ماهان شبکه ایرانیان

مقایسه دکترین منجی گرائی در آئین اسلام و مسیحیت

تشکیل جامعه ای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستم گر و ستم دیده ای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است

مقدمه

تشکیل جامعه ای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستم گر و ستم دیده ای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است. از زمانی که افلاطون، مدینه فاضله را بیان نمود، تا قرن ها بعد که این اندیشه به صورت «آرمان شهر» در آثار فیلسوفان تجلی می کند، تصویرهای گوناگونی از این اندیشه مشهود است. تصویر شهرهای آرمانی در آثار اندیش مندان، بازتابی از اندیشه های بشر محروم و ستم کشیده ای است که با پروراندن چنان اندیشه هایی در ذهن خویش، خود را تسلّی می دهد و تلخی های حال را به امید رسیدن به خوشی های آینده پذیرا می شود. (تامس مور، آرمان شهر (اتوپیا)،)جامعه شناسی جدید، این اندیشه را در مفهوم مذهبی آن، یکی از مکتب های اجتماعی می داند که بر مبنای نصوص دینی، معتقد است در پایان جهان، نجات دهنده ای ظهور خواهد کرد و جهانی بی اندوه و خالی از ستم را خواهد ساخت.

چون قدیمی ترین اسناد طرح این مسئله، کتاب های آسمانی است، باید تجلی های این اندیشه را در مکتب های فلسفی و اجتماعی، پوشش های ثانوی و مادی این اندیشه دینی و الهی دانست. دل بستن به جهانی روشن و تصویر دورنمایی از مدینه فاضله در ادیان، نه جنبه خیالی دارد (آن گونه که در آرمان شهرهای فیلسوفان دیده می شود) و نه جنبه فردی (چنان که نزد عارفان و زاهدان تجلی می یابد). در این جا سخن از شهری محدود با دروازه های بسته و برج های بلند و دیوارهای خاردار نیست، بلکه گفت وگو از جهانی پهناور است که سراسر گیتی را فرا می گیرد؛ با افقی گسترده و بی انتها که در رأس آن، گرداننده ای پاک سیرت و به دور از بدی ها و سستی های اخلاقی حاکم است. آینده در ادیان کاملاً روشن می نماید؛ جهان جز به سود ستم دیدگان و رنج کشیدگان مؤمن پایان نمی پذیرد:«إنَّ الأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ؛» (سوره انبیاء، آیه 105)«وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کانَ زَهُوقًا» (سوره اسراء، آیه 81)در ادیان، از آینده ای امیدبخش در جامعه ای سرشار از عدالت و معنویت گفت وگو می شود که بر اساس نظامی الهی به رهبری مردی خدایی تشکیل می گردد. وی از هوس ها و امیال پست فرمان روایان ستم گر پاک است و با عالم ملکوت پیوندی عمیق دارد. اعضای این جامعه نیز مردمی وارسته و آراسته به زیورهای اخلاقی هستند؛ مردمانی که اطاعت و فرمان بری از رهبر الهی خود را عبادت می شمارند.

ادیان، حکومت آخرالزمان و منجی را در ارتباط با دستگاه خدایی می بینند. از این رو، ظهور موعود و تشکیل جامعه مطلوب، تجسم آموزه های ادیان و پیامبران و اولیای الهی تلقی می شود و پایان بخش رنج و درد نوع بشر و برپایی جامعه ای پر از عدل و داد و نورانیت و معنویت اعلام می گردد.

الف) منجی گرایی در مسیحیت

امید بستن به جهانی نورانی که در آن، آدمی به همه خواست های خود برسد و از تمامی گناهان پاک و از همه دل بستگی های مادی رهایی یابد و نیز ایمان به نجات دهنده ای که برآورده کننده این آرزوها باشد، در کتاب مقدس آشکارا دیده می شود.

کلیسای اولیه نیز به تبیین رجعت و نجات بخشی مسیح، علاقه فراوانی داشت. رسولان منتظر بودند که مسیح در عصر آنان ظهور کند و نسل های بعدی نیز همین امید باشکوه را حفظ کردند. این انتظار طاقت فرسا تا قرن سوم میلادی به شدت ادامه داشت، ولی از زمان امپراتوری کنستانتین و ایمان آوردن او به مسیحیت و کم شدن سختی ها و مصیبت های مسیحیان (قرن چهارم میلادی)، بازگشت و ظهور مسیح کم کم به فراموشی سپرده شد.

گفتنی است در قرن های اخیر، در کلیساها دوباره بر این حقیقت تأکید می شود و در مواردی هنوز غفلت ها و مخالفت هایی وجود دارد، ولی علاقه به این آموزه کتاب مقدس رو به افزایش است. روزانه میلیون ها مسیحی دین دار این دعا را زمزمه می کنند که: «آمین، بیا ای خداوند عیسی».

1.اهمیت این آموزه در مسیحیت

کتاب مقدس، به موضوع نجات و بازگشت دوباره مسیح اهمیت فروانی می دهد. رجعت مسیح، در عهد جدید بیش از سی صد بار آمده است و چندین باب کامل، به این موضوع اختصاص دارد. برخی از رساله های عهد جدید نیز به این موضوع مربوط است. بنابراین، می توان گفت این آموزه از مهم ترین آموزه های مسیحیت به شمار می رود. هنری تیسن می نویسد: درک صحیح رجعت مسیح، کلید کتاب مقدس می باشد. بدون درک صحیح رجعت مسیح، نخواهیم توانست بسیاری از تعالیم و آیین های مقدس و وعده ها و نمونه های کتاب مقدس را درک نماییم. مثلاً این که مسیح هم پیامبر، هم کاهن و هم پادشاه است، بدون درک رجعت قابل فهم نیست...در آیات زیادی، مسیحیان تشویق شده اند که برای بازگشت مسیح آماده باشند و از این حقیقت تسلی پیدا کنند و ضعیفان را برای این حقیقت تقویت نمایند، سختی ها را تحمل کنند و اعتماد خود را حفظ نمایند؛ زیرا خداوند به زودی مراجعت خواهد کرد و برای منتظران خود برکت و اجر و پاداش خواهد آورد.

یکم. امید کلیسا

رجعت مسیح، امید بزرگ کلیساست و با انتظار منجی مسیحیت حیات می یابد، چنان که پطرس می گوید: مبارک باد خدا و پدر خداوند ما، عیسی مسیح که به حسب رحمت عظیم خود، ما را به وساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید کرد و برای امید زنده.

یوحنا می گوید: ای حبیبان! الان فرزندان خدا هستیم و هنوز ظاهر نشده است، لیکن می دانیم که چون او ظاهر شود، مانند او خواهیم بود؛ زیرا او را چنان که هست، خواهیم دید و هر کس این امید را بر وی دارد، خود را پاک می سازد؛ چنان که او پاک است.

دوم. امید مسیحیان

آمدن منجی و بازگشت مسیح، امید اصلی مسیحیان است. باور به این آموزه، انگیزه ای قوی برای ثبات ایمان و اعتقاد و پاکیو تقوا و پایداری و ثبات قدم ایجاد می کند.

هنری تیسن، اعتقاد به ظهور مجدد مسیح را سرچشمه بسیاری از باورها و اعمال می داند و می نویسد: قبول این عقیده باعث می شود که ما خودمان را پاک کنیم و مواظب و پایدار باشیم. این عقیده، لغزش خوردگان را به بازگشت تشویق می کند و باعث هشدار بی دینان می گردد. و در مشکلات و ناراحتی ها، باعث پایداری و استقامت می شود. روشن است که این اعتقاد، انگیزه مسیحیت رسول مان بود؛ کسانی که شنیده بودند مسیح گفته است که باز می گردد، ممکن نبود فریب دنیا را بخورند. آنها در انتظار بازگشت او بودند و با همین اعتقاد زندگی می کردند و تلاش می نمودند دیگران را هم به سوی او بیاورند و به بازگشت او معتقد سازند.

کتاب مقدس با وعده و تشریح رجعت مسیح، محرکی بسیار قوی برای اعمال و خدمات مسیحی ایجاد می کند:

در ساعتی که گمان نبرید، بر انسان می آید. پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش، او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراک دهد. خوشا به حال آن غلامی که چون آقایش آید، او را درچنین کارمشغول یابد.

پولس رسول در آموزه های خود گوشزد می کند: پس حق هرکس را به او ادا کنید؛ باج را به مستحقِ باج و جزیه را به مستحقِ جزیه و ترس را به مستحقِ ترس و عزت را به مستحقِ عزت! مدیون احدی به چیزی نشوید، مگر به محبت نمودن؛ زیرا کسی که دیگری را محبت می نماید، شریعت را به جا آورده باشد؛ زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، طمع مورز و هر حکمی دیگر که هست، همه شامل است در این کلام که هم سایه خود را چون خود محبت نما! محبت به همسایه خود بدی نمی کند، پس محبت تکمیل شریعت است. و خصوصاً چون وقت را می دانید که الحال ساعت رسیده است که باید از خواب بیدار شویم؛ زیرا که الان نجات ما نزدیک تر است. از آن وقتی که ایمان آوردیم، شب مقتضی شد و روز نزدیک آمد. پس اعمال تاریکی را بیرون کرد، اسلحه نو را بپوشیم و با شایستگی رفتار کنیم؛ چنان چه در روزه، نه در بزم ها و سکرها و فسق و فجور و نزاع و حسد، بلکه عیسی مسیح خداوند را بپوشید و برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.

2.مراحل رجعت و ظهور مسیح

براساس آموزه های کتاب مقدس، رخ دادهای آخرالزمان و بازگشت مسیح برای نجات بخشی، در چندین مرحله انجام می پذیرد که عبارتند از:

یکم. رجعت اولیه مسیح یا آمدن مسیح به آسمان

این مرحله شامل ربودن کلیسا (مؤمنان) و بردن آنان به آسمان است. در یک چشم به هم زدن، به صورت ناگهانی و بدون آگاهی قبلی، حضرت عیسی (ع)، آنهایی را که آماده بازگشت او هستند، می رباید و به آسمان می برد. پولس رسول در آموزه هایش می گوید: همانا به شما سری می گویم که همه نخواهیم خوابید، لیکن همه متبدل خواهیم شد، در لحظه ای و طرفۀ العینی، به جهت نواختن صور اخیر؛ زیرا کرنا صدا خواهد داد و مردگان بی فساد برخواهند خاست و ما مقبول خواهیم شد.

اما وطن ما در آسمان است که از آن جا نجات دهنده، یعنی عیسی مسیح خداوند را انتظار می کشیم که شکل جسم ذلیل ما را تبدیل خواهد نمود تا به صورت جسم مجید او مصور شود. هدف از این ملاقات در آسمان، دادرسی مؤمنان و دادن پاداش به آنان و حساب پس دادن در استفاده از استعدادها و اموال و فرصت هایی است که به آنها داده شده بود. هدف مهم دیگر، آماده کردن اوضاع و از میان بردن موانع ظهور است. موانع ظهور ممکن است دولت های بشری یا شیطان باشند که از آن با عنوان بی دین، دجال، ضد مسیح و قانون شکن یاد شده است. (علی فاطمیان، نشانه های پایان، فصل ششم)

دوم. دوران مصیبت عظیم

پس از مرحله اول ظهور مسیح و پیش از مرحله دوم آن، دوران مصیبت بسیار شدیدی پیش گویی شده است. در این دوره که بنابر برخی اشاره ها هفت سال طول خواهد کشید، چنان زمان سخت و تنگی خواهد شد که از هنگام پیدایش امت ها تا بدین روز، همانندی نداشته است.

هنری تیسن با استفاده از آموزه های کتاب مقدس، این دوران را چنین ترسیم می کند: وقتی کلیسا ربوده شود، دیگر نمک و نور در جهان نخواهد بود. مدت کوتاهی پس از ربوده شدن کلیسا، تا زمانی که مردم به سوی خداوند بازگشت نکرده اند، بر روی زمین هیچ موجود نجات یافته ای وجود نخواهد داشت. روح القدس، خدمت باز دارنده خود را از جهان خواهد برداشت. در آن زمان، فساد و ظلمت به سرعت زیاد خواهد شد. گناه همه جا را  فرا خواهد گرفت و مرد بی دین ظهور خواهد کرد. شیطان و فرشتگانش بر روی زمین قدرت زیادی خواهند داشت، ولی آمدن مسیح، مانعی را که در راه اشاعه بی دینی و برنامه های آخرالزمان وجود داشت، از میان خواهد برد.

سوم. بازگشت ثانویه مسیح و سلطنت هزارساله او بر زمین

برابر آموزه های کتاب مقدس، هنگامی که سال های مصیبت بی سابقه، به پایان خود نزدیک شود، روح هایی از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبی کاذب بیرون می آیند و بر پادشاهان ربع مسکون زمین خروج می کنند تا ایشان را برای جنگ عظیم در «حارمجدون» فراهم آورند.

آنان جمع می شوند تا «اورشلیم» را تصرف کنند و یهودیان و فلسطین را به اسارت درآورند. ولی وقتی به پیروزی نزدیک شده اند، مسیح با لشکریان خود از آسمان نزول خواهد کرد و در جنگ نهایی، پس از غلبه بر آنان، پیشوایانشان، گرفتار و به دریاچه آتش افکنده خواهند شد.

سپاهیان آنان نیز با شمشیری که از دهان مسیح خارج می شود، کشته خواهند شد و راه برای استقرار حکومت مسیح هموار خواهد گردید. این دوره، هزارسال به طول می انجامد و مسیح فرمان روای جهانی پرستش خواهد شد و عدل و انصاف کامل در جهان برپا خواهد گشت. شیطان و روح های شریر بسته می شوند و به مدت هزار سال در «هاویه» افکنده خواهند شد.

3.اهداف ظهور حضرت عیسی(ع)

هدف حضرت عیسی از رجعت دوم به زمین چیست؟ ظهور او چه نتایجی را درپی خواهد داشت؟ نویسندگان مسیحی به استناد کتاب مقدس، اهدافی را برای ظهور عیسی برشمرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود:

یکم. ظاهر ساختن شکوه و جلال خود

یکی از اهداف حضرت عیسی از ظهورش، نشان دادن خود و عظمتش به جهانیان است. تمام طوایف زمین، پسر انسان را خواهند دید که بر ابرهای آسمان، با قوت و جلال عظیم می آید.

او بر دشمنانش نیز ظاهر خواهد شد: «اینک با ابرها می آید و هر چشمی او را خواهد دید و آنانی که او را نیزه زدند و تمامی امت های جهان، برای وی خواهند نالید.»

دوم. استقرار حکومت جدید

مسیح به همراه لشکریان خود (گروه فرشتگان و انبوه نجات یافتگان) که هنگام ظهور همراه او هستند،(33) با دشمنانش (نبی کاذب و لشکریان او) درگیری خواهد داشت، ولی این جنگ، کوتاه و با پیروزی قطعی آن حضرت همراه خواهد بود. «در پی آن درگیری، مخالفت سیاسی علیه مسیح و ملکوت او از بین خواهد رفت و راه برای استقرار نظام جدید هموار خواهد گردید.»

سوم. نجات اسرائیل

هنگامی که مسیح رجعت کند، بنی اسرائیل را از دشمنانش رهایی خواهد بخشید: «پس بگو خداوند یهود چنین می افزاید: شما را از میان امت ها جمع خواهم کرد و شما را از کشورهایی که در آنها پراکنده شده اید، فراهم خواهم آورد و زمین اسرائیل را به شما خواهم داد.» هم چنین اسرائیل نجات خواهد یافت، چنان که مکتوب است، نجات دهنده ای از صهیون ظاهر خواهد شد و بی دینی را از یعقوب خواهد برداشت.

برخی از نویسندگان مسیحی معتقدند وعده نجات اسرائیل به این معنا نیست که تمام اسرائیل به تدریج وارد کلیسا خواهند گردید، زیرا نجات اسرائیل به طور مخصوص به دیدن مسیح در زمان رجعت مربوط است، چنان که آمده است: در آن روز، خداوند، ساکنان اورشلیم را حمایت خواهد نمود و ضعیف ترین ایشان در آن روز، مثل داوود خواهد بود و خاندان داوود مانند خدا و مثل فرشته خداوند در حضور ایشان خواهند بود. در آن روز، قصد هلاک کردن جمیع امت هایی که بر ضد اورشلیم می آیند، خواهد نمود. و بر خاندان داوود و ساکنان اورشلیم، روح فیض و تضرعات را خواهم ریخت و بر من که نیزه زدند، خواهند نگریست و برای من، مثل نوحه گری برای پسر یگانه خود نوحه گری خواهند کرد.

بنابراین، سخت دلی اسرائیل تا زمان «پُری» امت ها (یعنی دوره فیض که برای نجات امت ها تعیین شده است)  ادامه خواهد یافت «در آن روز، اسرائیل توبه کرده، به سوی خداوند بازگشت خواهد کرد».

چهارم. داوری امت ها

مسیح، غیر از داوری درباره پادشاهان و رئیسان و لشکریان، داوری دیگری در میان امت ها دارد و آن هنگامی است که جنگ در هارمجدون به پایان رسیده و حکومت مسیح استقرار کامل یافته باشد. در این داوری، مسیح بر تخت باشکوه خود می نشیند و میان مردمان و امت ها داوری می کند و از طرز رفتار آنها با برادران خداوند خواهد پرسید. در این داوری، برای گوسفندان (خوبان)، حیات ابدی و ملکوت و برای بزها (بدان)، مجازات ابدی در نظر خواهد گرفت.

پنجم. برکت دادن به زمین با گسترش عدالت

برکت بخشی به زمین، ایجاد عدالت، صلح و آرامش، از اهداف مسیح از بازگشت و ظهور به شمار می رود، زیرا خشکی زمین و خار و خس آن، نتیجه گناه و بی عدالتی انسان است. با رجعت مسیح و برطرف شدن لعنت و گناه، همه موجودات حتی زمین و گیاهانش نجات می یابند. و بیابان مثل گل سرخ خواهد شگفت و آب ها در بیابان و نهرها در صحرا خواهد جوشید و مکان های خشک به چشمه های آب مبدل خواهد گردید.(40)و نهالی از تنه «یسّی» بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت؛ یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند. و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوش های خود تنبیه نخواهد نمود، بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب های خود خواهد کُشت. کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیر خواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت. در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آب هایی که دریا را می پوشاند.

ب) دکترین منجی گرایی در اسلام

بنابر روایاتی که ازپیامبراسلام(ص) نقل شده است، اعتقاد به وجود منجی آخرالزمان، در میان تمامی مسلمانان وجود دارد. همگی آنها درانتظارظهور نجات دهنده ای که نام ولقب وکنیه اش همانند نام ولقب و کنیه پیامبراکرم باشد، به سر می برند. میان آموزه منجی گرایی در اسلام و در مسیحیت، شباهت ها و تفاوت هایی هست. شاید بتوان ادعا کرد که تفاوت اصلی میان آن دو، تکامل این آموزه در اسلام و جدا شدن آن از برخی باورهای خرافی است. در ادامه، خلاصه ای از باورهای مسلمانان را درباره منجی آخرالزمان به اختصار بازگو می کنیم.

1.معرفی منجی

پیامبر اسلام(ص) فرموده است: یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی. یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً فذلک هذا المهدی؛ (ابن جوزی، تذکرۀ الخواص)؛ درآخرالزمان مردی ازفرزندان من خروج می کند که نام وکنیه اش همانند نام وکنیه من است. اوزمین را ازقسط وعدل پُرمی کند، پس ازآنکه ازظلم وجور پُر شده است. پس آن مرد، مهدی این امت است. احادیث در این باره و با این مضمون، چنان فراوان است که درباره آنها می توان ادعای تواتر کرد. در احادیث شیعه، نسب مهدی (عج)از طرف پدر به امام حسن عسکری(ع)، امام یازدهم شیعیان و از طرف مادر، به نرجس، دختر یوشع بن قیصر، پادشاه روم می رسد. مادراو ازنژاد شمعون وازحواریون حضرت عیسی بوده است. (منتخب الاثر، ص 397) او در 5 سالگی (سال 260 هـ. ق) و پس از درگذشت پدر بزرگوارش، به امامت رسیده و از آن زمان تا سال 329 هـ. ق، یعنی حدود 69 سال، نوعی زندگی مخفی داشته است. در این مدت، ارتباط او با پیروانش از طریق نوّاب صورت می گرفت که از آن دوران به غیبت صغرا تعبیر می شود. پس از آن تاریخ، از دیدگان عموم پنهان می شود و غیبت کبرا آغاز می گردد تا زمانی که به امر پروردگار ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد گرداند. (منتخب الاثر، فصل چهارم و پنجم، ص445ـ520)

2.وضعیت جهان در زمان انتظار

جهان در زمان غیبت امام مهدی(عج)، آمیخته ای از خوبی ها و بدی ها، زشتی ها و زیبایی ها، کام یابی ها و ناکامی ها، مرادها و نامرادی ها و صلاح ها و فسادهاست. حق نابود نشده و گویندگان و جویندگان آن از میان نرفته اند، ولی مسیر کلی جامعه به سوی گسترش زشتی ها و نامردمی هاست.

خرابی ها کم کم فزونی می گیرد و رژیم های اجتماعی فاسد قدرت مندتر می گردند تا آن جاکه خفقان محیط به اوج خود می رسد و نابودی اخلاق و معنویت آشکارا دیده می شود تا جایی که همگان ناامید می شوند و جز اندکی که به انتظار سرآمدن این شب سیاه پایدارند و به بردباران هم کیش خود بشارت آمدن مهدی(عج) را می دهند، دیگران بر صراط حق و ایمان و عدالت باقی نمی مانند. در این دوران، از قیام های حق و آشوبگری های باطل سخن به میان آمده است که برخی از آنها از نشانه های ظهور منجی آخرالزمان به شمار می رود. (همان، فصل ششم، ص523 ـ572)

3.قیام مهدی(عج)

کسی از زمان قیام و خروج او آگاهی ندارد. تنها می توان گفت این امر زمانی رخ می دهد که جهان تشنه پذیرش حق و حقیقت و خواستار قیام مصلح و منجی باشد. این عطش آن گاه به اوج خود می رسد که حکومت های ناحق و حاکمان نابکار، جامعه را به ورطه نابودی بکشند و با به راه انداختن جنگ های خانمان سوز، مردم را به تنگ آورده باشند. آن گاه که مردم هوشیار شوند و به خود آیند و بر اثر تجربه های گذشته و واخوردگی از رژیم های بشری، آمادگی کامل برای پذیرش حکومت الهی و قوانین و اصول آن را داشته باشند و او را از صمیم دل بخواهند، وی چونان «شهاب ثاقب»(43) به فرمان خدا پدیدار می شود و زمین را از لوث بیدادگران پاک می کند. همین آمادگی و پذیرش همگانی است که سبب می شود آن چه را هیچ مصلحی به انجامش موفق نگردیده است، عملی سازد و حکومتی مطلوب و عدالت گستر برپا سازد.( نجات بخشی در ادیان، ص 169) امیرالمؤمنین علی (ع)، قیام منجی را چنین ترسیم می کند:

جنگ قد علم خواهد کرد، در حالی که دندان های خود را نشان می دهد، پستان هایش پر و آماده است. شروع کار شیرین است و عاقبت آن تلخ. همانا فردا امری ظاهر خواهد شد که او را نمی شناسید و انتظارش را ندارید. آن حاکم عادل، هر یک از عمال حکومت های پیشین را به سزای اعمال خویش خواهد رسانید. زمین پاره های جگر خویش را از معادن و خیرات و برکات، برای او بیرون خواهد آورد و کلیدهای خود را با تمکین به او تسلیم خواهد کرد. آن گاه او به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعی چیست؟ و چگونه کتاب خدا و سنت پیامبر احیا خواهد شد.(سید رضی، نهج البلاغه، خ 136)

نخستین یاوران حضرت مهدی، 313 تن مؤمن صالح جنگ جو هستند که ندای او را لبیک می گویند و به مصداق «أَینَ مَا تَکونُوا یأْتِ بِکمْ اللَّهُ جَمِیعًا» از هر سو گرد می آیند و به دورش حلقه می زنند.(44) اینان از یک گروه و دسته نیستند، بلکه هرکدام از هر گروه، صنف و شهری اند با امام زمانشان به چهل صفت از صفات نیک انسانی، در میان رکن و مقام پیمان می بندند.(45)

پس از انتشار ظهور قائم(عج)، مردم به تدریج خود را به او می رسانند و به او می گروند تا این که شمار آنان به ده هزار نفر (برابر شمار یاران پیامبر در فتح مکه) می رسد و آن گاه با اذن خداوند، قیام او آغاز می گردد. ( بحار الانوار، ج52، ص323) او با بت ها و مظاهر کفر و ستم مبارزه ای بی امان انجام می دهد و ابلیس و ابلیسیان را از پای درمی آورد و مشرکانی را که مانع او هستند، از میان برمی دارد. بدعت های رایج را نابود و دستورهای دینی و حدود شرعی فراموش شده را اجرا می کند.(همان، باب 26، ص279 ـ 308)

وی مظهر رأفت و عطوفت و پرچم نجات برای پاکان و مظلومان و شمشیر خشم و عذاب برای ظالمان، ناپاکان و کج روان است. او مصداق «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» به شمار می رود.(46) در میان یاوران امام مهدی(عج)، شخصیت های سرشناس و بزرگی به چشم می خورند. در رأس آنان، حضرت عیسی مسیح است که بر مهدی(عج) سلام می گوید و در نماز به امامت او اقتدا می کند. سپس هیچ یهودی و غیریهودی نیست مگر این که به او ایمان آورد.(47)

4.دولت مهدی

روزی که شب ظلمانی به روز نورانی تبدیل گردد و زمین حیات نو یابد و مهدی(عج)، حکومت عدل و داد خود را بگستراند، روز سلطه عدالت و حاکمیت ارزش های والای انسانی در تمامی شئون زندگی و غلبه ایمان بر کفر خواهد بود. در آن روز، مستضعفان بر مستکبران پیروز خواهند شد.

حکومت مهدی(عج) سه ویژگی اساسی دارد؛ یکم. حکومت جهانی

در زمان ظهور مهدی(عج)، جهان تشنه عدالت است و در انتظار منجی عادل به سر می برد. وقتی امام مهدی (عج)قیام خود را آغاز می کند، با تکیه بر یاران و سپاهیان خویش و امدادهای الهی، قدرت خود را در تمامی جهان گسترش خواهد داد و به اذن خدا، زمین و زمان را فرمان بردار خویش می سازد. خداوند متعال به بندگان صالحش چنین وعده داده است:

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمْ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا» (سوره نور، آیه55)

هم چنین می فرماید: «وَلَقَدْ کتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ.» (سوره انبیاء، آیه105)امام باقر(ع) درباره آیه «الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّکاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنْ الْمُنْکرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ» (سوره حج، آیه41) فرموده است: این آیه درشأن آل محمد(ص)، یعنی مهدی (عج)واصحابش نازل شده است که خداوند سراسرزمین را به اوتملیک می کند و به دست اودین را ظاهرمی سازد وبدعت ها وباطل را ازمیان می برد تا حدی که اثری ازستم دیده نخواهد شد.(منتخب الاثر، ص585)

دوم. گسترش عدل و قسط

دیگر ویژگی حکومت مهدی(عج)، رعایت عدالت در تمامی جنبه های آن است. تأکید بر مسئله عدالت و برپایی قسط در عصر مهدی، ترجیع بند همه روایات و احادیث در مورد آن حضرت به شمار می رود. مهدی(عج)، عدالت را به تمام معنا به اجرا در می آورد و در همه جنبه های حقوقی، قضایی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و. .. آشکار می سازد، همان عدلی که امام علی(ع) به آن بشارت داده است. (همان، باب 26، ص279 ـ 308)

سوم. وحدت

دولت مهدی(عج)، دولت وحدت است؛ وحدت صوری ومعنوی. وحدت صوری است؛ زیرا مردم زیرپرچم اسلام و معتقد به قانون قرآن، به خداوند واحد دل می سپارند. وحدت معنوی نیزدارد؛ زیرا دوست مؤمنان پاکدل است؛ مردمی یک دل با هدفی واحد، یک سخن و دوستداربرپایی نظام عدالت که به توصیه های حاکمی الهی وعدالت گستر دل بسته اند.

بدین سان، دولت اسلام با بهره گیری از قانون قرآن و به کارگیری دقیق دستورهای آن، به رهبری امام مهدی(عج) استقرار می یابد و جهانیان، لذت زندگی زیر پرچم منجی الهی، عادل را درک خواهند کرد. آن روز، زمین و آسمان به یمن برپایی دولت کریمه مهدوی، برکت های بی پایانشان را به مردم تحت امر او می بخشند. اهل آسمان و زمین، شادمان و جماد و نبات و حیوان، شادابند.(48)

نتیجه گیری و مقایسه

با توجه به آن چه درباره منجی گرایی در مسیحیت و اسلام گفته شد، می توان این نتایج را به دست آورد:

الف) عقیده به ظهور منجی بزرگ الهی در آخر الزمان که جهانیان را از ستم و استبداد و بیداد رهایی خواهد بخشید، اعتقادی همگانی در میان پیروان دو دین بزرگ الهی است و در متون دینی این دو آیین بزرگ، نمونه های فراوانی از این نویدها و بشارت ها وجود دارد.

ب) موعود و منجی ملت ها در هر دو دین، ویژگی هایی تقریباً هم سان دارد و هدف از ظهور او، اقامه عدل و داد و برپایی نظامی عادلانه و الهی است.

ج) رخدادهای زمان عروج حضرت عیسی(ع) و آخرالزمان که در مسیحیت مطرح شده، با روی دادهای زمان غیبت کبرای امام مهدی(ع) و فتنه های آخرالزمان که در آثار مسلمانان آمده است، تفاوت ها و شباهت هایی دارد. می توان گفت میان پیروان این دو آیین، دیدگاه های انحرافی و اغراق آمیز نفوذ کرده است.

د) درباره وضعیت پس ازظهور وفراوانی برکات و نعمت ها وایجاد صلح و آرامش در زمین نیز برخی تعبیرهای مبالغه آمیز درمتون حدیثی اسلام ومتون دینی مسیحیت دیده می شود. به وی‍ژه درعهد عتیق، مطالبی عجیب عنوان شده است.

هـ) منجی درمسیحیت، در آسمان ها زیست می کند و برای آغاز ظهورش، نخست مؤمنان را به آسمان می برد. آن گاه پس از سال ها مصیبت عظیم، به زمین باز می گردد. درک این آموزه بسیار خردگریز است، ولی منجی مسلمانان، در زمین و با زمینیان زندگی می کند، در میان آنان است و با ایشان سخن می گوید، در بسیاری موارد یاری شان می کند و با راهنمایی های سودمندش، ایشان را هدایت می نماید، ولی مردم او را با عنوان مهدی موعود تطبیق نمی 

دهند.

و) بخشی از بشارت هایی که در عهدین درباره منجی آخرالزمان آمده است، درباره حضرت عیسی(ع) می تواند صادق باشد، ولی بسیاری از آن بشارت ها درباره آن حضرت صادق نیست، ولی بنابر برخی پژوهش ها می توان بر منجی معرفی شده در اسلام تطبیق کرد.(49)

ج) آسیب شناسی منجی گرایی

متأسفانه آموزه منجی گرایی با همه تقدسی که دارد، هم چون برخی دیگر از آموزه های دینی، از برخی انحراف ها و آسیب ها در امان نمانده است و بعضی، دانسته یا نادانسته، در این باره به باورهای نادرستی معتقد شده اند که به برخی از آنها اشاره می گردد:

1.آسیب شناسی دکترین منجی گرایی در اسلام

برخی از فرقه های مسلمان با دریافتی ناصحیح از آموزه منجی گرایی، در انجام وظایف اسلامی خود، به ویژه در زمینه هدایت مردم و اجرای دو واجب مهم الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر دچار تفریط شده اند. این عده با نقل روایت هایی بدین مضمون که «مهدی زمانی ظهور خواهد کرد که زمین پر از ستم و فساد شده باشد»،(50) هر انقلاب و حرکتی پیش از قیام منجی آخرالزمان را محکوم به شکست و نابودی می دانند و در برابر ظلم ها و تجاوزها به اسلام و مسلمانان ساکت می نشینند و دیگران را هم به سکوت و ظلم پذیری و خفقان تشویق می کنند. اینان مهم ترین وظایف دوران غیبت، یعنی صبر و انتظار مثبت و انقلابی و سازنده را به آموزه هایی منفی و دست و پا گیر در وظایف اجتماعی تفسیر می نمایند. این افراد می گویند چون امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که جهان پر از ستم و جور شده باشد، بنابراین، زمانی آن منجی به فریاد ما می رسد که صلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت طرف داری نداشته باشد. پس آن گاه که جز باطل، نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، دست غیب از آستین بیرون می آید. ما باید به جای تلاش در جهت نیکی ها، کاری کنیم که روند ظهور و خروج منجی سرعت گیرد و بهترین کمک به این روند و بهترین شکل انتظار، اشاعه فساد، فحشا، ستم یا دست کم سکوت در برابر فساد حکومت های ستم گر است.(51)

در پاسخ اجمالی می توان گفت که قیام مهدی(عج) برای پشتیبانی از مظلومانی است که شایسته حمایتند، نه ستم پذیران خاموش و رضایت دهندگان به ستم و تباهی. چنان که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل می کند که «ظهور منجی تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر کدام از شقی و سعید به فرجام کار خود برسند». پس سخن در این نیست که سعیدی در دنیا نباشد و تنها اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند، بلکه سخن این است که هر کدام از گروه سعادت مندان و اشقیا به نهایت کار خود برسند.

ازنظرروایات، درسرآغاز قیام منجی آخرالزمان، سلسله قیام هایی حق ازسوی اهل حق و صلاح انجام می گیرد که معصومان وبزرگان دین آن را تأیید می کنند. قیام «یمانی» پیش ازظهور امام مهدی(عج)، نمونه ای ازاین سلسله قیام هاست.

پس روایات اسلامی انتظار منجی را افضل اعمال دانسته اند؛ انتظاری که در آن، هر فرد در برابر خود و جامعه مسئول باشد. این انتظار، تعهدآفرین و تحرک بخش است و عبادت به شمار می رود.

2.آسیب شناسی دکترین منجی گرایی در مسیحیت

متأسفانه دکترین منجی گرایی در مسیحیت، در مواردی دست خوش انحراف ها و بدعت هایی شده است که پی آمدهای آن به شدت، صلح جهانی و آینده بشری را تهدید می کند. یکی از آن موارد، پیدایش گروهی به نام «مسیحیان صهیونیست» است که با اندیشه بنیادگرایی در زمینه ظهور و رجعت منجی آخرالزمان، با شدت تمام به تشکیل دولت یهودی در فلسطین و پشتیبانی همه جانبه از رژیم اشغال گر قدس اصرار می ورزند و آن را وظیفه ای مقدس برای همه مسیحیان منتظر منجی می پندارند.

ایشان بر اساس تفسیری انحرافی از کتاب مقدس، معتقدند جنگ آخرالزمان که به ظهور مجدد مسیح و پیروزی او و سپاهیانش خواهد انجامید، درصحرای «مجدّو»درفلسطین خواهد بود.

هم چنین نبرد«هارمجدّون»(Armagedton) که رویارویی نهایی ایمان و کفر است و به تشکیل دولت هزار ساله مسیح خواهد انجامید، در آن سرزمین و تنها پس از گردهمایی بندگان برگزیده خدا در قلمرو «ارض موعود» به عنوان یک ملت، رخ خواهد داد. گروه های صهیونیست مسیحی که شمارشان بر اثر تبلیغات گسترده به سرعت در حال افزایش است، معتقدند ظهور مجدد مسیح نزدیک است. از این رو، برای تحقق نشانه های ظهور می کوشند خود را «مسیحیان از نو زاده شده» بنامند که «غسل تعمید مجدد» کرده اند. آنان انتظار دارند با این اعتقاد و عمل، نبرد خونین آرماگدون را نبینند و آزار های حاصل از این جنگ را احساس نکنند، بلکه از سوی خدا به آسمان ها ربوده شوند تا هم زمان با بازگشت مسیح به زمین، همراه او به زمین بازگردند و دوران حکومت هزارساله او را ببینند.(نصیر صاحب خلق، صهیونیست مسیحی، مجله موعود، ش41، ص14.)

مسیحیان صهیونیست بر اساس نوشته های کتاب مقدس و تفسیرهایی که ارائه داده اند، به هفت مرحله برای پایان جهان و ظهور مجدد مسیح اعتقاد دارند. آن مراحل عبارتند از:

1.بازگشت یهودیان به فلسطین؛

2.ایجاد دولت یهودی در آن سرزمین؛

3.موعظه متون انجیل در بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا در سراسر زمین؛

4.سرور و تنعم مؤمنان به کلیسا و ربوده شدن آنها به بهشت؛

5.دوران فلاکت و ظلم و مصیبت عظیم به مدت هفت سال و نبرد با پیروان دجال؛( Antihrist)

6.وقوع جنگ «هارمجدون» در صحرای «مجدو» در اسرائیل؛

7.شکست لشکریان دجال و استقرار پادشاهی مسیح (پایتخت این پادشاهی اورشلیم است و به دست یهودیانی که به مسیح پیوسته اند، اداره خواهد شد).

برخی از گروه های صهیونیست مسیحی، ساخت معبد سوم سلیمان و ذبح گوساله سرخ مو را (هم گام با باورهای صهیونیست های یهودی) به مراحل یاد شده افزوده اند. این اندیشه در میان گروهی از سردمداران حکومت کنونی ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی نفوذ کرده است. آنان با اعتقاد به این که یهودیان و اسرائیل قادر به اجرای برنامه های خدا در سرزمین موعود و آماده ساختن شرایط بازگشت دوباره مسیح هستند، امکانات نظامی و مالی و تبلیغاتی گسترده ای در اختیار رژیم اشغال گر قدس می گذارند و در قبال کشتار مسلمانان مظلوم فلسطین و لبنان، نه تنها سکوت می کنند، بلکه به پشتیبانی کامل از این ژیم می پردازند.

نقد اندیشه صهیونیسم مسیحی

اندیشه مسیحیت صهیونیستی رسواتر از آن است که به نقد و بررسی آن بپردازیم. این گروه، بیشتر به جریانی سیاسی شباهت دارد که برای کسب سلطه بر جغرافیای فرهنگی و خاکی مسلمانان (از نیل تا فرات) به آموزه های دینی تمسک جسته است. اینان زمینه سازی برای ظهور مسیح(ع) را بهانه ای برای حضور در منطقه خاورمیانه، پشتیبانی از اسرائیل و لشکرکشی به کشورهای اسلامی مانند عراق و افغانستان قرار داده اند.

با وجود این، باورهای این گروه با بحران هایی رو به روست:

1.پیش گویی های کتاب مقدس، قابلیت تفسیر و تأویلی غیر از ادعای مسیحیان صهیونیست دارند.

2.زمینه سازی برای تحقق پیش گویی های کتاب مقدس، هرگز مجوز نمی تواند جنایت و کشتار بی گناهان یا اخراج آنها از سرزمین اجدادی شان باشد.

3.سوءاستفاده از دین و تبدیل آن به ابزار سرکوبی ملت آزاده فلسطین، از نظر عموم دین داران و امت های توحیدی (مسلمان و مسیحی و یهودی) محکوم است.

یادداشت ها

1.مسیانیسم، به معنای اصل اعتقاد جامعه به مسیح یا موعود است. در جامعه شناسی این اصل مطرح است که هر جامعه ای در نهاد خویش، این اعتقاد را به عنوان واکنش طبیعی و فطری ساختار خود در توجیه های مختلف دارد. نک: محمد تقی راشد محصل، نجات بخشی در ادیان، ص15، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، تهران 1369.

2.می توان گفت اعتقاد به ظهور منجی موعود وجه مشترک همه ادیان است. در اسلام، حضرت مهدی(عج) برای استقرار جهانی خالی ازبدیها وآراسته به نیکی ها پیکار می کند. فارقلیط (آموزگار، تسلی دهنده) در مسیحیت، هادی و تقویت کننده مؤمنان وتحقق بخش عدالت درجهان است (نک: جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، واژه «تسلی دهنده» و«روح القدس»، چنان که درآیین هندیان باستان، «کالکی» سواربراسب سفید، با دردست گرفتن شمشیر درخشان، آغازگرعصرطلایی است. (نک: داریوش شایگان، ادیان و مکتب های فلسفی هند، ج1، ص274، مؤسسه امیر کبیر، تهران 1356.

3.مکاشفه22: 20(به نقل ازهنری تیسن، الهیات مسیحی،ص327،ترجمه ط.میکائیلیان،انتشارات حیات ابدی،بی جا،بی تا).

4.متی24 و 25، مرقس13و لوقا21.

5.اول تالونیکیان، دوم تسالونیکیان و مکاشفه.

6.الهیات مسیحی، ص327 ـ 328.

7.اول پطرس1: 3

8.اول یوحنا 3: 2 و 3.

9.اول یوحنا3: 2 و 3.

10.متی24: 44.

11.متی25 و اول یوحنا3: 2و3.

12.مرتس13: 35و36، اول یوحنا 2: 28.

13.رومیان12: 11و12.

14.دوم تسالونیکیان 1: 7 – 10.

15.اول تسالونیکیان 4: 13-18، عبرانیان 10: 35-38، یعقوب 5: 7.

16.الهیات مسیحی، ص329.

17.متی24: 45-46.

18.رساله پولس رسول به رومیان، باب 13: 7ـ14.

19.اول قرنتیان15: 51 ـ52.

20.فیلیپیان3: 20-21.

21.نک: متی 25: 14ـ30؛ لوقا 19: 11ـ27؛ روم شالونیکیان 2: 6ـ8.

22.دانیال9: 23ـ27.

23.دانیال 12: 1.

24.الهیات مسیحی، ص339.

25.مکاشفه یوحنا16: 13ـ17.

26.زکریا 12: 1، 13: 1 و 14: 2.

27.مکاشفه9: 1-10 و 19: 19 و مزامیر 2: 3.

28.دوم تسالونیکیان 1: 1-12، مکاشفه یوحنا 19: 15.

29.مزامیر 72-6-11.

30.مکاشفه 20: 1-3.

31.متی 24: 30.

32.مکاشفه1: 7.

33.زکریا 14: 15، اول تسالونیکیان3: 13.

34.مکاشفه 11: 12-20.

35.الهیات مسیحی، ص341.

36.حزقیال نبی 11: 17.

37.رساله پولس رسول به رومیان 11: 26-27.

38.زکریای نبی 12: 8 ـ10.

39.زکریای نبی 12: 10-14، الهیات مسیحی، ص342.

40.اشعیا 35: 1 ـ 10.

41.اشعیای نبی 11: 1ـ 9.

42.آیت الله صافی گلپایگانی، هزاران حدیث درمورد امام مهدی(عج) ازحدود سیصد کتاب شیعی وسنی درکتاب منتخب الاثر گردآوری کرده است.

43.ناظر به روایتی از امام باقر(ع) نک: کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص449.

44.حضرت امام زین العابدین(ع) فرموده است: «آنها که از بستر خود برای یاری امام قائم(عج) ناپدید می شوند، 313 مرد به شماره اهل بدرهستند که صبح آن شب درمکه حاضر می شوند واین است گفته خدای تعالی:« وَلِکلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ أَینَ مَا تَکونُوا یأْتِ بِکمْ اللَّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَی کلِّ شَی قَدِیرٌ،» (سوره بقره، آیه148)؛ اینها اصحاب قائم باشند.»؛ ( کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص368).

45.این ویژگیها، بیشتر دستوراکید براجرای واجبات الهی ودوری ازمحرمات و دوری جستن ازمادیات وزخارف دنیوی وتوجه به ساده زیستی وآمادگی برای جهاد درراه خداست. (نک: منتخب الاثر، ص580 ـ 581. به نقل از: حسین محدث نوری، کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار).

46.سوره فتح، آیه 29. گرچه روایات بیشتر برجنبه شمشیرزنی وکشتار مخالفان اودلالت دارند، ولی ازروایاتی نیزمهر و عطوفت اونمایان است. برای نمونه، امام صادق(ع) فرموده است: «ینتج الله تعالی فی هذه الأمر رجلاً منّی وأنا منه، یسوق الله تعالی به برکات السموات والأرض فینزل السماء قطرها ویخرج الأرض بذرها، وتأمن وحوشها وسباعها یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً ویقیل حتی یقول الجاهل لو کان هذا من ذرّیۀ محمد لرحم» (منتخب الاثر، ص225، به نقل از: شیخ طوسی، الغیبة).

47.از امام باقر(ص)نقل شده است که درباره آیه «وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ إِلَّا لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ یکونُ عَلَیهِمْ شَهِیدًا، (سوره نساء، آیه159) فرمود: «إنّ عیسی(ع) ینزل قبل یوم القیامۀ إلی الدنیا، فلا یبقی أهل ملّۀ یهودی و لاغیره إلاّ آمنوا به قبل موتهم و یصلّی عیسی(ع) خلف المهدی(عج)». (منتخب الاثر، ص 600، به نقل از: سلمان قندوزی، ینابیع المودّۀ، ص422، تهران 1302. در روایت دیگری آمده است: «یجتمع المهدی و عیسی بن مریم فیجیء وقت الصلوۀ، فیصلّی عیسی ورائه مأموماً. تذکرۀ الخواص». (همان، ص337، به نقل از: منتخب الاثر، ص600).

48.احادیث درباره برکت آسمان وزمین ونباتات ودرختان وصلح وآرامش وشادی درمیان مردم وحتی جانوران بسیار است. برای نمونه، روایت شده که: «یفرح به أهل السماء وأهل الارض والطیروالوحوش والحیتان فی البحر وتزید المیاه فی دولته وتمدّ الأنهار وتضعف الأرض أکلها وتستخرج الکنوز.» (منتخب الاثر، ص589، به نقل از: حسین نوری، کشف الاشعار؛ نیزنک: منتخب الاثر، احادیث فصل هفتم، ابواب 1ـ4، ص585 ـ593)

49.در این باره نک: مجتبی تونه ای، موعودنامه، ذیل عنوان «موعود» چاپ اول: قم 1383.

50.«یملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعد ما ملئت ظلماً وجوراً» احادیث به این مضمون بسیار است. درکتاب منتخب الاثر، ص378 ـ381، فصل دوم، باب 25، 123 حدیث دراین زمینه وجود دارد.

51.برای آشنایی با این انحراف، نک: حبیب الله طاهری، سیمای آفتاب، قم، زائر 1280.

52.موعود نامه، ذیل عنوان انتظار مثبت.

53.عن الصادق(ع) قال: «خمس قبل قیام القائم(ص): الیمانی والسفیانی والخسف بالبیداء وخروج الیمانی وقتل النفس الزکیه.» (منتخب الاثر، ص562، با توضیحات نویسنده در پاورقی)

  1. گریس هال سل، تدارک جنگ بزرگ، ترجمه خسرواسدی، ص19، چاپ اول: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1377.

55.نک: رضا هلال، «مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصول گرا در امریکا)»، ترجمه قبس زعفرانی، مجله موعود، ش40، ص14 ـ 21.

56.نک: پیشارا اواد، «مسیحیت صهیونیستی (بررسی مسیحیت صهیونیستی از نگاه مسیحیان کاتولیک)»، ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، مجله موعود، ش40، ص34 ـ 38.

کتابنامه

1- تامس مور /(1361)/ آرمان شهر (اتوپیا) / ترجمه داریوش آشوری و افشار نادری/ تهران/ انتشارات خوارزمی.

2- علی فاطمیان/(1381)/ نشانه های پایان/ تهران / وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات.

3- مجتبی تونه ای/ (1383)/ موعودنامه/ قم/ چاپ اول.

4- حبیب الله طاهری/ (1280)/ سیمای آفتاب، قم/ انتشارات زائر.

5- نصیر صاحب خلق/ «صهیونیست مسیحی»/ مجله موعود/ ش41.

6- گریس هال سل/ (1377)/ تدارک جنگ بزرگ/ ترجمه خسرو اسدی/ مؤسسه خدمات فرهنگی رسا/ چاپ اول.

7- رضا هلال/ مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصول گرا در امریکا)/ ترجمه قبس زعفرانی/ مجله موعود/ ش40.

8- پیشارا اواد/مسیحیت صهیونیستی / (بررسی مسیحیت صهیونیستی از نگاه مسیحیان کاتولیک)/ ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی/ مجله موعود/ ش40.

9- هنری تیسن/ الهیات مسیحی / ترجمه ط.میکائیلیان/ انتشارات حیات ابدی/ بی جا/ بی تا.

10- داریوش شایگان/(1356)/ ادیان ومکتب های فلسفی هند/ تهران/ مؤسسه امیر کبیر.

11- محمد تقی راشد/ محصل/(1369)/ نجات بخشی درادیان/ تهران/ مؤسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی، چاپ اول.

13- رضی/شریف/(1381)/ نهج البلاغه / ترجمه: محمد دشتی/ مشهد/ انتشارات آستان قدس رضوی/چاپ دوم.

14- شیخ صدوق/ابی جعفر/(1380)/کمال الدین وتمام النعمة/ترجمه وتصحیح:منصور پهلوان/قم/انتشارات دارالحدیث.

15- صافی گلپایگانی/ لطف الله/(1383)/منتخب الاثرفی الامام الثانی العشر/ ترجمه: نثاراحمد زرین/ قم / موسسه منتظر.

16- فولادوند/مهدی/(1376)/قرآن کریم/تهران/ دفترمطالعات و تاریخ و معارف اسلامی/ چاپ دوم / بی تا.

19- مجلسی/ محمدباقر/ (1398ه.ق)/ بحارالانوار /تهران / انتشارات دارالکتب الاسلامیه/ چاپ دوم.

20- نعمانی/محمدبن ابراهیم/(1376)/الغیبة نعمانی/ترجمه: محمدجواد غفاری/تهران/ نشر صدوق.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان