1ـ مقدمه
خداوند متعال پس از خلقت انسان برای نشان دادن راه کمال و سعادت، واسطه های فیض خویش را بر انسان نازل نمود و از طریق هزاران هزار نبی و رسول، مسیر راه را برای رسیدن به قرب الهی به بشر نشان داد؛ هدف تمام انبیا وصول انسان به خداوند بود و برای نیل به چنین هدفی برنامه تربیت انسان مبنی بر ایجاد تغییر و تحول در انسان برای رساندن وی به عبودیت الهی را دنبال نمودند. چراکه انسان شگفت ترین مخلوق خداوند بوده و مستعد اتصاف به همه صفات و کمالات الهی است و می تواند به جایگاهی نائل شود که مصداق کامل جانشین و خلیفه پروردگار گردد؛ این سیر جز با تربیت حقیقی میسر نمی شود. در همین راستا تمام تلاش انبیا بر این بود که انسان را از وابستگی ها و معبودهای مجازی جدا ساخته و معبود حقیقی را به او نشان دهند؛ چرا که تمام علائق مادی و معبودهای مجازی غل و زنجیری به پای روح انسان است و او را از رسیدن به غایت، یعنی حق متعال بازمی دارد. برای رهایی از موانع حرکت به سوی حضرت حق باید عشق به پروردگار عالم در نهاد انسان برتر از هر عشقی باشد تا همواره در تعارض علائق و وابستگی ها بتواند آن موردی را انتخاب کند که وی را به خداوند منان نزدیکتر می سازد؛ همانطور که خود خداوند در توصیف مومنان می فرماید اشدّ حبّاً لله (بقره 165) برای رسیدن به عشق برتر که نسبت به پروردگار می باشد باید شناخت و معرفت در انسان پرورش یابد. طبیعی است که اگر انسان یک عشق برتر را بشناسد، وابسته به آن می شود و در تزاحم علایق، عشق های پایین تر را رها می کند؛ پس کلید عشق برتر، شناخت است.
همه انبیا و اوصیا آمدند تا انسان را از طریق شناخت به عشق متعالی و عبودیت حضرت حق برسانند یا به عبارت دیگر انسانها را در این راستا تربیت نمایند. آنها همه به دنبال ایجاد تغییر در انسانها برای رسیدن به عبودیت خداوند بودند و در این راه نهایت تلاش خود را کردند اما به دلایلی نتوانستند این هدف را به طور کامل محقق سازند. امام مهدی(عج) حلقه آخر این سلسله است که این مهم را به معنای کامل در جهان محقق خواهد ساخت. در نظام مهدوی نیز همچون رویه انبیاء و اصیاء پیشین، آغاز تربیت از حقیقت یگانه ای است که خالق جهان است و هدف تربیت نیز معطوف به اوست. لذا امام زمان (عج) پس از ظهور تمام همّ و غمّ خویش را برای تربیت انسانهای آن عصر بکار می گیرد و در راستای نیل به تربیت حقیقی، از طریق اصول و روشهای تربیت دینی تغییرات اساسی در ویژگیهای روحی مردم ایجاد می کند. جهت تبیین مساله تربیت و نتایج تربیتی حاصل شده در عصر ظهور، در این مقاله به معنا و مفهوم تربیت و دستاورد و همچنین آثار و نتایج تربیتی حکومت امام عصر ارواحنا فداه می پردازیم.
2ـ مفهوم شناسی
2-1 تربیت
واژه تربیت در زبان فارسی و عربی به معانی متعددی به کار رفته است؛ در زبان فارسی تربیت به معنی پروردن، آداب و اخلاق را به کسی یاد دادن( عمید،1389، 335 ) به کار رفته است. اما در عربی برای تعیین ریشه کلمه تربیت اختلاف نظر وجود دارد؛ لغت شناسان عرب زبان دو ریشه ربو به معنای زیادت در رشد متربی(المعجم البسیط،1412،ص312) و ربب به معنای تغییر و تحول تدریجی در راه رسیدن به کمال را برای تربیت مطرح نمودند؛ به عنوان مثال راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود تربیت را از ریشه ربب دانسته و به معنای تغییر و تحول تدریجی و رو به کمال می داند(راغب اصفهانی، 245)برای تعریف اصطلاحی تربیت هر متفکری از زاویه ای به آن پرداخته است اما در این نوشتار معنای اصطلاحی تربیت عبارت است از: مجموعه اعمال عمدی و هدفدار به منظور آموزش گزاره های معتبر به افراد دیگر به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه ها متعهد و پایبند گردد؛ در واقع تربیت تغییری در جهت نیل انسان به کمال است. (ر.ک: تربیت دینی، داوودی26)لذا می توان گفت تربیت اسلامی عبارت است از شکوفایی استعدادهای خدادادی در هر انسان به منظور ایجاد اعتدال در زندگی و با قصد رسیدن به اهداف و کمال مطلوب مورد نظر خداوندی (ر.ک: اسحاقیان درچه، جواد، بازنمایی و تحلیل شاخصه های تربیت انسان منتظر در بستر ادعیه و زیارات،ص104)با توجه به معانی ذکر شده، تربیت در این مقاله به معنای پرورش دادن استعدادهای انسان در جهت تغییر در بعد معرفت و اخلاق و رفتار برای نیل به کمال مطلوب که همان قرب حق متعال است، می باشد.
2-2 دستاورد
دستآورد مصدر مرخم از دست آوردن است که به معنای دست آورده. نتیجه. نتیجه ی عمل، برآیند کار یا فکر، خواسته ای که محقق شده باشد و دست یافتن به چیزی را گویند. با توجه به معنای لغوی کلمه دستاورد، می توان گفت در این مقاله دستاورد، همان اهداف حکومت امام زمان (عج) و نتیجه عملکرد حضرت در مدیریت و اداره عالم می باشد با این توضیح که قبل از تحقق با لفظ اهداف از آن نام می برند اما پس از تحقق می توان به آن اهداف، لفظ دستاورد را اطلاق کرد. از این رو منظور از دستاورد در این مقاله تحقق اهداف ترسیم شده برای حکومت جهانی امام زمان (عج) می باشد.
2-3حکومت مهدوی
آنچه از کتاب مقدس قرآن برمی آید این است که دین کامل نزد خداوند متعال، اسلام است که جهانی بوده و بر تمام ادیان غالب خواهد شد. لذا از همان ابتدای هدایت بشر بواسطه انبیا یکی از برنامه های مهم آنها تأسیس حکومت اسلامی و تشکیل امت واحد جهانی اسلام بوده است؛ امروزه با وجود کمبودها، نارسایی ها، ظلم و ستم، فساد و تباهی، خودکامگی و استبداد دولتها، سازمانها و نهادهای فراملی نتوانسته اند پاسخگوی نیازها و احتیاجات بشر باشند و بجای تشکیل شدن یک امت واحد جهانی روز به روز بر ستیزه جوییها و تباهی فرهنگها و پرخاشگری میان سیاستمداران افزوده می شود؛ چراکه انسان با عقل معاش منفصل از حقایق الهی، احکام و قوانین حقوقی را تنظیم می کند و بعد از مدتی متوجه نواقص آن شده و قوانین جدیدی وضع می کند اما از آنجا که آنها را هم درست به همین شیوه تنظیم کرده است متوجه ناکارآمدی آن شده و مجدداً قوانین دیگری وضع می کند و همینطور... در چنین جامعه ای انسانها از قوانین و حکومتهای صرفاً بشری قطع امید کرده و به دنبال یک حاکمیت فراگیر و بدون نقص خواهند بود که بتواند پاسخگوی احتیاجات مادی و معنوی و اقتصادی و علمی و...مردم جهان باشد؛ این حاکمیت تنها در سایه وجود امامی معصوم، آگاه و شجاع امکان دارد و چندین قرن زندگی بشر نشان داده است که امکان تشکیل مدینه فاضله به دست بشر وجود ندارد و باید منتظر موعود آسمانی باشیم. (ر.ک: کارگر،1389، 252)حکومت جهانی با اوصاف فوق الذکر تا به امروز محقق نشده است و به یقین با انقلاب جهانی حضرت ولیعصر ارواحنا فداه جامه عمل خواهد پوشید؛ حکومت جهانی مهدی (عج) و ظهور مصلح کل وعده قطعی خداوند است که حکومت را در برهه حساسی از زمان به دست بندگان صالح و برگزیده خواهد داد و به وسیله او عدالت، رفاه، علم، بهداشت، آسایش، قسط و داد، آبادانی، یکتاپرستی و نیکی در پهنه زمین ارزانی خواهد بخشید. (همان، 254)این حکومت جهانی دارای مبانی و اهداف خاصی است؛ بنای حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه بر این است که چون انسانها همه دارای فطرت واحد و منشأیگانه می باشند لذا ستیزه جویی آنها باهم برخلاف فطرتشان می باشد و به لحاظ سرشت واحد، خواهان حکومت واحدی می باشند که در آن حکومت، رشد و تعالی پیدا کنند و عدالت بجای ظلم بنشیند؛ لازمه ی چنین حکومتی این است که اولا این حکومت باید دین محور باشد و در ثانی حاکمان آن از صالحان باشند تا بتوانند با عدالت حکمرانی کنند و به دینداری و تعالی روحی مردم کمک کنند.
3ـ دستاوردهای تربیتی و حکومت امام مهدی (عج)
دوازدهمین امام شیعیان، حضرت مهدی موعود (عج) پس از ظهور، وعده خداوند را محقق ساخته و حکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد که این حکومت با دین مداری و محقق ساختن آموزه های دینی به لحاظ تربیتی دستاوردهایی در بعد فرد و اجتماع خواهد داشت. از آنجا که تربیت به معنای تغییر و تحولی است که در اثر شکوفایی استعداد انسان در راستای نیل به کمال حاصل می شود لذا امام زمان (عج) پس از ظهور تمام همّ و غمّ خویش را برای تربیت انسانهای آن عصر به کار می گیرد و آنها را به مسیری که هماهنگ با فطرتشان است وارد می نماید تا بتوانند به کمال شایسته خویش نائل آیند؛ ایشان روند تربیت انسانها را با فرایند شکوفاسازی استعدادهای روحی شروع می نماید. از آنجا که انسان دارای دو بُعد جسمانی و روحانی است، برای تغییر و تحول و شکوفایی سرمایه های وجودی اش نیازمند تغییر مثبت شرایط بُعد مادی و بُعد روحی است لذا حضرت در مسیر تربیت انسانهای عصر ظهور، هم از نظر روحی و هم از نظر مادی آنها را تغذیه نموده و پشتیبانی می کند به عنوان مثال نیازمندیهای مادی که غل و زنجیری به پای روح انسان می باشند و او را در بند می کشند را از بین برده و زمینه های آرامش روحی – روانی انسانها را فراهم می سازد تا بتوانند در جهت رشد، بهتر و سریعتر پیش روند و تمام قوا و استعداد های روحی آنها شکوفا گردد. در همین دوران، ظرفیتهای وجودی انسان و توانایی ها و استعدادها، شناسایی و زمینه های شکوفایی آن با توجه به سیرت الهی انسانها مطرح می شود. در نتیجه تمام راههای پیشرفت مادی و معنوی واستفاده درست از منابع و امکانات فراهم می شود.
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است:«ایشان را مهدی نامیده اند، برای اینکه به هر چیزی که مخفی باشد هدایت می کند» ( مجلسی، بحار الانوار، ج 51ص 30)از این حدیث می توان برداشت کرد که امام مهدی(ع) زوایای پنهان وجود انسان را آشکار می کند و زمینه اصلاح جامعه بشری و به سازی افکار و رفتار انسان را فراهم می سازد. به تعبیر روایت، امام(ع) گنجهای وجودی انسان را استخراج می کند. ( اربلی، کشف الغمه، ج2، ص 47)با توجه به اینکه لفظ کنوز در روایت فوق، مطلق به کار برده شده است، اعم از هر سرمایه و گنجی می باشد اما از آنجا که به دنبال آن عبارت «یفتح الشرک» آمده است می توان گفت روایت مذکور ارتباط بیشتری با گنجهای درونی انسان که همان استعدادهای درونی او می باشد، دارد. امام مقام واقعی انسان را به او نشان می دهد و انسان وقتی با منزلت واقعی خود آشنا شده می تواند از زندگی مادی و غیر اصیل، دور شده و وارد بسترهای سیر و سلوک روحی در جهت کمال گردد. حضرت مهدی (عج) برای رساندن انسانهای عصرش به کمال و هدایت آنها از ضلالت بسوی نور حضرت حق، در سه بُعد معرفت، اخلاق و رفتار اقداماتی انجام می دهد؛ براین اساس حکومت عادلانه ایشان نتایج و دستاوردهای تربیتی در ابعاد معرفت، اخلاق و رفتار خواهد داشت. لازم به ذکر است که انسان برای رسیدن به رشد و تربیت شدن، نیازمند تکامل و پیشرفت در بُعد معرفت و عمل می باشد؛ اگر معرفت انسان ارتقا یابد قطعاً در اخلاق و رفتار و عملکرد وی تغییراتی حاصل خواهد شد؛ همچنین ارتقاء عمل انسان منجر به بالا رفتن معرفت خواهد شد که نتیجه این رابطه دو سویه، عقلانی شدن انسان یا به عبارت دیگر غلبه بُعد عقلی و مجرد فرد بر بُعد مادی و نفسانی او می باشد که اگر چنین شود، انسان صاحب حیات طیبه خواهد شد. حضرت ولی عصر(عج) با اکمال بُعد معرفت انسان به ارتقاء عمل او کمک می کند که نتیجه آن در رفتار انسان تجلی پیدا می کند. بر این اساس دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج) را در سه محور معرفت، اخلاق و رفتار مورد بررسی قرار می دهیم:
3-1 دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج) در بُعد معرفت
3-1-1 تکامل عقلی
تفکر صحیح از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه تاریکی ها را برای انسان روشن می سازد تا آنجا که عدم تفکر انسان را در غفلت فرو می برد و راه را برای فرو رفتن انسان در فساد فراهم می کند. همچنانکه آموزه های قرآنی و روایی علت فساد را غفلت از آیات الهی و اعتباری بودن دنیا می دانند که نتیجه آن اطمینان به این دنیای اعتباری و رضایت به متعلقات آن مثل ثروت، قدرت و. .. و فراموش کردن دنیای حقیقی و مواجهه با خداست. از این رو برای نجات انسانها از غفلت و هدایت آنها بسوی حقیقت باید قدرت تفکر و تعقل را در آنها تقویت نموده و ارتقا داد. بنابراین یکی از دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج)، رشد و تکامل عقلی انسانها است؛ با توجه به اینکه هدف حکومت امام زمان(عج) رساندن انسانها به توحید ناب است و این امر جز با معرفت افزایی و آگاهی بخشی حاصل نمی شود و حرکت انسان در مسیر تربیت، وابسته به میزان شعور و آگاهی وی و عمل بر اساس آن معرفت می باشد، لذا پس از ظهور از جمله اقدامات اولیه حضرت ارتقاء معرفت و تکمیل عقول آنها از طریق عرضه حق و توجیه عقلانی آن می باشد تا انسانها به کمال عقلی برسند و با آن رفع جهالت کنند و در مرحله بعد به کمال اخلاقی برسند و با آن رفع ضلالت نمایند تا بتوانند رفتاری موحدانه داشته باشند. لذا کمال عقلی پایه و مبنای یک تربیت ریشه ای و پایدار است چراکه بواسطه عقل، انسان می تواند متوجه عشق برتر شده و در تزاحم علائق، خدا و حب خدا را انتخاب نماید و از این طریق به حقیقت نائل شود؛ رشد عقل زمانی در مسیر صحیح است که عقل و کتاب و سنت باهم مورد توجه قرار گیرند. چنانچه در روایت آمده است: «... و یدعو الی سبیل ربّه بالحکمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة»( کافی،ج1،ص200) با توجه به توضیحات فوق می توان گفت امام زمان(عج) پس از ظهور، شناخت انسانها را بالا برده و سپس در بعد احساس بر آنها تأثیر می گذارد؛ زیرا هنگامی که عقل در برابر امری خاضع گردد دل نیز حتما در برابر آن خضوع خواهد داشت؛ وقتی انسان در هر مسأله ای توجیه عقلانی شد قطعا راحت تر آن مسأله را خواهد پذیرفت و ایمان او عالمانه خواهد شد نه عامیانه. بنابراین امام با فراهم ساختن رشد فکری و آموزش صحیح باورهای اعتقادی بر اساس آموزه های اسلام ناب باعث تکامل عقلی و فهم مردم می شود به همین دلیل بر اساس روایات، مهمترین کار حضرت ولی عصر (عج) دعوت مردم به توحید و حاکمیت اسلام و قرآن و ولایت مداری می باشد. (کارگر،1393، 17) از این رو می توان گفت منظور روایت معروف که می فرماید: «هنگامی که قائم ما «عج» قیام کند، دست شریفش را بر سر بندگان گذارد و خردهای آنها را گرد آورد و رشدهای آنها را کامل گرداند» همین مطلب می باشد.
3-1-2 تکامل علمی
تفکر و تعقل نیازمند ماده خام دانش است، تفکری که بر پایه دانش صحیح نباشد جز خستگی ذهنی برای انسان بهره ای نخواهد داشت و ممکن است او را به اشتباه بیاندازد و به هدف نرساند. بر اساس روایات رسیده از معصومین علیهم السلام، در زمان ظهور امام (عج) هر آنچه که از علم و دانش بر انسانها مخفی است، آشکار می گردد و علوم افراد افزایش می یابد و به بالاترین حد خود در طول تاریخ جهان می رسد. لازم به ذکر است که افزایش علوم در زمان ظهور صرفاً علوم دینی را شامل نمی شود بلکه علوم طبیعی را نیز در برمی گیرد.(کورانی،1430ق،ص695) افزایش دانش در عصر ظهور چنان است که بر اساس روایت آنقدر به انسان دانش و فرهنگ داده می شود که زن خانه دار در خانه خود با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) داوری می کند. ( غیبت نعمانی،ص125وبحارالانوار ج52،ص325)لازم به ذکر است که دانش افزایی متربی مرهون دو عامل اساسی است؛ عامل اول برخوردار بودن مربی از علم و دانش کافی است و عامل دوم نبود مانع از جانب متربی در فهم و پذیرش علم است؛ در زمان ظهور، مربی انسانها یعنی حضرت حجت (ع)، خود انسان کامل است که به سرچشمه علم لایزال الهی متصل است؛ از سوی دیگر همانطور که در قسمت قبلی گذشت به برکت وجود و حکومت امام مهدی (عج) انسانها تکامل عقلی پیدا می کنند و در سایه پذیرش حقیقت و عمل بر اساس آن، موانع فهم و یادگیری علم متربی مثل عدم توان عقلی، آلودگی ظرف وجود انسان و عدم صلاحیت برای پذیرش حقیقت نورانی علم هم برطرف می گردد؛ امام با تکمیل دانش و تعلیم حکمت قدسی درون انسانها را نورانی می کند به این معنا که انسانها حق را دانسته و طبق آن عمل می کنند؛ عدم پیروی از حق، انسان را دچار مشکلات فراوان علمی و عملی می کند و مانع کمال عقل می شود؛ حتی ممکن است سبب نقض و زوال عقل شود؛ ضمن اینکه حق، همان است که از سوی خدای سبحان آمده است «الحق من ربک فلاتکن من الممترین» (ال عمران 60) ( ر.ک: جوادی آملی، 1384، ص122) لذا انسانهای عصر ظهور در سایه حضور و ظهور امام زمان (عج) با شناخت حق و عمل بر طبق آن به نورانیت درون نائل می شوند. از این رو در روایت چنین آمده است که در زمان ظهور به مردم حکمت عطا می شود. و خداوند عزوجل به وسیله او زمین را پس از تاریکی آن از نور آکنده می سازد و پس از ستم آن، از داد پر می نماید و آن را پس از جهل و نادانی با دانش مالامال می کند.
میزان پیشرفت علوم در عصر ظهور چنان است که در برخی روایات نسبت بین علوم قبل از ظهور و بعد از ظهور چنین بیان شده است: «علم و دانش بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیشتر نبود، مردم تاکنون جز دو حرف را نشناخته اند. اما هنگامی که قائم قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر آشکار و در میان مردم منتشر می سازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه می کند تا بیست و هفت حرف انتشار یابد.» ( رواندی، 1409، ج 1، ص 841)نکته قابل ذکر در رابطه با پیشرفت یا به عبارتی تکامل علم در عصر ظهور این است که انسانها به واسطه ی دست یافتن به حق و حقیقت و در سایه ی عمل به یافته های نظری و اعتقادی به علم حضوری دست می یابند و جهانی علمی می شوند همانند جهان عینی؛ بطوری که به راحتی می توانند بدون امکانات مادی در عالم سیر کنند و از آنچه در عالم اتفاق می افتد باخبر شوند؛ چنانچه امام صادق علیه السلام می فرماید: «إن المؤمن فی زمان القائم و هو بالمشرق لیری أخاه الذی فی المغرب. و کذا الذی فی المغرب یری أخاه (کورانی،)نیز در روایاتی دیگر چنین آمده است: « هنگامی که قائم ما قیام می کند، خداوند آن چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت می کند که میان آنها و میان قائم ما نامه رسان نخواهد بود. با آنها سخن می گوید و آنها سخنش را می شنوند و او را می بینند در حالیکه او در مکان خویش است و آنها در نقاط دیگرند.» (کلینی،1365،ج8،ص241) این روایت نیز گویای تسلط علمی انسان بر جهان است که در اثر ارتقاء عقل و علم و نورانیت درون حاصل می شود. کسی که به این تسلط علمی بر جهان نائل شود می تواند به عوالم بالا صعود کرده و با موجودات معقول از جمله فرشتگان مرتبط شوند. امام رضا علیه السلام می فرماید: « إذا قام القائم یأمر اللّه الملائکة بالسلام علی المؤمنین و الجلوس معهم فی مجالسهم، فإذا أراد واحد حاجة أرسل القائم من بعض الملائکة أن یحمله، فیحمله الملک حتی یأتی القائم، فیقضی حاجته ثم یرده، و من المؤمنین من یسیر فی السحاب، و منهم من یطیر مع الملائکة و منهم من یمشی مع الملائکة مشیا، و منهم من یسبق الملائکة، و منهم من یتحاکم الملائکة إلیه، و المؤمن أکرم علی اللّه من الملائکة، و منهم من یصیره القائم قاضیا بین مائة ألف من الملائکة). و عنه إثبات الهداة: 3/ 573 و کورانی، 1430، 69)لذا جهان در روزگار امام مهدی(عج) جهانی است در اوج پیشرفت علمی؛ البته لازم به ذکر است که پیشرفت علم در حیطه علوم تجربی با تفسیر نظام فاعلی و غایی همراه است و در حیطه علوم عقلی با کتاب و سنت همراه است؛ البته باید توجه داشت که علم با سواد فرق دارد؛ گاهی انسان عالم، مواظب است که به علم خود عمل کند اما گاهی علم او در نتیجه تزکیه حاصل شده است، در این صورت علم او همان تزکیه و تزکیه او همان علم است. این علم همان علم مطلوب است که درون انسان را نورانی می کند و دیگر نیازی به محاسبه نیست. هدف حکومت اسلامی نورانی نمودن جامعه انسانی است، انسان نورانی از گزند نیروی هوا و هوس مصون بوده و از دسیسه و وسوسه و مغالطه محفوظ خواهد بود.( ر.ک: جوادی آملی، 1384، ص165 و166) ( جوادی آملی،1384،ص )از این رو می توان گفت در عصر ظهور در کنار کشف شدن علوم برای بشر، نورانی شدن درون از طریق تزکیه نیز باعث تکامل دانش انسان و بالا رفتن میزان درک بشر خواهد شد.
3-2 دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج) در بعد اخلاق
3-2-1حاکم شدن فضائل اخلاقی
تمام آموزه های اهل بیت (ع) برای تحقق اهداف رسالت و امامت می باشد؛ مهمترین هدف رسالت انبیا(ع) و امامت ائمه هدی علیهم السلام تعلیم و تربیت و تزکیه اخلاقی انسانها بوده و تمام تلاش اهل بیت علیهم السلام برای نیل به چنین هدفی معطوف بود است؛ چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید« هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین»(جمعه 2)همچنین در روایات نیز بر این هدف رسالت تأکید شده است؛ همانطور که پیامبر خاتم (ص) فرمود: «انّی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» تأکید آیات و روایات بر مسأله اخلاق و تزکیه، به عنوان هدف رسالت اهل بیت (ع) بیانگر اهمیت این مطلب بوده و قطعا از جمله اهداف حکومت مهدی موعود (عج) نیز خواهد بود که روایات مربوط به عصر ظهور گویای این مطلب می باشند. قبل از بیان روایات مهدوی در این رابطه، لازم است به مفهوم شناسی اخلاق اشاره کنیم؛ اخلاق از ریشه خُلق به معنی سرشت و سجیه است.(ابن منظور،1414،ج4، 194) و در اصطلاح به دو صورت به کار رفته است: برخی اخلاق را به صورت عام به کار می برند که شامل اخلاق خوب و بد یا به عبارتی فضائل و رذائل می شود؛ از نظر این گروه اخلاق شامل همه کارهای اختیاری انسان می شود که ارزشی است یعنی متصف به خوب و بد بوده و می تواند باعث کمال نفس یا نقص نفس می گردد و برخی اخلاق را صرفاً برای فضائل به کار می برند و اخلاق را به اخلاق فضیلت معنا می کنند و از رذائل به عنوان فعل غیراخلاقی نام می برند.( ر.ک: مصباح یزدی،1394،ج1، 25)در این نوشتار اخلاق به صورت عام برای فضائل و رذائل به کار برده شده است لذا فضائل و رذائل اخلاقی به صورت جدا مطرح شده است. عمل و رفتار انسان بازتاب طرز فکر و اعتقادات او بوده و افعال ارزشی هر شخصی که شوق و انگیزه لازم برای عملی ساختن آن را دارد ناشی از تفکر و اعتقادات او می باشد که به تدریج با عمل کردن بر اساس آن ارزشها به سوی کمال یا نقص نفس حرکت می کند؛ اگر عمل یک انسان بر پایه ارزشهایی باشد که او را به کمال نفس برساند، آن فرد، دارای اخلاق فضیلت است و اگر منجر به نقص نفس گردد، اخلاق رذیله را دارا خواهد بود. بنابراین می توان گفت با افزایش علم و قطع شدن شجره خبیثه جهل وجود آدمی، ثمره باارزشی به نام اخلاق فاضله در وجود انسان حاکم می شود. و فضایل اخلاقی که همانا فضایل عقلی نیز هستند در جامعه حاکم می شود؛ به طوری که آنچه در جامعه دیده می شود فضائل است نه رذائل. نکته قابل ذکر این است که در عصر ظهور ملاکها و معیارهای هنجاری بودن رفتارها و گفتارها تغییر اساسی می یابند و هنجارهای جدید بر اساس آموزه های قرآن و رهنمودهای اسلام جایگزین هنجارهای نادرست جاهلی می گردد؛ هنجار پذیری فرایندی است که به انتقال آموزه های اخلاقی و مکارم انسانی و تثبیت آنها در افراد منجر می شود؛ در این فرایند با تشریح و تبیین ارزشهای اخلاقی، انسانها از آنها آگاه شده و زمینه های کشش درونی افراد به ارزشهای مذکور فراهم می شود. در عصر ظهور امام زمان (عج)، حضرت هنجارهای صحیح را به مردم نشان داده و با ایجاد بینش و آگاهی در انسانها، آنها را به پذیرش آن هنجارها دعوت می نماید. (ر.ک: کارگر،1393، 19) چنان که در روایتی امام صادق علیه السلام می فرمایند: وقتی قائم ما قیام کرد مردم را از نو به اسلام دعوت می نماید و به سوی چیزی که که مردم از آن دور شده اند هدایت می کند. (کشف الغمه، ج 3، ص 254)
حکومت امام زمان (عج) در عصر ظهور، تنها حکومتی است که می تواند به نحو اتمّ فضائل اخلاقی را در جامعه جاری و ساری ساخته و ریشه تمام رذائل را از آن برکَند که این مهم در سایه برنامه تربیتی کامل و جامع بزرگ مربی انسان، حضرت امام مهدی (ع) حاصل می آید؛ لذا حاکم شدن فضائل اخلاقی را می توان به عنوان یکی از دستاوردهای تربیتی حکومت حضرت نام برد. فردی که واجد فضائل اخلاقی است قطعا نفس او دارای ملکه عدالت می باشد؛ از جمله معانی به کاربرده شده برای عدل، اعتدال در امور است؛ انسان عصر ظهور در تمام امور و افعال خود در مسیر اعتدال قدم برمی دارد زیرا واقعیت عدل را که حضرت حجت (ع) متجلی ساخته است با بصیرت خود مشاهده می کند در نتیجه قلب او از تعلق به غیر خدا آزاد می شود و در قلبی که توجه صرفاً معطوف به معبود حقیقی است جایی برای خشم و غضب و سایر رذائل اخلاقی نیست و این قلب متصف به صفات الهی می شود که همان حاکم شدن فضیلت اخلاقی در وجود او می باشد. آنچه از روایات در این رابطه برمی آید این است که حرکت در مسیر اعتدال در عصر ظهور فقط اختصاص به انسان نداشته، بلکه تمام موجودات جهان چنین اعتدال را تجربه می کنند؛ به این معنا که در مسیر هماهنگ با حد وجودی خویش قرار گرفته و تمام و کمال ظرفیت وجودی آنها شکوفا می گردد. در رابطه با این مطلب می توان به روایت زیر اشاره کرد که به فرموده امام حسن(ع): «در دولت مهدی (عج) درندگان سازش می کنند، زمین نباتات خود را خارج می کند، آسمان برکاتش را فرو می فرستد، گنجهای نهفته در دل زمین برای او آشکار می شود و بین مشرق و مغرب را مالک می شود. «در آخر الزّمان و شدّت روزگار و جهالت مردمان، خداوند مردی را برمی انگیزد که او را با فرشتگانش تأیید می کند و... در زمان او شخص ناشایستی نمی ماند جز اینکه به صلاح و تقوی می گراید».
یفترق المهدی (ع) اصحابه فی جمیع البلدان و یامرهم بالعدل و الاحسان. مهدی (عج) اصحاب خود را به همه کشورها پراکنده می کند و به آنان دستور می دهد که عدل و احسان بپا دارند.( حائری، 1422،ص 24)
مردم به فطرت خویش باز می گردند، نه خونی به ناحق ریخته می شود و نه خوابیده ای را بیدار می کند.( شیخ حر عاملی، 1425، 24)بر اساس آیات و روایات اگر انسان در مسیر الهی باشد و بندگی کند و استغفار داشته باشد، از برکات آسمان و زمین برخوردار می گردد. در واقع اگر انسان هماهنگ باهستی عمل کند همه کارها درست می شود و نظام فردی و اجتماعی با هستی هماهنگ می شود. مانند بذری که در روی تپه ای که باران زیاد به آن می خورد کاشته شود، طبیعی است که حاصل این بذر چند برابر خواهد شد. زیرا در مسیر هماهنگ با هستی است. اگر ما و جامعه ما هماهنگ با هستی شویم، برکات نازل می شود و همه چیز به اعتدال می رسد، کما اینکه در همین زمان هم برای مثال اگر مالی در مسیر غلط خرج شود، آسیبهایی به دنبال دارد و موجب حسرت انسان می شود اما اگر انسان مال را در مسیر صحیح خرج کرد از ثمرات آن بهره مند می شود.در زمان ظهور انسانها با نظام هستی هماهنگ می شوند زیرا غایت هستی بندگی و عبودیت خداوند است و انسانها در آن زمان بنده می شوند یعنی تمام انگیزه ها، رفتارها و گفتارها و افکار انسان همه و همه به امر خداوند می چرخد و انسان در برابر مولا رام و نرم می شود و در نتیجه با هستی هماهنگ شده و از برکات آن برخوردار می گردند. یکی از نمودهای حرکت در مسیر اعتدال در عصر ظهور، غنا و بی نیازی درونی انسانهاست؛ از مجموع روایات بدست می آید که در زمان ظهور منافع مادی ومعنوی مردم با سمت و سوی الهی مورد توجه قرار می گیرد، بی نیازی مردم از اموال و استغنای آنها و نبود هیچ نوع درگیری و ستیز برای بدست آوردن مال، نتیجه بدست آمدن ملکه اعتدال و غنای روحی است؛ عدم ستیز مردم برای بدست آوردن مال و برداشتن از بیت المال در حد نیاز خود و فکر فردا نبودن صرفا ناشی از زیاد شدن ثروت و اموال نیست، چراکه امام علی (ع) فرمود: دو گرسنه که هرگز سیر نمی شوند، یکی طالب علم و دیگری طالب دنیا (نهج البلاغه، حکمت)«تنعم امتی فی زمانه نعیما لم ینعموا مثله. ..» در دولت او مردم آن چنان در رفاه و آسایشی به سر می برند که هرگز نظیر آن دیده نشده است.( اربلی، 1381،ج 2، 467) به نظر می رسد آسایش و رفاه مطرح شده در روایت صرفاً رفاه حاصل از زیادی اموال نیست بلکه بخش اعظم رفاه و آسایش انسانها می تواند به دلیل بی نیازی و غنای درونی آنها باشد. رسول خدا صلی الله علیه و اله می فرماید: زمانی که حضرت مهدی قیام کند خداوند غنا و بی نیازی را در دل بندگانش می نهد به گونه ای که حضرت اعلام می کند هر کس به مال و ثروت نیاز دارد بیاید ولی برای آن، کسی پیشقدم نمی شود. ( ابن طاووس، ملاحم،ص71) (احقاق الحق ج 13 ص186) (الشیعه و الرجعه ج1 ص27). از واژه (عباد) که در حدیث به کار رفته است مشخص می شود که این دگرگونی به گروه ویژه ای اختصاص ندارد بلکه این دگرگونی درونی در همه انسانها پدید می آید. در حدیث دیگری می خوانیم: شما را به مهدی بشارت می دهم که به سوی مردم برانگیخته می گردد در حالی که زلزله ها و اختلاف بر مردم چیره است آنگاه زمین را پر از عدل و داد می کند چنانچه پر از ستم و جور شده است و ساکن زمین و آسمان از او خشنود می گردند. خداوند دلهای امت محمد صلی الله علیه و اله را سرشار از بی نیازی می کند به گونه ای که منادی ندا می دهد هر کس به مالی نیاز دارد بیاید ولی جز یک نفر کسی نمی آید آنگاه حضرت مهدی به او می فرماید نزد خزینه ار برو و بگو مهدی دستور داده است که به من مال و ثروت بدهی خزانه دار می گوید دو دستی پولها را جمع کن او نیز پولها را در دامن خود می ریزد ولی هنوز از آنجا بیرون نرفته است که از رفتار خویش پشیمان می گردد و باخود می گود چه شد که من طمعکار ترین امت پیامبر شدم آیا کسی که سبب غنا و بی نیازی آنان گشت از بی نیازی من ناتوان است آنگاه بازمی گردد تا اموال را بازگرداند اما خزانه دار نمی پذیرد و می گوید ما چیزی را که بخشیدیم پس نمی گیریم. عبارت یملا القلوب که در حدیث بکار رفته می رساند که بحث استغنا و بی نیازی روح مطرح است لذا در زمان ظهور علاوه بر آنکه از نظر مالی در وضعیت خوبی به سر می برند، قلبهای آنان پر از حس بی نیازی می شود. (نشانه هایی از دولت موعود، نجم الدین طبسی، ص23)
همچنین در روایت دیگری امام باقر علیه السلام می فرماید: حضرت مهدی سالی دوبار عطایایی به مردم می دهد آن حضرت ماهی دوبار حقوق می دهد و بین مردم یکسان رفتار کرده به گونه ای که فرد نیازمند زکات در جامعه یافت نمی شود. دارندگان زکات، سهم فقیران را نزد آنان می آورند ولی آنان نمی پذیرند. به ناچار اموال را در کیسه های مخصوص پول می گذارند و در محله های شیعه می چرخانند ولی آنان می گویند مارا به درهم های شما نیازی نیست. (غیبه نعمانی ص238، بحارالانوار ج52ص390)به نظر می رسد غنای درونی و روحی در اثر رشد عقل و افزایش دانش بوجود می آید. بر اساس مبانی دینی ریشه حرص و طمع در درجه اول نگاه اصالی به دنیا و در درجه دوم باور نداشتن مرگ و در درجه بعد عدم معرفت انسان نسبت به رازقیت خداوند متعال است. انسانها به تبع رشد عقل و دانش خود، متوجه ماهیت اعتباری و غیر اصیل دنیا می شوند و مال و ثروت دنیا را امری لهو و لعب می دانند و در نتیجه بر سر آن با یکدیگر نزاع نمی کنند. هر چند از امکانات دنیا بهره می برند اما دنیا محبوب و مسجود آنان نیست. لذا مال اندوزی به انگیزه برتری جویی بر یکدیگر از بین خواهد رفت.
در زمان ظهور به خاطر برچیده شدن موانع فرهنگ دینی ارزشهای دینی ملاک ارزش گذاری می شوند و نه ارزشهای غربی و...و بازگشت انسان به سوی خداوند سرعت بیشتری می گیرد و ایمانها به بهترین وجه تقویت می شود. پس درواقع امام(ع) همان طور که گنج های زمین را بیرون می آورد، گنجهای وجودی انسانها را نیز استخراج می کند و در نتیجه او را به غنای درونی و بیرونی می رساند.
3-2-2 زدوده شدن رذائل اخلاقی
یکی از نتایج تربیتی حکومت امام زمان (عج) از بین رفتن تمام رذائل اخلاقی و پاک شدن تمام افراد و به تبع آن پاک شدن جامعه می باشد. تعلیم حقایق قرآنی و آموزه های اصیل اسلام یکی از کارهای مهم حضرت حجه(عج) است که نتیجه آن از بین رفتن بدعتها و رواج فضایل در جامعه انسانی است. روایات فراوانی در این زمینه در کتب معتبر روایی شیعی موجود است که به چند مورد اشاره می شود: بر اساس روایت، امام علیه السلام هیچ منکری را در انسانها نمی بیند مگر اینکه از آن نهی می کند. (کلینی، کافی، ج8، ص396، ح597)همچنین در روایتی دیگر آمده است: یذهب الشرُّ و یبقی الخیر... یذهب الزِّنا و شرب الخمر و یذهب الربا» «شرّ ازبین می رود و خیر باقی می ماند...زنا و شراب خواری و ربا ریشه کن می شود»( صافی، منتخب الأثر، ح4، ص592، ح 4)امام علی علیه السلام می فرماید: اگر قائم ما قیام کند. .. کینه ها و ناراحتی ها از دل بندگان خدا زایل می شود. (مجلسی،ج52، ص316)لذا می توان گفت در عصر ظهور شر و رذیله ای وجود ندارد و آنچه در جامعه دیده می شود فضیلت و خیر است.«لا یترک بدعتا الا ازالها و لا سنه الا اقامها» هیچ بدعتی نیست مگر اینکه مهدی (ع) آن را خواهد زدود و سنتی نیست جز اینکه آنرا برپا خواهد داشت.(مجلسی،1404،ج 52،ص 329)ریشه پستی و انحراف را از روی زمین برمی کند. خوشا به حال مؤمنانی که عصر او را درک کنند و دولت حقّ را دریابند و آن روزگار میمون را ببینند و یاران باوفای او را ملاقات کنند». «او را مهدی و قائم می گویند. «مهدی» از این جهت که به امری که مردم از آن گم شده اند، هدایت می کند. و «قائم» از این جهت که به حقّ قیام می کند». ولی قائم ما هنگامی ظهور می کند که همه مردم کتاب خدا را تأویل می کنند و بر آن استدلال می کنند و براساس آن با آنحضرت به نبرد برمی خیزند، به خدا سوگند که عدالت او در داخل خانه هایشان به آنها می رسد، چنانکه سرما و گرما به آنها می رسد». از این رو امام عصر ارواحنا فداه بدعتهایی که از تأویل و تفسیر به رأی نمودن قرآن ایجاد شده است را از بین برده و جامعه را پاکسازی می کنند. در عصر ظهور امام مهدی (عج) رذائل اخلاقی را که از موانع و آفات رشد و تعالی عقلانی انسانهاست، از بین می برد. حضرت بعد از افزایش بصیرت، پاکسازی و تزکیه نفوس را در اولویت قرار می دهد. انسان عصر ظهور در سایه بصیرت اخلاقی دنیا را فقط دار امتحان و گذر می بیند و وظیفه و راه نجات خود را در فضیلت گرایی می داند و با پی بردن به زشتی انحرافات و رذائل از آنها دور شده و به فکر اباد کردن آخرت می افتد. (ر.ک: کارگر،1387)
3-3 دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج) در بعد رفتار
رفتار در واقع نمود اخلاق است لذا بسیاری از عالمان اخلاق موضوع اخلاق را ملکات نفسانی دانستند زیرا معتقدند با اصلاح آنها رفتار آدمی نیز اصلاح خواهد شد. شخصی که بخل یا حسد یا تکبر در روح و قلب او جای گرفته باشند طبیعی است که رفتارش نیز به همان رنگ در می آید قرآن کریم در باب متأثر بودن ظاهر از باطن می فرماید هر کس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقیقت آن حاکی از تقوای دلها است(حج32)تعابیر مشابه را در روایات شیعی نیز می بینیم از جمله در حدیثی از امام صادق چنین آمده است: فساد ظاهر ناشی از فاسد بودن باطن است و کسی که سرشت و باطن خویش را اصلاح کند خداوند ظاهر او را اصلاح خواهد کرد. (مجلسی، ج73، 395)علمای اخلاق شناخت و دانش را نیز در رفتار انسان مؤثر می دانند و آن را در بحث قوه نظری و عملی می گنجانند البته باید دانست همیشه شناخت عمل را هدایت نمی کند بلکه رفتار و عمل انسان به بُعد گرایشی و احساسی نیز ارتباط دارد و شاهد آن هم مواردی است که علم و معرفت موجب رفتار اخلاقی هماهنگ با آن نمی شود. (ر.ک: رزاقی،1387، 164-175)با این توضیح به نظر می رسد حضرت حجت (عج) در حوزه معرفت و عقلانی معرفت و دانش انسانها را بالا برده و عقول آنها را تکمیل می کند و در سایه آن فضایل اخلاقی را در درون انسانها ملکه می سازد. نتیجه طبیعی این فراند بروز و ظهور رفتار توحیدی از انسانهاست. روایت زیادی در این باب بیان شده که مردم در عصر ظهور نسبت به هم مهربان هستند، دنبال مال اندوزی نمی روند، مسؤلیت پذیر می شوند و. .. به عنوان نمونه در روایتی آمده است که حضرت مهدی (عج) شرق و غرب جهان را تحت سیطره خود درآورد، گرگ و گوسفند در یک مکان زندگی کنند، کودکان خردسال با مارها و عقربها بازی کنند و آسیبی به آنها نرسد. شرّ از جهان رخت بربندد و تنها خیر باقی بماند» (منتخب الاثر ص474.)
3-3-1 امنیت و آرامش روحی مردم
یکی از نتایج و آثار تربیت در حکومت مهدوی، امنیت و آرامش داشتن مردم می باشد؛ چراکه وقتی رذائل از جامعه رخت بربست و جای خود را به فضائل اخلاقی داد قطعا اثر چنین جامعه تربیت یافته ای وجود امنیت روحی و روانی برای انسان خواهد بود. در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام در تأویل دو آیه « سیرو فیها لیالی و ایّاماً آمنین» (سبأ آیه 18) و «من دخله کان آمنا» (آل عمران آیه 97) فرمود: مراد از آیه اول همراهی با قائم ما اهل بیت است و مراد از ایه دوم این است که هر کسی که دست بیعت با او بدهد و در بیعت حضرتش وارد شود و از یاران و اصحاب ایشان گردد، در امان خواهد بود. (طبسی،1391، 244)همچنین در روایتی دیگر آمده است که حضرت مهدی بهترین انسانهاست...در زمان او زمین از چنان امنیتی برخوردار می گردد که زنی به همراه پنج زن دیگر بدون همراه داشتن مردی به حج می روند و از چیزی ترس ندارند. (ابن طاووس، ملاحم،ص69)اگر جامعه از هر لحاظ در امنیت باشد قطعاً نتیجه آن ایجاد امنیت روحی – روانی برای مردم آن جامعه خواهد بود. لذا می توان گفت یکی از دستاوردهای تربیتی حکومت امام زمان امنیت و آرامش است که بازتاب تربیت و عدالت محور بودن انسانها می باشد.
3-3-2 مسؤلیت پذیری انسان ها
انسانهای عصر ظهور تحت تربیت امام مهدی(عج) به شناخت کامل مسئولیتها نائل می گردند و آنها را بر عهده می گیرند. این مساله کمک شایانی به انسان در مسیر رسیدن به هدف خواهد کرد. انسانهای مسئولیت پذیر به رشد علمی جامعه مسلمین اهمیت می دهند و در جهت حل مشکلات آنها تلاش می کنند. مردمان در پرتو ایمان چنان به یکدیگر پیوند می خورند که چونان پیکری واحد می شوند، گمراه شدن و فساد یکی را مانند وارد شدن فساد در بدن خود می دانند تا جایی که به دیگران می اندیشند.درد و رنج دیگران، آنها را به درد می آورد و آسایش و امنیت و هدایت همگان را طلب می کنند. مومن با اینکه خودش احتیاج به چیزی دارد، اما دیگران را بر خود ترجیح می دهند. تا آنجا که بر ادری از جیب برادر پول برمی دارد. در همین زمان هم تکافؤ وجود دارد منتها در اقلیتی از مسلمانان، مومنین و یاران واقعی امام (ع)عرصه را خالی نمی گذاراند. شدت احساس مسئولیت تا بدان جاست که برای لحظه ای دیدار با امام بین آن دارند که امام (ع) از آنها ناراحت شده که چرا سنگر را خالی گذاشته و به دیدار من آمدید. اما در زمان ظهور این تکافؤ و احساس مسئولیت همگانی می شود.البته قطعا در میزان آن اختلاف وجود دارد زیرا همه انسانهایی که تحت تربیت امام قرار می گیرند، ظرفیت یکسان ندارند. اینکه می گوییم امام همه انسانها را تربیت می کند، به این معنا نیست که همه به یک مرتبه و درجه می رسند، بلکه با وجود واحد بودن تربیت امام، ظرفیتهای انسانها متفاوت است و برخورداری انسانها به میزان اقبال و ادبار آنها است، اما امام رحمت تربیت را از کسی دریغ نمی کند همچنانکه همه اعراب حجاز برخوردار از تربیت پیامبر بودند اما نتیجه یکسان نبود. یکی ایمان می آورد و چنان تربیت می شود که تا لحظه مرگ ذره ای از اهداف اسلام فاصله مثل ابوذر و مقداد و سلمان و...و یکی ایمان می آورد اما به ایمان خود باقی نمی ماند مانند طلحه و زبیرو یکی هم اصلا ایمان نمی آورد اما در هر صورت امام وپیامبر مظهر رحمت خداوند است و مانند خورشید به همه انسانها می تابد. امام قله حرکت انسان را نشان می هد و نگاه او را از طریق افزایش دانش و تکمیل عقول و عبادت صحیح، عمیق تر می کند و به چنان بصیرتی می رساند که با نگاه توحیدی تمام موجودات را تجلیاتی از ذات لایتناهی الهی می بیند و سرنوشت خود را گره خورده به سرنوشت آنها می یابد، لذا رضایت خداوند را در پرتو رسیدگی به این تجلیات می داند و سهل انگاری و تسامح در این باره را با هدف خود در تعارض می بیند و از آنجا که در آن زمان فضای عمومی جامعه فضای مسئولیت پذیری است و هم نشینان انسان همه دارای این صفت هستند لذا انسان تحت تاثیر این فضا در این مسیر قرار می گیرد همچنانکه پیامبر اکرم(ص) می فرماید: « المرء علی دین خلقه» هر انسانی به دین دوستش است. با این توصیفات همه انسانها احساس وظیفه می کنند هم در راه اصلاح خود می کوشند و هم در راه اصلاح جامعه، از تخریب دین به وسیله خرافات جلوگیری می کنند و با دشمنان مبارزه کرده و در راه احیای ارزشهای دینی در جامعه خود را مسئول می دانند.در زمان ظهور معروف در جامعه عملی گشته و منکر ترک می شود. احکام الهی اجرا می شود و انسانها تنبلی و بی تفاوتی را از خود دور می کنند و با تقویت جنبه عبادی مسئولیت، به آن رنگ تقدس می بخشند. لذا داشتن مسئولیت دلپذیر می شود. زیرا انسانها در آن زمان هرچیزی با اصل آن می سنجند واصل مسئولیت را روح ملکوتی آن تشکیل می دهد. قرار گرفتن جهان تحت یک مدیریت واحد هم از عواملی است که موجب از بین رفتن خود محوری ها، منیتها، نظام پرستی ها و...و در نتیجه ایجاد مسئولیت می شود.دیگر کسی به بهانه اینکه اینجا کشور من نیست و شهر من نیست و...از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کنند.
نتیجه گیری
هندسه نظام تربیتی جامع نیازمند سه ضلع است: برنامه دقیق تربیتی، ضمانت اجرایی از سوی مربی و قابلیت قابل از سوی متربی؛ نقص در هر یک از سه ضلع مذکور منجر به نقص نظام تربیتی خواد شد. حکومت امام مهدی (عج) جامع ترین نظام تربیتی در طول تاریخ را خواهد داشت زیرا هر سه ضلع را در حد اکمل و اتمّ داراست چرا که اولاً نظام تربیتی ایشان همچون سایر اهل بیت(ع) بر پایه شناخت کامل انسان طراحی شده است و از طرفی برنامه تربیتی حضرت ضمانت اجرایی بسیار قوی دارد؛ در زمان سایر ائمه (ع) نیز یک ضمانت اجرایی عام وجود داشت و آن، اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم بود اما در مورد نظام تربیتی عصر ظهور، برنامه امام زمان (عج) علاوه بر ضمانت اجرایی عام دارای ضمانت اجرایی خاص نیز می باشد به این صورت که اولاً حضرت مدمور به حکم باطن انسانهاست به خلاف سایر ائمه و حتی پیامبر خاتم (ص) که مأمور به حکم ظاهر انسانها بودند ثانیاً حضرت بعد از اتمام حجت بر انسانها در صورت عدم پذیرش حق و هدایت به جنگ و قتال با آنها می پردازد. ضلع دیگر نظام تربیتی، شکوفا شدن استعدادهای انسان و برطرف شدن موانع تربیت است که نتیجه آن افزایش تام قابلیت انسان جهت پذیرش تربیت می باشد؛ در نظام تربیتی حضرت حجت (عج) انسانها ابتدا به تکامل عقلی و معرفتی می رسند که در نتیجه آن شناخت ارزش های واقعی و تمایز آنها از ارزشهای کاذب و ضد ارزشها حاصل می شود و وجود انسان پر از ملکات فضائل اخلاقی می گردد که این امر در رفتار انسانهای عصر ظهور نمود پیدا می کند؛ لذا می توان گفت دستاوردهای تربیتی حکومت امام مهدی (عج) در سه بُعد معرفت، اخلاق و رفتار بروز و ظهور می نماید و در سایه چنین تربیت کاملی انسانها به کمال شایسته خویش که همان قرب پروردگار عالم است، نائل می آیند.
منابع
قرآن
نهج البلاغه
ابن طاووس،علی بن موسی، الملاحم والفتن،اسلامیه، تهران، بی تا
اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، بنی هاشمی، تبریز،1381ه.ق
اسحاقیان درچه، جواد، بازنمایی و تحلیل شاخصه های انسان منتظر در بستر ادعیه و زیارات،فصلنامه پژوهشنامه مهدویت، سال اول،شماره1،بهار1395
تمیمی آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، بی تا
جمعی از نویسندگان، المعجم البسیط، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تهران،1372
جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص، اسراء، قم،1386
جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، اسراء،قم،1384
حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، موسسه الاعلمی، بیروت
راغب اصفهانی، المفردات
رزاقی،هادی، نگرش و ایمان در تربیت دینی، چاپ اول، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم،1387
شوشتری، نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل(نرم افزار جامع مهدویت)
صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، سیدة المعصومة، قم،
صدوق،محمد بن علی، التوحید،دفتر انتشارات اسلامی، قم،1398 ه.ق
طبسی، نجم الدین، نشانه هایی از دولت موعود (نرم افزار جامع مهدویت)
عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، راه رشد،1389، تهران
کارگر، رحیم، بصیرت اخلاقی در عصر ظهور، مجله انتظار موعود،سال هشتم،ش25و26، 1387
کارگر، رحیم، جستارهایی در مهدویت،چاپ دوم، مرکز تخصصی مهدویت،قم،1389
کاظمی، مصطفی بن ابراهیم،بشارة الاسلام فی علامات المهدی(ع)، موسسه البلاغ، بیروت،1428ه.ق
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، سید جواد مصطفوی، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، تهران، بی تا
کورانی، علی، المعجم الموضوعی الاحادیث الامام المهدی (ع)، دارالمرتضی، بیروت،1430ه.ق
مروج طبسی، محمدرضا،الشیعة و الرجعة، ج1
مصباح یزدی، محمدتقی، فلسفه اخلاق،انتشارات مؤسسه امام خمینی،قم،1394
نعمانی، محمد بن ابراهیم، محمد جواد غفاری، ترجمه و متن غیبت نعمانی،نشر صدوق،تهران،1376