ماهان شبکه ایرانیان

کارشناسان ضمن تاکید بر ضرورت ارتقای نقش مشاوران در مدارس خواستار شدند

زنگ هشدارِ گستردگی و تنوع آسیب های اجتماعی

وقتی از آسیب‌های اجتماعی سخن به میان می‌آید دیگر نیاز به توضیح و تفسیر نیست و برای اثبات وجود این آسیب‌ها از ارایه سند و مدرک بی‌نیازیم چرا که متاسفانه آنقدر این آسیب‌ها متعدد،متکثر آنقدر فراگیر هستند که هر کسی چشم باز کند و به خود و اطرافیانش در خانواده و محیط کار و کوچه و خیابان نظری بیندازد مصادیق این آسیب‌ها را به ...

زنگ هشدارِ گستردگی و تنوع آسیب های اجتماعی

وقتی از آسیب‌های اجتماعی سخن به میان می‌آید دیگر نیاز به توضیح و تفسیر نیست و برای اثبات وجود این آسیب‌ها از ارایه سند و مدرک بی‌نیازیم چرا که متاسفانه آنقدر این آسیب‌ها متعدد،متکثر آنقدر فراگیر هستند که هر کسی چشم باز کند و به خود و اطرافیانش در خانواده و محیط کار و کوچه و خیابان نظری بیندازد مصادیق این آسیب‌ها را به روشنی می‌بیند.

به گزارش ، اعتماد نوشت: این گستردگی و تنوع، زنگ هشداری است تا متولیان امر جدی‌تر به این مهم بپردازند چرا که زندگی را در تمام ابعاد فردی و اجتماعی تهدید می‌کند. آسیب‌های اجتماعی سلامت فردی تک‌تک افراد جامعه را به خطر انداخته است خطری که سلامت جامعه را نشانه رفته و فضای زیست فردی و اجتماعی را تهدید کرده است کمتر جایی را می‌توان نشان داد که از این تهدید در امان باشد.

یکی از جاهایی که اهمیت فوق‌العاده دارد، مدارس کشورند؛ جایی که کودکان و نوجوانان عمر خود را سپری می‌کنند و هر روز در ارتباط با صدها کودک و نوجوان هم‌سن و سال خود در ارتباط هستند که هر کدام به نوعی با یک یا چند آسیب اجتماعی دست بر گریبان هستند هر چند پراکندگی و نوع آسیب‌ها و تراکم آن در مناطق مختلف متفاوت است اما هیچ مدرسه‌ای در کشور از این آسیب‌ها در امان نیست.

توسعه شبکه‌های مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطی موجب شده است تکثیر آسیب‌ها بیشتر و سریع‌تر شود به گونه‌ای که دانش‌آموزان متوسطه اول نیز با استفاده از این شبکه‌ها در جریان خیلی از مسائل قرار دارند.

مدارس بهترین مکان و کودکی و نوجوانی بهترین زمان برای اقدامات پیشگیرانه در زمینه آسیب‌های اجتماعی است. فقر، اعتیاد‌ و طلاق سه آسیب فراگیر هستند که کودکان معصوم و نوجوانان مظلوم را در مثلت برمودای خود گرفتار کرده است و این آسیب‌ها و سایر آسیب‌های ریز و درشت می‌طلبد تا توجه ویژه‌ای به جایگاه و نقش مشاوران و ارایه خدمات مشاوره‌ای در مدارس صورت پذیرد.

به همین منظور در این هفته نظر دو تن از فعالان فرهنگی و کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت را در معرض نقد و نظر مخاطبان صفحه مدرسه «اعتماد» قرار می‌دهیم.

رقص صورتک‌ها در بالماسکه آموزشی و آسیب‌های پیدا و پنهان کودکان و نوجوانان
نرگس ملک زاده معلم و فعال صنفی و مدنی

هنوز زندگی جریان دارد، راه می‌روند و پرانرژی شیطنت‌های بچه‌گانه و تکه‌کلام‌های سن و سال‌شان را بدون هیچ ملاحظه‌ای بر زبان می‌آورند. اگر نمی‌دانستم پایان داستان چیست شاید این گونه قضاوت‌شان می‌کردم «آینده ساز که تو باشی، آینده ویرانه‌ای بیش نیست» چشمان‌شان هنوز به دنبال آرزوهای‌شان دو دو می‌زند اما در بالای پل چمران چشم بر هم‌نهاده و یک حس تجربه نشده سخت را به رویای پایان زندگی خود پیوند می‌زنند در آخرین لحظات این زندگی کوتاه هنوز بین اعتقاد آموخته شده و بی‌اعتقادی‌های فراگرفته شده سردرگم هستند روسری از سر افتاده را بارها بر سر می‌کشند و این سوال را می‌پرسند که کجا خواهند رفت؟بهشت، جهنم، برزخ!

سخت است کنار گذاشتن تکه‌های انگیزه این پازل، تناقضی آشکار از دو حس شورهنگام ضبط ویدیو و سکوت تصاویر منتشر شده بعد از سقوط، شاید آرزوی‌شان آرامشی بود که ما در جسم بی‌جان‌شان دیدیم اما خودشان آن آرامش را نیز تجربه نکردند و این‌بار هم در مقابله با دنیا یک شکست خورده لقب گرفتند؛ شکست خورده‌ای خندان!

تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستن نمی‌ارزد و پاسخ این دختران در کنار علامت سوال بزرگ مانده در ذهن‌های‌مان این شد که زحمت زیستن برای‌شان بزرگ‌تر از قد و قواره نوجوانی‌شان بود. بعد از تماشای این ویدیو چند دقیقه‌ای از دختران زاینده رود در برخورد با دانش‌آموزانم وسواس بیشتری به خرج می‌دهم دیگر سکوت‌ها و گوشه‌گیری‌های دانش‌آموزان مرا به سوی خود نمی‌کشاند از امروز تمام تصورم این است که دانش‌آموزان مدرسه در یک جشن بالماسکه شرکت کرده‌اند عده‌ای تم شاد و صورتک‌های خندان را به چهره زده‌اند و عده‌ای دیگر ابرو در هم کشیده و تصویر‌گر تمام رنج‌های عالم‌اند؛ پای صحبت‌شان که می‌نشینی نه مهر مادر را دیده‌اند و نه مسوولیت پدر را درک کرده‌اند چطور می‌توانم توقع داشته باشم که آنها در هنگام اندیشیدن به خودکشی غم مادر را بخورند و کمر خم شده پدر را از دیده بگذرانند این زمین‌های آماده رویش در آستانه جوانه زدن به امید خود رها شده‌اند و چه تلخ است شنیدن اینکه 15 درصد مدارس دوره دوم متوسطه کشور مشاور دارند و این عدد در تهران کمتر از 3 درصد است.

حضور مشاوران به دلیل اهمیت یافتن بحث هدایت تحصیلی در سال‌های اخیر بیشتر در دوره اول متوسطه بوده است که در کنار آن به تدریس درس تفکر و سبک زندگی نیز موظف شده‌اند نگاهی به آمار‌ها حکایت از رفتارهای پرخطر در پسران دبیرستانی و خشم بالا در دختران دانش‌آموز دارد که اگر بخواهیم به روایت آمار و ارقام به بیان مساله بپردازیم می‌توان به آمار ارایه شده از سوی مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران استناد کرد به گفته ایشان در حال حاضر رفتار پرخطر در میان پسران ما در مقطع متوسطه اول 19/7درصد است و خشم میان دختران ما 19/6درصد رسیده است؛ این ارقام و این وضعیت نامطلوب زمانی زنگ خطرش بیشتر به گوش می‌رسد که 66 درصد از دانش‌آموزان در پاسخ به این سوال مشخص که اگر مشکلی برای شما پیش‌ آید چه کسی به شما کمک خواهد کرد به جای معرفی خانواده و مشاوران مدارس و معلمان انگشت اشاره به سمت همسالان و دوستان خود دراز کرده‌اند و این از نقش خانواده و مشاور و حتی به خطا رفتن نظام تربیتی و ناتوانی در تغییر سبک رفتار و نگرش دانش‌آموزان نسبت به حل مساله حکایت دارد.

کسانی که دست به خودکشی می‌زنند به دلیل آن نیست که وجود خود را دوست ندارند بلکه این افراد نسبت به فرد دیگری احساس خشم شدیدی دارند و این احساس را در درون خود حبس کرده‌اند و وقتی این حس مهارش سخت شود، گرفتن جان راحت‌تر خواهد شد شاید بتوان ساده‌تر بیان داشت خودکشی خشمی است که فرد توان برگشت آن را نسبت به نفر دوم ندارد و این خشم فروخورده راهی جز چرخیدن و چنبره زدن در فرد را ندارد و دایما به دنبال راهی برای رهایی از این خشم است و این بازگرداندن خشم به سمت خود یا اقدام به خودکشی را مطرح می‌کند یا اینکه در خوشبینانه‌ترین حالت فکر کردن به آن را مسکن موقت می‌داند؛ مسکنی که اگر تکرار شود اثرش را از دست می‌دهد و فرد به دنبال راهی جایگزین برای آن می‌گردد، خودکشی‌کننده از خود انتقام می‌گیرد و این را تنها راهی می‌داند که نشان دهد در اختیار کسی نیست و تعلقی او را آرام نخواهد کرد. در این زمان دیگر دوست و گروه همسالان نمی‌توانند راهی برای ادامه زندگی برای فرد بگشایند آنها فقط می‌توانند نقش خود را در حد یک ‌گوش شنوا به خوبی اجرا کنند.

حضور موثر مشاوران مدارس می‌تواند هم نقش گوش شنوا باشد هم کتاب‌های ناخوانده زندگی را برای دانش‌آموزان ورق زند؛ مشاورانی که علم و تجربه را درآمیخته‌اند حتی اگر نتوانند راهکار مناسب با شرح حال دانش‌آموزان ارایه دهند، می‌توانند رابطی باشند برای ارجاع به متخصصان روانکاو، تا شاید از فاجعه‌ای دیگر جلوگیری شود.

با این همه و با وجود نقش پررنگ مدرسه، معلم، مشاور و در کل ساختار آموزشی در شکل‌دهی شخصیت روانی/ اجتماعی دانش‌آموز، گذاشتن همه بار مشکلات بر دوش آموزش عمومی، نه نشان از واقعیت دارد و نه می‌تواند تحلیلی منطقی باشد، همین چند روز پیش که شادترین مردمان دنیا به گواه آمارهای بین‌المللی معرفی شدند، جایگاه مردمان ما در این آمار، نشان از تلخی روزگارشان دارد؛ روزگاری که در آن شادی کالایی کمیاب است، خشونت در روابط اجتماعی، به کنشی معمول تبدیل می‌شود، زندان‌ها مملو از بزهکاران کم‌سن و سال است، بیش از ٩٠ درصد کودکان کار مورد تعرض قرار گرفته‌اند، آمار طلاق و جدایی عاطفی‌ هر سال در حال افزایش است، طبیعی است که نسلی پرورش یابد که از هراس زندگی، مرگ انتخاب اولش باشد.

حالا اگر بعضی‌های‌شان مثل زهرا و نیلوفر پیش از خودکشی می‌خندند و این ما را شگفت‌زده می‌کنند، خیلی‌های دیگری هم هستند که پیش از خودسوزی، به آرامی ضجه می‌زنند تا صدای‌شان را کسی نشنود. همان‌هایی که خبرهای‌شان هر روزه میان صفحات مجازی گم می‌شود و آنقدر تکرار شده‌اند که دیگر حیرتی برنمی انگیزند. آری آموزش مهم است، اما همه راه‌حل نیست.

آموزش و پرورش پیشگام در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی زهرا علی‌اکبری

معلم و فعال رسانه‌ای

وجود آسیب‌های اجتماعی متعددِپرخطر و تهدیدهای تربیتی و اخلاقی که به دنبال دارد، خاصه کشور ما نیست و دغدغه‌ای است که با سیطره جهانی، نگرانی‌های زیادی را برای نهادهای فرهنگی و اجتماعی موجب شده است. حال برخی از جوامع به جد در کنار آموزش علوم به آموزش مهارت‌های زندگی و اخلاق اجتماعی و شهروندی می‌پردازند و برخی در اغمای عدم حضور این آموزش‌ها کماکان روز را شب می‌کنند و در پس آن با آسیب‌های زیادی در بین نوجوانان وجوانان روبه‌رو هستند. زمانی که از تهدیدآسیب‌های اجتماعی در دوران نوجوانی سخن به میان می‌آید نخستین نهاد تاثیر‌گذاری که با تدوین برنامه‌های حمایتی می‌تواند به کاهش هجمه آن بپردازد، بی‌شک آموزش و پرورش است چرا که دانش‌آموزان در بهترین زمان یادگیری و تربیت، در مدارس و کلاس درس هستند و این فرصت برای آگاهی و تبیین آسیب‌ها و پیشگیری از وقایع ناخوشایند آن بسیار ارزشمند است. البته پیشگیری از آسیب‌ها نه به تنهایی از عهده آموزش و پرورش برمی‌آید و نه تنها این نهاد است که متولی امرباشد و با توجه به وسعت آسیب‌های اجتماعی و انواع تهدیدهای آن، نهادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و... همه و همه باید در کنار هم و با داشتن وحدت برنامه‌ای و عملیاتی در این مسیر گام بردارند. این یادداشت به بخشی از الزامات آموزش و پرورش در این حوزه و صد البته ضرورت حضور مشاوران در مدارس برای اجرایی کردن طرح‌های پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی خواهد پرداخت. اینکه گفته می‌شود آموزش و پرورش یا تعلیم وتربیت یعنی در این نظام آموزشی پذیرفته شده که در کنار مسائل آموزشی و تعلیمی باید پرورش و تربیت هم رخ دهد و اگر این باور وجود ندارد پس نیازی به یدک کشیدن پرورش و تربیت هم در این عنوان نیست.

بنابراین حال که اعتقاد بر این است که همگام باهم، مسائل آموزشی و پرورشی در مدارس پیگیری شود، حضور مشاوران برای برنامه‌ریزی تحصیلی، تبیین شیوه‌های صحیح آموزش و مطالعه، هدایت مسیر شغلی، بخشی از فعالیت‌های پرورشی در مدارس و بالاخص اقدامات‌شان در ارتقای ایمنی و سلامت روان دانش‌آموزان لازم و ضروری است. هرچند که متاسفانه به دلیل همان مشکل سابقه‌دار کمبود نیروی متخصص در آموزش و پرورش بسیاری از مدارس از این حیث محرومند و متاسفانه دانش‌آموزان با دایره‌ای از نیاز‌ها به این حضور، با انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی روبه‌رو هستند.

در کنار فواید و مزیت‌های مطلوبی که پیشرفت‌های علمی و فنی در تمامی حیطه‌های زندگی آدمی دارند و با توجه به سرعت ورود و همخوانی این پیشرفت‌ها در زندگی روزمره، آنچه ضرورت می‌طلبد آگاهی بخشی، برنامه‌ریزی و اقدامات اجرایی است که برای پیشگیری از آسیب‌های مربوط به این پیشرفت ها (از جمله تکنولوژی‌های رسانه‌ای و مجازی، شیوه‌های برقراری ارتباط، مواد دارویی و...) باید انجام بگیرد.

اضطراب، افسردگی، مصرف مواد مخدر، خشونت، رفتارهای نابهنجاراجتماعی، مشکلات تحصیلی، سوءاستفاده از فضای مجازی و... از جمله مشکلات تحصیلی و روانی اجتماعی دانش‌آموزان است که برای رفع هرکدام از اینها نیاز به حضور مشاوران در مدارس است. مشاوره و هدایت تحصیلی و تربیتی و همچنین آموزش مهارت‌های زندگی توسط مشاوران برای دانش‌آموزان در کنار گروه‌های همسالان و همتایان یکی از موثرترین راه‌های پیشگیری در حوزه آسیب‌های اجتماعی است.

این آموزش با درنظر گرفتن نقش همسالان، علاوه بر افزایش انگیزه مشارکت در پذیرش مسوولیت‌های اجتماعی، به انتقال تجارب فردی آنان در موفقیت‌ها و شکست‌های‌شان خواهد رسید و این همسو نگری و کسب آموزش از تجارب تلخ و شیرین دیگری، سبب پیشگیری در بسیاری از آسیب‌ها خواهد شد. مشاور مدرسه می‌تواند با آگاهی و جامع‌نگری، برقراری ارتباط دوسویه و شیوه‌های مختلف مشاوره‌ای فردی، گروهی و خانوادگی به دانش‌آموزان کمک کند تا با بررسی‌های همه‌جانبه مشکل، راه‌حل یا راه‌حل‌های مناسب را انتخاب و برای آنها برنامه‌ریزی کنند.

در این روزگار که نوجوان برای تعاملات اجتماعی و حضور حداکثری‌اش در موفقیت‌ها و پیروزی‌های مقتضی سن وسالش، به مناسبات دوستانه رو می‌آورد، هدایت و همراهی آگاه و مطلعِ مشاوران می‌تواند وی را به بهترین مقاصد برساند. آمارهای موجود در خودکشی، اعتیاد، رفتارهای جنسی خطرناک، افت تحصیلی و... در بین نوجوانان وجوانان، باید متولیان امر را از هر نهاد و سازمانی به میدان بیاورد و چاره‌اندیشی را مهم جلوه نمایاند.

باید پذیرفت که انگیزه‌بخشی، مثبت اندیشی و آموزش جامع مهارت‌های زندگی در مدارس که تا حدود تاسف‌انگیزی از زمینه آموزشی مدارس جدا مانده، از جمله اموری است که نقش وافری در هویت بخشی به اعتماد و عزت نفس نوجوانان دارد، نوجوانی که با تکیه بر داشته‌های علمی، استعداد‌ها و مهارت‌های فراگیرش پا به عرصه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه می‌گذارد بسیار کمتر از دیگر نوجوانان در معرض آسیب‌ها ی اجتماعی قرار خواهد گرفت.

با این اوصاف بهتر است حال که سند تحول بنیادین پر از تربیت و پرورش است تا آموزش، به این بخش از تحولات که به ضرورت پیشگیری از تهدیدهای آسیب‌های اجتماعی با حضور و همراهی مشاوران در مدارس عینیت می‌بخشد، توجه بیشتری شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان