ماهان شبکه ایرانیان

شوخی بیجا، نقض حقوق شهروندی است

طنز، تمسخر و شوخی با آسیب‌های اجتماعی را در این روزها به وضوح در رسانه‌ها می‌بینیم، آنچنان که بسیاری از مردم از این شیوه استقبال کرده و خود نیز از آن پیروی می‌کنند؛ نوع بیانی که قصد دارد مسئولان را متوجه معضلات کند.

شوخی بیجا، نقض حقوق شهروندی است

طنز، تمسخر و شوخی با آسیب‌های اجتماعی را در این روزها به وضوح در رسانه‌ها می‌بینیم، آنچنان که بسیاری از مردم از این شیوه استقبال کرده و خود نیز از آن پیروی می‌کنند؛ نوع بیانی که قصد دارد مسئولان را متوجه معضلات کند.

به گزارش ، آرمان نوشت: عالیه شکربیگی، جامعه‌شناس درباره شوخی‌های مجازی با واقعیت‌های اجتماعی می‌گوید: «شبکه‌‌های مجازی می‌توانند ذهن مخاطبان را به خود درگیر کنند، وقتی در گروه‌هایی مسائل اجتماعی خیلی صریح و رک بیان شوند، مردم به آنها جذب می‌شوند، چراکه در جامعه به‌دلیل برخی معذورات امکان صریح‌گویی نیست.بنابراین ابزاری مانند شبکه‌های اجتماعی توانسته‌‌اند به‌نوعی واقعیت‌های اجتماعی را به شوخی بگیرند. انگار مردم در فضای مجازی بهتر می‌توانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند تا دنیایی که در آن چهره‌به‌چهره هستند.»

امروزه در ارتباطات به طنزکشیدن مسائل جدی دیده می‌‌شود، این نوع رفتار نشات‌گرفته از کجاست؟

هر رفتار اجتماعی چه مطلوب و چه نامطلوب برآیند و حاصل فرهنگی است که ما در آن پرورش یافته‌ایم. برای مثال برچسب دختران ترشیده، مثال خوب و عینی در رابطه با به شوخی‌گرفتن یک مساله اجتماعی است. در واقع مردم به‌دلیل حضور در جوامعی که همراه با فشار و جبر طی سالیان است، دچار نوعی چندگانگی در رفتار می‌شوند. فرض کنید شهروندان با یک واقعیت اجتماعی مشکل دارند و آن را در قالب طنز و تمسخر بیان می‌کنند و خطری هم شامل حال آنها نمی‌شود. البته این رفتار نوعی هوشمندی را می‌رساند. وقتی مجریان برنامه‌های تلویزیونی برای خنداندن مردم بسیاری مسائل اجتماعی را با تمسخر و طنز مطرح می‌کنند، طبیعی است که مردم هم از آنها تاثیر بپذیرند.

به عبارت دیگر مواردی که اذهان را آزرده کرده، به بیان شوخی در رسانه ملی بیان می‌شود. برنامه‌های آقای مهران مدیری مثال عینی در این زمینه هستند، آنچنان که ایشان به مسائل و مشکلات اجتماعی در بیان شوخی، طنز و حتی تمسخر اشاره می‌کنند و از این طریق مخاطبان زیادی را پای تلویزیون می‌نشانند و این مساله ترویج یک سبک رفتاری است. در واقع این نوع از برنامه‌ها توانسته‌اند در عین گوشزد مسائل به مسئولان، موفقیتی را در جذب مخاطبان داشته باشند، حتی برنامه خندوانه نیز به‌نوعی با زبان طنز مباحث و واقعیت‌های اجتماعی را بیان می‌کند. به‌نظر من برنامه‌هایی از این دست عوامل خوبی هستند برای اینکه مسئولان را متوجه آسیب‌های اجتماعی کنند، چراکه جامعه و فرهنگ ما به اینکه خیلی مسائل را صریح و رک بیان کند، عادت نکرده است. از این رو مردم سعی می‌کنند نزدیک‌ترین راه را برای طرح مشکلات خود انتخاب کنند. به همین دلیل ملاحظه می‌کنیم هرجا آسیبی بوده که مردم نتواسته‌اند صریح راجع به آن صحبت کنند، پای طنز، شوخی و تمسخر را به میان کشیده‌اند. بنابراین آنچه در عمل می‌بینیم حاصل عملکرد رسانه‌هاست که توانسته‌اند تاثیرگذار باشند، به‌گونه‌ای که در فضای مجازی شوخی با آسیب‌های اجتماعی به وفور دیده می‌شود، چراکه مردم برای طرح مشکلات خودشان راحت‌ترین نوع بیان را انتخاب می‌کنند.

در شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم که برخوردهای درستی با یک آسیب اجتماعی نمی‌شود. این مساله چه تبعاتی را به‌دنبال دارد؟

ما باید بین گونه‌های مختلف طنز، فرق بگذاریم. اگر واقعیت اجتماعی به زبان طنز بیان شود، این اتفاق نمی‌تواند جنبه آسیب داشته باشد. آسیب زمانی است که خطراتی شامل گرایش مردم به رفتارهای نامطلوب مشاهده شود. فرض کنید مساله گران‌فروشی، اجاره‌نشینی، کاهش نرخ باروری و... با بیان شوخی مطرح شود. بیان این موضوعات به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی توجه را به ساختارهای سیاسی و اجتماعی جلب می‌کند، چراکه برخی مسائل در اجتماع وجود دارد که مسئولان به آن ورود پیدا نمی‌کنند. بنابراین مردم با اتخاذ برخی برخوردها می‌خواهند که مسئولان را متوجه مسائلی که ذهن آنها را درگیر کرده است، کنند، وگرنه مساله و بحثی که ذهنیت مردم را درگیر نکرده باشد، در شبکه‌های مجازی جایی نخواهد داشت. این در حالی است که شبکه‌‌های مجازی می‌توانند ذهن مخاطبان را به خود درگیر کنند. وقتی در گروه‌هایی مسائل اجتماعی خیلی صریح و رک بیان شوند، مردم به آنها جذب می‌شوند، چراکه در جامعه به‌دلیل برخی معذورات امکان صریح‌گویی نیست. بنابراین ابزاری مانند شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند به‌نوعی واقعیت‌های اجتماعی را به شوخی بگیرند. انگار مردم در فضای مجازی بهتر می‌توانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند تا دنیایی که در آن چهره به چهره هستند.

طبیعی است که اگر از جنبه آسیب‌زایی این مساله را بررسی کنیم، منجر به این می‌شود که نباید برخی مسائل اجتماع شکل تمسخر به خود بگیرد. در واقع این شیوه برخورد تخلیه مشکلاتی است که وجدان جمعی جامعه را به خود درگیر کرده است. اکنون یکی از مسائلی که وجدان جامعه را به خود مشغول کرده، تاخیر در ازدواج است و در قالب طنز بیان می‌شود، چراکه افکار مردم را متوجه خود کرده و خروجی آن به شوخی‌گرفتن و تمسخر این آسیب اجتماعی است.

در واقع مردم با انتشار این مسائل به‌نوعی تخلیه روانی شده و مخالفت خود را نسبت به سازوکارها و مکانیزم‌های موجود اعلام می‌کنند. از سوی دیگر، بیان متفاوت واقعیت‌های اجتماعی وسیله‌ای برای آگاه‌سازی مسئولانی است که نسبت به برخی مسائل بی‌‌‌توجه هستند. ملاحظه می‌کنید مردم به تجربه دریافتند که با زبان طنز، شوخی و تمسخر می‌توانند مسئولان را متوجه مشکلات خود کنند.

با توجه به گسترش فضای مجازی در میان مردم گاهی دیده شده، برخی شهروندان در ارتباط با اتفاقات تلخی که رخ می‌دهد، شوخی‌های نامناسبی دارند. فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی در این زمینه باید چگونه باشد؟

این شیوه برخورد بی‌‌‌احترامی به حقوق شهروندی است. فرض کنید مساله تلخی برای گروهی از مردم اتفاق افتاده و گروه دیگر آن را به شوخی می‌گیرند. بنابراین در این مساله ضعف وجود دارد، چراکه به‌درستی حقوق شهروندی درونی نشده است. برای مثال در جریان فاجعه پلاسکو عده‌ای ثروت خود را از دست داده و عده‌ای دیگر با سلفی‌‌گرفتن و پخش تصاویر در فضای مجازی عمق مشکل را نادیده می‌گیرند. در واقع آگاهی نداشتن و آموزش‌ندیدن برخی افراد موجب چنین رفتارهایی می‌شود.

باید نهادهای جامعه‌پذیری مثل خانواده، مدرسه و رسانه‌ها حقوق شهروندی را از همان ابتدا به کودکان یاد دهند و بگویند مفهوم حقوق شهروندی چیست، چراکه مردم بر اساس آن چیزی که آموزش دیده‌اند، عمل می‌کنند.

در واقع فرهنگ نسل به نسل منتقل می‌شود. دستگاه‌هایی که به‌نوعی در بحث آموزش رفتارهای مدنی فعالیت دارند، می‌توانند در این راستا تاثیرگذار باشند؛ اینکه افراد چگونه باید در شرایط سخت همدیگر را درک کرده و به هم احترام بگذارند. در واقع باید حقوق مردم به رسمیت شناخته شود. از سوی دیگر، در فاجعه پلاسکو هم برخی شوخی‌ها با علم به اینکه اشکال در عملکرد برخی مسئولان است، بیان شدند. برای مثال آن زمان نکاتی با بیان شوخی و تمسخر به آقای قالیباف گفته شد، اما باید شیوه نقدکردن هم از راه اصولی و مناسب عبور کند.

از این رو مردم باید یاد بگیرند که باهم گفت‌و‌گو کنند و با حرف‌زدن مشکلات خود را مطرح کنند نه اینکه با شوخی و تمسخر حقوق شهروندی را زیر پا بگذارند. این در حالی است که امروزه به سمتی پیش می‌رویم که از طریق رسانه‌ها عملکرد مسئولان زیر ذره‌بین است و فضای مجازی هم به آن دامن می‌زند. بنابراین مردم هم برای حل مسائل خود به شیوه‌های دیگری روی آورده‌اند که باید در مواجهه با اتفاقات تلخ، آن را اصلاح کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان