ماهان شبکه ایرانیان

مبانی کلامی حکومت جهانی امام مهدی(عج) و نظام جهانی سازی غرب

دین مبین اسلام آیینی است که رسالت آن هدایت و نجات انسان ها است. حقیقت جهانی شدن غربی سلطه غرب بر جهان، به ویژه بر جهان اسلام، است که در هر سه حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ تعقیب می شود

مبانی کلامی حکومت جهانی امام مهدی(عج) و نظام جهانی سازی غرب

مقدمه

دین مبین اسلام آیینی است که رسالت آن هدایت و نجات انسان ها است. حقیقت جهانی شدن غربی سلطه غرب بر جهان، به ویژه بر جهان اسلام، است که در هر سه حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ تعقیب می شود. ازجمله ویژگی های فرهنگ آمریکایی ـ که قرار است با پوشش جهانی شدن بر دنیا تحمیل شود ـ اخلاق زدایی و تئوریزه کردن فحشا است. درباره موضوع جهانی شدن تحقیقات گسترده ای، در قالب کتاب ها و مقالات متعدد، صورت پذیرفته است، ازجمله: ارزیابی انتقادی. جهانی شدن و عدالت، جهانی شدن؛ پایان تاریخ و مهدویت: دکترین جهانی سازی غرب و دکترین مهدویت اسلام، تأثیر جهانی سازی بر هویت ملی و هویت جهانی (با تأکید بر رسانه های ارتباطی نوین)؛ جهانی سازی یا محلی سازی؟: نقدی بر تئوری زمان - جهانی آنتونی گیدنز و طرفداران او. این مقالات و تحقیقات با وجود تلاش های درخور ستایش نویسندگان آن، هیچ یک، به مبانی جهانی شدن از دیدگاه قرآن نمی پردازند. ازاین رو، باتوجه به جهان شمول بودن تعالیم اسلام و خاتمیت قرآن کریم بر همه کتاب های آسمانی، ضرورت دارد به این بُعد مهم و اساسی قرآن کریم پرداخته شود.

مفهوم شناسی

واژه جهانی شدن در لغت به معنای دنیایی ساختن و فراگیری آمده است. (عمید، 1342: 479) در ادبیات فارسی، جهانی شدن مصدر بوده و بر صیرورت و شدن دلالت می کند. ازاین رو، جهانی شدن فاعل خارجی ندارد، برخلاف «جهانی سازی» که اسم مصدر است و فاعل خارجی دارد؛ در پدیده جهانی سازی این فاعل خارجی است که، با ایجاد شرایطی از بیرون، جهان را به سوی پروسه جهانی سازی سوق می دهد. ازسوی دیگر، جهانی سازی تابع نظام خاصی است که بر جوامع انسانی تأثیری عمیق دارد. درباره مفهوم اصطلاحی جهانی شدن نظریات گوناگونی مطرح شده است که برخی از آنها به شرح زیر است: «واترز» معتقد است: جهانی شدن فرایندی اجتماعی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است ازبین می رود و مردم به طور فزاینده از کاهش این قیدوبندها آگاه می شوند. (افروغ، 1380: 16)

«آنتونی گیدز»، ضمن طرفداری از «افراطیون نظریه یکپارچگی»، بر این باور است که جهانی شدن به معنای یکپارچگی جهانی و استحاله نهادهای اساسی می باشد و امری است که مرتبط با تأثیر فضا و زمان در زندگی ماست. (گیدز، 1387، 38)به طورکلی، اندیشمندان غربی بر این باورند که جهانی شدن عبارت است از فرایند فشردگی فزاینده زمان و فضا که مردم دنیا به واسطه آن، کم وبیش و به صورتی نسبتاً آگاهانه، در جامعه جهانی واحد ادغام می شوند. (گل محمدی، 1386: 20)اما از دیدگاه نگارنده، جهانی شدن در نظام قرآن به معنای حرکت به سوی یک جامعه جهانی واحد است که در آن جامعه جهانی واحد، قیدوبندهای جاهلی که بر روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سایه افکنده ازبین می رود و جامعه و فرهنگ و تمدن واحد بر اساس ارزش های الهی در سراسر جهان مستقر می شود و جهان بشر را به فلاح و رستگاری می رساند، چنان که قرآن کریم دراین باره می فرماید:الَّذینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراه وَ الْإِنْجیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ. (اعراف: 157)همانان که از این فرستاده و پیامبر درس نخوانده ـ که [نام ] او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته می یابند ـ پیروی می کنند، [همان پیامبری که ] آنان را به کار پسندیده فرمان می دهد و از کار ناپسند بازمی دارد، و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را حرام می گرداند، و از [دوش ] آنان قیدوبندهایی را که بر ایشان بوده است برمی دارد. پس، کسانی که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاری اش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند، آنان همان رستگاران اند. نظام جهانی مطلوب از دیدگاه اسلام نظامی عادلانه است که بر پایه های «حاکمیت الهی، امامت، قانون یکپارچه و امت واحد» استوار است. این نظام، که از آن به نظام «امامت و امت» یاد می شود، پیش از ظهور امام زمان نیز درگوشه و کنار عالم تحقق پذیر است، ولی ما مسلمانان وظیفه داریم که با ایجاد حکومت های اسلامی زمینه ایجاد آن حکومت الهی و نظام جهانی موعود را فراهم کنیم و در راه برپایی آن نظامِ برحق بکوشیم. (ر.ک. جمالی، 1375: 159)

مبانی کلامی جهانی شدن در غرب

مبانی حکومت جهانی امام مهدی(ع) با مبانی نظام جهانی شدن غربی ـ که بر پایه امپریالیسم و نئولیبرالیسم هست ـ تفاوتی بنیادین دارد، زیرا جهانی شدن در غرب بر اساس مبانی فکری و فلسفی تمدن غرب شکل گرفته است. این مبانی عبارت اند از: عقلانیت اثبات گرایانه یا پوزیتویسم، اومانیسم (انسان گرایی)، لیبرالیسم (آزادی افسارگسیخته فردی) و سکولاریسم (دنیوی کردن ارزش ها). (ر.ک. دیویس، 1378: 38) که توضیح مختصر هر یک در ادامه می آید.

1.عقلانیت اثبات گرایانه یا پوزیتویسم

اثبات گرایی بدین معناست که جامعه انسانی براساس قوانینی همانند قوانین طبیعی بنا شده است و با بررسی های تجربی می توان برنامه های اثباتی مؤثر و مفیدی را برای آنها فراهم کرد. اثبات گرایی، که بر مبنای جدایی ارزش از واقعیت استوار است، می کوشد تا از رفتارهای انسان تفسیری مادی ارائه کند. (توسلی، 1376: 48؛ افروغ، 1379: 9-11؛ حقیقت، 1387: 157) در نظام عقلانیتِ اثبات گرایانه، ارزش ها، بایدها و نبایدهای اخلاقی و فرهنگی تنها بر مبنای عقل و وجدان، و نه آموزه های دینی، استوارند. (ر.ک. شیرودی، 1386: 58).

2.اومانیسم

اومانیسم به معنای انسان گرایی، انسان مداری، مکتب اصالت فرد، انسان دوستی و مانند آن است. اومانیسم نگرش فلسفی ویژه ای است که انسان را محور توجه خود قرار داده و اصالت را تنها به رشد و شکوفایی انسان سپرده است. بنابراین، می توان اومانیسم را شیوه ای فکری به شمارآورد که انسان را بر هر چیز مقدم می شمارد (ر.ک. دیویس، 1378: 38).بر اساس اومانیسم غربی، تمامی امور ـ حتی اخلاق و دین ـ بر اساس تمایلات و نیازهای انسان توجیه می شود و مسئله محوری انسان، تنها سامان یافتن زندگی اجتماعی و فردی وی بر اساس موازین عقلانی بشری است، نه کشف اراده خداوند. (اربلاستر، 1367: 140)

3.لیبرالیسم

لیبرالیسم شامل همه روش ها، نگرش ها، سیاست ها و ایدئولوژی هایی است که هدف عمده آنها فراهم آوردن آزادی بیشتر برای انسان است. ازاین رو، لیبرالیسم با هر آنچه به محدودیت آزادی بینجامد دشمنی می ورزد. بر اساس لیبرالیسم غربی، انسان از هر قید و تکلیفی آزاد و رهاست و هیچ گونه مسئولیتی در قبال جهان اطراف خویش ندارد. (ر. ک. پرمر، 1377: 51)

4.سکولاریسم

سکولاریسمْ گرایشی است که به حذف یا بی اعتنایی و به حاشیه راندن نقش دین در حیات سیاسی- اجتماعی انسان می انجامد. فرایند دین زدایی یا قداست زدایی را عرفی کردن یا دنیوی کردن یا سکولاریزاسیون می نامند. در سکولاریسم سخن از آن است که حکومت خدا جای خود را به حکومت مردم می دهد، رشد علوم تجربی به نفی لزوم تدبیر و حاکمیت خدا می انجامد، قلمرو دین به رابطه شخصی انسان با خدا و امری خصوصی محدود می شود، همه شئون زندگی انسانی و اجتماعی تنها به روش علمی و آزمون تجربی قابل تجزیه، تحلیل یا درک است، تجدد در ستیز با سنت است و، در یک کلام، سکولاریسم معتقد به حذف دین و بی نیازی آدمی از وحی و شریعت است. بر اساس سکولاریسم، نهاد دین و سیاست از یکدیگر جداست و دین هرگز حق دخالت در امور جهان را ندارد. (ر. ک. الیاده، 1374: 129)

مبانی کلامی حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام)

در مقابل، مبانی حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام)در قرآن کریم عبارت اند از: فطرت گرایی (روم: 30)، ارج نهادن به عقل و علم (اسراء: 36)، اعتقاد به وجود رابطه جهان هستی با مبدأ (اسراء: 44)، غایتمندی نظام آفرینش و به ویژه انسان (مؤمنون: 115)، استمرار و تداوم نظام هدایت و رهبری الهی (رعد: 7)، کرامت الهی انسان (اسراء: 70)، حاکمیت ارزش های الهی (انعام: 57)، آزادی و حق حیات و بهره مندی همه انسان ها از مواهب طبیعی (بقره: 256؛ لقمان: 20)، عزّتمندی و شرافت و نفی سلطه دیگران (نساء: 141؛ بقره: 256).

مهم ترین مبانی کلامی جهانی شدن در اسلام به شرح زیر است:

1.فطرت گرایی

حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام) مبتنی بر سرشت و فطرت مشترک میان انسان هاست که از سوی خداوند در نهاد انسان به رسم امانت سپرده شده است: فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِک الدِّینُ الْقَیمُ. (روم: 30) پس، روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار. فطرت در جامعه جهانی اسلام میان همه مردم جهان پیوند برادری و اخوت مبتنی بر ایمان را برقرار می نماید و فراگیرترین عامل هم گرایی اجتماعی مؤمنان به شمارمی رود. عامل اساسی جاودانگی اسلام، روح منطقی آن و تطبیق کامل دستوراتش با فطرت و روح انسانی است. اتّکا و وابستگی اسلام به روح و فطرت امری بدیهی و غیر قابل انکار است. از آنجا که روح و فطرت انسانها تغییرناپذیر است دین اسلام نیز که مبتنی بر فطرت آدمی است تغییر ناپذیر است، نیازهای متغیّر و گوناگون بشری هرگز در پاسخ گویی دین نسبت به نیازهای ثابت انسانها، خللی ایجاد نمی کند. بدین ترتیب تطابق اسلام با فطرت یکی از رمزهای جاودانگی و جامعیت اسلام خواهد بود.

2.عقلانیت و خردورزی

حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام) مبتنی بر عقلانیت و خردورزی است؛ به گونه ای که در اصول دین اسلام، تقلید جایز نیست و باید عقاید خویش را بر دلایل عقلانی و خردپسند، استوار ساخت. از سوی دیگر، در آیین مترقّی اسلام، میان احکام و دستورات عقل و شرع، تلازم و هماهنگی وجود دارد که از آن تحت عنوان«قاعده ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع»، یاد می شود: کلَّما حَکمَ بِهِ الْعَقْلُ حَکمَ بِهِ الشَّرْعُ وَ کلَّما حَکمَ بِهِ الشَّرْعُ حَکمَ بِهِ الْعَقْلُ( ر.ک. طباطبایی، 1421، ج 16: 182) هر چه را عقل حکم کند، شرع بر طبق آن حکم می کند و هر چه را شرع فرمان دهد، عقل نیز به آن فرمان می دهد. حکومت امام مهدی علیه السلام نیز مبتنی بر عقلانیت و حکمت و خردورزی است امام باقر(علیه السّلام) در این باره فرمود:... مردم در زمان قائم(علیه السّلام)از حکمت برخوردار می شوند تا آنجا که زن در خانه اش به کتاب خدا و سنت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) قضاوت می کند. همچنین، فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان می نهد و به واسطه آن، عقلهاشان جمع شده و افکار و اندیشه شان کامل می شود.

3.جامعیت

یکی دیگر از مبانی کلامی حکومت امام مهدی(ع)، توجه به تمام ابعاد وجودی انسان اعمّ از مادّی، معنوی، فردی و اجتماعی است. حکومت امام مهدی(ع) مبتنی بر اسلام راستین است؛ اسلام به دلیل جامع نگری اش، هم جهات روحی و معنوی بشر را در نظر گرفته و هم به جهات مادّی و جسمانی او توجه داشته است و برای تمام ابعاد وجودی او احکام و قوانینی مقرّر کرده است و همین جامعیّت و جامع نگری اسلام درباره انسان، این آیین آسمانی و الهی را فرا زمانی و فرا مکانی کرده است؛ زیرا انسان موجودی فرا زمانی و فرا مکانی است. به عنوان نمونه، اسلام استفاده از دنیا و لذّات آن را، به شرط آن که از چارچوب موازین شرع، خارج نباشد و به معنویت و کمال بشر ضرر نزند، تأیید کرده است و از سوی دیگر نیز کسب معنویات و ترقّی روحی را بر نادیده نگرفتن زندگی دنیوی مشروط نموده است؛ چنانکه امام سجاد (علیه السّلام) می فرماید: لَیسَ مِنّا مَنْ تَرَک دُنْیاهُ لِاخِرَتِهِ وَ لا اخِرَتَهُ لِدُنْیاه(حرعاملی، 1409، ج 17: 76) از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرتش یا آخرتش را برای دنیایش رها کند.

4.انطباق قوانین حکومت جهانی امام مهدی(ع) با نیازمندی های ثابت و متغیر انسان

به دلیل تنوّع نیازهای انسان، قوانین اسلامی نیز متنوّع اند و به دو دسته قوانین ثابت و قوانین متغیّر تقسیم می شوند و راهکار اسلام برای پاسخ گویی به نیازهای متغیّر انسان، اجتهاد است. یکی از باورهایی که از متون آیات و روایات استفاده می شود و مورد اتّفاق همه مسلمانان است خاتمیت دین اسلام است؛ لازمه خاتمیت دین اسلام، جاودنگی احکام آن است؛ چرا که بشر همواره نیازمند هدایت الهی است. اگر دین الهی، مخصوص زمان و یا مکان خاصّی باشد، سبب محرومیت انسان ها و نسل های دیگر، از دین می گردد و این امر با ادّعای خاتمیت و جاودانگی دین اسلام منافات دارد. امام رضا(علیه السّلام) در این باره می فرماید: مردی از امام صادق(علیه السّلام) پرسید، چگونه است که هر چه بیشتر، قرآن انتشار می یابد و تدریس می شود جز بر تازگی و طراوتش، چیزی افزوده نمی گردد، امام صادق(علیه السّلام) فرمود: لِأَنَ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی لَمْ یجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ وَ عِنْدَ کلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَی یوْمِ الْقِیامَه(مجلسی1403، ج 17: 213؛ ابن بابویه1378، ج 2، ص 130)زیرا خداوند تبارک و تعالی، قرآن را برای زمانی خاصّ و مردمی خاصّ نفرستاده است؛ پس قرآن تا روز قیامت در هر زمانی جدید و برای هر قومی تازه خواهد بود. در روایت دیگری آمده است:حکم الهی و تکالیف خداوند در حق اولین و آخرین(انسانها) یکسان است؛ مگر آن که علّت یا پدیده ای پیش آید که باعث دگرگونی حکم شود و نیز همگان نسبت به تغییر حکم، هنگام پیش آمدن حوادث هماننداند و واجبات بر همه یکسان است. همان که از پیشینیان سؤال می شود، از آیندگان نیز سؤال می شود و مورد محاسبه قرار می گیرند(کلینی،1401، ج 5: 18) از این رو، لازمه جاودانگی و جهانی بودن دین خاتم، آن است که در هر دوره ای و با هر زمانه و زمینه ای، بتواند رسالت خود را در هدایت انسان ها انجام دهد و در تأمین نیازهای بشرـ که او را محتاج به دین کرده است ـ کارا باشد. از همین رو، «احکام اسلام محدود به زمان و مکان نیست و تا ابد باقی و لازم الاجرا است»( موسوی خمینی،1409: 25) به همین دلیل، اسلام در کنار قوانین و احکام ثابتش دارای یک سلسله مکانیزم هایی است که مایه پاسخگویی به نیازهای متغیر انسان، متناسب با مقتضیات زمان می گردد. شاخص ترین و مهم ترین این مکانیزمها که نیازهای متغیّر انسان را پاسخ می گوید، اجتهاد است؛ اجتهاد، راهکار به روز کردن دین و پاسخگویی به نیازهای زمانه است. منابع اجتهاد عبارتند از کتاب(قرآن کریم)، سنّت(قول و فعل و تقریر معصومین(علیهم السّلام))، اجماع و عقل؛ قرآن کریم به عنوان اوّلین مرجعِ شناختِ احکامِ شریعت، مورد اتّفاق آرای فقهای مذاهب اسلامی است بنا بر این قبل از مراجعه به هر منبعی جهت استنباط احکام شرعی باید به سراغ کتاب الهی رفت، زیرا قرآن، جامع قوانین الهی و معیار سنجش اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است که از زمان نزول بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) تا به امروز و برای همیشه به عنوان اولین مرجع احکام مورد توجه فقهای اسلام بوده و خواهد بود و تاریخ فقاهت و اجتهاد خود، گواه این مدعاست(جناتی شاهرودی، 1370: 5-6) سنّت معصومین(علیهم السّلام) نیزمنبع دوّم اجتهاد به شمار می رود که برای اثبات حجیت آن کافی است عصمت معصومین(علیهم السّلام) اثبات شود؛ زیرا پس از اثبات عصمت، شکی در صحّت و مطابقت روش امامان با احکامِ واقعی شرعی، باقی نمی ماند(همان: 98) سومین منبع اجتهاد، اجماع است؛ دانشمندان اصولی امامیه معتقدند که اجماع دارای اعتبار و حجیت است، به شرط این که کاشف از رأی معصوم باشد، وگرنه برای مطلق اجماع اعتبار شرعی قایل نیستند؛ در حقیقت اصولیان شیعه برای خود اجماع- با صرف نظر از کاشفیت آن- ارزشی قایل نیستند و اجماع را مانند کتاب و سنّت دارای حجیت ذاتی نمی دانند؛ از این رو، اگر اجماع، تنها، بیانگر اتّفاق نظر گروهی از امّت یا علما باشد و در بردارندۀ نظر معصوم نباشد، فاقد اعتبار است(همان: 188) منبع چهارم اجتهاد، عقل است؛ احکام قطعی عقلی در هر عصر و دورانی حجّت و معتبر است؛ البته مقصود از اعتبار عقل این نیست که حجیت احکام عقلی را بی قید و شرط بدانیم و هیچ حد و مرزی برای آن نشناسیم، بلکه مقصود، اعتبار عقل سلیم در حیطه مستقلّات عقلی است(جناتی شاهرودی، 1370: 246) بدین ترتیب، اجتهاد در اسلام به نیازهای متغیر مردم در هر عصر و زمان و در هر منطقه و مکان پاسخ می دهد، بدون آنکه مقررات ثابت اسلام دستخوش نسخ و ابطال و دگرگونی شود. از این رو، اجتهاد یکی از رمزهای مهم جاودانگی، جامعیت و پاسخگویی اسلام به نیازهای متنوع و متغیر بشر است و موجب می شود تا اسلام بتواند همراه با اقتضائات زمان و تغییرات زندگی، به نیازهای گوناگون بشر، پاسخگو باشد.

5.حاکمیت ارزش های الهی

در اندیشه دینی و اسلامی همواره بر حاکمیت ارزش های الهی بر جامعه تأکید می شود: الَّذینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاه وَ آتَوُا الزَّکاه وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ...(حج: 41). کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم نماز برپا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده وامی دارند و از کارهای ناپسند بازمی دارند. با ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) بزرگ ترین امر به معروف و نهی از منکر در تاریخ بشریت شکل می گیرد به گونه ای که دوران حکومت ستمگران به سر رسیده و زمین از لوث وجودشان پاک می شود؛ امام جواد(علیه السلام) در این باره فرمود: وقتی شمار لشکر مهدی(علیه السلام) به ده هزار نفر رسید، به فرمان خدا خروج می کند و پیوسته دشمنان خدا را از دم تیغ می گذراند تا آنکه خداوند از او خشنود شود(مجلسی،1403، ج 51: 157) امام باقر(علیه السلام) درباره آیه «الَّذینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاه وَ آتَوُا الزَّکاه وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَه الْأُمُورِ» فرمود: این آیه. .. در مورد [امام]مهدی (علیه السّلام) و یارانش می باشد، خداوند آنان را فرمانروای شرق و غرب زمین قرار می دهد و دین آشکار می گردد، خداوند به وسیله مهدی(علیه السّلام) و یارانش بدعتها و باطل را می میراند، همان گونه که سفیهان حق را میرانده بودند تا اینکه نشانه ای از ستم باقی نماند؛ آنان به معروف فرمان داده و از زشتی باز می دارند و پایان امور از آن خداست(مجلسی، 1403، ج 51 : 157) تأکید اسلام بر حاکمیت ارزش های دینی برای تأسیس نظامی جهانی است تا بر سرنوشت ساز بودن نقش این باور در جهتگیری زندگی فردی، جمعی و جهانی هویدا گردد، چراکه چنین اعتقادی رفتار اجتماعی را متأثر می سازد و آن را تحت کنترل درمی آورد. بنابراین، الگوی جهانی شدن اسلام مبتنی بر ارزش های الهی و اخلاقی و معیارهای عقلانی است. اسلام، به عنوان دینی کامل و نظامی جامع، تعالیم خود را مبتنی بر فطرت، اعتقاد به حاکمیت خداوند، خداباوری، حاکمیت ارزش های معنوی، امامت و رهبری صالحان، عقلانیت و علم، کرامت انسانی، عدالت گستری، تحقق صلح و امنیت و حقوق فطری بشری بنا نهاده است. هدف بنیادین جهانی شدن در اسلام تکامل همه جانبه انسان ها و بسط معارف توحیدی و از میان بردن موانع رشد و کمال بشر و تحقق ارزش های والای انسانی و تأمین امنیت، عدالت، صلح، برابری، محبّت و نفی همه مظاهر فساد و کفر و شرک و ظلم است. این آموزه ها، که از کلیدی ترین عناصر جوهری جهانی شدن اسلام اند، زمینه مقبولیت جهانی اسلام و پویایی و تداوم آن را تضمین می کند. ازاین رو، تنها اسلام استحقاق جهانی شدن را دارد. علاوه بر این، بر اساس وعده الهی، سرانجام، این تعالیم و ارزش ها در سراسر جهان بسط و گسترش خواهند یافت و بر نظام جهانی شدنِ شرک آلودِ غرب پیروز خواهد شد: هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ (توبه: 33). او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دینِ درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند. اما فرهنگ غرب، که بر مبنای ارزش های غیردینی و سکولاریستی و مادی گرایانه شکل گرفته است، هرگز نمی تواند تأمین کننده نیازهای واقعی انسان ها به سوی حقیقت، عدالت و معنویت و امنیت و صلح باشد و، از این نظر، جهانی شدن در غرب لزوماً به بهتر شدن وضعیت زیست جهان و تأمین امنیت و تحقق عدالت و صلح نمی انجامد. از دیدگاه برخی اسلام شناسان غربی، تنها بر اساس الگوهای دینی و اخلاقی و معنوی است که آرامش و ثبات برای انسان ها به وجود خواهد آمد (ر.ک. بوازار، 1361: 252) و ازآنجاکه اسلام دینی سرشار از معنویت است، ظرفیت جهانی شدن را داراست. جهانی شدن بر اساس الگوی اسلامی نه تنها هرگونه سلطه گرایی، نابرابری و تبعیض را نفی می کند، بلکه مبتنی بر گرایش های فطری و ارزش های انسانی است، درحالی که جهانی شدن غربی با تحمیل الگوهای خویش بر دیگر فرهنگ ها و جوامع درصدد سلطه بر سراسر جهان است (ر.ک. تسخیری و همکاران، 1382: 316). ازسوی دیگر، نظام جهانی شدن اسلام با قیام جهانی امام مهدی(ع) روی خواهد داد، و این وعده بزرگ الهی وعده قطعی و تخلّف ناپذیر خداوند است؛ طبرسی در ذیل آیه شریفه «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ» (نور: 55) آورده است که پیامبر اکرم(ص) در تفسیر این آیه فرمود: «هیچ خانه آباد و چادری در روی زمین نخواهد بود، جز آنکه خداوند متعال به وسیله حضرت مهدی(ع) اسلام را در آن وارد نماید.» (طبرسی، 1408، ج 4: 152) از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «... [در دوران ظهور حضرت مهدی(ع)] همه اختلاف ها از میان ادیان برداشته می شود و همه به صورت یک دین واحد درمی آیند.» (خصیبی، 1419: 393)

6.نظام جهانی امامت

از جمله ویژگی های نظام جهانی شدن در حکومت امام مهدی(ع) موضوع نظام جهانی امامت است، که نهایی ترین مرحله نظام جهانی شدن در اسلام می باشد. اراده الهی براین تعلّق گرفته است که حاکمیت خویش را درزمینه تدبیر و اداره سیاسی جامعه به انسان هایی واگذار کند که تجلّی اراده اویند، هر چند این تفویض از قدرت و حاکمیت او نمی کاهد؛ این انسان های برگزیده «پیامبران و امامان(ع)»اند. حاکمیت در نظام جهانی قرآن به دست رهبر برگزیده الهی است که از جانب او اعمال حاکمیت می کند. حاکمیت امام به معنای حاکمیت قانون، عدالت، حق و معنویت است. جهانِ تحت حاکمیت الهی امام به جهانی معنوی تبدیل می شود که همگان را در مسیر تکامل و تعالی قرار می دهد. امام، قطب آرمانی و فکری جهان، حاکمیت الهی را درنظام جهانی به اجرا می گذارد و همه ملت ها و سرزمین ها را تحت عنوان «امت واحد» به سوی کمال و تعالی سوق می دهد (ر.ک. جمالی، 1375: 161)

7.تحقق وعده الهی پیرامون امت واحد جهانی

از دیگر ارکان نظام جهانی قرآن کریم «تحقق وعده الهی پیرامون امت واحد جهانی» است. امت درنظام جهانی اسلام نویددهنده جامعه ای متکامل است که استعدادها و ارزش های انسانی درآن شکوفا می گردد و نیازهای بنیادین فطرت و روح انسانی درآن برآورده می شود. محور فعالیت و حرکت در آن نظام اجتماعی، «فطرت و هویت مشترک» و «فکر واراده توأم با ایمان و باور» می باشد (ر.ک. همان: 165) قرآن کریم، چنین نظامی را این گونه بشارت می دهد: وَعَدَاللَّهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْارْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ امْناً...(نور: 55)خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده اند وعده داده است که آنان را خلیفه خود در زمین قرار خواهد داد، آن گونه که پیشینیان را خلیفه گردانیده است. و بدون شک، دینی را که برای آنها برگزیده است مستقر خواهد ساخت و همانا به آنها پس از یک دوره بیم وناامنی امنیت خواهد بخشید. براساس آیات قرآن، همه پیامبران و پیروانشان یک امت اند و تفاوت های میان پیروان و پیامبران هرگز دلیلی بر دوگانگی آنان نیست. بر همین مبنا، قرآن می کوشد تا با ترسیم دورنمای نظام واحد قرآنی امت واحده ای را ایجاد کند که در آن مردمان بر ایمان و توحید الهی متحد و متفق اند. قرآن کریم می فرماید: «وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّه واحِدَه وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ» (مؤمنون: 52)؛ این آیه به وحدت جامعه انسانی و حذف هرگونه تبعیض و جدایی دعوت می کند، به این بیان که همان گونه که خداوند متعال پروردگار واحد است، انسان ها نیز امت واحدند (مکارم شیرازی، 1366، ج 14: 258)

علّامه طباطبایی نیز وحدت جهانی جوامع انسانی را امری یقینی دانسته که تنها با اسلام تحقق می یابد. از دیدگاه علامه، نوع انسان به حکم فطرتی که در او به ودیعت نهاده شده طالب کمال و سعادت حقیقی خود، یعنی دستیابی به عالی ترین مراتب زندگی مادی و معنوی، است و روزی به آن دست خواهد یافت. اسلام که دین توحید است برنامه چنین سعادتی است (ر.ک. طباطبایی، 1421، ج 4: 131-132) بر اساس روایات نیز، همه نقاط زمین تحت سیطره حکومت امام مهدی(علیه السّلام) قرار می گیرد و عدالتش فراگیر می شود؛ امام باقر(علیه السّلام) در این باره می فرماید: الْقَائِمُ مِنَّا. .. مُؤَیدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکنُوزُ یبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ یظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دَینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ فَلَا یبْقَی فِی الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِرَ ( ابن بابویه، 1395ق، ج 1: 331)قائم ما(علیه السّلام) با نصرت الهی تأیید می شود و زمین گنجهایش را بر وی آشکار می سازد و حکومتش، شرق و غرب عالم را فرامی گیرد و خداوند به وسیله او دنش را بر تمام ادیان، غلبه می دهد- هرچند مشرکان ناراحت شوند-پس در زمین خرابی ای باقی نمی ماند مگر آن که آباد گردد.

8.قانون یکپارچه جهانی

قانون یکپارچه جهانی، که از مکتب انسان ساز اسلام و قرآن کریم سرچشمه می گیرد، از عناصر وحدت بخش جهانی شدن در قرآن کریم است. ازآنجاکه انسان مدنی بالطبع است، ناگزیر از آن است که نیازهای خویش را با همکاری و تعاون و نظام اجتماعی به دست آورد. ازسوی دیگر، تعارض و تزاحم میان خواسته های بشری و روح سیری ناپذیر وی نیاز به قانون را تشدید می کند. بهترین قانون قانونی است که از جانب آفریدگار انسان و به دور از هر تحریفی به دست بشر رسیده باشد، چراکه وی به خوبی انسان و نیازهای وی را می شناسد و از قانون گزاری برای انسان هیچ گونه انتفاعی نمی برد (ر.ک. سبحانی، 1411: ج2: 24-30) این قانون همان قانون حیات بخش قرآن کریم است؛ قرآن کریم از سوی خداوند متعال برای هدایت بشر به سوی کمال و سعادت نازل شده است و، ازاین رو، تنها قانون جامع در میان انسان هاست که مبتنی بر فطرت است؛ قرآن کریم قادر است که انسان را در نظام جهانی قرآن به سعادت وعده داده شده الهی رهنمون سازد؛ خداوند سبحان در توصیف جامعیت قرآن کریم می فرماید: وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکتابٍ فَصَّلْناهُ عَلی عِلْمٍ هُدی وَ رَحْمَه لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ. (اعراف: 52)

و درحقیقت، ما برای آنان کتابی آوردیم که آن را از روی دانش، روشن و شیوایش ساخته ایم، و برای گروهی که ایمان می آورند هدایت و رحمتی است. بنابراین، نظام جهانی شدن قرآنی حکومت مهدوی(ع)، ضمن مرزبندی هویتی با فرهنگ و تمدن بیگانه، با ساختن هویتی منسجم برای پیروان خویش در قالب «امّت واحد»، عزّت و اقتدار مسلمانان را در عرصه جامعه جهانی به ارمغان می آورد. قرآن کریم، به صراحت، مسلمانان را به وحدت فراخوانده، از تفرقه افکنی منع می نماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. ... (آل عمران: 103) و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. وحدت مسلمانان و کاهش وابستگی به قدرت های بیگانه در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و حمایت از حقوق ملت های مسلمان در صحنه های بین المللی شکوفایی ظرفیت جهانی شدن اسلام را در پی دارد.

9.عدالت

از جمله مبانی حکومت امام مهدی(ع) عدالت است؛ به هنگام ظهور امام مهدی(ع) عدالت بر سرار جهان، سایه می گسترد و بساط ظلم و ستم، برچیده می شود. چنانکه پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله)می فرماید: وَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ مَهْدِی هَذِهِ الْأُمَّه الَّذِی یمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً(الهلالی، ج 2،: 567)قسم به کسی که جانم در دست اوست، مهدی این امّت، زمین را از قسط و عدل پر می کنند، هچنان که از ظلم و جور پر شده باشد. همچنین ایشان فرمود: اُبَشِّرُکمُ بالمهدی، یبْعَثُ فی امَّتی علی اختلافٍ من النّاسِ وَ زَلازِلٍ، فَیمْلَأُ الارْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا کما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، یرضی عَنْهُ ساکنُ السَّماءِ وَ ساکنُ الارضِ، یقَسِّمُ الْمالَ صحاحاً.فقال له رَجُلٌ: ما صِحاحَاً؟ قال: بالسَّوِیه بَینَ النّاسِ. ..( صافی گلپایگانی،1380، ج1 : 147، ح 14)شما را مژده به ظهور مهدی میدهم که به هنگام انقلاب احوال مردم و اوضاع متزلزل، قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از حکومت او راضی خواهند بود و علی السویه اموال را میان مردم قسمت کند. همچنین، امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: یفَرّقُ المَهْدِی اصْحابَهُ فی جمیع البُلْدانَ و یأمُرُهُم بالعدلِ و الاِحسانِ وَ یجْعَلُهُمْ حُکامَاً فِی الاَقالیمِ وَ یأمُرُهُمْ بِعُمْرانِ المُدُنِ(سلیمان، 1405،ج 2: 650) امام مهدی (علیه السّلام)، یارانش را در همه سرزمین ها پراکنده می کند و به آنها دستور می دهد تا عدل و احسان را شیوه خود سازند و آنها را فرمانروایان کشورهای جهان قرار داده، به آنان فرمان می دهد که شهرها را آباد سازند.

ترابط مبانی کلامی حکومت امام مهدی(علیه السلام) و فقه سیاسی شیعه

فقه سیاسی، شاخه ای از اندیشه سیاسی اسلام است که با تکیه بر روش شناسی اجتهاد، در عرصه اجتماع و سیاست، نحوۀ ارتباط فرد با دیگر شهروندان، پیوند شهروندان با دولت، ارتباط دولت اسلامی با دیگر دولتها و ارائه الگوهای مطلوب را بررسی می کند(سیدباقری،1388/ 25) توجه به مبانی کلامی حکومت جهانی امام مهدی(ع) و تعریف فقه سیاسی گویای این مطلب است که این دو در مسائلی چون انطباق قوانین اسلام با نیازمندیهای ثابت و متغیر انسان، حاکمیت ارزش های الهی، نظام جهانی امامت و قانون یکپارچه جهانی مشترک هستند و در حقیقت، مبانی کلامی حکومت جهانی امام مهدی(ع)، زیرساخت فکری لازم برای جهانی شدن فقه سیاسی شیعه را فراهم می سازد.

نتیجه گیری

آنچه در این نوشتار آمد تلاشی فکری برای الهام پذیری از معارف قرآن کریم درباره نظام جهانی حکومت امام مهدی(ع) بود که در این مسیر ماهیت جهانی شدن، ویژگی ها و مبانی آن بررسی شد. براین اساس، جهانی شدن از منظر حکومت امام مهدی(ع) به معنای حاکمیت توحید بر جهان است و هدف بنیادین جهانی شدن در حکومت امام مهدی(ع)، تکامل همه جانبه انسان ها و بسط معارف توحیدی و از میان بردن موانع رشد و کمال بشر و تحقق ارزش های والای انسانی و تأمین امنیت، عدالت، صلح، برابری، محبّت و نفی همه مظاهر فساد و کفر و شرک و ظلم است. براین اساس، ارکانِ نظام جهانی شدن در اسلام عبارت اند از: حاکمیت خداوند یگانه، نظام جهانی امامت، امت واحد جهانی و قانون یکپارچه جهانی. همچنین، دلالت آیاتی از قرآن کریم که نظام جهانی حکومت امام مهدی(ع) در قرآن کریم را ترسیم کرده یا تشکیل جامعه جهانی به رهبری ایشان را بشارت داده است بیان شد و گفتیم آیات مزبور بر فراگیری نظام جهانی شدن حکومت امام مهدی(ع) بر اساس دکترین فقه سیاسی شیعه دلالت دارند.

کتابنامه

قرآن کریم.

آذرنگ، عبد الحسین (1380). پدیده جهانی شدن؛ وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی، تهران، نشر آگاه.

ابن بابویه، محمدبن علی (1395). کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه.

____________(1378). عیون أخبار الرضا علیه السلام، تحقیق و تصحیح: مهدی لاجوردی، نشر جهان، تهران.

____________(1395ق). کمال الدین و تمام النّعمه، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، اسلامیه، تهران.

اربلاستر، آنتونی (1367). ظهور و سقوط لیبرالیسم، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر مرکز.

افروغ، عماد (1379). فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی، تهران، مؤسسه فرهنگ و دانش.

 ______ (1388). اسلام و جهانی شدن، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.

الیاده، میرچا (1374). فرهنگ و دین، ترجمه هیئت مترجمان، تهران، طرح نو.

بوازار، مارسل (1361). اسلام در جهان امروز، تهران، اسلام و حقوق بشر.

بهروزلک، غلام رضا (1386). سیاست و مهدویت، قم، آینده روشن.

پیشگاهی، زهرا (1380). نگرش ژئوپلتیکی بر پدیده جهانی شدن، تئوری نظام های فضا- منطقه ای، تهران، دوره عالی جنگ.

تسخیری، محمدعلی و همکاران (1382). «جهان شمولی اسلام و جهانی سازی»، مجموعه مقالات شانزدهمین کنفرانس وحدت اسلامی.

توسلی، غلامعباس (1376). نظریه های جامعه شناسی، تهران، سمت.

جمالی، حسین (1375). نظام جهانی، قم، زمزم هدایت.

جناتی شاهرودی، محمد ابراهیم (1370). منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، تهران، کیهان.

حاجتی، میراحمدرضا (1381). عصر امام خمینی، قم، بوستان کتاب.

حرعاملی، محمد بن حسن(1409). وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث.

حسینی بحرانی، سیدهاشم (1417). البرهان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسسه بعثه.

حقیقت، صادق (1387). روش شناسی علوم سیاسی، قم، دانشگاه مفید.

عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه(1415). تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان.

خصیبی، حسین بن حمدان (1419). الهدایهْْ الکبری، بیروت، البلاغ.

دیویس، تونی (1378). اومانیسم، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر مرکز.

سبحانی، جعفر (1411). الالهیات علی هدی الکتاب و السنهْْ و العقل، قم، مکتب دارالاعلام الاسلامی.

سلیمان، کامل(1405). یوم الخلاص، ترجمه: علی اکبر مهدی پور، تهران، آفاق.

سیدباقری، سید کاظم(1388). فقه سیاسی شیعه، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

شیرودی، مرتضی (1386). جهانی سازی در عرصه فرهنگ و سیاست، قم، زمزم هدایت.

صاحبی، محمدجواد (1382). جهانی شدن و دین، تهران، نشر احیاگران.

صافی گلپایگانی، لطف الله (1380). منتخب الاثر، قم، مکتب آیت الله صافی گلپایگانی.

طباطبایی، محمدحسین (1421). المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسه نشر اسلامی، قم.

طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن (1406). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو.

طیب، عبدالحسین(1378). اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام.

کلینی، محمدبن یعقوب (1401). الکافی، به تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، دارالاضواء.

گل محمدی، احمد (1381). جهانی شدن، فرهنگ، هویت، تهران، نشر نی.

گیدنز، آنتونی (1379). جهان رهاشده، ترجمه علی اصغر سعیدی و حاجی عبدالوهاب، تهران، علم و ادب.

عمید، حسن (1342). فرهنگ لغت فارسی عمید، تهران، کتابخانه سینا.

مجلسی، محمدباقر (1403). بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

مکارم شیرازی، ناصر (1366). تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

مطهّری، مرتضی (1362). خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، صدرا.

موسوی خمینی، سید روح الله(1409). ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

یرمر، جرمی شر (1377). اندیشه سیاسی کارل پوپر، ترجمه عزت الله فولادوند، طرح نو، تهران.

الهلالی، سلیم بن قیس(1405). کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تحقیق و تصحیح: محمد انصاری زنجانی خوئینی، قم، الهادی.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان