموس خداست) و تعدی به حریم دیگران یعنی تجاوز به ناموس خدا و لذا این خداست که مدعی متجاوزین به حقوقش است.
 

منبع: نشریه روشنان شماره 11
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان