تمامی انسان ها در زندگی خود هدف دارند. همه ی ما دوست داریم به چیزی دست پیدا کنیم. بزرگ یا کوچک بودن آن دستاورد نیز فرقی ندارد. با اینحال، همیشه نمی توانیم از بطن مسائل مطلع شویم؛ و مولفه هایی که برای عبور از شرایط سخت و دستیابی به اهداف به آن نیاز داریم را در اختیار نداریم. در ادامه با یوکن همراه باشید.
اغلب نیز آنها را به فراموشی می سپاریم و یا اصطلاحاً تسلیم شده و جا می زنیم. زمانی که به این مرحله می رسیم، با خود فکر می کنیم که "هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد"، "حتی یک لحظه هم نمی توانم تحمل کنم" و "کار من تمام است"؛ برگشت از این شرایط، به مراتب دشوار تر است. اما همه ی افراد به این شکل نیستند. برخی در دستیابی به اهداف خود، مصمم تر هستند و با سرعت هرچه بیشتر، از شکست های گذشته درس می گیرند.
در جهانی که همه در آن از یکدیگر طلبکار هستند و جامعه ای که در گذشته، هرچیزی که به آن نیاز داشتیم را در اختیارمان قرار می داد، چطور می توان از بطن مسائل و ماجراها با خبر شد؟ چطور می توان آنها را پیش بینی کرد؟ چگونه می توان به اهداف دست یافت، در حالیکه تمامی وجود ما، می خواهد که تسلیم شویم؟
چگونه می توان به اهداف دست یافت؟
دستیابی به هر موفقیتی در زندگی، تنها به این معنا نیست که اهداف مشخصی را در نظر بگیریم و به شدت خواستار تحقق آنها باشیم. شما همچنین باید استراتژی های درستی را به کار بگیرید تا در این امر به شما کمک کنند. اگر از مسیر درست آن حرکت نکنید، مهم نیست که چه هدفی را در نظر گرفته اید و چقدر تحقق آن را طلب می کنید، چرا که موفق نخواهید شد.
مشخص کردن استراتژی های مناسب، کار چندان پیچیده و دشواری نیست. یکی از عناصر اصلی برای این کار، اقدام به عمل مداوم و مصرانه است. باید احتیاط را کنار بگذارید و خود را برای تلاش و زحمت فراوان آماده کنید؛ سختی های امروز به پاداش های آینده تبدیل خواهند شد.
تا زمانیکه رویکرد مناسبی را در ذهن خود اتخاذ کنید، قادر به پیش بینی خواهید بود. در این مرحله، تنها مساله ی زمان مطرح می شود. حتی اگر در مسیر خسته شوید و اشتیاق خود را از دست بدهید و یا حتی در برخورد با موانع، می آموزید که چطور می توان از آنها عبور کرد. با به کار گیری استراتژی های مناسب برای دستیابی به موفقیت دراز مدت، راه دور زدن موانع را پیدا می کنید. سعی نکنید که یک شبه به موفقیت برسید.
فراموش نکنید که دستیابی به موفقیت های بزرگ به زمان نیاز دارد و اغلب در محدوده ی زمانی که تعیین کرده ایم، محقق نمی شوند. موفقیت زمانی حاصل می شود که به شکست اکتفا نکنیم. فرقی نمی کند که از زندگی چه می خواهید، تا زمانیکه استراتژی های درست را در زمان مناسب به کار بگیرید، به موفقیت دست خواهید یافت.
1. در انتخاب اهداف، از روش SMARTER استفاده کنید.
کسانی که مصرانه تصمیم دارند که اهداف خود را عملی کنند، باید درک درستی از اهمیت اهداف SMARTER و تنظیم روش ها داشته باشند. SMARTER مخفف کلمات ویژه (Specific)، قابل اندازه گیری (Measurable)، دست یافتنی (Achievable)، مرتبط (Relevant)، محدوده ی زمانی (Time-bound)، ارزیابی شده (Evaluated) و باز تنظیم شده (Re-adjusted) است. استفاده از این استراتژی در رسیدن به اهداف می تواند به موفقیت منجر شود.
به منظور تعیین اهداف با استفاده از استراتژی اسمارتر (هوشمندانه)، باید ویژگی خاص هدف را مشخص کنید. هدف را به صورت جزئی توصیف کنید. مطمئن شوید که این هدف، قابل اندازه گیری و دست یافتنی است. شاید درباره ی اهداف بلند مدت نتوان تمام جزئیات رامشخص کرد؛ اما اهداف کوتاه مدت یک ساله، باید کمی بلند پروازانه، اما در عین حال دست یافتنی باشند.
ویژگی مرتبط به این معناست که هدف شما باید با ارزش و عقایدتان در یک راستا بوده و مرتبط با آنها باشد. این اهداف باید از درون با روحیه ی شما سازگار باشند. محدوده ی زمانی نیز به این معناست که تاریخ مشخصی را برای رسیدن به آن تعیین کنید. علاوه بر این، همزمان با حرکت به سوی هدف، باید آن را ارزیابی کرده و متناسب با مرحله ای که در آن هستید، آن را برای چندمین بار تنظیم کنید.
2. برنامه ای برای عمل کردن ایجاد کنید.
برنامه ریزی یکی از مهم ترین استراتژی هایی است که در دستیابی به موفقیت، نقش اساسی دارد. بسیاری از ما نمی توانیم برنامه ی جزئی و دقیقی را برای شناخت رویاهایمان داشته باشیم. ما چندین مفهوم انتزاعی را در ذهن داریم که تنها در بخشی از مسیر ما را همراهی می کنند، اما تا زمان بهره برداری از هدف، دوام نخواهند داشت.
کسانی که در رسیدن به اهدافشان جدی هستند، باید برنامه ی مشخصی را برای عمل تعیین کنند؛ شما باید هر روز این برنامه را به اجرا بگذارید. حتی یک روز هم از برنامه عقب نمانید. برنامه بریزید و برای اجرای آن، وسواس به خرج دهید. به صورت خستگی ناپذیر روی آن کار کنید، شب و روز، تا اینکه روزی به هدف خود برسید.
3. عادت های اشتباه خود را ترک کنید.
پر واضح است که عادت های رفتاری غلط می توانند مانعی برای دستیابی به اهداف باشند. آنها آتش اشتیاق را خاموش می کنند و به صورت مانعی در مسیر پیشروی به سمت امیدها و آرزوها ظاهر می شوند. هر کسی که مصرانه پیگیر اهداف خود باشد، به خوبی می داند که باید این عادت های اشتباه را کنار بگذارد.
البته به خوبی می دانیم که ترک کردن عادت کار بسیار دشواری است؛ اما اگر بتوانید دلیلی را پیدا کنید که قدرت آن بیشتر از عادت بد شما باشد، به راحتی می توانید این مرحله را نیز پشت سر بگذارید.
4. خود انظباطی را به خود القا کنید.
خود انظباطی باعث می شود که روند دستیابی به اهداف را در یک سیستم کنترل سرعت قرار دهیم. برای کسانی که تمامی کارها را با نظم و انظباط انجام می دهند، همه چیز امکان پذیر است. این در حالیست که برای افراد بی نظم، هر کاری به یک چالش بزرگ تبدیل می شود. مطمئن ترین مسیر به سمت خود انظباطی، گذر از عادت های رفتاری است.
با القای عادت های رفتاری درست در زندگی خود می توانید به خود انظباطی برسید. عادت هایی مثل سحرخیز بودن، تمرین قدردانی، تغذیه ی مناسب، وزش کردن و خواب کافی می تواند خود انظباطی لازم را در زندگی شما به جریان بیاندازد. با به کار گیری مجموعه ای از عادت های درست، همه چیز در زندگی امکان پذیر می شود.
5. حواس پرتی های خود را کاهش دهید.
