-*نسیم طوافزاده : از سالهایقبل مساله تغییر کاربری اراضی شمالکشور مطرح شده است. این مساله در استان مازندران چالشبرانگیز است.
به گزارش ، آرمان نوشت: برایمثال در خط ساحلی استان مازندران حتی یک مسیر کوچک برای تفکیک بین ساحل و جنگل وجود ندارد. این قضیه در استان گیلان هم چالشبرانگیز شده است. با توجه به اینکه تغییر کاربری اراضی از 10سال گذشته در شمالکشور ممنوع است، تغییر کاربریها با روشهای مختلف انجام میشود. این مساله باعث بروز و تشدید مشکلات محیطزیستی، ورود پساب فاضلاب به دریا و تنشهای اجتماعی متعدد شده است. در این شرایط اغلب کشاورزان از شغل مولد خود فاصله گرفته و به شغلهای مصرفکننده مشغول شدهاند. از دیگر نتایج این اقدام مخرب محیطزیستی میتوان به تولید پسماندهای غیرقابلبازیافت اشاره کرد. در این زمینه اداره مسکن و شهرسازی در سالهای اخیر طرحی تحتعنوان «مدیریت یکپارچه اراضی» اجرا کرد.
این طرح به مقوله مدیریتسواحل با درج اطلاعات در زمینه تغییر کاربری اراضی به فعالیت پرداخت. در این طرح مدیریتدولتی، مدیریتخصوصی و کاربریها هم مشخص شد. همچنین در راستای اجرای این طرح برخی از اراضی سازمانها در بخشدولتی بازپسگرفته شد. در ضمن اجرای این طرح هم با اماواگرهای فراوان روبهرو بود، چون در برخی از این اراضی مهمانسراها و اماکنعمومی ساخته شده و ارزشگذاری منابع در این اراضی زیاد بود و امکان پرداخت هزینههای آن وجود نداشت. در این شرایط قوانینویژه برای مدیریت کاربریهای اراضی وضع شد، اما باز این اقدام هم نتیجهبخش نبود. با این تفاسیر بحران تغییر کاربری اراضی در مناطق مختلف شمالکشور همچنان مشاهده میشود. درضمن کارشناسان ساحلی و بنادر نیز از سال1387 طرح «دبیرخانه آزادسازی سواحل» را براساس 200پروندهقضائی اجرا کردند. در سالهای اخیر هم براساس اجرای این طرح 25مورد قلعوقمع سازهها و بازپسگیری اراضی انجام شده است. این روند با کندی انجام میشود، چون علاوه بر اینکه در این اقدام افراد بانفوذ در جریان مساله هستند، شاهد تخلفات فراوان از گذشته تا امروز هستیم. این مساله باعث شده برای برخی از این اراضی سند نیز صادر شود. درواقع اتفاقات این حوزه بهسختی پیگیری میشود و با مشکلات متعدد همراه است. مسئولان استانی با بررسی اتفاقات حوزه تغییر کاربری اراضی کارگروهی تشکیل داده و در زمینههای فنی و کارشناسی ساحل و بنادر، حوزه اراضی و مبارزه با جعل اسناد و حوزه معماری و شهرسازی وارد عمل شدند تا بتوانند با حفظ حقوق بیتالمال، همکاری سازمانهای مردمنهاد و توجه به شکایات و گزارشات، از تخلفات جلوگیری کنند.
تغییر کاربری مسالهای زیرمیزی است
هریک از گزارشات در زمینه تغییر کاربری اراضی از سوی قوهقضائیه پیگیری میشود و کارگروهها هم با جرمانگاری مسائل محیطزیستی را بررسی میکنند. البته هماکنون سرعت رسیدگی به این مساله کاهش یافته و قضیه تغییرکاربری اراضی از یک امر روی میزی به مساله زیرزمینی تبدیل شده است، هرچند با پیگیریهای انجامشده شاهد دغدغهمندی مسئولان برای حفظ اراضی کشور هستیم. امیدواریم بتوان به این مساله بهشکل مطلوب و با استفاده از قابلیتهای کمیسیون مادهپنج پرداخت. هماکنون «طرح تنفس» در جنگلهای شمال کشور بهدلیل اختصاصندادن بودجه اجرا نمیشود. تخریب جنگل و برداشتهای غیرمجاز را میتوان از نتایج بیتوجهی به این طرح دانست. با اجرای طرح تنفس حرفها و تصمیمگیریهای ضدونقیض فراوان از سوی مسئولان امر مطرح شد که هیچیک هم قابلیت پیگیری نداشت. در این شرایط نمیتوان پیشبینی کرد که قرار است چه تصمیمی ازسوی سازمان جنگلها و مراتع برای صیانت از جنگلهای شمالکشور اتخاذ شود.
جنگلهای شمال در محاصره آفات
از دیگر مسائل محیطزیستی تهدیدکننده جنگلهای شمالکشور میتوان به آفات اشاره کرد. هماکنون شاهد طغیان سه نوع آفات بهطور عمده در جنگلهای شمال هستیم. هر یک از این آفات سلامت درختان را با بحرانهای فراوان روبهرو میکند. برایمثال بروز بیماری و آفت شمشاد باعث شده شمشاد خرزی بهعنوان گونهای منحصربهفرد با بحرانهای فراوان مواجه شود. گونه پروانه شبپره شمشاد هم بهعنوان یک آفت انباری بهتازگی وارد منطقه شده است. هر یک از این آفات خطرات فراوانی برای گیاهان و جنگلها بهدنبال دارند.
جنگلها قربانی برنامههای نادرست
از دیگر نارساییهای محیطزیستی در زمینه رسیدگی به جنگلهای شمال میتوان به ارائه طرحها کارشناسینشده همچون طرح ساماندهی خروج دام از جنگل اشاره کرد. اجرای این طرح باعث بروز بحرانهای اجتماعی و دامنزدن به مسائل محیطزیستی منطقه شده است. برای مثال در منطقه تالش طرح خروج دام از جنگل اجرا شده و مردم از مناطق کوهپایهای به اماکنی تحتعنوان «طرح هجرت» مهاجرت کردند. این افراد مهارت زندگی شهری را نداشته و بهدلیل اجرای این طرح برخی از آنها در حاشیه شهرها و از طریق اشتغال کاذب همچون سیگارفروشی، دستفروشی و... به ادامه زندگی پرداختند. دیگر افراد در این طرح هم با عنوان «بلدان خوب جنگل»، راهنمای قاچاقچیان و تورهای جنگلگردی تبدیل شدند. باید توجه داشت که این افراد در دامنزدن به بحران اجتماعی و محیطزیستی منطقه تاثیرگذارند. با بررسی تهدیدات محیطزیستی جنگلهای شمال میتوان گفت که برای آنها دیگر جان و نفسی باقی نمانده است. اگر تصمیمگیریها و سیاستهای اتخاذشده در حوزه صیانت از جنگلهای کشور به همین شکل افتان و خیزان پیش برود، بیشک فرصت چندانی برای صیانت از این موهبت الهی باقی نمیماند. امید است در دولت دوازدهم با همراهی فعالان محیطزیست و فعالان در زمینههای مسائل اجتماعی، اقلیمی و دغدغهمندی جامعه محلی بودجه اولیه طرح تنفس تامین شده و به این شکل مقوله حفاظت از جنگلهای هیرکانی در اولویت اقدامات محیطزیستی قرار گیرد. امید است با دیگرپذیری، مشارکت، شفافیت و... بتوان مسیر رسیدگی به مشکلات جنگلهای کشور را هموار کرد. مسئولان امر باید بدانند در حفاظت از شمشادها دیگر فرصتی در اختیار نیست و اگر از همین حالا اقدامات مناسب انجام نشود، در آینده نزدیک جنگلهای شمال همچون جنگلهای ترکیه شمشادهای منحصربهفردش را از دست میدهد. این مساله فقط با مدیریت کارشناسی و برنامهریزیشده حلوفصل میشود. هماکنون میزان آلودگی در جنگلهای شمال کشور بیش از 20هکتار است.
* کارشناس محیطزیست