همانطور که به یاد دارید گفتیم که ما اکنون در نیمه فصل اول سریال دنیای غرب هستیم و پرسش‌ها و نظریه‌های زیادی مطرح شده‌اند... آیا ما چیزی را می‌بینیم که فکر می‌کنیم؟ آیا ما به سمت اشعار حماسی راهنمایی می‌شویم؟ به‌طور قطع جواب همه‌ی این سوالات مثبت خواهد بود. ده‌ها تئوری نخ‌نما شده راجع به سریال وست ورد (westworld) در اینترنت وجود دارد و ما آن‌ها را در 10 تئوری که معمولا بیشتر مورد سوال قرار می‌گیرند در زیر خلاصه کرده‌ایم پس در ادامه با بنیتا همراه باشید.
آیا آرنولد واقعا مرده یا هنوز زنده است
سرنخ‌هایی وجود دارد که ثابت می‌کند نه او زنده است. آرنولد شریک طراحی شده برای آنتونی هاپکینز در نقش رابرت فورد بود. بر اساس گفته‌های فورد، آرنولد 30 سال قبل خودکشی کرده است؛ اما «فورد» راوی قابل اعتمادی نیست. یک تئوری می‌گوید که آرنولد راهی را برای آپلود کردن آگاهی و هوشیاری خودش از طریق پردازنده مرکزی کامپیوتر وست ورد پیدا کرد و حالا او یک شبح و روح هست که حوادث را دست‌کاری می‌کند. بر این اساس صداهایی که بعضی از میزبانان می‌شوند همگی صدای آرنولد است، اما احتمالا آرنولد دیگری نیز در پارک وجود دارد.
ضمنا توجه داشته باشید که نام شخصیت هاپکینز: رابرت فورد واقعی مشهور است به گلوله‌ای که به همسر سابقش «جسی جیمز» در گذشته شلیک کرده است.
برنارد کیست
جفری رایتز (برنارد لاو) عضو ارشد کارمندان وست ورد، دارای رابطه نزدیک با فورد و رابطه نامشروع با «ترزا کولن» زن پولدار است؛ اما تئوری‌ها به‌طور فزاینده‌ای معتقدند که برنارد یک میزبان و کپی از آرنولد است. در این بخش از حوادث در جائی که برنارد در حال صحبت با همسرش از طریق اسکایپ است و نیز مکالمات محرمانه او با دولاریس، ما در حقیقت آرنولد را در گذشته خودش می‌بینیم. اگر این درست باشد بعید است که برنارد بداند که او یک کلون (clone) است. او تصویری از آرنولد و رابرت را نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد در آن آرنولد شخص دیگری است؛ اما ما از طریق دولاریس متوجه می‌شویم که میزبان‌ها زمانی که با تصاویری مواجه می‌شوند که متناسب با شخصیت واقعی آن‌ها نیست، راهی برای از رده خارج کردن آن‌ها پیدا می‌کنند. در ضمن برنارد تحریف شده «آرنولد وبر» است. ما نمی‌دانیم که نام خانوادگی آرنولد واقعا وبر است اما این یک حدس است. همچنین «دولاریس آبرناتی» نیز تحریف شده‌ای از تئوری اصلی آرنولد است؛ اما این فقط ممکن است یک تصادف خنده‌دار باشد. هکتور اسکاتون (بازیگر نقش رودریگو سانتورو) تغییر یافته‌ای از «سنسور کاتو» است که می‌تواند نقطه مبهمی در سریال باشد.
وایات کیست
در کوتاه مدت، او ظاهرا میزبانی سرکش مانند هیولای استخوان‌های تاماهاک (Bone Tomahawk) است. بعضی میگویند او آرنولد است (در یک نقطه هر کسی مظنون است که ممکن است آرنولد باشد). عده‌ای هم میگویند او یک شاه ماهی قرمز طراحی شده برای جلوگیری از توجه افراد به چیزهای دیگر است. حدس‌های دیگری هم وجود دارد که او و تدی (جیمز ماردسن) یک نفر هستند. آنجایی که ما می‌بینیم فورد تدی را درگیر داستان وایات می‌کند. تصویر بالا «سورین بنورز» را در نقشش نشان می‌دهد؛ اما این تنها درک تصویری از حافظه کاشته شده است و ممکن است شخصیت واقعی او این شکلی نباشد). حتی حدس‌هایی وجود دارد که او رئیس وست ورد در پایان بازی باشد. در آزمون نهایی شکست آن‌ها به معنای مسئله‌ای قابل توجه و یا تحولی عظیم خواهد بود. آنچه مسلم است، چهار مجموعه جداگانه از شخصیت‌ها به دنبال وایات هستند.
پسر بچه کوچک کیست
هیچ مدرک خاصی وجود ندارد، اما بعضی از مردم معتقدند پسربچه (اولیور بل) همان کودکی رابرت فورد است؛ زیرا او می‌تواند به خوبی، به گزافه‌گویی ایده‌های خود در قالب یک پسر بچه بپردازد.
وست ورد در کجا واقع شده است
دانستن این مطلب لزوما مهم نیست اما جذاب است. با توجه به تمام مفاهیم و اهداف به نظر می‌رسد وست ورد در دره یادها (Monument Valley) در یوتا (Utah) واقع است. دره‌ای معروف از تعداد زیادی وسترن از جان فورد گرفته تا سرجیو لئونه؛ اما چند مایل از یک پارک ملی تاریخی به یک سرمایه گزاری تجاری اختصاص می‌یابد؟ ممکن است پاسخ دهند که ساختگی است، نوعی دره مصنوعی. برخی حدس می‌زنند که واقعی است. برخی نیز حدس می‌زنند که چندین مایل زیرزمین با یک آسمان مصنوعی است. نظریه‌ای که با این واقعیت تایید می‌شود که کارکنان به‌وسیله یک دستگاه آسانسور که فاصله زیادی از پارک دارد به مرکز کنترل سفر می‌کنند. بعضی‌ها حتی فکر می‌کنند که پارک خارج از زمین است؛ زیرا شباهت زیادی بین سنگ‌های سرخ موجود در دره یادها با سنگ‌های کره مریخ وجود دارد.
مرد سیاه‌پوش در مرکز مارپیچ وست وورد به دنبال چه چیزی می‌گردد
او می‌گوید که به دنبال حافظه آرنولد است و فکر می‌کند که در راه رمزگشایی از یک داستان با مخاطرات جدی است. این‌ها مبهم باقی می‌مانند اما اگر او بخواهد به آن چیزی که ظاهرا آرنولد می‌خواست به آن دست یابد برسد به نظر می‌رسد که مرد سیاه‌پوش به دنبال بیدار کردن احساس آگاهی در تمام میزبان‌ها باشد. چرا؟ برخی معتقدند به خاطر عشق به دولاریس! میزبانی که شیفته ویلیامز شد؛ اما چه کسی همه پارامترها را برنامه‌ریزی کرد و او نتوانست عشق خود را برگرداند؟ ما به این سمت هدایت شده‌ایم که باور کنیم برخورد اول بین مرد سیاه‌پوش و دولاریس در انبار در قسمت اول اپیزود اول تجاوز بوده اما ما آنچه که واقعا اتفاق افتاده را ندیدیم؛ بنابراین ممکن است آنچه دیدیم همه آنچه رخ‌داده نباشد و ممکن است آشنایی دوباره معنای دیگری داشته باشد و فضای خالی طراحی شده در بالای هرم مغز آرنولد چه؟ جایی که او هرگز به آن دست پیدا نکرد؟ ممکن است آن‌هم عشق باشد.
قسمت قبل در "10 تئوری جالب و عجیب سریال west world [قسمت اول]" وجود دارد.