-*یاسر فاطمی: پلنگ ایرانی به عنوان یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ در دنیا، پراکنش بالایی در مناطق کوهستانی با پوشش جنگلی بالا دارد. این گونه در سال 2008 در فهرست جانوران در خطر انقراض اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت قرار گرفت. تخمین زده میشود بین 550 تا 800 قلاده از این گربهسان زیبا در کشور ما زیست کند. از این میان، دو رشته کوه البرز و زاگرس زیستگاه اصلی پلنگ ایرانی در دنیا است.
به گزارش ،روزنامه قانون نوشت: عمده تحقیقات انجامگرفته روی پلنگ ایرانی معطوف به رشتهکوه البرز و به ویژه شمال و شمال شرق کشورمان است. از این میان، پارک ملی «تندوره» با میزان تقریبی 35 قلاده، میزبان بزرگترین جمعیت پلنگ در ایران معرفی شده است.
در جنوب و به ویژه درکوهستانهای زاگرس تحقیقات جامعی روی جمعیتهای پلنگ ایرانی انجام نشده است. با این حال، گزارشهای متعددی که از مشاهدات عینی و یا تلفات این گربهسان زیبا منتشر میشود، نشانگر وجود جمعیت بالای پلنگ ایرانی در این مناطق است. براساس گزارشهای رسمی و غیررسمی از پلنگ ایرانی در کهگیلویهوبویراحمد، شاید بتوان این استان را مهمترین میزبان پلنگ ایرانی در جنوب کشور نامید. بی شک استان کهگیلویهوبویراحمد با داشتن پوشش جنگلی بالا و نقاط کوهستانی زیاد، منابع آبی فراوان، پراکنش بالای گونههایی که در رژیم غذایی پلنگ قرار میگیرند (از جمله کل و بز و قوچ و میش و ...) میزبان مهمی برای پلنگ ایرانی است. آمار تلفات 10 قلادهای پلنگ در 18 ماه اخیر (همزمان با روی کار آمدن مدیریت فعلی اداره کل حفاظت از محیطزیست استان) این ادعا را ثابت میکند.
اما در 18 ماه اخیر چه بر سر پلنگ ایرانی در استان کهگیلویه و بویراحمد گذشت؟
متاسفانه در هر دو سال 95 و 96 سریال تلفات پلنگ ایرانی از استان کهگیلویه و بویراحمد شروع شد. در این بین، طفره رفتن مسئولان سازمان از افشای حقایق مربوط به مرگ پلنگهای استان و آوردن ادلههای غیر علمی و سادهلوحانه ، وضعیت پلنگ ایرانی را در این استان روز به روز بدتر کرده است.
21 فرودین 95، نخستین گزارش از تلفات پلنگ ایرانی از پارک ملی دنا منتشر شد. مدیرکل محیطزیست استان درگفتوگو با ایسنا، پرت شدن از صخره را محتملترین عامل مرگ پلنگ اعلام کرد. بیشک قبول این نظریه، بدون کار کارشناسیشده از طرف فعالان محیطزیست و متخصصان حیاتوحش با استقبال چندانی مواجه نشد. کمتر از 10 روز بعد و در اوج ناباوری در تاریخ 30/1/95 تلخترین خبر مربوط به پلنگ در سالهای اخیر از دشت خرم ناز یاسوج مخابره شد. اینبار اما تصاویر لاشه یک قلاده پلنگ در حین زایمان در حالی که آبستن چهار توله بود، دستبهدست منتشر شد؛ تصاویری که نشان ازسر و دست سوخته پلنگ و دم بریده شده آن داشت. دوتا از تولهها متولد شدند و دوتای دیگر در رحم از بین رفتند. ناراحتکنندهتر از خبر مرگِ همزمانِ این پنج قلاده پلنگ، دلیلی بود که مسئولان برای مرگ این پلنگها مطرح کردهاند: سختزایی! این نظریه در آن زمان با مخالفت و اعتراض شدید متخصصان و فعالان محیطزیست کشور همراه شد، طوریکه دکتر ایمان معماریان، دامپزشک کلینیک حیاتوحش پردیسان، به عنوان یکی از دامپزشکان مطرح کشور در مصاحبه با پایگاه خبری «دیدهبان محیطزیست و حیاتوحش ایران» این نظریه را بهشدت رد کرده است. همچنین پایگاه خبری مذکور، طعمه آغشته به سم و عوامل انسانی را عامل احتمالی مرگ پلنگ خرم ناز اعلام کرد.مرگ 6 قلاده پلنگ در کمتر از 10 روز و در یک محدوده جغرافیایی کوچک شاید تلخترین روزهای پلنگ ایرانی را تا این زمان رقم زده باشد.
گویی تیره روزیهای سال 95 برای پلنگهای استان کهگیلویهوبویراحمد تمامی نداشت. 12بهمن، خبر کشته شدن دو توله پلنگ با اسلحه شکاری برنو در روستای موگرمون، از توابع شهرستان لندهکام، تمامی دوستداران حیاتوحش کشور را تلخ کرد.
اگرچه خبر دستگیری عاملان این جنایت و جریمه 160 میلیون تومانی آنها و همچنین مجازات دو سال حبس برای آنها کمی خوشایند به نظر میرسید، گویی مسئولان از اهمیت لاشههای این گربهسان زیبا نیز بیخبر بودهاند، چرا که علیرغم اعلام آمادگی کوهنوردان استان، لاشه یکی از پلنگها در ارتفاعات ماند، تا اکنون موزههای جانوری استان از وجود اسکلت و یا پوست با ارزش آنها نیز بیبهره باشند؛ موزههایی خالی که میتوانند کمک شایانی به شناخت و انجام تحقیقات بر روی گونههای شاخص استان داشته باشند.
29 فرودین سال 96 نیز نخستین مورد از تلفات پلنگ در ایران از شهر «سیسخت» منتشر شد. پلنگ جوانی که در استخرهای نا ایمن و غیراصولی کشاورزان به دام افتاده و بر اثر خفگی جان باخت. اینبار نیز مدیر کل محیطزیست استان توپ را در زمین دیگری انداخته و در مصاحبه با رسانههای محلی اعلام کرد: روزگار ناخوش پلنگهای ایرانی استان کهگیلویه و بویراحمد کماکان ادامه داشت تا اینکه در تاریخ 28 شهریور سال جاری لاشه یک پلنگ قوی هیکل و زیبا در شهرستان «باشت» پیدا شد. هنوز علت مرگ این پلنگ اعلام نشده است.
در کنار اخبار ناگواراز تلفات پلنگ در استان، متاسفانه مشاهدات مستند شده پلنگ ایرانی از ابتدای سال 95 حتی به عدد انگشتان دو دست هم نمیرسد.
در این بازه زمانی گزارشهای کمی از ثبت حضور پلنگ توسط محیطبانان منتشر شد تا مسئولان سازمان حفاظت از محیطزیست استان در محافل غیررسمی، با استناد به این گزارشها، افزایش جمعیت پلنگ و سلامت زیستگاههای استان را به پایش مستمر آنها توسط اداره متبوع ربط دهند.
نبودِ برنامهریزی موثر و منسجم حفاظتی برای پلنگ ایرانی و همچنین اقرارنکردن مسئو لان به کوتاهی در انجام این برنامهها، سپس راندن فعالان و متخصصان حوزه محیطزیست و حیاتوحش در استان، اخبار غیررسمی از کاهش طعمههای پلنگ ایرانی همچون کل و بز و قوچ و میش در مناطق حفاظت شده و مهمتر از همه، آتشسوزی بیش از نیمی از مراتع و جنگلهای حیاتی استان در سالهای جاری، همه و همه شرایط زیست پلنگ در استان را به شدت بحرانی کرده است.
رخ دادن بیش از 30 درصد تلفات پلنگ ایرانی در دو سال اخیر، در پنجمین استان کوچک کشور، خبر از بروز فاجعهای محیطیزیستی در این استان دارد، بهطوریکه علاوه بر به خطر انداختن نسل پلنگهای ایرانی، باعث ارائه تصویری زشت از هموطنان ما در استان کهگیلویهوبویراحمد در کشور شده است. پلنگ ایرانی، میراثی گرانبها که اگر نتوانیم آن را حفظ کنیم هرگز مورد بخشش آیندگان قرار نخواهیم گرفت و این مهم به دست نخواهد آمد، مگر با تلاش نهادهای ذیربط، از جمله صدا و سیما، آموزش و پرورش و سازمان حفاظت از محیط زیست.
*پژوهشگر و فعال محیطزیست