یازدهم شهریورماه هر سال در تقویم هجری شمسی، روز صنعت چاپ نام گرفته است. در سال 1382، اسدالله جامی (مدیر کل وقت دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) توانست این روز را در تقویم ثبت کند. در این روز کوشش می شود تا مسیر دویست سالهای که ایرانیان در این راه طی کردهاند، گرامی داشته شود و از همه کسانی که به نوعی در ترویج کتاب و مطالعه سهم و نقشی دارند، تقدیر شود. با بامیلو بلاگ همراه شوید تا بیشتر در مورد تاریخچه صنعت چاپ در جهان و ورود آن به ایران آشنا شوید.
از میان اختراعات و ابتکاراتی که به چینیهای باستان منتسب شده، میتوان به نخستین تلاشها برای چاپ نوشتهها اشاره نمود. این روش چاپ به چاپ تخته چوبی موسوم است. چینیها نخستین ملتی بودهاند که با مهرهای برجسته حروف مکتوب خود را روی پارچه ابریشم و سایر لوازمی که برای نوشتن استفاده میشده، جاودانه میساختند. چینیها در ابتدای امر بیشتر برای گسترش و توزیع پیام بودا اینکار را میکردند.
اما در حقیقت این گوتنبرگ آلمانی است که در همه جای دنیا به عنوان مخترع نخستین دستگاه چاپ شناخته شده است. با ورود دستگاه چاپ در میان جوامع بشری، میتوان گفت که در دانش و مطالعه انقلاب بزرگی به پا شد. حالا دیگر کتاب در دسترس هر کسی که سواد خواندن و نوشتن داشت بود. نویسندگان میتوانستند پیام خود را به گوش تعداد بیشتری از مردم برسانند. و همانطور که از نامش بر میآید، صنعت نوینی پا گرفته بود. ادیان مختلف هم، به ویژه مسیحیت، میتوانستند مانند چینیهای باستان کتب مقدس خود را در میان مردم پخش کنند و دست به تبلیغ بزنند.
اگر مسیری که صنعت چاپ از چین باستان تا کنون پیموده را ملاحظه کنیم، متوجه خواهیم شد که چاپ در طول زمان دستخوش تغییر و تحولات بنیادینی شده است؛ از چاپ تختهچوبی شروع شده، به چاپ سربی رسیده و از چاپ فلزی و سنگی عبور کرده و در قرن بیست و یکم به چاپ دیجیتال رسیده است. امروزه با انقلاب دیگری که در صنعت چاپ تحت عنوان چاپ دیجیتال پدید آمده است، بیش از پیش کتاب و مجلات الکترونیکی در دسترس همگان قرار دارد.
آغاز صنعت چاپ در ایران
گفته میشود اولین چاپخانه در ایران در زمان قاجاریه در شهر تبریز تاسیس شده است؛ یعنی زمانی که عباس میرزا نایبالسلطنه، میرزا زینالعابدین تبریزی را مامور فراگیری فن چاپ و راه انداختن نخستین چاپخانه در تبریز کرد. میرزا زینالعابدین تبریزی در سال 1233 هجری قمری ابزارآلات چاپ حروفی را به تبریز آورده و تحت حمایت عباس میرزا نایب السلطنه که در آن زمان حکمران آذربایجان بود مطبعه کوچکی برقرار کرد.
دستگاههای چاپی که به ایران وارد شدند، همه از نوع چاپ سنگی (Lithography) بودند، اما از آنجا که با مشکلات زیادی همراه بودند، راه را برای چاپ سربی باز کردند. چرا که چاپهای سربی دارای کیفیت خوبی نبودند و با اغلاط املایی و مشکلاتی نظیر کم رنگی و پاک شدن خطوط مواجه بودند. وقتی این عیوب در کنار نوشتههایی که با دست مکتوب شده بودند، نظیر خط نستعلیق و دیگر خطوط دارای کیفیت عالی قرار میگرفت، بیشتر خود را نشان میداد و آشکار بود که مردم به متون دستنویس بیشتر بها میدهند.
اما میتوان گفت ارامنه ساکن ایران، همانطور که پای صنعت سینما را به ایران باز کردند، سالها قبل از پیدایش نگاتیو فیلم، یعنی در زمان صفویه نخستین افراد ساکن ایران بودند که با سفر به اروپا و دیدن کتبی که به زبانهای اروپایی چاپ شده بود، این آرزو را در سر میپرواندند که بتوانند روزی پای چاپ را هم به ایران باز کنند و مخصوصاً کتاب مقدس و ادعیهی مسیحیت را به طبع برسانند. در تاریخ نوشته شده است که وقتی خاچاطور کساراتسی، خلیفه ارامنه محله جلفای اصفهان به لهستان سفر کرد تا با مشکلات ارامنه آن دیار آشنا شود و تدبیری برای حل آنها بیندیشد، تازه با چاپ آشنا شد و خواست چاپخانهای را در ایران افتتاح کند.
از این جهت، یکی از کشیشان ارمنی را به اروپا فرستاد تا در این زمینه تحقیق کند. پس از بازگشت این کشیش، بر اساس توضیحات و مشاهدات وی و بدون داشتن تجربه و دانش در این زمینه، استادان ارمنی محله جلفای اصفهان با همکاری خلیفه دست به کار شدند و تمامی وسایل چاپ از قبیل ماشین چاپ، حروف، کاغذ مرکب و غیره را با دست تهیه و اقدام به ساخت آن کردند. آنها پس از یک سال و پنج ماه تلاش موفق شدند اولین کتاب را در ایران چاپ کنند و این سرآغاز تاریخ چاپ در ایران بوده است. نخستین کتاب زبور داوود بود که در سال 1638 میلادی چاپ شد. یک سال و پنج ماه برای چاپ این کتاب وقت صرف شد. در یادداشتهای این کتاب نوشته شده است:
«یک سال و پنج ماه است که روز و شب بدون وقفه با کل اعضاء حوزه علمیه به کار مشغولیم، برای اینکه نه از جایی دیدهایم و نه استادی داشتهایم.»
دومین کتاب به نام هاراتس وارگ در سال 1641 میلادی به چاپ رسید. کتاب مزبور شرح حال روحانیون ارمنی، تارک دنیاها و پندنامه است. این کتاب تنها در پانصد نسخه، با حروف بسیار درشت و صفحات دو ستونه، به چاپ رسانند. کتاب «خورهر تاددر» سومین کتابی بود که در چاپخانه وانک در سال 1641 میلادی به چاپ رسید. در سال 1642 میلادی چهارمین کتاب به نام «ژاماگیرک آدنی» چاپ شد؛ که از نظر شکل ظاهری، در مقایسه با کتاب اول، دارای حروف کوچکتر و زیباتر و چاپی منظم تر و مرتب تر بود و بخشهایی از آداب انجام مراسم کلیسایی را شامل میشد. در یادداشتهای این کتاب نوشته شده است:
«… زیرا خاچاطور هر روز آثار چاپی را در میان ملل لاتین مشاهده میکرد و آرزو داشت که ارمنیان نیز از این نعمت برخوردار باشند. باید همراه ذکر نام این پدر مقدس و شاگردان پاکسرشت او نامهای سیمون، داویت، مگردیچ، باقداسار و بقیه را ذکر کنیم و نیز وارتاپت هوهانس را، که به کشورهای لاتین سفر کرد تا از آنها بیاموزد و به ارمنستان بازگردد این صنعت را به ارمنیان بشناساند».
اولین چاپ تصویری در ایران
در زمان محمدشاه قاجار، چاپ تصویری هم به ایران راه یافت. کتاب لیلی و مجنون اثر مکتبی شیرازی اولین کتاب معروفی بود که با تصاویر چاپی مزین شده و در سال 1259هجری قمری به زیور طبع آراسته شده بود. در چهار صفحه از این کتاب چهار تصویر وجود دارد که با مرکب چاپ ترسیم و بنا بر عرف آن زمان با دست آنها را رنگ کردهاند. پس از آن در سال 1264هجری قمری دیوان اشعار فضولی بغدادی را با بیست تصویر به چاپ رساندند.
بعد از آن کتاب روضه المجاهدین با هشت تصویر چاپ شد. از اول محرم سال 1300هجری قمری که اولین شماره روزنامه «شرف» منتشر شد تا سال 1309هـ. ق هشتاد و هفت شماره آن دارای تصاویر بود. روزنامه «شرافت» هم که از صفر 1314 هـ.ق به چاپ میرسید مصور بود.
روزنامه وقایع اتفاقیه به عنوان اولین روزنامهٔ دولتی و دومین روزنامه ایرانی نیز از شماره 470 (مورخ پنج شنبه 21 محرم 1277) به بعد، مصور است و در مدت چهار سال 88 شماره آن را مصور چاپ کردهاند. از آن پس، بهرهگیری از چاپ مصور به تدریج در روزنامههای دیگر نیز معمول شد.
روز صنعت چاپ را به همه ناشران، نویسندگان، مترجمان، طراحان، ویراستاران، کتابفروشان و عاشقان کتاب تبریک میگوییم.