ماهان شبکه ایرانیان

دمیدن روح درجنین آدمی را توضیح دهیدوچرا ازبین بردن جنین انسان که هنوز روح ندارد گناه است؟

میان صاحب نظران و فلاسفه اسلامی در این باره دو نظر وجود دارد

دمیدن روح درجنین آدمی را توضیح دهیدوچرا ازبین بردن جنین انسان که هنوز روح ندارد گناه است؟

میان صاحب نظران و فلاسفه اسلامی در این باره دو نظر وجود دارد:

برخی معتقدند که روح آدمی به عنوان موجودی مجرد قبل از بدن او خلق شده و در کالبدش دمیده می شود، ولی صدرالمتألهین بر آن است که روح آدمی از عصاره و تلطیف بدن انسان خلق می گردد و در آغاز پیدایش و مبدأ خلقت  جسمانی است، ولی بر اثر حرکت جوهری به تدریج رو به سوی تجرد می رود  تا به تجرد تام عقلی نایل می گردد.

از باب تمثیل و تشبیه صدرا معتقد است که روح آدمی نظیر نور چراغ است. همان طور که روغن و نفت از طریق فتیله عبور می کند، وقتی نزدیک شعله چراغ رسید، تبدیل به گاز می شود، آن گاه تبدیل به شعله و بعد تبدیل به نور می گردد. روح انسان نیز چنین مسیری را طی می کند تا این که از مرتبه ماده به تجرد می رسد و روح مجرد می شود.

صدرا معتقد است که این تحلیل عقلی را آموزه‌های قرآن در باب روح نیز تأیید می کند،‌ زیرا قرآن کریم وقتی در باب خلقت انسان سخن می گوید و مراتب آفرینش انسان را توضیح می دهد که از نطفه بعد مضغه، بعد علقه می شود، آنگاه می فرماید:

«ثمّ أنشأناه خلقاً آخر فتبارک الله أحسن الخالقین،(1) سپس او را آفرینش و خلقت دیگری دادم و بزرگ است خدایی که برترین آفریدگار است.»

در مجموع صدرا پیدایش روح انسان را بعد از بدن و از طریق حرکت جوهری تبیین کرده حتی یکی از دلایل و شواهد فلسفی حرکت جوهری را نحوه تجرد روح تلقی نموده است. روح با بدن رابطه ظرف و مظروف نظیر آبی که در ظرف ریخته می شود ندارد، بلکه رابطه روح و بدن رابطه محیط و محاط است. روح به دلیل حرکت جو هری به تجرد می رسد. این طور نیست که مثل آب در ظرف بدن قرار داشته باشد.

انسان موجود مرکب از دو پدیده است که یکی مجرد و دیگر مادی است. ترکیب آن دو بدین معنا است که ترکیب روح و بدن یک ترکیب اتحادی است. روح و بدن یک وجود موجود هستند. بر اثر این ترکیب است که حقیقتی به نام انسان شکل می‏گیرد. روح بی‏بدن نمی‏تواند به هستی خود ادامه دهد و بدن هم بی‏روح نمی‏تواند موجودیت خود را حفظ کند. از این رو می‏گوییم ترکیب روح و بدن ترکیبی است که بدون آن نمی‏توانند موجود باشند؛ بر اساس این ترکیب است که این دو موجود می‏شوند و وجودی یگانه می‏یابند.

در ترکیب انضمامی، دو چیزی که موجود هستند و هستی آن ها مستقل از یکدیگر است، به هم متصل شده، با هم ترکیب می‏شوند. یعنی این طور نیست که آن دو موجود بر اثر این ترکیب به عالم هستی باریابند؛ بلکه آن دو، هستی مستقل از یکدیگر دارند. ما فقط با یک ترکیب میان آن دو، پیوند حاصل کرده‏ایم. اما در ترکیب اتحادی، مانند روح و بدن، آن دو به حدی با هم یگانه گشته‏اند که به یک وجود موجودند. این طور نیست که نخست روح موجود شود و آن گاه بدن جدا از آن؛ سپس این دو را به هم پیوند بزنیم و ترکیب کنیم؛

در ترکیب اتحادی، باید دو موجودی که به یک وجود موجود می‏شوند، دارای مرتبه یکسانی باشند؛ یعنی،اگر یکی در مرتبه قوه و استعداد محض بود و یکی در مرتبه فعلیت، نمی‏توان این دو را با یکدیگر متحد ساخت؛ چرا که این دو بر اثر ترکیب یکی می‏شوند. یگانگی در حدی است که به یک وجود موجودند. نمی‏توان موجودی را که در مرتبه قوه بوده، وجودش ضعیف‏تر از فعلیت و پایین‏تر از آن است با مرتبه فعلیت که وجودش قوی و بالاتر است، ترکیب اتحادی نمود. مرتبه پایین در عین پایین بودن نمی‏تواند بر اثر ترکیب به مرتبه بالا ارتقا یابد؛ چنان که مرتبه بالا نیز - در عین بالا بودن - نمی‏تواند بر اثر ترکیب به مرتبه پایین تنزل کند. از این رو، ترکیب اتحادی یک موجود بالقوه با یک موجود بالفعل محال است. ترکیب بین نفس و بدن اتحادی است.(2) بر اساس این تحلیل معلوم می شود رویکرد صدرایی در باره خلقت دقیق تر از سایر دیدگاه ها است.

[جهت اطلاع بیشتر مراجعه فرمایید به کتاب شرح منظومه سبزواری با تعلیقه علامه حسن زاده آملی] (3)

اما در باره قسمت دوم پرسش شما توجه به این نکته لازم است که حرمت سقط جنین به خاطر مرحله دمیده شدن روح نیست، بلکه از آغاز خلقت انسان که با انعقاد نطفه آغاز می شود وجودش محترم است و خالق هستی اجازه نمی دهد کسی آن را از بین ببرد و اگر چنین کرد گناهکار است و کیفر می شود.

پی‌نوشت‌ها:

1.  مؤمنون (23) آیه 14.

2. صدر المتالهین، الحکمه المتعالیه، دار احیاء التراث، ج 8، ص 330.

3. المحقق السبزواری، شرح المنظومه، نشر ناب - تهران ، ج 5، ص 115.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان