بسیاری از افراد جوان، به دلیل مشکلات مالی نمی توانند کسب و کار خود را راه اندازی کنند و حتی واجد شرایط وام های کارآفرینی نیستند. راه اندازی بسیاری از کسب و کارها به سرمایه نیاز دارد و این امر بر هیچکس پوشیده نیست. برای مثال، صنایع سرمایه بر را در نظر بگیرید که برای برداشتن اولین گام ها نیز به سرمایه ی هنگفت نیاز دارند. با تمام این اوصاف، اگر شما از روحیه ی کارآفرینی، استعداد مناسب و کمی اشتیاق برخوردار باشید، می توانید بدون کمک های مالی نیز کسب و کار خود را شروع کنید.
با یک جستجوی ساده، در می یابید که بسیاری از کسب و کارها، بدون داشتن ایده های پر هزینه یا حتی بدون هزینه شکل گرفته اند. برخی از کسب و کارهای نیازمند به سرمایه نیز در میان این دو دسته قرار می گیرند. مبلغی که آنها نیاز دارند چندان زیاد نیست؛ علاوه بر اینکه، به مبالغی نیاز دارند تا طی چند ماه اولیه ی راه اندازی و تا زمان آغاز کسب درآمد، بتواند هزینه های آنها را پشتیبانی کند. شاید بخواهید از کارت های اعتباری استفاده کنید و به بانک مقروض شوید، اما باید مراقب عواقب آن باشید. یک مدل کسب و کار قوی، در واقع یک عنصر حیاتی به شمار می رود. قالب های رایگان بسیاری وجود دارند و شما می توانید یکی از آنها را به کار بگیرید.
در ادامه در یوکن، سوالاتی مطرح شده که طرح کسب و کار شما باید توانایی رسیدگی یا پاسخگویی به آنها را داشته باشد. باید به طور کامل، صادق باشید؛ اگر ایده ی شما به اندازه ی کافی خوب نیست، بهتر است که همین حالا با آن مواجه شوید؛ تا اینکه بخواهید تمام انرژی و سرمایه ی خود را برای آن صرف کنید. سوالاتی که باید به آنها پاسخ دهید، عبارتند از:
1. چه چیزی محصول شما را متمایز می کند؟
ما باور داریم که محصول شما می تواند نیاز، خواسته یا تقاضایی را برآورده کند. اگر اینگونه نیست، پس باید برنامه یا طرح خود را عوض کنید. گاهی اوقت، بازار هنوز نمی داند که به محصول شما نیاز دارد؛ تا اینجای کار، هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد. هنری فورد، بنیانگذار کمپانی خودروسازی فورد معتقد بود که: "اگر از آنها (بازار) می پرسیدم که به چه چیزی نیاز دارند، پاسخ آنها، اسب های سریع تر بود."
گام اول، تشخیص نیازی است که محصول شما آن را برآورده می کند. در مرحله ی بعد باید بدانید که آیا چیزی برای برطرف کردن این نیاز تولید شده یا خیر؛ اگر اینگونه است، باید بدانید که آن محصول چیست و تولید کننده ی آن چه کسی بوده است. اولین سوالی که مطرح می شود این است: "چرا مشتریان باید محصول شما را خریداری کنند و از خرید محصول رقیبان، خودداری کنند؟" اگر نتوانید به درستی پاسخگوی این سوال باشید، پیشنهاد می کنیم که هرچه سریع تر به عقب بازگردید و طرح های خود را بازبینی کنید.
2. آیا بخشی از بازار وجود دارد که تمایز شما را با ارزش بداند؟
بخش هایی از بازار که ارزش تمایز شما از سایر محصولات را می دانند، مشخص کنید. اندازه ی این بخش از بازار را ارزیابی کنید. حال باید اندازه ی این بخش را با درصد افرادی که تمایلی به خرید محصولات شما ندارند و نمی توانند سودآوری مورد نیاز کسب و کار شما را فراهم کنند، کاهش دهید. آیا با این وجود، هنوز هم می توانید حجم موثر مورد نیاز برای ماندگاری عملی و اقتصادی کسب و کار خود را ارائه دهید؟
3. آیا می توانید از چیزی که میان محصول شما و دیگران، تمایز ایجاد کرده، دفاع کنید؟
اگر ایده ی فوق العاده ای دارید، حتما می دانید که رقیبان سرمایه دار حاضر در بازار به راحتی می توانند از محصول شما کپی کرده و بازار را برای شما از بین ببرند. هزاران نمونه وجود دارد که در آن، برندهای کپی کار، ایده های ناب را به سرقت برده اند. شما به طرح و برنامه ای نیاز دارید که شما را از این اتفاق، مصون بدارد. شاید بتوانید از طریق ثبت پتنت، از مالکیت معنوی محصول خود حفاظت کنید. این احتمال نیز وجود دارد که پیچیدگی فرآیند تولید، از کپی شدن محصول شما جلوگیری کند. چه سدهایی تعبیه کرده اید تا محصول خود را از این نوع سودجویی، حفظ کنید؟
4. چگونه می توانید با پیام بازاریابی کم هزینه ی خود، به تارگت بخش مشتری دست یابید؟
شخصی در جایی گفته بود: "اگر شما یک تله موش بهتر بسازید، مردم دنیا نیز مسیر خانه ی شما را پیدا می کنند." این روزها نمی توان به این نقل قول استناد کرد. اگر دنیا از تله موش شما مطلع نباشد، هیچ کس به سراغ شما نیامده و در خانه ی شما را نمی زند. از پیام بازاریابی خود اطمینان حاصل کنید؛ این پیام باید در دستیابی به تارگت بخش مشتری، به شما کمک کند. شما برای دستیابی به مشتریان، به یک برنامه نیاز دارید و باید در آن، هزینه ها را به خوبی برآورد کنید. اگر عایدی شما از هر مشتری، تنها 40 دلار است، پس صرف هزینه ی 50 دلاری برای هر کدام از آنها، منطقی نخواهد بود.
5. چگونه می توانید ماندگاری ایده ی خود را به سرعت و با استفاده از روش های ارزان، ثابت کنید؟
اگر سرمایه ی اولیه ای که برای راه اندازی محصول به آن نیاز دارید، شما را نگران کرده، پس باید راهی را پیدا کنید تا این ذهنیت را به چالش بکشد. راه های زیادی وجود دارند که ماندگاری محصول شما را بدون صرف هزینه های هنگفت، ثابت می کنند. روش هایی نیز وجود دارد که از طریق آن می توانید از تولید کننده های شخص ثالث استفاده کنید و یا اینکه نسخه ی اول را با دست و بدون نیاز به تجهیزات گران قیمت، تولید کنید.
روش دیگر این است که محصول خود را در یک محدوده ی جغرافیایی راه اندازی کنید. برای مثال، می توانید محصول خود را به شرکت ها یا مشتریانی که در نزدیکی شما قرار دارند، معرفی کنید و از این راه، کانسپت خود را تثبیت کنید. بدین ترتیب، با چالش های این مساله مواجه می شوید و برای روبرو شدن با بازارهای بزرگتر، آماده خواهید شد.
این احتمال وجود دارد که نسخه ی اولیه از محصول شما، با شکست مواجه شود. پیشنهاد می کنیم که هر چه سریع تر و ارزان تر، شکست بخورید. تا جایی که می توانید، هزینه ی راه اندازی را کاهش دهید. از آموزه های بازخوردهای بازار، استفاده کنید. تغییرات ضروری را لحاظ کنید. گاهی اوقت مجبور می شوید که نسخه های اولیه را زیر قیمت اصلی، به فروش برسانید.
6. جریان وجه نقد شما به چه شکلی خواهد بود؟
شما باید مدل مالی را طراحی کنید که بتواند از تصمیماتی که در آینده اتخاذ می کنید، پشتیبانی کند. پیشنهاد می کنیم که محافظه کارانه عمل کنید. راه اندازی محصولات جدید، بیشتر از آنچه که فکر می کنید به زمان و پول نیاز دارد. اگر از قبل در این زمینه تجربه کسب کرده اید، پس حتمامی دانید که باید مدل مالی سختگیرانه ای را طراحی کنید. اگر اوضاع مالی محصول شما نتواند تمامی جوانب را پشتیبانی کند، باید نسبت به بازطراحی ایده ها، اقدام کنید.
راه اندازی یک شرکت پر بازده می تواند هیجان انگیز باشد؛ هرچند که خالی از تصمیمات مخاطره آمیز نخواهد بود. صادقانه باید بگوییم که پاسخ دادن به این سوالات می تواند در تصمیم گیری به شما کمک کند.
منبع: inc