در بدن انسان دو نوع رگ وجود دارد: یک نوع از آنها سرخرگ یا شریان (1) و نوع دیگر سیاهرگ یا ورید (2) نام دارند. سیاهرگ یا وریدها، رگهایی هستند که خون در آنها از اعضا و بافتهای مختلف بدن به طرف قلب جریان مییابد. سرخرگها یا شرائین، رگهایی هستند که خون را از قلب به اعضای بدن و به بافتهای مختلف میرسانند. جدار یا دیوارهی سرخرگها خاصیت ارتجاعی داشته و خون تحت فشار معینی در این رگها حرکت میکند.
به عبارت دیگر برای این که خون بتواند راه خود را برای عبور از طول تمام رگها باز کند باید دارای فشار مناسبی باشد و مسلماً این فشار برای برطرف کردن مقاومتها و عبور خون از مسیر تمام رگها و رسیدن به نسوج مختلف بدن، ورود به سیاهرگها و بالاخره برای بازگشت به قلب لازم و ضروری است. اگر سن شما زیر 65 سال میباشد، هدف شما باید این باشد که فشار خون ماکزیمم را به زیر 14 و فشارخون مینیمم را به زیر 8/5 برسانید. اگر سن شما بالای 65 سال میباشد، عقاید پزشکان در مورد میزان فشار خون ایده آل متفاوت میباشد، بعضی از آنها عقیده دارند: فقط در زمانی که فشارخون این افراد از ماکزیمم 16 و مینیمم 9 بالاتر رفت باید درمان را شروع کرد. اما اخیراً انجمن فشارخون بریتانیا اعلام کرده است که در تمام سنین فشارخون باید کمتر از 14 روی 8/5 باشد.
برای این که تشخیص فشارخون بالا در شما داده شود باید سه بار فشار خون شما در زمانهای مختلف اندازه گیری شود و اگر در هر سه بار فشارخون بالا بود، آن گاه اقدام به درمان آن خواهند کرد. هیچ گاه با یکبار اندازهگیری فشارخون به خصوص اگر شما در حالتی که اضطراب دارید و به مطب پزشک میروید و ممکن است فشارخون بالایی را نشان دهید، تشخیص فشارخون بالا برای شما گذاشته نمیشود.
چگونگی تولید فشارخون:
فشارخون در اثر انقباض یا عمل فشاردهندهی قلب و هم چنین در تنش دیوارهی رگها به وجود میآید. فشارخون در لحظهی انقباض قلب (3) به 110 تا 130 میلی متر ستون جیوه میرسد. این فشار را فشارخون حداکثر یا ماکزیموم یا فشارخون سیستولیک (4) مینامند. در لحظهای که قلب در مرحلهی استراحت و یا در مرحلهی انبساط (5) است، خون از قلب به شرائین وارد نمیشود و به همین جهت فشارخون به 70 تا 80 میلی متر ستون جیوه پایین میآید. این فشار را فشارخون حداقل یا مینیمم یا فشارخون دیاستولیک (6) مینامند.
برای بررسی فشارخون، قسمت سرخرگی از اهمیت بیشتری برخوردار است. سرخرگها در ساختمان دیوارههای خود دارای لایهای عضلانی میباشند که به آنها امکان میدهند تا در ارتباط با ضربان قلب، منقبض و منبسط شوند و به عبارت دیگر به صورت ضربان تپنده، گشاد و تنگ میشوند. به این معنی که وقتی قلب منقبض میشود، خون با فشار زیاد به شکل یک موج به داخل سرخرگ فرستاده میشود. در اثر این موج، دیواره یا جدارهی سرخرگ در محلی که موج خون به آن رسیده است، متسع و یا گشاد میشود و پس از عبور این موج و در فاصلهای که قلب به حال استراحت یا انبساط درآمده و موج بعدی خون هنوز به سرخرگ فرستاده نشده است، سرخرگ به علت داشتن خاصیت ارتجاعی به حال انقباض یا جمع شدگی درمیآید. مجموعهی این نوع حرکات قلب و عروق باعث میشوند که جریان خون در رگها کم و بیش دائمی شود. علاوه بر آن، به دلیل وجود مقداری خونِ جاری در شبکهی عروقی، شریانها هرگز به طور کامل بسته نمیشوند و همیشه مقداری فشارخون وجود خواهد داشت.
علل بالا رفتن فشارخون
فشارخون شریانی ممکن است به دلایل زیر افزایش پیدا کند:
1- به علت زیاد شدن ترشحات غدد داخلی. 2-به علت بیماریها و اختلالات کلیوی. 3-به علت اختلالات عصبی.
1-زیاد شدن ترشحات غدد داخلی:
بعضی از غدد داخلی، هورمون یا مواد مخصوصی به داخل خون ترشح میکنند که باعث انقباض رگهای خونی و در نتیجه باعث بالا رفتن فشارخون شریانی میشود. مثلاً هورمون هیپوفیزین (7) که از غدهی هیپوفیز ترشح میشود و یا هورمون آدرنالین (8) که از غدد فوق کلیوی ترشح میشوند میتوانند باعث افزایش فشارخون گردند. زیاد شدن ترشح این نوع هورمونها معمولاً به علت بیماری و اختلالات غدد فوق الذکر میباشد.
2-بیماریها و اختلالات کلیوی:
در بسیاری از بیماریها و اختلالات مربوط به کلیهها به خصوص در تورم شدید و مزمن کلیه، فشارخون شریانی بالا میرود. در این مورد، علت این است که کلیههای مبتلا به بیماری، مادهای ترشح میکنند که باعث اسپاسم یا انقباض شریانهای کوچک بدن و در نتیجه باعث بالا رفتن فشارخون میشوند. لازم به ذکر است که افزایش فشارخون در اثر بیماریهای کلیوی و اختلالات غدد مترشحهی داخلی را به عنوان فشارخون واقعی تلقی نمیکنند، اگرچه نوعی ارتباط بین این بیماریها وجود دارد.
3- فشارخون واقعی:
بیماری فشارخون واقعی در اثر تحریکات عصبی و در نتیجهی فشارهای بیش از حد فکری، احساسات ناخوشآیند و منفی، همراه با درد و رنج آغاز شده و به تدریج پیشرفت میکند. در اثر مسائل فوق الذکر در وجود انسان، نوعی کانون تحریک عصبی تولید میشود به طوری که تحت تأثیر آن، تسلط قشر سطحی مغز ضعیف شده و تدریجاً توانایی خود را برای کنترل بخش زیرین خود که در آنجا اعصاب محرک رگها وجود دارند از دست میدهد. در نتیجه به علت اختلال فوق و تحریکات وارده، کار تنظیم فشارخون دچار نقص میشود.
لازم به ذکر است که در اشخاص کاملاً سالم، تحت شرایط خاص، مثلاً در اثر هیجان، دویدن، سرما و غیره موقتاً فشارخون به میزان قابل ملاحظهای بالا میرود و این نوع افزایش فشارخون پس از مدت کوتاهی و به سرعت به حال عادی و طبیعی بازمیگردد.
بررسیهای پزشکی نشان میدهد که در شرایط مساوی، بعضی افراد نسبت به دیگران فشارخونشان سریعتر و آسانتر بالا میرود و مدت بیشتری در سطح بالا باقی میماند. این افراد را گرچه نمیتوان بیمار نامید ولی به طور کلی آنان ممکن است آسانتر و زودتر به بیماری فشارخون مبتلا شوند. بنابراین در مورد این افراد لازم است با انجام اقدامات به موقع از پیشرفت بیماری و ایجاد عوارض خطرناک جلوگیری کرد. اگر اقدامات لازم و به موقع در جهت رفع ناراحتیهای عصبی انجام نپذیرد، بیماری توسعه خواهد یافت، به طوری که تدریجاً در آینده، در مواردی که فشارخون بالا میرود، بیش از گذشته، دیرتر به حالت عادی باز خواهد گشت و مدت زیادی در سطح بالا باقی میماند. در این مرحله معمولاً با معاینهی پزشکی تغییر و یا اختلالی در رگهای قلب و در رگهای بدن پیدا نمیشود. در این مرحله تنها تمایل به نوسانات شدید در فشارخون است که قابل توجه میباشد. بیمار مبتلا به ازدیاد فشارخون ممکن است ناراحتیهای مختصری از قبیل سردرد خفیف، سبکی خواب، تپش قلب و سایر احساسات نامطلوب در ناحیهی قلب داشته باشد. با ادامهی بیماری و پیشرفت آن، فشارخون برای مدت طولانیتری در سطح بالا باقی میماند. در مراحل بعدی و به علت تداوم و بقای ازدیاد فشار خون، تصلب شرائین حادث میشود. در نتیجهی تصلب شرائین که شریانهای زیادی به آن مبتلا میشوند، ناراحتی و خطرات زیادی حادث میشود و تغییرات مشخصی در قلب نیز ظاهر و بالاخره آن شخص به بیماری تصلب شرائین گرفتار میشود.
لازم به ذکر است، حتی مواقعی که به علت افزایش فشارخون عوارضی در رگها و در قلب ایجاد شده است، بدن از طریق تنظیم سیستم عصبی میتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد، به طوری که در این مرحله از بیماری نیز حتی بسیاری از بیماران کارآیی خود را حفظ میکنند. به طور کلی افرادی که درگیر کار شدید فکری هستند و زندگی بی تحرکی دارند، مستعد چاقی میباشند و غالباً به افزایش فشارخون مبتلا میشوند و بیماری آنها زودتر به تصلب شرائین منجر میشود. میزان فشارخون در نقاط مختلف بدن متفاوت است و برحسب دوری از مبدأ حرکت (یعنی با دور شدن از بطنهای قلب) به تدریج کاهش مییابد. به این ترتیب که فشارخون در بطن چپ قلب و در ابتدای شریان آئورت، حدود 130 تا 140 میلی متر جیوه میباشد، در حالی که این فشار با منشعب شدن شریانها و افزایش تعداد آنها به تدریج کاهش مییابد. به این ترتیب، فشارخون در شریانها با قطر متوسط حدود 120 میلی متر و در شریان کوچک 60 تا 70 میلی متر و در مویرگها 30 تا 40 میلی متر جیوه است. میزان فشارخون در سیاهرگها باز هم کمتر میشود تا جایی که در وریدهای بزرگ، منفی و حتی پایینتر از فشار آتمسفر یا فشار جو میرسد. معمولاً میزان فشارخون سیستولیک یا فشارخون حداکثر، در شریان بزرگ بازوی یک انسان بالغ در حدود 110 تا 130 میلی متر جیوه و فشارخون دیاستولیک یا فشار خون حداقل، در همان شریان، حدود 70 تا 80 میلی متر جیوه است.
درمان بیماری فشار خون
برای پیشگیری و درمان بیماری فشارخون، پیادهرویهای منظم در هوای آزاد (حداقل روزانه به مدت 1/5 تا 2 ساعت)، فعالیتهای ورزشی مناسب، محدود کردن و یا کاهش مصرف نمک و غذاهای پر نشاسته و شیرین به خصوص برای افرادی که مستعد چاقی هستند لازم و ضروری است. استعمال دخانیات و مصرف مشروبات الکلی نیز به علت تأثیر نامساعد بر روی سیستم عصبی زیان بخش است و حتماً باید کنار گذاشته شود.
برای درمان بیماری فشارخون، اقدام اساسی و بسیار مهم آرام کردن اعصاب بیمار و ایجاد شرایطی است که مغز او قادر به استراحت باشد. بنابراین گاهی اوقات اجرای یک برنامهی کاری و استراحت مناسب به تنهایی کافی است که میزان فشارخون را به سطح عادی پایین آورد تا بهبودی اساسی حاصل شود. بیماری فشارخون نه تنها ناشی از کار شدید فکری و احساسات منفی مفرط مانند اندوه، اضطراب و ترس است بلکه در نتیجهی کمبود فعالیتهای عضلانی نیز میباشد. لذا تحرک، ورزش و تربیت بدنی در جلوگیری از بیماری فشارخون بسیار مؤثر است و به عنوان یک نوع روش درمانی نیز به کار گرفته میشود. در برخی موارد، ورزش و تمرینات بدنی باعث میشود که مواد گشاد کنندهی عروق در خون ایجاد شود. برای درمان بیماری فشارخون ممکن است که لازم باشد با تجویز پزشک از داروهای پایین آورندهی فشارخون و یا از داروهای آرام کنندهی اعصاب استفاده شود. بالاخره این موضوع را به عموم عزیزانی که ممکن است از نظر بالا بودن فشارخون نگران باشند یادآور میشوم که حتی اگر بیماری فشارخون پیشرفت قابل ملاحظهای کرده باشد، در بیشتر موارد و به شرط رعایت نکات ذکر شده، امکان بهبودی کامل وجود دارد.
عوارض ناشی از فشارخون:
بدیهی است هر اندازه فشارخون نسبت به میزان طبیعی بالاتر باشد، عوارض ضایعات و مرگهای ناهنگام ناشی از آن نیز زیادتر و سریعتر خواهد بود. به طور کلی بالا بودن فشارخون باعث میشود که تمام سیستمهای بدن دچار ناراحتی و آسیب شوند. اگر فشارخون به طور مزمن و یا ملایم بالا باشد، تدریجاً و خرده خرده روی قلب تأثیر نامناسب میگذارد و ممکن است پس از گذشت چندی باعث بزرگ شدن غیرعادی و خطرناک قلب شود و ایجاد نارسایی قلبی کند و مجاری رگهای غذا دهندهی قلب دچار تنگی شوند که در نتیجه، موجب دردهای قفسهی سینه، آنژین صدری و سکته قلبی میشود. فشارخون بالا هم چنین ممکن است روی کلیهها اثر گذارد و منجر به نارسایی آنها شود. اما اگر فشارخون به طور ناگهانی به میزان زیاد بالا رود ممکن است روی رگهای مغز اثر گذارد و باعث خون ریزی مغز، سکتهی مغزی، ورم مغز، اختلالات بینایی و غیره شود.
علائم فشارخون بالا به طور معمولی یا مزمن:
بیشتر افراد که دچار افزایش فشارخون میشوند ممکن است مدتهای طولانی یا سالیان سال از شروع ایجاد این عارضه در آنها بگذرد ولی در طی این مدت هیچ گاه نشانهای از وجود بیماری را در خود احساس نکرده باشند. ولی همین افراد غالباً پس از پیدا شدن بعضی علائم از قبیل: سردرد، سرگیجه، ضعف و بی حالی، تنگی نفس، خون ریزی از بینی و غیره این علائم را به این بیماری نسبت میدهند که تصور میشود احساس این حالات منشاء روانی داشته باشد. به این معنی که یک شخص ممکن است بیش از 5 تا 6 سال از شروع ابتلایش به فشارخون بالا بدون احساس هیچ گونه نشانهای بگذرد ولی زمانی متوجهی بیماری خود میشود که به وسیلهی پزشک یا به وسیلهی دستگاه فشارخون متوجه ابتلاء خود به افزایش فشارخون میگردد. در هر حال معمولاً تا زمانی که عوارض قلبی، عروقی مهمی به وقوع نپیوسته است، در این بیماران ممکن است هیچ گونه علامت آگاه کنندهای بروز نکند، ولی موضوع خیلی مهم این است که حتماً این عارضه را هرچه زودتر و در همان مراحل اولیه که هنوز علامتی ندارد باید کشف و درمان کرد.
علائم فشارخون بالا به طور حاد یا شدید:
برخلاف گروه قبل، اگر فشارخون به طور حاد و شدید بالا برود، علائم مشخصی بروز خواهد کرد که علت آن تورم مغز و پردههای آن است. این علائم عبارتند از: درد شدید، سرگیجه، اختلال بینایی و استفراغ. لازم به ذکر است که فشارخونهای بالا که به طور معمول در اجتماع شیوع دارند، از نوع مزمن میباشند. غالباً بیماران هنگامی به آن توجه میکنند که عوارض خطیر و غیرقابل جبران آن ظاهر شده باشد.
