یکی از مهمترین سوالهای مطرح در روانشناسی "احساسات مرا کنترل میکنند یا من احساساتم را؟" بوده است. کلمه احساس که مختص انسان هاست، دایره بسیار گستردهای از لذت، هیجان و عشق گرفته تا نفرت، نامیدی و خشم دارد. مدتهاست که روانشناسان به آموزش نحوه صحیح رویکرد و کنترل یا مدیریت احساسات در سیستم آموزش و پرورش کشورها تاکید میکنند.
شاید 10ها بار به دلیل عدم مدیریت صحیح احساسمان، عزیزانمان را رنجانده باشیم که خسارات روحی عمیقی داشته است. اما مشکلی فراگیرتر که با گسترش دنیای مجازی و ارتباطات شکل گرفته است، رشد خشم و احساساتی منفیست که میتواند با یک کامنت یا یک پست، افراد زیادی را درگیر کند یا تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، مدیریت احساسات نه فقط در روابط، ارتباطات و مراودات رودررو و نزدیک ضروریست، بلکه کنترل و عدم ابراز آن در دنیای مجازی نیز تبدیل به امری مهم شده است.
به منظور کاوشی در این باره بهتر است ابتدا تمایزاتی را قائل شویم:
1. احساس دکمه خاموش روشنی ندارد که بتوان آنها را از مدار خارج کرد یا نادیده گرفت. بر اساس هر تجربه ای، نوعی از آن مغز ما را درگیر خواهد کرد، بنابراین، پاک کردن صورت مساله و سعی در انکار احساسات داشتن هیچ کمکی به کنترل آنها نمیکند. به خصوص با ورود مقررات، محدودیت ها، تعهدات یا مسئولیتهایی به زندگی، میزان بیشتری از احساسات ما را به چالش خواهند کشاند.
2. هیچ احساس مثبت یا منفیای وجود ندارد، این ساز و کار پیچیده مغز ماست که با توجه به اطلاعت انتقالی ژنها از اجدادمان، احساسی را خوشایند یا تهدید آمیز تلقی میکند. اگر به جای برچسب زدن به هر احساسی، بتوانیم فقط آن را تجربه و شناسائی کنیم، مدیریت آن آسان تر خواهد بود.
3. ما احساساتمان نیستیم، یا به زبان بهتر، احساساتمان شخصیت ما را تعریف نمیکند. به دلیل پر قدرت بودن نفس احساس، انسان دچار بحرانی در ادراک میشود. هرچند که هر شخصی، کاراکتری شکل گرفته، مستقل متعهد و مسئولیت پذیر دارد که تنها در مواجهه با تجربیات واکنش را در قالب احساس نشان میدهد. بنابراین اگر بدانید که احساسات هسته شخصیتی شما را تشکیل نمیدهند، کنترل آنها بسیار آسانتر خواهد بود.
4. شما همیشه انتخابی دارید و احساسات انتخاب را از شما نمیگیرند. به عنوان مثال جمله "من انقدر ترسیدم که نمیتونم حرف بزنم" در واقعا حقه مغز است که سعی میکند کنترل را به احساس بسپارد. در حالی که جمله درست "انقدر ترسیدم که ترجیح میدم صحبت نکنم" است. بنابراین اجازه نداهید که مغزتان با حیله گری، افسار را به دست احساس دهد و همیشه خودتان انتخاب کنید.