ماهان شبکه ایرانیان

روزی زندگی و نگرانی از روزی

روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد، عامل تحرّک برای کسب روزی است. اما اگر افزایش یابد و از حدّ معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره می اندازد.

روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد، عامل تحرّک برای کسب روزی است. اما اگر افزایش یابد و از حدّ معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره می اندازد.

امام علی علیه السلام یکی از عوامل هلاک کننده مردم را ترس از فقر می داند.[1]

خدا روزی را تضمین کرده است

این، در حالی است که روزی انسان، تأمین شده است.[2] خداوند متعال، تضمین کرده است که روزی انسان را در هر شرایطی تأمین می کند.

تأمین کننده روزی، کسی است که مالک آفرینش است، و تضمین کننده آن، کسی است که مقتدر و شکست ناپذیر است. قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ.[3]

خداست روزی رسان، و اوست دارنده نیرویی سختْ استوار». وقتی انسان بداند روزی اش به دست صاحب قدرت است، احساس اطمینان و آرامش می کند. هیچ جنبنده ای در روی زمین نیست مگر آن که روزی اش بر عهده خداست.[4] چه بسا جنبندگانی که یارای تحصیل روزی خویش ندارند و خدا روزی آنها را می دهد. روزی انسان را نیز همین خدا تأمین می کند.[5] هر جانداری روزی خود را دارد.[6] به مورچه بنگرید که با آن همه کوچکی و ظرافت اندام (که تقریباً به چشم نمی آید)، روزی اش تضمین شده و به فراخور حالش، روزی او می رسد. خداوند منّان و بخشنده، از او غافل نیست و او را محروم نساخته است؛ اگرچه در دل تخته سنگی سیاه و خشک و یا در میان صخره ای سخت باشد.[7] و یا به پرندگانی مثل کلاغ و عقاب و کبوتر و شترمرغ بنگرید که خداوند، روزی همه آنها را ضمانت کرده است.[8] این نکات آموزنده، نشان می دهد که نگران بودن برای روزی، بی مورد است. از این رو، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابن مسعود می فرماید:

ای ابن مسعود! برای روزی، اندوه مخور؛ چرا که خداوند متعال می فرماید: «هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر روزی آن با خداست». و فرمود: «روزی شما و آنچه به شما وعده داده است، در آسمان است»[9]

وضع خود انسان نیز شگفت انگیز است. ما اکنون نگران روزی خود هستیم و حال آن که سه مرحله پیش از آن وجود داشته که بدون اطلاع ما خداوند روزی ما را رسانده است. لذا شایسته نیست اکنون نسبت به او سوءظن داشته باشیم. مرحله نخست هنگامی است که انسان در رحم مادر قرار دارد؛ در جایگاهی آرام که هیچ سرما و گرمایی او را نمی آزارد و خدا روزی اش را می رساند. مرحله دوم، دوران نوزادی است که هرچند ناتوان است، ولی غذای او از شیر مادر تأمین می شود و کسی هست که او را تر و خشک کند. و مرحله سوم، دوران پس از شیرخوارگی است که روزی او بدون تلاش، از دست رنج والدین تأمین می گردد و مشمول مهربانی و دلسوزی آنان قرار می گیرد، حتّی او را بر خودشان مقدم می دارند. اما همین انسان وقتی بزرگ و عاقل می شود و برای خودش کار می کند، اوضاع بر او سخت می شود و به خدا سوء ظن پیدا می کند و حقوق مالی ای را که بر عهده اش است انکار می کند و بر خود و عیالش سخت می گیرد.

اینها به خاطر ترس از تنگ شدن روزی و بدگمانی به خداوند متعال است.[10]

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به دو تن از فرزندان خالد می فرماید:

تا وقتی سر شما حرکت می کند،[11] از روزی، ناامید نباشید؛ چرا که انسان را مادرش سرخ و بدون پوست می آفریند. سپس خداوند عز و جل او را روزی می دهد.[12]

اگر باور کنیم، راحت زندگی می کنیم

اگر بدانیم روزی ما تعیین شده است و هیچ کس نمی تواند از آن بکاهد و هیچ قدرتی نمی تواند مانع آن شود، آن گاه احساس راحتی می کنیم و می توانیم از زندگی خود لذّت ببریم. امام علی علیه السلام می فرماید:

کسی که مطمئن باشد آنچه خدا برای او مقدر کرده، فوت نمی شود، دلش آرام می گیرد.[13]

ابان بن حمران می گوید: روزی کسی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: موعظه ای به من بیاموز. حضرت به وی فرمود:

اگر خداوند تبارک و تعالی متکفّل روزی شده، پس اندوه تو برای چیست؟![14]

روزی، بر گذر زمان، توزیع شده است

انسان، عمری طولانی برای خود در نظر می گیرد و سپس به این می اندیشد که چگونه باید روزی اش را تأمین کند. اشتباه شناختی او در این است که می پندارد، روزی تمام عمر او باید در حال حاضر وجود داشته باشد تا احساس آرامش کند. فکر می کند که تأمین بودن روزی یعنی حاضر بودن تمام روزی در زمان حال! این در حالی است که تأمین بودن روزی انسان به معنای حاضر بودن آن در لحظه حال نیست. یکی دیگر از قوانین روزی، این است که روزی، «روز به روز» فرا می رسد. این قانون را پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این گونه بیان می فرماید:

ای علی! اندوه روزی فردا را نخور که هر فردایی، روزی ای دارد که فرا می رسد.[15]

از این رو، امام علی علیه السلام می فرماید: هر کس اندوه روزی فردا را داشته باشد، هیچ گاه رستگار نخواهد شد.[16]

اگر انسان، اندوه همه عمر را بر لحظه حال، وارد سازد، سبب تحمّل ناپذیر شدن زمان حال می گردد. لحظه حال، توان تحمّل نگرانی تمام عمر را ندارد و کسانی که نگرانی همه عمر را بر لحظه حال، بار می کنند، بدون تردید، با فشار روانی فرساینده ای درگیر خواهند شد که زندگی را به جهنّم تبدیل می کنند.

امام علی علیه السلام بر همین اساس می فرماید:

... اندوه سالت را بر اندوه امروزت بار نکن و برای هر روز، آنچه در آن است، تو را کفایت می کند. پس اگر آن سال، از عمر تو باشد، خداوند عز و جل در هر فردایی، آنچه را برای تو تقسیم کرده، می فرستد و اگر آن سال، از عمر تو نباشد، تو را چه کار با اندوه و غصه آنچه مال تو نیست![17]

جالبْ این که حضرت، نگرانی برای روزی را نفی نمی کند؛ بلکه می فرماید: «هر روز، اندوه همان روز!». این که انسان در هر روز، به فکر روزی همان روز باشد، ناپسند و مشکل ساز نیست؛ مشکل از جایی آغاز می شود که اندوه همه آینده را بر امروز خود بار کنیم. پس اگر هر روز در اندیشه همان روز باشیم، نه از کار امروز باز می مانیم و نه دچار تنیدگی و نارضایتی می شویم. با این روحیه، نگرانی ها بر تمام عمر توزیع می شود و از فشار آن کاسته می گردد.

حرص، رنج بی حاصل

تصوّر انسان این است که باید هرچه بیشتر بهره مند شد، تا لذّت زندگی را درک کرد. این جاست که حرص و طمع، متولّد می شود و چنین می پندارد که از این رهگذر، روزی و آسایش بیشتری نصیب وی می گردد. این در حالی است که هرچه انسان، حریص تر شود، به همان اندازه از آرامش، دور شده است. شخص حریص، از جهت آرامش روحی و لذّت زندگی، یک «محروم» محسوب می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید:

حریص از دو چیز، محروم می شود و دو چیز، گریبان گیر او می شود: از قناعت محروم می شود، پس به بی آسایشی مبتلا می گردد و از رضایت، محروم می شود، پس به بی یقینی مبتلا می گردد.[18]

پی نوشت ها

[1] دو چیز، مردم را هلاک کرده است: ترس از فقر و فخرفروشى» (الخصال، ص 68، ح 102).

[2] تأمین بودن و تضمینى بودن روزى، به بحث کنترل اسنادى نیز مربوط مى‏شود که در آینده ازآن سخن خواهیم گفت. ر. ک: بخش سوم/ فصل چهارم: «کنترل اسنادى».

[3] ذاریات، آیه 58.

[4] سوره هود، آیه 6.

[5] سوره عنکبوت، آیه 60.

[6] الکافى، ج 8، ص 22، ح 4.

[7] نهج البلاغة، خطبه 185.

[8] نهج البلاغة، خطبه 185.

[9] سوره ذاریات، آیه 22.- مکارم الأخلاق، ج 2، ص 356، ح 2660.

[10] الخصال، ج 1، ص 122، ح 114؛ قصص الانبیاء، ص 197، ح 249.

[11] کنایه از زنده بودن است.

[12] مسند ابن حنبل، ج 3، ص 469؛ سنن ابن ماجة، ج 2، ص 1394، ح 4165.

[13] غرر الحکم، ح 1849؛ عیون الحکم والمواعظ، ص 438.

[14] من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 392، ح 5836.

[15] تحف العقول، ص 14.

[16] غرر الحکم، ح 9208.

[17] من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 384، ح 5834.

[18] الخصال، ج 1، ص 69، ح 104؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 20، ح 20856.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان