*مروری بر پیشینه و مکانت علمی شهید آیت الله قاضی طباطبائی
حجت الاسلام والمسلمین دکتر هاشم هاشم زاده هریسی
شرح حال اجمالی
علامه شهید قاضی طباطبائی در سال 1331 هجری قمری مطابق با 1293 هجری شمسی در یک خانواده با علم ، فضیلت ، سیادت و دیانت در شهر تبریز چشم به جهان گشود. در هفت سالگی نزد یک معلم خصوصی و سپس در مکتب خانه معمول آن عصر ، تحصیلات خود را شروع کرد و از محضر پدر فقیه و بافضیلتش آیت الله حاج میرزا باقر قاضی (متوفای 1366 ق) و از عمویش آیت الله حاج میرزا اسدالله قاضی (متوفای 1348 ق) بهره گرفت. بعد از آمادگی کامل، وارد مدرسه طالبیه گردید و در آنجا اقامت گزید و از محیط خانه به محیط مدرسه منتقل و ممّحض به تحصیل شد و از جلسات درسی اساتید بزرگ و متبحّر آن مدرسه پرشور علمی و مخصوصاً از محضر پدر و عمویش که از مدّرسان عالی رتبه آن حوزه علمیه بودند، کسب فیض نمود .
علوم پایه و مقدمات را به پایان برد و دروس سطح و متون عالیه را تا پایان کفایتین به شرف اتمام رسانید تا بالاخره در سال 1318 در 25 سالگی وارد حوزه علمیه قم گردید . درس کفایتین را در محضر دو آیت بزرگ یعنی نجفی و گلپایگانی کامل نمود و دروس خارج فقه و اصول را در محضر آیت الله العظمی حجت کوه کمری و مراجع بزرگ وقت شروع کرد و درس فلسفه و علوم عقلی را در محضر استاد فلسفه ،اخلاق و عرفان یعنی حضرت امام خمینی تلمّذ نمود و در جلسه درس فلسفه آن بزرگوار که در خانه خود برای برخی شاگردان خاص خود و به طور خصوصی تشکیل داده بود، شرکت کرد . این درس 4 سال متوالی ادامه داشت .
در این مدت در دروس خارج فقه و اصول آن بزرگوار نیز حضور یافت تا بالاخره بعد از 10 سال کوشش و فعالیت مداوم در کسب این علوم متعالیه با تأکید استاد و مرشدش آیت الله العظمی حجت کوه کمری در سال 1328 عازم حوزه علمیه نجف اشرف گردید و دوره های عالیه دروس خارج فقه و اصول را در این حوزه علمیه کهن و در محضر فقها و مراجع بزرگ و اساتید متبحّری چون آیات عظام: حکیم سید حسن بجنوردی ، حاج میرزا باقر زنجانی ، حاج شیخ عبد الحسین رشتی و دیگر برجستگان علم و فضیلت ادامه داد و به مرتبه عالی فقاهت و اجتهاد نایل آمد و موفق به اخذ اجازه اجتهاد و روایت از اساتیدش گردید . ایشان مخصوصاً با علامه مجاهد و منادی وحدت اسلامی حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطاء ارتباط ویژه ای برقرار نمود و از شاگردان مقرّب و خواص او شد و مورد توجه و مشمول الطاف خاص او گردید . وی از محضر این عالم مجاهد و برجسته ، درس فقاهت و سیاست آموخت و علاوه بر شخصیت علمی و فقهی ، شخصیت سیاسی و مبارزاتی او در مکتب این مردان میدان سیاست و فقاهت نضج گرفت که خود داستان طولانی دارد .(20)
بالاخره بعد از سه سال اقامت پر بار و پربرکت در حوزه علمیه نجف اشرف ، در سال 1331 به موطن اصلی خود تبریز مراجعت نمود و در آن جا رحل اقامت افکند و برگ دیگری از زندگی او ورق خورد. شهید قاضی بعد از مراجعت به تبریز از یک سو به رتق و فتق و حل مشکلات امور دینی و اجتماعی مردم تبریز و آذربایجان پرداخت و از سوی دیگر به فعالیت های علمی و به مطالعات و تحقیقات خود به شکل عمیق تری ادامه داد و آنچه را که سال های متمادی در حوزه های علمیه به دست آورده بود ، کاربردی کرد و به مرحله اجرا گذاشت و با قلم شیوای فارسی و عربی خود مشغول به تحقیق ، تألیف ،تعلیق ،تصحیح و احیای آثار گران بهای بزرگان علم و فضیلت گردید و از این طریق آثار گران مایه علمی و تحقیقی زیادی از خود به یادگار گذاشت .
وی همچنین با مجلات علمی و سیاسی معروف جهان اسلام مانند :«العرفان ، الواهب ، رساله الاسلام و...» به همکاری پرداخت و مقالات ارزشمندی را از طریق این مجلات وزین عربی در سطح کشورهای اسلامی منتشر ساخت که صدای آن در میان علمای اسلام و اکثر مراکز علمی و دینی پیچید . همچنین با علمای بزرگ جهان اسلام و مراکز علمی مخصوصاً با دانشگاه الازهر مصر ارتباط مکاتباتی را برقرار نمود که در تحکیم وحدت اسلامی و تقریب مذاهب و رفع شبهات و سوء تفاهمات مذهبی بسیار مفید و سازکار بود .
شهید قاضی کتابخانه غنی و ارزشمندی را که از اجداد بافضیلتش به عنوان میراث عظیم فرهنگی برای وی به یادگار مانده بود ، توسعه داد . هم اکنون تعداد کتب این کتابخانه به ده ها هزار نسخه می رسد و برخی از اسناد چاپی و خطی آن کمیاب و نایاب و منحصر به فرد هستند . وی در تبریز ملجأ و محور روحانیت منطقه و مرجع رسیدگی به امر طلاب و فضلا و خانه وی هر روز محل تردّد ، مراجعه و تجمع علما، طلاب و روحانیت شهر تبریز و بلکه استان آذربایجان بود و وی در حدّ توان و اقتضای زمان به رتق و فتق امور طلاب و روحانیت شهر و منطقه ، سامان دهی امور آنان و حل مشکلاتشان می پرداخت .
شهید قاضی در عرصه سیاست ، مجاهدت و مبارزات سیاسی نیز سخت فعال بود و بار سنگین فعالیت های سیاسی جامعه خود را بر دوش داشت و از دوران طلبگی و تحصیلاتش این چنین تربیت شده و بار آمده بود ؛ چنان که در سال 1307 و در 15 سالگی در محضر پدر که در قیام تبریز علیه دیکتاتوری و دین ستیزی رضا خان به پا خاسته بود، به تهران و سپس به مشهد تبعید شدند و بعد از یک سال تبعید ، به تبریز برگشتند . در غیاب آنها خانه شان توسط شهردار وقت تخریب شده بود.
او در نجف اشرف نیز ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با مرد سیاست و جهاد ، علامه کاشف الغطاء داشت و بعد از مراجعت به تبریز نیز این ارتباط را حفظ کرد. در مبارزات ضدّ استعماری و ضدّاستکباری و مبارزه با تحریفات و اختلافات مذهبی و در مسیر تقریب مذاهب و وحدت اسلامی با آن بزرگوار همراه و هم صدا بود و با زبان و قلم در این میدان مجاهدت می کرد؛ به همین جهت و با همین روحّیات از آغاز انقلاب اسلامی به رهبری استاد محبوب و مرشدش حضرت امام خمینی در سال ، 1341 به عنوان محور مبارزات سیاسی در تبریز و آذربایجان به رهبری انقلاب پیوست و عملاً نمایندگی ، رهبری و هدایت انقلاب و مبارزات سیاسی را در منطقه بر دوش گرفت و در آن راه زجرها کسید و متحمّل مشقّات زیاد روحی و جسمی گردید . او بارها از طرف حکومت طاغوت به زندان ، حبس ، تبعید به عراق و نقاط مختلف کشور محکوم شد تا بالاخره در سال 1342 رسماً و کتباً بر اساس حکم نمایندگی حضرت امام ، رهبری انقلاب را در استان آذربایجان دریافت نمود. از آن تاریخ مسئولیت بزرگ و بار سنگین دیگری بر دوش او نهاده شد .
بعد از پیروزی انقلاب نیز از سوی حضرت امام به عنوان امام جمعه تبریز انتخاب گردید و اولین نماز جمعه تاریخی خود را در 23 ماه مبارک رمضان 1399 مطابق با 27 مرداد 1358 در روز جهانی قدس با سیل عظیمی از مردم در تبریز برگزار نمود که واقعاً یک نماز جمعه استثنایی ، تاریخی و دارای خصوصیات ویژه ای بود . نماز عبادی سیاسی در ماه مبارک رمضان ، روز جمعه ، روز قدس ، با انبوه عظیم جمعیت ، توأم با شور و احساسات شرشار انقلابی!! واقعاً نماز جمعه استثنایی و تاریخی بود . من شخصاً در آن نماز جمعه حضور داشتم و خاطرات فراوان و فراموش نشدنی از آن نماز به یاد دارم .
سرانجام ، این مجاهد بزرگ در ماه ذی الحجه سال 1399 در پایان قرن 14 هجری قمری مطابق با 10 آبان سال 1358 هجری شمسی ، در 65 سالگی به فیض عظمای شهادت نایل آمد و در روز عید قربان در راه اسلام و انقلاب اسلامی قربانی شد و در جرگه شهدای فضیلت قرار گرفت و مصداق «ختامه مسک » گردید که «عاش مجاهداً و مات شهیدا ».
شهید قاضی طباطبائی در سال 1309 با دختر عموی خود آیت الله حاج میرزا اسد الله قاضی ازدواج نمود و ثمره این ازدواج پر میمنت 5 اولاد شایسته یعنی 4 پسر و یک دختر بوده است که همگان اهل تقوا و دیانت هستند و در میان مردم از وجاهت و احترام ویژه ای برخوردارند. یکی از آنان به نام سید محمد تقی قاضی طباطبائی هم اکنون جایگزین پدر و ادامه دهنده راه اجداد عالم و دانشمندش و مشعل دار چراغ علم و فضیلت در خاندان قاضی طباطبائی است تا چراغ علم ، دانش و تقوا در این خاندان پیوسته فروزان بماند.
در پایان این بحث به این نکته نیز باید توجه شود که زندگانی 65 ساله شهید قاضی طباطبائی بسیار پربار ، پرحادثه ، آموزنده و طولانی است و کتاب های زیادی در شرح حال وی به نگارش در آمده است، ولی چون موضوع بحث ما در این کتاب صرفاً مقام علمی شهید قاضی طباطبائی است ، در شرح حال این شهید بزرگوار به خلاصه و کلیاتی از زندگی او اکتفا می کنیم تا مقدمه و زمینه ای باشد بر تبیین و ترسیم مقام علمی این عالم شهید و والامقام .

ریشه ها، بسترها و زمینه ها
چنانکه گفتیم جایگاه علمی شهید قاضی طباطبائی در دو فصل قابل بررسی است : یکی مقام علمی خاندان شهید قاضی طباطبائی که این بزرگوار در چه بستر علمی متولد شده و نشو نما کرده است و در آغوش علم ، فضیلت و تقوا پرورش یافته و تربیت شده است . در واقع علم و فضیلت در این خاندان یک امر موروثی و ریشه دار است که در این مورد به اجمال سخن گفتیم و پنج شخصیت از قهرمانان علم و عمل در این خاندان را به عنوان نمونه نشان دادیم .
فصل دیگر جایگاه علمی خود شهید قاضی طباطبائی است . این شهید بزرگوار در عرصه علم و عمل جایگاه بس بلند و درخشانی دارد و در قله قرار گرفته نه در دامنه . گرچه قلم علم و عمل نیز خود بسیار وسیع و مراتب است ، ولی شهید قاضی در هر دو عرصه ، مراتب و کمالات عالیه را پیموده و با شهادت خود آن را به اوج کمال رسانده است . شهید قاضی طباطبائی یک عالم تک بعدی نیست که فقط درس خوانده و ملا شده باشد ، بلکه ذوفنون و ذوابعاد است . گوهر شخصیت او دو رویه است . یک روی آن :«علم ، فضیلت ، فقاهت ، فلسفه ، حکمت، فکر، اندیشه ، قلم و بیان » است و روی دیگر آن:«ایمان ، اعتقاد ، اخلاص ، عمل ، تقوا ، خودسازی ، ادب ، وارستگی ، فضائل اخلاقی و انسانی »، یعنی او علم و عمل و فضل و فضیلت را در آمیخته و در خود مجسم ساخته و این دو در جمع، شخصیت واقعی این شهید والامقام را تشکیل می دهد و شهادت نیز مکمل و زینت بخش آن است، ولی چون سخن گفتن در هر دو عرصه علم و عمل در مجال کوتاه این مقال نمی گنجد ، ما در اینجا فقط به مقام علمی این شهید بزرگوار می پردازیم .
مقام علمی آیت الله قاضی طباطبائی ویژگی های خاص خود را دارد و ریشه دار و برخوردار از همه بسترها و زمینه های علم و اندیشه است ، زیرا او در خاندان علم و فضیلت پرورش یافته و از شاخ و برگ های پربار شجره طیبه علم و تقواست. علم و فضیلت برای او یک امر موروثی بوده است و به علت سیادت ، دیانت و صفای باطنی این خاندان پاک، علم برای آنها یک امر اعطائی ، اشراقی و فیض الهی بوده است .در عین حال خود وی نیز از ذوق و استعداد سرشار و ذاتی و عشق و علاقه وافر برخوردار بوده است و کوشش و تلاش بی وقفه و بی دریغ در کسب علم و کمال داشته ، رنج های فراوان برده ، سفرها کرده ، حوزه های مختلف علمی را دیده ، در حلقات درس اساتید بزرگ و دانشمندان زیادی نشسته و از هر خرمنی توشه ای برداشته و از هر گلستانی گلی چیده و در نتیجه به درجه عالی و مرتبه بلندی از علم و کمالات نائل آمده و از اعلام و نشانه های شاخص علم و فقاهت گردیده است تا آنجا که استاد او علامه شیخ محمد حسن کاشف الغطاء با آن عظمت و آوازه جهانی و علما و مراجع بزرگ دیگری چون آیت الله العظمی میلانی به او لقب «علامه » داده اند. جایگاه او در علم و کمال به قدری بلند و درخشان است که حتی مخالفانش هم نمی توانند انکار کنند و یا نادیده انگارند. آنچه گفته شد حرف و تعارف و یا صرف توصیف و تمجید نیست ، بلکه حقیقی است عیان که اسناد و نشانه های عینی دارد .
اسناد و نشانه های علمی
مقام و مراتب علمی علامه شهید قاضی طباطبائی را می توان با معیارهای زیر ارزیابی کرد و به بلندای آن دست یافت. من در اینجا جهت اختصار ، از شرح و توضیح آنها خودداری و فقط به محورها و کلیات آن اشاره می کنم :
1. دوران تحصیلات ، نحوه تحصیلات ، حوزه های تحصیلاتی ، سیر مطالعات و تحقیقات عمیق ، وسیع و طولانی ، کوشش و تلاش مداوم و بی وقفه در کسب فیوضات و کمالات علمی با داشتن همه امکانات ، زمینه های لازم و استعداد سرشار که از ویژگی ها و خصوصیات زندگی آن شهید بزرگوار بوده است .
2. حضور در جلسات و حلقات درسی علما و فقهای بلند پایه و مراجع بزرگ و سرشناس و اساتید متبحر و متنوع مانند : آیات عظام امام خمینی ، حکیم ، خوئی ، شاهرودی ، بجنوردی ، کاشف الغطاء ، شیخ عبدالحسین رشتی ، میرزا باقر زنجانی، بروجردی، حجت کوه کمری ، صدرالدین، گلپایگانی ، نجفی مرعشی و دیگر علما و دانشمندان طراز اول جهان تشیع در حوزه های مختلف تبریز ، قم ، مشهد و نجف و در رشته های مختلف علمی با سبک ها و روش های مختلف درسی و مبانی متنوع علمی و فکری و آشنائی با همه این سبک ها ، اسلوب ها و روش های مختلف و با مبانی ، نظرات و دیدگاه های متنوع ، از ویژگی های تحصیلاتی مطالعاتی و تحقیقاتی این شهید بزرگوار بوده است.
3. اجازات مختلف بالغ بر 20 مورد از مراجع و فقهای بزرگ و مشهور جهان تشیع اعم ازاجازات اجتهاد، اجازات روایت و وکالت های امور حسبی و در راس همه آنها اجازات و نمایندگی حضرت امام خمینی (قدس سره) که همه آنها به متون و عبارات ارجداری در مورد این بزرگوار صادر شده است . در این اجازات ، شخصیت های بزرگ علمی و فقهی همچون علامه کاشف الغطاء ، علامه حاج آقا بزرگ تهرانی ، علامه طباطبائی و آیات عظام :حکیم، خوئی، کوه کمری ، میلانی ، نجفی مرعشی، گلپایگانی ، شاهرودی ، بجنوردی و صاحب نظرات دیگر به مقام بلند علمی و فقهی و بر اجتهاد این شهید بزرگوار شهادت داده اند .
4. کتابخانه، سرمایه و خزانه علمی یک عالم و دانشمند است . داشتن کتابهای عظیم ، غنی ، قوی و دارای کتاب های خطی و منحصر به فرد و کتب کمیاب و نایاب ، مهم ترین ابزار پیشرفت علمی ، مطالعاتی و تحقیقاتی یک دانشمند و از بزرگترین نشانه های مقام علمی و عشق او به علم و کمال است که :«قدر زر زرگر بداند و قدر گوهر گوهری!»و شهید قاضی طباطبائی چنین بود و از چنین کتابخانه وزین و غنی و نشان علمی برخوردار بود .
5. کتب ،تحقیقات ، تالیفات ، مقالات و آثار فراوان علمی و قلمی ، آن هم در رشته ها و موضوعات متنوع علمی ، فقهی ، کلامی ، اخلاقی و موضوعات مختلف دیگر با قلم شیوا ، زیبا، متین و روان فارسی و عربی که تعداد آنها به بیش از 60 اثر بالغ می گردد، از نشانه های مقام علمی ، فکری و قلمی این شهید بزرگوار است که کمتر کسی مخصوصاً در قلم شیوا و اعجازانگیز عربی به پای او می رسد!
6. نظریات و دیدگاه های علمی ، فقهی کلامی و فلسفی این شهید بزرگوار ، دقت نظر ، موشکافی ، باریک بینی و ابتکارات فکری او در این امور و مسائل ، اوج قدرت علمی و فکری و عمق درک و فهم او را از مسائل مختلف علمی ، سیاسی و اجتماعی را نشان می دهد .
7. برخورداری از قدرت فهم ، ذوق و استعداد سرشار ذاتی ، خانوادگی و شرایط و زمینه های اشراق علمی ، صفای دل ، جذبات روحی ، عشق و علاقه به فیوضات و کمالات ، کوشش ها و تلاش های مداوم رنج های فراوان در راه کسب علم و کمال و همه زمینه ها و شرایط پیشرفت های علمی از موهبت های الهی برای این شهید بزرگوار بود. به عبارت دیگر ، مقام علمی او ، هم «ذاتی » است بدین معنا که از هوش ، ذکاوت و استعداد ذاتی او می جوشد ، هم «موروثی » است که از شرایط خانوادگی و ژنتیکی او ناشی می شود ، هم «اعطائی و اشراقی » است که از تقوا ، صفای دل و نورانیت باطن او سرچشمه می گیرد که « العلم نور یقذقه الله فی قلب من یشاء » و هم « اکتسابی» است که از کوشش و تلاش بی وقفه او حاصل می شود. علاوه بر همه اینها ابزار، شرایط و زمینه های طبیعی دیگری نیز از قبیل اساتید بزرگ و بلند پایه حوزه های مختلف علمی و حلقات متنوع درسی برای او فراهم بود و کتاب و کتابخانه مجهز هم کاملا در اختیارش بود. استفاده کامل و بهینه از این شرایط ، همراه با موهبت های الهی از خصوصیات روحی این شهید بزرگوار بود و نتیجه همه این عوامل و شرایط نیز به طور طبیعی ، نیل و ارتقا به مراتب و کمالات عالیه علمی است.
8. معیار مهم دیگری برای ارزیابی مقام شهید قاضی ، نظرات و شهادات علما ، مراجع و شخصیت های بزرگ و با تقوای علمی و فقهی در مقام علمی این عالم بزرگ است که در این مجال اندک امکان بیان همه آنها نیست و بدین جهت من از لابه لای همه این گفته ها ، نوشته ها و نظرات فقط به نقل برخی از کلمات ، عناوین و عبارات آنان که در توصیف متون اجازات و تفاریض آمده است اکتفا می کنم مانند :«محقق (21)، تحریر(22)، حبر (23)، نبیل (24)، آیت الله الحجه (25)، علامه و علامه شریف(26) و مجتهد (27) به مقام رفیع و ارجمندی در اجتهاد و استنباط فائزه شده (28) دارای مراتب سامیه و مدارج عالیه از فضل و کمال (29) حائز به مقام شامخ علمی (30) - ستادالعلماء ، ذخر الاعلام و از خانواده علم ، جلالت و اصالت ،(31) گل پر عطری که باید از عطرش (علمش ) استفاده شود (32) یکی از چهره های برجسته علمی و قلمی است (33) تبحر خاصی در قلم فارسی و قلم بسیار عالی در عربی دارد و دارای کتاب ها و آثار قلمی متعدد و از همه مهم تر بسیار مؤدب است (34) السیدالعالم و الفاضل المؤید الهمام عمده العلما العالمین (35) کوشش شایسته در تحصیل علم و کمال داشت و به درجه اجتهاد نایل گردید (36) عالم عامل(37)، فاضل کامل (38)، متتبع بینا (39)،ناقد خبیر (40)، جامع علم ورع و اجتهاد(41) یکی از علمای اعلام و مجتهدادبزرگ (42) صاحب فکر سلیم و راه مستقیم ، پرهیزکار، محقق و علامه مدفق بود (43)، (مدفق، مورد وثوق و اعتماد است ) (44)، عالم عامل و فاضل کامل و صاحب نیروی فکری قویم و سلیقه راست و استوار است (45) دارای اندیشه تابناک و نظرات راست و درست، محقق و مدقق، است (46)، صفوه العلماء الراشدین (47)، یکی از فقهای وارسته ، عالمی توانا ، نویسنده پرکار ، واعظی توانمند بود. مقالات ارزنده او زینت بخش مطبوعات کشور و مجلات عالم اسلام بود (48)، سید جلیل ،عالم نبیل فجرالاعلام و المحققین (49)، برخوردار از وسعت معلومات و اطلاعات (50) و دارای فکر عمیق و صاحب تحقیق(51) و از همه مهمتر اینکه صاحب قلم رسا و شیواست(52)علامه حبر،متبحر، فهامه ، افتخار علما و عماد فقها (53) در علم، تقوا و اجتهاد برتر و فوق العاده (54)، آگاه ، علامه و مایه فخر هر عمامه به سری (55)، عالم بافضیلت ، فاضل پاک ، باتقوا، مخلص ، محدث موثق و مورد اعتماد، دانشمند شریف و نجیب ، سند معتبر علمی ، جامع فضل ها و فضیلت ها ، حامل علوم عقلی و نقلی ، دارای احاطه علمی بر اصول و فروع ، برگزیده فضلا و نخبگان ، رکن فقها(56)، سید العلماء الاعلام وملجأالانام (57).
از این گونه عناوین ، کلمات و عبارتی که به وسیله شخصیت های علمی و فقهی ، فقها و مراجع بزرگ و آیات عظام و اسوه های علم و عمل در مورد مقام علمی ، فکری و قلمی این شهید بزرگوار به مناسبت های مختلف صادر شده ، آن قدر فراوان و زیاد و در عین حال قوی و پر محتواست که اگر جمع آوری شود ، شاید به بیش از 100 عنوان بالغ گردد که از قلم مبارک این بزرگان علم در توصیف و ترسیم شخصیت علمی شهید قاضی طباطبائی به یادگار مانده است و در رأس همه آنها سخن زیبا و قاطع و در عین حال کوتاه حضرت امام (ره) قرار دارد که بارها ایشان را در نامه های خود با عنوان سید الااعلام و ملجأالانام (58) توصیف و تمجید نموده اند . همه اینها به عنوان شهادات و نظرات صاحب نظران عالم و عادل ، اسناد معتبر و برای ما حجت و برهان قاطع هستند .
آنچه در این بخش به عنوان اسناد و نشانه های مقام علمی شهید قاضی در هشت عنوان فهرست وار گفته شد، هر کدام به تنهائی می تواند عمق و بلندی علمی این شهید والامقام را برای ما به روشنی نشان دهد، ولی هر کدام از آنها احتیاج به شرح ، توضیح و تحلیل بیشتری دارد که ما در اینجا جهت اختصار فقط موضوعات را دسته بندی و به ذکر عناوین و کلیات اکتفا می کنیم و شرح و تفصیل آنها را به مجال دیگر و به محققان دگر وا می گذاریم .
پی نوشت ها :
20. توضیح این کلیات در بخش مقام علمی شهید قاضی خواهد آمد.
21. عطائی خراسانی : مقدمه کتاب اربعین.
22. عطائی خراسانی : مقدمه کتاب اربعین.
23. عطائی خراسانی :مقدمه کتاب اربعین.
24. عطائی خراسانی : مقدمه کتاب اربعین.
25. مقدمه کتاب اربعین.
26. آیات عظام حکیم ، کاشف الغطاء ، میلانی ، حجت کوه کمری ، سید محمد جواد طباطبائی ، میرزا محمد طهرانی عسگری ، شرف الدین عاملی.
27. اجازه نامه آیات عظام سید صدرالدین صدر و سید محمد جواد طباطبائی و مجله العرفان چاپ لبنان شماره 33
28. در اجازه نامه آیات عظام :حکیم و بجنوردی و حجت کوه کمری .
29. در اجازه نامه آیت الله العظمی خوئی .
30. دراجازه نامه آیت الله العظمی خوئی
31. در اجازه نامه آیت الله نجفی .
32. علامه کاشف الغطاء استاد و مرشد شهید قاضی .
33. آیت الله موسوی اردبیلی .
34. آیت الله موسوی اردبیلی .
35. در اجازه نامه بانو نصرت امین ، مجتهد اصفهانی .
36. در اجازه نامه آیت الله العظمی حجت کوه کمری
37. در اجازه نامه آیت الله العظمی سید صدر الدین .
38. در اجازه نامه آیت الله العظمی سید صدرالدین .
39. در اجازه نامه آیت الله العظمی سید صدرالدین .
40. در اجازه نامه آیت الله العظمی سید صدرالدین .
41. در اجازه نامه آیت الله العظمی علامه کاشف الغطاء
42. در اجازه نامه آیت الله العظمی سید محمد جواد طباطبائی
43. همان
44. همان.
45. در اجازه نامه آیت الله بجنوردی
46. در اجازه نامه آیت الله بجنوردی
47. در اجازه نامه آیت الله العظمی گلپایگانی
48. مفاخر آذربایجان1 / 80 - 379.
49. اجازه نامه علامه سید محمد حسین طباطبائی .
50. در نامه آیت الله العظمی میلانی به شهید قاضی .
51. همان.
52. همان
53. آیت الله میرزا محمد طهرانی عسگری از علمای بنام سامرا.
54. علامه کاشف الغطاء
55. اجازه نامه علامه شرف الدین عاملی .
56. اجازه نامه آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی.
57. حضرت امام خمینی : صحیفه امام : 128/2 ، نامه مورخه 1346/1/26 در اجازه نامه امور حسبی و حکم وکالت و نمایندگی- 454/4 مورخ 81254/20
58. صحیفه امام : 128/2 .
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 51
ادامه دارد...