حواس پرتی ها روند کار را مختل می کنند، با اینحال می دانیم که جهان از حواس پرتی ها انباشته شده است. یکی از رایج ترین حواس پرتی ها، کامپیوتر کوچکی است که همیشه در جیب هایمان قرار دارد و می تواند اطلاعات گسترده ای را از سراسر جهان، در اختیار ما قرار دهد. همه ی ما می دانیم که گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، کیفیت صنایع و تجارت را ارتقا داده اند؛ علاوه بر اینکه روش های برقراری ارتباط با دوستان و خانوده را نیز بهبود بخشیده اند. با تمام این اوصاف، نقش اساسی را در کاهش بهره وری روزانه ی افراد ایفا می کنند.
شما باید روش حذف این همه سر و صدای اضافی را بیاموزید. به صورت خودآگاه باید از تمامی حواس پرتی های پیرامون خود مطلع شوید، سپس باید برای حذف آنها تلاش کنید. این استراتژی یکی از ضروری ترین ها برای رسیدن به اهداف است. گوشی موبایل، اینترنت، تلویزیون و سایر حواس پرتی ها را خاموش کنید و وارد دنیایی شوید که در آن می توانید برای رسیدن به هدف خود، متمرکز شوید.
6. اهداف کوتاه مدت روزانه تنظیم کنید و آن را همانند یک اهرم به کار بگیرید.
اهداف روزانه یکی از بهترین روش ها برای حفظ مسیر دستیابی به اهداف بلند مدت سالانه هستند. گم شدن در میان کارهای لحظه ای که شاید در محدوده ی مسئولیت شما نیست، می تواند چشم انداز رسیدن به هدف بزرگ را مخدوش کند. اما این اهداف روزانه باعث می شوند که مسیر را گم نکرده و همواره روی آن تمرکز کنید.
برای اعمال کردن این استراتژی، باید هر روز صبح برنامه ها و اهداف کوتاه مدت را تنظیم کنید. آیا می توانید این برنامه ها را در طول همان روز به اتمام برسانید؟ به هدف یک ماهه و یک ساله ی خود نگاهی بیاندازید و آن را به صورت جزئی، تقسیم بندی کنید. هر هدفی که داشته باشید و با توجه به اینکه آن اهداف قابل اندازه گیری هستند، می توانید جزئیات آن را مشخص کنید و کاری که باید هر روز انجام دهید را از دل آن بیرون بکشید. با این روش، ماندگاری در مسیر آسان تر خواهد شد.
7. کارها را به تعویق نیاندازید.
تعویق، قاتل خاموشی است که به آرامی ما را از مسیر دستیابی به اهداف باز می دارد. اشتیاق را از بین می برد و ما را مجبور می کند که به دامان عادت ها و آسودگی ها رجوع کنیم. به طور قطع، همه می دانند که برای رسیدن به آرزوهای با ارزش، باید از عقب انداختن کارها اجتناب کرد. همین حالا کار خود را انجام دهید و به دنبال روز ها و لحظه های بعد نباشید. کار امروز را به فردا نیاندازید.
یکی از استراتژی هایی که می توانید برای اجتناب از تعویق به کار بگیرید، استفاده از قانون 15 دقیقه ای است. تایمر گوشی هوشمند خود را روی 15 دقیقه تنظیم کنید و کاری که مدتهاست آن را عقب انداخته اید را در این مدت زمان انجام دهید. تنها 15 دقیقه، نه بیشتر. متعهد شدن به این روش، شانس شکست را کاهش می دهد؛ و زمانیکه بتوانید چندین کار را به همین شکل انجام دهید، ترغیب می شوید که هرچه سریع تر، سایر وظایف را نیز به سرانجام برسانید.
8. زمان را مدیریت کنید.
یکی از استراتژی ها برای رسیدن به هر چیزی، مدیریت موثر زمان است. کسانی که عملکرد بهتری را در مدیریت زمان دارند، حتی در دشوار ترین اهداف نیز به موفقیت می رسند. بدین ترتیب، شما باید سیستم موثری را برای مدیریت زمان اندکی که در اختیار دارید، به کار بگیرید.
از سیستم مدیریت زمان چهار قسمتی استفاده کنید. در این سیستم، زمان شما به چهار بخش تقسیم می شود. بخش اعظم تلاش های خود را در بخش دوم قرار دهید و تا جایی که می توانید، از بخش چهارم اجتناب کنید. مجموعه ی روز را بررسی کنید و ببینید که برای هر کدام از این بخش ها، چقدر زمان صرف کرده اید.
9. قورباغه را دنبال کنید!
مارک تواین می گوید: "اگر کار شما این است که قورباغه را بخورید، بهتر است که این کار را در همان آغاز روز انجام دهید. و اگر باید دو قورباغه را بخورید، بهتر است که قورباغه ی بزرگ تر را اول از همه بخورید." منظور از این امر، آیتم های موجود در لیست کارهایی است که باید انجام دهید؛ در این لیست، کارهایی قرار گرفته اند که برای رسیدن به هدف دراز مدت، مفید خواهند بود. این کارها، مهم ترین وظایفی هستند که در طول روز باید به سرانجام برسانید.
منظور از تعقیب قورباغه این است که مهم ترین کار را در همان لحظه های آغازین صبح، انجام دهید. باید مطمئن شوید که بخش اعظم کارهایی که در بخش دوم (قسمت مدریت زمان) قرار دارند را هرچه زودتر انجام می دهید و آنها را از سر راه برمی دارید. شاید نتایج فوری از فعالیت شما حاصل نشود؛ اما به مرور زمان، تاثیر خود را نشان خواهد داد. این کارها را بعد از استراحت کافی شب، به خوبی انجام دهید.
10. اصل پارتو (Pareto) را اجرا کنید.
اصل پارتو که با نام قانون 20/80 نیز شناخته می شود، مدعی می شود که 80 درصد از نتایج، از 20 درصد تلاش ها حاصل می شود. در فروش نیز به همین ترتیب است؛ 80 درصد فروش، تنها از 20 درصد مشتریان به وجود می آید. تلاش 20 درصدی که نتیجه ی 80 درصدی دارد، به خودی خود باعث می شود که 20 درصد از این زیرمجموعه نیز موجب نتیجه ی 80 درصدی می شود.
بدین ترتیب، باید توجه خود را روی بخش کوچکی از تلاش ها متمرکز کنید که بیشترین نتیجه را در بر دارد. برای اعمال این استراتژی، اول باید بدانید که کدام یک از وظایف یا تلاش ها، بیشترین بازده را دارند. به محض انجام این کار، باید این تلاش ها را بیرون بکشید و آنها را به کار بگیرید.
11. از شکست استقبال کنید.
برخی معتقدند که این مساله، استراتژی رسیدن به هیچ هدفی نیست؛ این در حالیست که شکست، یکی از مطمئن ترین مسیرهای دستیابی به هر موفقیتی به شمار می رود. به یاد داشته باشید که موفق ترین افراد سرشناس امروزی، با شکست های پیاپی روبرو بوده اند. تنها تفاوت آنها با افراد دیگر این بود که آنها هرگز تسلیم نشدند.
زمانی که شکست در خانه ی شما را می زند، از آن استقبال کنید. آن را بپذیرید. درک کنید و از آن بیاموزید. سپس آن را پشت سر بگذارید و از اهرم شکست به عنوان تجربه ای که فرا گرفته اید، استفاده کنید. با این کار می توانید شروع تازه ای داشته باشید و دوباره فعالیت خود را از سر بگیرید. نقل قولی از هنری فورد می گوید: "شکست در واقع فرصتی است برای آغاز دوباره، اما این بار، هوشمندانه تر."
12. به دنبال موارد الهام بخش باشید.
همه ی ما دوست داریم به چیزهایی که با دوام هستند، دست پیدا کنیم؛ به همان اندازه نیز تلاش می کنیم که چیزهایی را از زندگی حذف کنیم تا به موفقیت برسیم. این روند می تواند اشتیاق را از بین ببرد. زمانی که چنین چیزی را احساس می کنید، به این معناست که افکار منفی راه خود را باز کرده اند و این احتمال وجود دارد که به زودی، جای خوبی را در ذهن شما اشغال کنند.
ترس تحت هر شرایطی شما را تعقیب می کند و تا جایی که امکان دارد، به مانعی در مسیر موفقیت تبدیل می شود. برای جلوگیری از این مساله، باید در طول روز به دنبال چیزهای کوچک الهام بخش باشید. با آدم هایی حرف بزنید که هدف مشابهی با شما داشته و به آن رسیده اند. به داستان های آنها گوش دهید و وارد مغز آنها شوید. آنها چگونه توانستند شکست های پیاپی را تاب بیاورند؟ چطور توانستند برای چندمین بار روی پاهای خود بایستند و به هدفشان برسند؟
13. برای خود یک راهنما یا مربی انتخاب کنید.
مکان یابی در دریای خروشان تجارت و کسب و کار، در بهترین حالت فاجعه بار است. همیشه نمی توانیم بهترین مسیر را تشخیص دهیم؛ و اغلب با شرایطی مواجه می شویم که کشتی خود را نزدیک به غرق شدن می یابیم. پیدا کردن یک راهنما یا مربی می تواند در این دریای مواج به شما کمک کند و ساحل امید را به شما نشان دهد.
مربی می تواند مسیر دستیابی به موفقیت را برای شما روشن کند. مربی ها همانند چراغ های دریایی که تحت هر شرایط آب و هوایی، روشن و درخشان هستند و مسیر درست را نشان می دهند، می توانند در رسیدن به موفقیت، موثر باشند. آنها می دانند که از کدام جهت باید حرکت کرد، چگونه با سختی ها مواجه شد و در نهایت به موفقیت رسید.
14. پیشروی خود را ردیابی کنید.
اگر مصرانه قصد دارید به اهداف خود برسید، باید پیشروی های خود را ردیابی کنید. با این کار درواقع، پیشروی را ارزیابی کرده و به فراخور مرحله و زمان، دوباره آن را تنظیم می کنید. اگر در ردیابی کردن، سهل انگاری کنید، در مسیر گم می شوید. نمی دانید که تا کدام مرحله را پیش رفته اید و از مسافتی که تا رسیدن به هدف باقی مانده، بی اطلاعید.
سیستمی را برای برنامه ریزی، تهیه کنید. اگر اهداف شما قابل اندازه گیری باشند، پس حتما قابل ردیابی هستند. این کار را هر روز انجام دهید. همانند هواپیماهایی که مسیر را از روی نقشه و مدار، ردیابی می کنند، شما نیز باید پیگیر مسیر خود باشید تا از جهت آن به سمت موفقیت، اطمینان حاصل کنید. در غیر اینصورت، زمان خود را هدر داده اید.
15. انتقادها را با آغوش باز پذیرا باشید.
مردم اغلب نسبت به دیگران انتقاد می کنند، به ویژه اگر آنها مسیر موفقیت را پیش گرفته باشند. آنها لحظه به لحظه پیگیر فعالیت های شما هستند و زمانیکه با شکست مواجه می شوید، اشکالات را به رخ شما می کشند. آنها حتی مدعی می شوند که از اول هم نباید چنین تصمیمی را می گرفتید.
باید از این انتقادها استقبال کنید. از آنها فرار نکنید. به حرف های آنها گوش دهید و از آن به عنوان آموزه ای استفاده کنید که در مسیر به کار شما می آیند؛ اجازه ندهید که شما را به عقب بکشند. همه ی ما شکست می خوریم. با شکست های بیشتر، شانس موفقیت نیز بیشتر می شود. اگر چیزی را از ته دل آرزو می کنید، پس حرف های دیگران مهم نخواهد بود. از آنها به عنوان انگیزه ی ادامه ی مسیر استفاده کنید.
منبع: Entrepreneur