فشارخون عادی و فشارخون بالا:
نظر به این که هیچ گونه مرز معین و مشخصی بین فشارخون طبیعی و فشارخون افزایش یافته وجود ندارد، لذا به طور اختیاری مرز را جایی قرار میدهند که در سطوح بالاتر از آن خطر وقوع حوادث قلبی، عروقی بیشتر است. به عبارت دیگر در چنین سطحی از فشارخون، انسان به طور وضوح از درمان پزشکی سود خواهد برد. برای اطلاع از حد ذکر شده نه تنها باید سطح فشارخون دیاستولیک (فشارخون حداقل) را در نظر بگیریم بلکه باید فشارخون سیستولیک (فشارخون حداکثر)، سن، جنس و حتی نژاد را نیز در نظر داشته باشیم. به طور مثال بیمارانی که فشارخون حداقل آنها بالاتر از 90 میلی متر جیوه است، باید درمان شوند تا از عوارض ناتوان کننده و خطر جانی آن دور شوند. اما اگر فشار خون حداقل، در یک فرد بالغ کمتر از 85 میلی متر جیوه باشد، این میزان فشارخون طبیعی و مناسب شناخته میشود.
اگر فشارخون حداکثر، بیشتر از 160 میلی متر و فشارخون حداقل بیشتر از 95 میلی متر جیوه باشد، غیرطبیعی تلقی خواهد شد و اقدامات درمانی لازم و ضروری خواهد بود. نوع درمان دارویی در بیماران مختلف متفاوت است و پزشک ممکن است برحسب نوع بیماری برای یک بیمار داروی ادرارآور تجویز کند و برای یک بیمار دیگر ممکن است از داروهایی که روی سیستم عصبی تأثیر و فعالیت آن را کمتر میکنند، استفاده کند. در عدهای ممکن است از داروهای متسع کنندهی شریانها و در عدهی دیگری ممکن است از مجموع چند دارو استفاده شود، هرگز نباید اهمیت و نقش جلوگیری از افزایش فشارخون را فراموش کنیم. در مورد فشارخونهای بالا از نوع ثانوی، معمولاً با رفع عواملی که باعث به وجود آمدن آنها شده است، فشارخون برای همیشه بهبود خواهد یافت.
اگر در اندازهگیریهای فشارخون معلوم شود که شما حتی یک بار فشارخون بالا داشتهاید لذا برای جلوگیری از بروز عوارض خطرناک، رعایت نکات زیر لازم و ضروری خواهد بود:
1-در فاصلههای زمانی معین و حداقل هر 6 ماه یک بار برای اندازه گیری مجدد فشارخون به پزشک مراجعه کنید. 2-مصرف نمک روزانه را کاهش دهید و از غذاهای شور کمتر استفاده کنید. 3-از چربیها یا روغنهای حیوانی و هم چنین روغنهای اشباع شدهی نباتی کمتر استفاده شود. (روغنهای اشباع شده در حرارت معمولی هوا جامد هستند). 4-باید از غذاهایی که حاوی کلسیم هستند از قبیل؛ شیر چربی گرفته، شیر پاستوریزه، پنیر کم چربی و کم نمک استفاده شود. 5-برای تغذیهی روزانه بیشتر از غذاهای گیاهی و سبزیجات استفاده کنید. 6- باید روزانه و به طور مرتب ورزش کنید و یا به فعالیتهایی بپردازید که تحرکات لازم بدنی به طور مطلوب فراهم شود. 7-در صورتی که عادت به مصرف دخانیات دارید، باید آن را ترک کنید.
گرفتگی قلب
اگر دچار گرفتگی قلب شدهاید، باید از استعمال دخانیات، هم چنین خوردن شیرینیهای قنادی، چربیجات، روغنهای جامد، کره، خامه، سرشیر، تودلیهای حیوانات و کله پاچه پرهیز کنید و از خوراکیهایی که برای رفع گرفتگی قلبی مفید است بیشتر استفاده کنید. مانند شیر بی چربی، دوغ بینمک، آب سیب درختی، آب بِه شیرین و رسیده و خام، مربای بِه، کمپوت سیب، شربت بِه لیمو، گلابی.
برای درمان آن هر روز مقداری گل گاوزبان را با یک عدد لیموعمانی شکسته شده مانند چای دم کنید، آب آن را شیرین کرده و بنوشید.
* قرص کافوری بخورید و یا از بازوی سمت چپ خون کم کنید.
* بهارنارنج، بادرنجبویه، گل گاوزبان، سنبل الطیب، مغز ناخنک، پرسیاوش، گل نیلوفر، گل محمدی، انیسون، تخم کاسنی، تخم گشنیز و سنامکی از هرکدام 10 گرم همه را نیم کوب کرده و به 10 قسمت مساوی تقسیم کنید. هر قسمت آن را روزانه، هر صبح بجوشانید و آب آن را صاف و شیرین کرده، قبل از صبحانه بنوشید.
* گل نیلوفر، گل محمدی و تباشیر هندی از هر کدام 4 مثقال؛ تخم خرفه، مغز تخم کدو و مغز تخم خیار از هرکدام 3 مثقال؛ تخم کاسنی، تخم گشنیز، تخم کاهو و صندل سفید از هرکدام 2 مثقال، همه را با هم ساییده و صبح، ظهر و شب هر مرتبه یک قاشق شربت خوری از آن را با مقداری آب سیب مخلوط کرده و بخورید.
* زعفران 5 گرم، قرنفل، سنبل الطیب، اسارون، جوز هندی، بسباسه، هیل قرابی، زرنب، ریشهی کبر و صبر زرد از هرکدام 10 گرم، سعد کوفی و قرفه از هرکدام 20 گرم، آمله مقشر و مصطکی رومی از هرکدام 40 گرم همه را نرم بسایید و با 2 کیلو عسل مخلوط کنید. هر روز صبح، ظهر و شب هر مرتبه یک قاشق شربت خوری از آن را میل کنید.
تنگی نفس در بیماری قلبی
تنگی نفس گاهی به خاطر بیماری قلبی ایجاد میشود. این حالت اغلب هنگام فعالیت بدنی رخ میدهد. اما در بیماران شدید قلبی ممکن است حتی در حال استراحت نیز رخ دهد. چون افزایش بازگشت خون وریدی که در وضعیت خوابیده رخ میدهد موجب تنگی نفس خواهد شد. بیماران مبتلا به نارسایی قلب هنگام خواب، سر خود را بر روی دو بالش یا بیشتر و به طور کلی روی بلندی قرار دهند تا از تنگی نفس رنج نبرند یا لااقل رنج کمتری به آنان برسد.
خفقان قلب از حرارت
برای رفع خفقان قلب که در اثر حرارت ایجاد شده است، باید روزی سه مرتبه، هر بار مقداری عرق بید را با آب مخلوط کنید و بنوشید.
روماتیسم قلبی
اگر دچار روماتیسم قلبی شدهاید، هر روز مقداری آب لیمو را با نبات یا عسل شیرین سازید و بنوشید.
سنکوپ
سنکوپ یک اصطلاح پزشکی است که برای توصیف از حال رفتن یا غش کردن بیماران به کار میرود و هنگامی که خون به اندازهی کافی به مغز نمیرسد ایجاد میشود. شایعترین نحوهی ایجاد سنکوپ به صورت یک حملهی وازوواگال (9) در پاسخ به مواردی مثل دیدن چیزی ناخوشایند (مثلاً دیدن خون)، دردهای شدید یا ایستادن به مدت طولانی در فضایی محصور و گرم ایجاد میشود و گاهی اوقات سنکوپ به علت اختلالی در قلب (مثلاً نامنظم بودن ضربان قلب) ایجاد میشود. از حال رفتن (غش کردن) برای همهی ما موضوعی شایع و شناخته شده است و نباید آن را با حملات صرع اشتباه گرفت. در هنگام غش کردن شخص احساس سرگیجه، گرما و تهوع میکند. صورتش کاملاً رنگ پریده و سفید میشود. چشمهایش سیاهی رفته، سپس به طور ناگهانی به زمین سقوط میکند. وقتی فرد به زمین میافتد خون بیشتری به مغزش خواهد رسید و خیلی سریع دوباره حالش خوب خواهد شد. هنگام سنکوپ ممکن است مقداری پرش اندام دیده شود. این پرش اندامها معمولاً طول خواهند کشید اما به ندرت مشابه تشنج تونیک کلونیک خواهند بود. در بعضی از حملات پارسیل، شخص ممکن است همان حالتهایی را که در هنگام سنکوپ دیده میشود را احساس کند و در چنین مواقعی تشخیص این دو وضعیت از یکدیگر آسان نخواهد بود.
علت سنکوپ کردن:
هر زمان که خون کافی به مغز نرسد انسان هوشیاری خود را موقتاً از دست میدهد که به این حالت سنکوپ میگویند. یکی از دلایل سنکوپ بیماری قلبی است. سنکوپ قلبی میتواند هنگام ورزش، زور ورزی، بلند کردن بار سنگین، حول دادن اتومبیل و بالا رفتن از پلهها یا کوه نوردی و حتی هنگام سرفه و غیره رخ دهد.
مرگ ناگهانی قلبی
مرگ قلبی معمولاً به صورت ناگهانی و غیرمنتظره رخ میدهد. شایعترین علت آن بیماری قلبی است که باعث مرگ در مردان 20 تا 60 ساله میشود.
راه مقابله:
بسیاری از موارد مرگ ناگهانی قلبی در بیمارستان رخ نمیدهند. بنابراین درمان طبی فوری امکان پذیر نیست. بیش از دو سوم این بیماران قبل از رسیدن به بیمارستان میمیرند. اقدامات نجات بخش اطرافیان بیمار باید ظرف مدت 2 تا8 دقیقه اجرا شود. فرد نجات دهنده ابتدا باید مشخص کند که بیمار نفس میکشد یعنی نفس دارد یا خیر؟ اگر بیمار نبض نداشته باشد، ایست قلبی رخ داده است. در این صورت با زدن مشت به ناحیهی جلوی قلب، ممکن است قلب احیاء شود. سپس با خم کردن سر به عقب و بالا آوردن چانه، زبان را از پشت حلق کنار زد. در صورتی که بیمار هیچ نفسی نداشته باشد تنفس مصنوعی دهان به دهان با استفاده از وسیلهای بین دهان بیمار و فرد احیاء کننده شروع میشود. دوبار به بیمار تنفس داده شود و اگر مجدداً فاقد نبض بود فشردن خارجی قلب با سرعت 80 تا 100 بار در دقیقه موردنیاز است.
سکتهی قلبی یا انفارکتوس
علت اصلی سکتهی قلبی کمبود یا نرسیدن اکسیژن و موادغذایی به قسمتی از عضلهی قلب در مدت نسبتاً طولانی است. این عارضه نیز به علت وجود اختلال شدید در عروق اکلیلی قلب (10) و نتیجتاً به علت عدم امکان عبور و وصول خون به میزان لازم به عضلهی قلب برای مدت نسبتاً طولانی اتفاق میافتد. بنابراین وقوع سکتهی قلبی به علت برهم خوردن ناگهانی شدید تغذیهی ماهیچهی قلب روی میدهد. در بعضی موارد سکتهی قلبی در نتیجهی مسدود شدن یکی از عروق اکلیلی ایجاد میشود. در سکتهی قلبی نارسایی یا اختلال وصول خون به عضلهی قلب، نسبت به آنژین صدری طولانیتر و شدیدتر است.
بنابر مطالب فوق چون در اثر سکتهی قلبی قسمتی از ماهیچهی قلب در طی مدت نسبتاً طولانی از غذا و اکسیژن و انجام تبادلات لازم محروم میشود، لذا صدمات وارده به آن بیشتر از آنژین صدری میباشد، به طوری که در سکتهی قلبی تعدادی از رشتههای عضلانی قلب حیات خود را از دست میدهند. در بیشتر موارد، قبل از بروز سکتهی قلبی ممکن است انسان تحت تأثیر خستگی شدید، بحرانهای روحی، فشارهای ممتد عصبی و یا تحت فشار کارهای جسمانی بیش از حدِ تحمل، قرار گرفته باشد.
عواملی که مقدمات تولید آنژین صدری و سکتهی قلبی را فراهم میآورند:
عواملی که در سطور زیر به ذکر آنها میپردازم، اگرچه علت بیماری آنژین صدری و سکتهی قلبی نیستند ولی به پیدایش آنها کمک میکنند. این عوامل که در سالهای اخیر توجه متخصصین به آنها مبذول شده عبارتند از:
-وجود مقدار بیش از حد کلسترول در خون.
-زیاد بودن فشارخون شریانی.
- چاقی و بیش از حد بودن وزن.
-عدم فعالیتهای جسمانی و نداشتن تحرکات روزانه به حد کافی.
-ابتلاء به بیماری دیابت یا قند و اختلال در سوخت و ساز کربوهیدراتها.
-وجود بحران و فشارهای روحی و حالاتی که باعث ناراحتیهای فکری و عصبی میشوند.
-عادت به استعمال دخانیات و مصرف مشروبات الکلی.
-همان طور که در سطور بالا ذکر شده است، وجود هریک از عوامل فوق میتوانند خطر پیدایش بیماریهای قلب و عروق را افزایش دهند. ولی اگر چند عامل خطر (مثلاً 4-5 عامل) یک جا در یک فرد وجود داشته باشد، خطر بروز بیماریهای آنژین صدری و سکتهی قلبی به مراتب افزایش مییابد.
سازمان بهداشت جهانی تحقیقاتی را در زمینهی عوامل بیماریزای قلبی، عروقی در کشورهای مختلف انجام داده که نتیجهی این تحقیقات عوامل زیر را نشان داده است:
1-چربی خون بالا. 2-مصرف دخانیات. 3-فشارخون بالا. 4-قند خون. 5-وزن اضافی. 6-اسید اوریک. شانس سکتهی قلبی در شخصی که 2 یا 3 عامل فوق را دارد، نه تنها دو تا سه برابر معمول افزایش مییابد بلکه اضافه شدن هر فاکتور باعث بالا رفتن فزایندهی بیماری میشود. افرادی که سه عامل بیماریزا (قند، چربی خون، مصرف دخانیات) را دارند، 10 برابر افرادی که این فاکتورها را ندارند دچار سکتهی قلبی میشوند. فاکتورهای بیماریزای فوق ناشی از روش زندگی و تغذیهی غلط میباشد و قابل اصلاح و کنترل است.
چربی، قند و اسیداوریک را میتوان به وسیلهی تغذیه کنترل کرد.
دخانیات را میتوان ترک کرد.
کاهش نمک، زندگی سالم و مصرف دارو میتواند فشارخون را کنترل کند.
طبق بررسی انجام شده از افراد، علت بروز سکتهی قلبی به شرح زیر میباشد:
مصرف دخانیات 51%، چاقی و وزن زیاد 123%، استرس 22%، کم تحرکی 22%، مصرف چربی جات زیاد 22%، مصرف مشروبات الکلی یا فعالیت زیاد 18%، بیماری قند و بالا بودن فشار خون و عصبانیت 8%.
پینوشتها:
1.Artery
2.Vein
3.Systole
4.systolic Blood pressure
5.Diastole
6.Diastolic Pressure
7.Hypophysin
8.Adrenaline
9.Vasovagal
10.Coronary
منبع مقاله :
حاجی شریفی، احمد، (1395)، دائرةالمعارف گیاه درمانی ایران، تهران: انتشارات حافظ نوین، چاپ پانزدهم.